eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
سبکهای فرزندان حضرت زینب علیهم السلام: (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) شورحماسی (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) سبکهای حضرت زینب علیهاالسلام: واحد شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی شورحماسی (دهتایی) شورحماسی سبکهای حضرت عبدالله بن حسن علیهماالسلام: (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) شورحماسی (دهتایی) (دهتایی) شورحماسی شورحماسی (دهتایی) (دهتایی) شورحماسی (دهتایی) (دهتایی) واحد (دهتایی) شورحماسی (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) حضرت حر علیه السلام: (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) واحد واحد زمینه (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) (دهتایی) اصحاب و آل الله علیهم‌السلام: (دهتایی) (دهتایی)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است خرج دو یاس او شده اشک دمادمت زینب رسید نزد برادر به ناله گفت : این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت بگذار تا شهادت این لاله های من باشد نشان عزّت من زیر پرچمت در خیمه می روم که نبینم در این زمین وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت شکر خدا شهید شدند و ندیده اند درد اسارت من و آل مکرّمت در داغ اکبرت شده موی سرت سپید من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای بودن تو، دلخوشی روزگار من شد حبّ تو تمامی دار و ندار من یک لطف توست ضامن خیر دو عالمم الطاف دیگران که نیاید به کار من کردم دعا برای ظهورت چه کم، ولی هر شب شده دعای قنوتت، نثار من من منتظر نبودم و تو بین خیمه ات خیلی کشیده ای همه دم انتظار من در ظلمتم اسیر، بیا ماه فاطمه یک سر بزن به بی کسی ِشام تار من وقت عزا برای دو سردار زینب است روضه بخوان برای دل غمگسار من گفت ای برادرم بده اذنی که لاله هام باشند با شهادت خود افتخار من در خیمه می روم که نبینم خجالتت وقتی که می رود به خزان، لاله زار من وقتی که روی دامن تو دست و پا زنند هستی فقط به فکر دل بی قرار من اما حسین، شکر خدا این دو نیستند وقت هجوم لشکریان و فرار من شکر خدا که این دو نبینند مقتل و بوسه به روی حنجر تو، اضطرار من رفتند و نیستند غیوران من دگر در مجلس شراب عدو در کنار من بعد از تو داغ، بر روی داغ است قسمتم یک سال و نیم، تیره شود روزگار من ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
مناجات مهدوی محرمی جدید فرزندان حضرت زینب علیهم السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عمری غریب فاطمه، صبح و مساء گریست وقت مرور محنت آل عبا گریست از دست دشمنان نه فقط، بلکه روز وشب وقت گناه شیعه ی پرمدّعا گریست خیلی برای غصه ی ما غصه خورده است در فتنه ها به سختی احوال ما گریست در مجلس دعای فرج حاضر است او هر دم شنید ناله ی:« مهدی بیا» گریست گاهی میان علقمه، گاهی به خیمه گاه گاهی کنار مقتل کربوبلا گریست یک دم به یاد حنجر شش ماهه ی رباب یک دم برای پیکر روی عبا گریست در روضه ی شهادت گلهای عمّه اش خیلی برای غربت آن لاله ها گریست حاضر شده حسین به میدان، کنارشان وقتی زدند در بَر ِاو دست و پا گریست تا که خجالتی نکشد شاه کربلا زینب درون خیمه ی خود بی صدا گریست اما زمان رد شدن از قتلگاهشان وقتی که دید پیکرشان را رها گریست بر روی نیزه، مادر خود را صدا زدند زینب کنار حرمله ی بی حیا گریست وقتی که اشک آن دو غیورش به نیزه دید در ازدحام ِکوچه ی شام بلا