سبکهای فرزندان حضرت زینب علیهم السلام:
#سبک_4_محرم (دهتایی)
#سبک_14_محرم (دهتایی)
#سبک_24_محرم(دهتایی)
#سبک_44_محرم(دهتایی)
#سبک_54_محرم(دهتایی)
#سبک_65_محرم(دهتایی)
#سبک_75_محرم(دهتایی)
#سبک_85_محرم(دهتایی)
#سبک_170_محرم(دهتایی)
#سبک_181_محرم(دهتایی)
#سبک_191_محرم شورحماسی
#سبک_204_محرم(دهتایی)
#سبک_224_محرم(دهتایی)
#سبک_243_محرم(دهتایی)
#سبک_262_محرم(دهتایی)
#سبک_289_محرم(دهتایی)
#سبک_306_محرم(دهتایی)
#سبک_316_محرم(دهتایی)
#سبک_327_محرم(دهتایی)
#سبک_341_محرم(دهتایی)
#سبک_399_محرم(دهتایی)
#سبک_411_محرم(دهتایی)
سبکهای حضرت زینب علیهاالسلام:
#سبک_108_محرم واحد
#سبک_189_محرم شورحماسی
#سبک_196_محرم شورحماسی
#سبک_199_محرم شورحماسی
#سبک_233_محرم شورحماسی
#سبک_253_محرم شورحماسی
#سبک_255_محرم شورحماسی
#سبک_277_محرم شورحماسی
#سبک_375_محرم(دهتایی)
#سبک_390_محرم شورحماسی
سبکهای حضرت عبدالله بن حسن علیهماالسلام:
#سبک_15_محرم (دهتایی)
#سبک_35_محرم(دهتایی)
#سبک_45_محرم(دهتایی)
#سبک_55_محرم(دهتایی)
#سبک_66_محرم(دهتایی)
#سبک_76_محرم(دهتایی)
#سبک_86_محرم(دهتایی)
#سبک_112_محرم شورحماسی
#سبک_171_محرم(دهتایی)
#سبک_182_محرم(دهتایی)
#سبک_192_محرم شورحماسی
#سبک_193_محرم شورحماسی
#سبک_205_محرم(دهتایی)
#سبک_225_محرم(دهتایی)
#سبک_235_محرم شورحماسی
#سبک_244_محرم(دهتایی)
#سبک_263_محرم(دهتایی)
#سبک_273_محرم واحد
#سبک_290_محرم (دهتایی)
#سبک_297_محرم شورحماسی
#سبک_310_محرم(دهتایی)
#سبک_318_محرم(دهتایی)
#سبک_329_محرم(دهتایی)
#سبک_343_محرم(دهتایی)
#سبک_377_محرم(دهتایی)
#سبک_401_محرم(دهتایی)
#سبک_413_محرم(دهتایی)
حضرت حر علیه السلام:
#سبک_5_محرم (دهتایی)
#سبک_25_محرم(دهتایی)
#سبک_34_محرم(دهتایی)
#سبک_109_محرم واحد
#سبک_110_محرم واحد
#سبک_111_محرم زمینه
#سبک_328_محرم(دهتایی)
#سبک_342_محرم(دهتایی)
#سبک_400_محرم(دهتایی)
#سبک_412_محرم(دهتایی)
اصحاب و آل الله علیهمالسلام:
#سبک_270_محرم(دهتایی)
#سبک_298_محرم
#سبک_299_محرم
#سبک_317_محرم(دهتایی)
#سبک_358_محرم
#سبک_359_محرم
#سبک_360_محرم
#مناجات_مهدوی_اولاد_حضرت_زینب_علیهم_السلام1
#شب_چهارم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت
قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت
ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر
یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت
ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال
با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت
آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است
خرج دو یاس او شده اشک دمادمت
زینب رسید نزد برادر به ناله گفت :
این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت
بگذار تا شهادت این لاله های من
باشد نشان عزّت من زیر پرچمت
در خیمه می روم که نبینم در این زمین
وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت
شکر خدا شهید شدند و ندیده اند
درد اسارت من و آل مکرّمت
در داغ اکبرت شده موی سرت سپید
من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_اولاد_حضرت_زینب_علیهم_السلام2
#شب_چهارم_محرم
ای بودن تو، دلخوشی روزگار من
شد حبّ تو تمامی دار و ندار من
یک لطف توست ضامن خیر دو عالمم
الطاف دیگران که نیاید به کار من
کردم دعا برای ظهورت چه کم، ولی
هر شب شده دعای قنوتت، نثار من
من منتظر نبودم و تو بین خیمه ات
خیلی کشیده ای همه دم انتظار من
در ظلمتم اسیر، بیا ماه فاطمه
یک سر بزن به بی کسی ِشام تار من
وقت عزا برای دو سردار زینب است
روضه بخوان برای دل غمگسار من
گفت ای برادرم بده اذنی که لاله هام
باشند با شهادت خود افتخار من
در خیمه می روم که نبینم خجالتت
وقتی که می رود به خزان، لاله زار من
وقتی که روی دامن تو دست و پا زنند
هستی فقط به فکر دل بی قرار من
اما حسین، شکر خدا این دو نیستند
وقت هجوم لشکریان و فرار من
شکر خدا که این دو نبینند مقتل و
بوسه به روی حنجر تو، اضطرار من
