eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
26.5هزار ویدیو
128 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
سیره عملی دانشمند شهید (( مصطفی احمدی روشن)) رفقایم توی بسیج شنیده بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده. از این طرف و آن طرف به گوشم می‌رساندند که «قبول نکن، متعصبه». با خانم‌ها که حرف می‌زد، سرش را بالا نمی‌گرفت. سر برنامه‌های بسیج اگر فکر می‌کرد حرفش درست است، کوتاه نمی‌آمد. به قول بچه‌ها حرف، حرف خودش بود، معذرت خواهی در کارش نبود. بعد از ازدواج، محبتش به من آنقدر زیاد بود که رفقام باور نمی‌کردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج می‌شناختند. طاقت نداشت سردرد من را ببیند. @abbass_kardani
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 یا من ارجوه لکل خیر 👆🏻چقدر به این جمله باور داریم؟!.... @abbass_kardani🌹
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─ پارت : ۲ * تا آخر کلاس با اخم بهش نگاه می کردم و به حرفاش گوش می دادم و گه گاهی متوجه نگاهش به خودم می شدم، اما توجه نمی کردم. کلاس که تموم شد بچه ها وسایلشون رو برداشتن و از کلاس خارج می شدن. منم به همراه شیدا و سمیرا داشتیم میرفتیم که احمدیان گفت: _ خانم احدی؟ با بی میلی به طرفش چرخیدم. _ فکر کنم می خواستیم در مورد تأخیرتون با من صحبت کنید، نه؟ نفس عمیقی کشیدم و گفتم: _ بله شیدا و سمیرا هم سریع از کلاس خارج شدن و در رو بستن، احمدیان با خیالی آسوده روی صندلی لم داده بود و دستاشو گذاشته بود زیر چونه ش و زیر چشمی به من نگاه میکرد. آروم رفتم طرف میزش و خونسرد گفتم: _ استاد ما مثل همیشه سر ساعت راه افتادیم، اما به دلیل تصادفی که پیش اومده بود راه بند اومده بود ، برای همین دیر رسیدم. من به مامانم گفتم که بیاد باهاتون صحبت کنه. خیلی عادی و بی توجه به حرفام گفت: _ خانم احدی می دونم شما درست میگید، خانم ذاکری برای ما بسیار مورد احترام و عزیز هستن، اما شما برای هر کاری حق ندارید از ایشون استفاده کنید. برای من همه ی دانشجوهام برابرند، چه درس خون و چه تنبل، چه پول دار و چه بی پول، و چه آدمی که پارتی داره و چه نداره، برای من همه یکی اند. شما دانشجو هستی و موظف هستید تا سر وقت سر کلاس هاتون حاضر باشید و درست درس بخونید . می فهمی چی میگم، یا نه؟ حرفاش برام مثل پتکی بود که کوبیده می شد تو فرق سرم، داشتم آتیش میگرفتم. با اخم و عصبانیت به پایین نگاه می کردم، و هیچ نگفتم تا اینکه گفت: _ خانم احدی!! متوجه حرفام شدین؟ سرم رو بالا گرفتم و با قیافه ای حق به جانب گفتم: _ بله، شدم. اما من هرگز از مادرم سوء استفاده نکردم، بعد هم استاد، من که با میل خودم دیر نکردم، علتش رو هم براتون توضیح دادم، اگر متوجه شده باشید. _ به هر حال من حرفامو زدم، امیدوارم که دفعه دیگه دیر کردنتون تکرار نشه. با کمال پر رویی و خونسردی کیفشو برداشت و از کلاس خارج شد. از شدت عصبانیت دستم رو محکم زدم به میز و گفت: ا َا َا َﻩ ﻩ لــــعنــتـــــــی ... ثانیه ای نگذشته بود ک در باز شد ، سریع به سمت در چرخیدم و چهره متعجب اقا احمدیانو دیدم ، چند ثانیه مات هم بودیم ک گفت : - خانم احدی خودتونو کنترل کنید . و با پوزخندی ک سعی در کنترلش داشت ک به خنده تبدیل نشه در رو بست و رفت . از اینکه جلوی این مردک مغرور ، متکبر واکنش نشون داده بودم از خودم بدم میومد ، میخواستم سرمو بکوبم به دیوار ،،، وااای خدا چرا همش من باید جلوی این انقد ضایع بشم . چقد امروز بد اورده بودم من . چند دقیقه ک گزشت وسایلمو برداشتم از کلاس زدم بیرون ؛ بچه ها یه گوشه منتظرم بودن به سمتشون رفتم ، از قیافم مشخص بود ک شدید عصبانیم خون خونمو میخورد ، سمیرا با نگرانی پرسید : - مانا چیشده ؟؟؟ چرا قیافت اینطوریه ؟؟ با همون عصبانیتم گفتم : - مردک مزخرف ، حالم ازش بهم میخوره ، بیشعور ، بی لیاقت با لحن احمدیان گفتم : ( شما حق ندارین از مادرتون سو استفاده کنید ، همه دانشجوها برای من یکی اند ...) اَه اَه اَه بچه ها از اینطور صحبت کردن من خندشون گرفته بود اما من هنوز شاکی بودم از این اتفاقا . کلاس بعدی با استاد فتحی داشتیم ، برعکس کلاس قبل این کلاس خیلی بهتر بود ، گرچه بخاطر حرفا و اتفاقای کلاس قبلی و احمدیان (...) زیاد حواسم جمع نبود و ذهنم درگیر بود .. .... نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
, چادرت سر ڪـــــن و نگذار در این وانفسا غیرتم گـل ڪند و چـــــــاڪ دهن وا بشود @abbass_kardani
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ ولادت امام محمدباقر ع ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@abbass_kardani🌹
ان شالله که کرونا راهمچون آمریکا شکست میدهیم چون ما ایمان به خدایی داریم که بزرگتر است از کرونا
🌹شهید_عباس_دانشگر ‌ اهـل دل که بـاشے دو چـیز رو خـوب یاد مـے گـیری ، جـدا شـدن از زمـــــین ... پریـدن به آســـــمان ... ایـن دوکـار روشـهدا خـیلے خـوب انـجام دادند آیـامـاهـم مـــــے توانـیم؟ 🌷🌷🌷🌷🌷
┄┄┅┄┅┄✪﷽✪┄┅┄┅┄ ↓↓ 👌 📝فرق مومن و غیر مومن در ایـن نیست که ایـــن خطا میکند و آن خطا نمی کند 📝فرق انها در این است که مومن خطای خود را تـکرار نمی کند،بیش از یکبــــار خطا نمیکند 📝اما غیر‌مومن‌چندین بارصدمه ی کاری خود را می خورد و باز انقــدر بصیـــرت ندارد که بار دیــگر تکرار نکند 📝ازخداوند مسئلت داریم که به ما توفیـق دهد و از خطا و لغزش های خود پند بگیریـــم 👌حڪمت‌ها و اندرزها ج۱ ص۶۷ 🍃 🍃 🍃 @abbass_kardani