گریست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای منتقم‌ که جان تو بر لب رسیده است در روضه ها ز دیده ی تو خون چکیده است یک دم خودت برای ظهورت دعا نما بنگر ستم به حدّ نهایت رسیده است بنگر که شیعه منتظرت مانده روز وشب در زیر بار هجر تو قامت خمیده است از بس که غیبتت شده طولانی ای دریغ شیعه ز منکران تو طعنه شنیده است در پشت پرده های گناهان، نگاه من شرمنده شد که ماه رخت را ندیده است آقا بیا به بزم عزای مه حسن ماهی که روح بر تن هیئت دمیده است دستان عمّه زینب خود را رها نمود تا قتلگاه نزد عمویش دویده است او دیده داغ قاسم و صدپاره پیکرش حق می دهم دگر ز جهان، دل بریده است عشق حسین را وسط بغض خارها یاس حسن،به قیمت جانش خریده است دستش سپر شده جلوی تیغ دشمنان با تیر حرمله ،به مرادش رسیده است شد آخرین فدایی راه عموی خود حالا به روی سینه ی او آرمیده است او هم شبیه قاسم ِ گلگون بدن ز بغض در زیر نعل اسب عدو قد کشیده است هر نعل تازه ای که رسیده، به همرهش او را به نقطه نقطه ی میدان کشیده است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
عمرم گذشت در عطش همجواری ات باشم قرار روز و شب ِبی قراری ات عمریست دیده های زمستانی ام هنوز مانده به شوق دیدن روی بهاری ات از بابت سعادت من یک دعا بس است بین قنوت وسجده ی شب زنده داری ات تا زنده ام برای ظهورت دعا کنم چون بهترین عمل شده چشم انتظاری ات امشب برای ماه حسن گریه می کنیم آقا فدای اشک تو و سوگواری ات شاید که این دوشب به مدینه سفر کنی خاک بقیع گِل شود از اشک جاری ات آمد به قتلگاه گل مجتبی و گفت ای شاه بی کس آمده ام بهر یاری ات تنها میان این همه لشکر چه میکنی شعله به جان من زده هر زخم کاری ات دستم جدا شده به فدای سرت حسین خواهم شوم شریک در این رستگاری ات جان را گرفته ام کف دستم برای تو دار و ندار تو شده ام در نداری ات تیری فقط به سینه ی من لاله کاشته قلبم شکسته از بدن لاله کاری ات شکر خدا که کشته شوم، برده صبر من در زیر تیر و سنگ و سنان، بردباری ات ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
مناجات جدید مهدوی محرمی حضرت عبدالله بن الحسن علیهماالسلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عمریست ای پدر که تو را من ندیده ام از دیده اشک، از غم هجرت چکیده ام در حسرتم که تالی قرآن تویی ولی از هر کسی به غیر تو قرآن شنیده ام صحرا روم به خاک زنم بوسه با امید شاید ز خاک پای تو یک بوسه چیده ام بی تو درون سینه ی من، غیر آه نیست از این حیات ِ بی تو دگر دل بُریده ام با یک دعا، ظهور خودت را رقم بزن از تَحْبِسُ الدُّعایی ِخود، لب گَزیده ام حق را قسم دهم به گل پرپر حسن امضا کند ظهور تو را، نور دیده ام گفت ای عمو، غریبی تو آتشم زده از پیش عمّه تا دم مقتل دویده ام دیدم غریب؛ در وسط تیر و نیزه ای شکر خدا به داد تو اینجا رسیده ام من آمدم به راه تو جان را فدا کنم ناله نزن بخاطر دست ِبریده ام تیری رسید و دوخت تنم را به سینه ات شکر خدا که در بر ِتو آرمیده ام وقتی که نعل تازه نصیب تنت شود من هم عمو کنار تو در خون تپیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیکم یا ابناء الزینب علیهم السلام این یاس ها که در بَر ِ من قد کشیده اند حالا ز داغ اکبر تو قدخمیده اند دیدند می چکد ز عبا خون اکبرت دیگر از این حیات ببین دل بریده اند تا دیده اند بین عدو غربت تو را بر یاری ات دو ارتش زینب رسیده اند بر تن، لباس رزم‌ نمودند ناگهان وقتی صدای بی کسی ات را شنیده اند چیزی نداشتم که کنم من نثار تو پیش تو این دو آبرویم را خریده اند هستیّ ِخواهر تو همین دو کبوتر است