رفتند و نیستند غیوران من دگر
در مجلس شراب عدو در کنار من
بعد از تو داغ، بر روی داغ است قسمتم
یک سال و نیم، تیره شود روزگار من
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
مناجات مهدوی محرمی جدید
فرزندان حضرت زینب علیهم السلام
#مناجات_مهدوی_اولاد_حضرت_زینب_علیهم_السلام3
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمری غریب فاطمه، صبح و مساء گریست
وقت مرور محنت آل عبا گریست
از دست دشمنان نه فقط، بلکه روز وشب
وقت گناه شیعه ی پرمدّعا گریست
خیلی برای غصه ی ما غصه خورده است
در فتنه ها به سختی احوال ما گریست
در مجلس دعای فرج حاضر است او
هر دم شنید ناله ی:« مهدی بیا» گریست
گاهی میان علقمه، گاهی به خیمه گاه
گاهی کنار مقتل کربوبلا گریست
یک دم به یاد حنجر شش ماهه ی رباب
یک دم برای پیکر روی عبا گریست
در روضه ی شهادت گلهای عمّه اش
خیلی برای غربت آن لاله ها گریست
حاضر شده حسین به میدان، کنارشان
وقتی زدند در بَر ِاو دست و پا گریست
تا که خجالتی نکشد شاه کربلا
زینب درون خیمه ی خود بی صدا گریست
اما زمان رد شدن از قتلگاهشان
وقتی که دید پیکرشان را رها گریست
بر روی نیزه، مادر خود را صدا زدند
زینب کنار حرمله ی بی حیا گریست
وقتی که اشک آن دو غیورش به نیزه دید
در ازدحام ِکوچه ی شام بلا گریست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام1
#شب_پنجم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای منتقم که جان تو بر لب رسیده است
در روضه ها ز دیده ی تو خون چکیده است
یک دم خودت برای ظهورت دعا نما
بنگر ستم به حدّ نهایت رسیده است
بنگر که شیعه منتظرت مانده روز وشب
در زیر بار هجر تو قامت خمیده است
از بس که غیبتت شده طولانی ای دریغ
شیعه ز منکران تو طعنه شنیده است
در پشت پرده های گناهان، نگاه من
شرمنده شد که ماه رخت را ندیده است
آقا بیا به بزم عزای مه حسن
ماهی که روح بر تن هیئت دمیده است
دستان عمّه زینب خود را رها نمود
تا قتلگاه نزد عمویش دویده است
او دیده داغ قاسم و صدپاره پیکرش
حق می دهم دگر ز جهان، دل بریده است
عشق حسین را وسط بغض خارها
یاس حسن،به قیمت جانش خریده است
دستش سپر شده جلوی تیغ دشمنان
با تیر حرمله ،به مرادش رسیده است
شد آخرین فدایی راه عموی خود
حالا به روی سینه ی او آرمیده است
او هم شبیه قاسم ِ گلگون بدن ز بغض
در زیر نعل اسب عدو قد کشیده است
هر نعل تازه ای که رسیده، به همرهش
او را به نقطه نقطه ی میدان کشیده است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام2
#شب_پنجم_محرم
عمرم گذشت در عطش همجواری ات
باشم قرار روز و شب ِبی قراری ات
عمریست دیده های زمستانی ام هنوز
مانده به شوق دیدن روی بهاری ات
از بابت سعادت من یک دعا بس است
بین قنوت وسجده ی شب زنده داری ات
تا زنده ام برای ظهورت دعا کنم
چون بهترین عمل شده چشم انتظاری ات
امشب برای ماه حسن گریه می کنیم
آقا فدای اشک تو و سوگواری ات
شاید که این دوشب به مدینه سفر کنی
خاک بقیع گِل شود از اشک جاری ات
آمد به قتلگاه گل مجتبی و گفت
ای شاه بی کس آمده ام بهر یاری ات
تنها میان این همه لشکر چه میکنی
شعله به جان من زده هر زخم کاری ات
دستم جدا شده به فدای سرت حسین
خواهم شوم شریک در این رستگاری ات
جان را گرفته ام کف دستم برای تو
دار و ندار تو شده ام در نداری ات
تیری فقط به سینه ی من لاله کاشته
قلبم شکسته از بدن لاله کاری ات
شکر خدا که کشته شوم، برده صبر من
در زیر تیر و سنگ و سنان، بردباری ات
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
مناجات جدید مهدوی محرمی
حضرت عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
#مناجات_مهدوی_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام3
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمریست ای پدر که تو را من ندیده ام
از دیده اشک، از غم هجرت چکیده ام
در حسرتم که تالی قرآن تویی ولی
از هر کسی به غیر تو قرآن شنیده ام
صحرا روم به خاک زنم بوسه با امید
شاید ز خاک پای تو یک بوسه چیده ام
بی تو درون سینه ی من، غیر آه نیست