شکر خدا که در ره تو پر کشیده اند در خیمه مانده ام که نبینم غم تو را در لحظه ای که پیش تو در خون تپیده اند شکر خدا شهید شدند و به روی خاک خنجر به روی حنجر پاکت ندیده اند اما شوند همسفرم بین دشمنان بر روی نیزه صاحب رأس بریده اند ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا عبدالله بن الحسن علیهماالسلام دیدم که بی کسی وسط اشقیا عمو بگرفته در میانه، سپاهی تو را عمو در دست زائران ِ تو سنگ است جای گُل هستی در این میان هدف نیزه ها عمو هر کس به گونه ای به تنت زخم می زند یک پیرمرد آمده با یک عصا عمو اینان چرا به همره هر زخم می زنند بر زخم های تو نمک ِ ناسزا عمو گر نامشخص است سپیدی ِ موی تو از خون اکبرت شده مویت حنا عمو این دست سومی ست که شد در هوای تو بعد از دو دست حضرت سقا جدا عمو این سینه چون تپیده به حبّ ولای تو حالا شده نشانه ی تیر جفا عمو شکر خدا که با لب تشنه چو اصغرت بر روی دست تو بزنم دست وپا عمو تقدیر عضو عضو تنم شد که پیش تو در زیر نعل تازه شود جابه جا عمو ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا عبدالله بن الحسن علیهماالسلام هستی عموجان محتضر در بین‌ گودال داری تو دستی بر کمر در بین گودال آتش زده بر قلب من (اُسقونی) ِ تو هستی تو از من تشنه تر در بین گودال یک تن زده بر تو عصا ،آن دیگری هم با نیزه و تیر سه پَر در بین گودال هر کس رسیده می زند با بغض حیدر از کینه ها داری اثر در بین گودال من آمدم باشم عصای پیری تو حالا که هستی بی پسر در بین گودال حالا که دستان علمدارت جدا شد دستم شود بر تو سپر در بین گودال بر روی دامانت عمو ،جان می سپارم بر این مقامم مفتخر در بین گودال من هم کشیدم داغ روی داغ چون تو من هم شدم خونین جگر در بین گودال بودی تو غمخوار پدر در وقت مرگش من آمدم جای پدر در بین گودال ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا حر بن ریاحی علیه السلام حرّم(عبدم)گنهکار آمدم دریاب ارباب با درد بسیار آمدم دریاب ارباب ای نام تو نعم الطبیب درد عالم با قلب بیمار آمدم دریاب ارباب کردم خطا اما نیاوردی به رویم سوی تو هر بار آمدم دریاب ارباب خار توأم اما ببین با صد امیدم در بین گلزار آمدم دریاب ارباب با دست خالی در پی ات ای یوسف دل در بین بازار آمدم دریاب ارباب غیر تو معشوقی نباشد لایق عشق سوی تو دلدار آمدم دریاب ارباب تاکه بگیرد دست من را دست عباس نزد علمدار آمدم دریاب ارباب با یک نگاه فاطمه شد قلب من پاک وقتی به دربار آمدم دریاب ارباب حُرّم شدم آزاد از هر دو جهان چون بر تو گرفتار آمدم دریاب ارباب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا حبیب بن مظاهر علیه السلام تویی حبیب عالم و منم حبیبت آتش به دل زد نامه ی(مِن الغَریبت) تو بی کسی در بین صحرا من بمیرم لب تشنه ای بین دو دریا من بمیرم از بی وفایی های کوفه درد داری صدها گله از مردم نامرد داری پیرم ولی با عشق تو سرزنده هستم هستم غلام خانه ات تا زنده هستم مویم سپید ِراه عشق توست آقا من نوکر درگاهم و هستی تو مولا تا نامه ی دعوت ز تو دیدم حسین جان من آمدم تا که کنم اهدا به تو جان من آمدم از مِهر تو سامان بگیرم آخر به راه عشق تو آقا بمیرم خاکم به سر از بس غریبی یابن زهرا وقتی رسیدم شد دلت مسرور مولا وقتی رسیدم قلب زینب شاد گشته با یک سلام او دلم آباد گشته شکر خدا من می شوم اینجا فدایت چون قاسم و اکبر شهید کربلایت رأسم شکسته می شود مانند حیدر گردد جدا در پیش تو از پیکرم سر شکر خدا با مِهر تو دل پاک گردد جسمم کنار پیکر تو خاک گردد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158