از این حیات ِ بی تو دگر دل بُریده ام
با یک دعا، ظهور خودت را رقم بزن
از تَحْبِسُ الدُّعایی ِخود، لب گَزیده ام
حق را قسم دهم به گل پرپر حسن
امضا کند ظهور تو را، نور دیده ام
گفت ای عمو، غریبی تو آتشم زده
از پیش عمّه تا دم مقتل دویده ام
دیدم غریب؛ در وسط تیر و نیزه ای
شکر خدا به داد تو اینجا رسیده ام
من آمدم به راه تو جان را فدا کنم
ناله نزن بخاطر دست ِبریده ام
تیری رسید و دوخت تنم را به سینه ات
شکر خدا که در بر ِتو آرمیده ام
وقتی که نعل تازه نصیب تنت شود
من هم عمو کنار تو در خون تپیده ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#این_یاس_ها
السلام علیکم یا ابناء الزینب علیهم السلام
این یاس ها که در بَر ِ من قد کشیده اند
حالا ز داغ اکبر تو قدخمیده اند
دیدند می چکد ز عبا خون اکبرت
دیگر از این حیات ببین دل بریده اند
تا دیده اند بین عدو غربت تو را
بر یاری ات دو ارتش زینب رسیده اند
بر تن، لباس رزم نمودند ناگهان
وقتی صدای بی کسی ات را شنیده اند
چیزی نداشتم که کنم من نثار تو
پیش تو این دو آبرویم را خریده اند
هستیّ ِخواهر تو همین دو کبوتر است
شکر خدا که در ره تو پر کشیده اند
در خیمه مانده ام که نبینم غم تو را
در لحظه ای که پیش تو در خون تپیده اند
شکر خدا شهید شدند و به روی خاک
خنجر به روی حنجر پاکت ندیده اند
اما شوند همسفرم بین دشمنان
بر روی نیزه صاحب رأس بریده اند
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#دیدم_که
السلام علیک یا عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
دیدم که بی کسی وسط اشقیا عمو
بگرفته در میانه، سپاهی تو را عمو
در دست زائران ِ تو سنگ است جای گُل
هستی در این میان هدف نیزه ها عمو
هر کس به گونه ای به تنت زخم می زند
یک پیرمرد آمده با یک عصا عمو
اینان چرا به همره هر زخم می زنند
بر زخم های تو نمک ِ ناسزا عمو
گر نامشخص است سپیدی ِ موی تو
از خون اکبرت شده مویت حنا عمو
این دست سومی ست که شد در هوای تو
بعد از دو دست حضرت سقا جدا عمو
این سینه چون تپیده به حبّ ولای تو
حالا شده نشانه ی تیر جفا عمو
شکر خدا که با لب تشنه چو اصغرت
بر روی دست تو بزنم دست وپا عمو
تقدیر عضو عضو تنم شد که پیش تو
در زیر نعل تازه شود جابه جا عمو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#هستی_عموجان_محتضر
السلام علیک یا عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
هستی عموجان محتضر در بین گودال
داری تو دستی بر کمر در بین گودال
آتش زده بر قلب من (اُسقونی) ِ تو
هستی تو از من تشنه تر در بین گودال
یک تن زده بر تو عصا ،آن دیگری هم
با نیزه و تیر سه پَر در بین گودال
هر کس رسیده می زند با بغض حیدر
از کینه ها داری اثر در بین گودال
من آمدم باشم عصای پیری تو
حالا که هستی بی پسر در بین گودال
حالا که دستان علمدارت جدا شد
دستم شود بر تو سپر در بین گودال
بر روی دامانت عمو ،جان می سپارم
بر این مقامم مفتخر در بین گودال
من هم کشیدم داغ روی داغ چون تو
من هم شدم خونین جگر در بین گودال
بودی تو غمخوار پدر در وقت مرگش
من آمدم جای پدر در بین گودال
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#دریاب_ارباب
السلام علیک یا حر بن ریاحی علیه السلام
حرّم(عبدم)گنهکار آمدم دریاب ارباب
با درد بسیار آمدم دریاب ارباب
ای نام تو نعم الطبیب درد عالم
با قلب بیمار آمدم دریاب ارباب
کردم خطا اما نیاوردی به رویم
سوی تو هر بار آمدم دریاب ارباب
خار توأم اما ببین با صد امیدم
در بین گلزار آمدم دریاب ارباب
با دست خالی در پی ات ای یوسف دل
در بین بازار آمدم دریاب ارباب
غیر تو معشوقی نباشد لایق عشق
سوی تو دلدار آمدم دریاب ارباب
تاکه بگیرد دست من را دست عباس
نزد علمدار آمدم دریاب ارباب
با یک نگاه فاطمه شد قلب من پاک
وقتی به دربار آمدم دریاب ارباب
حُرّم شدم آزاد از هر دو جهان چون
بر تو گرفتار آمدم دریاب ارباب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#منم_حبیبت
السلام علیک یا حبیب بن مظاهر علیه السلام
تویی حبیب عالم و منم حبیبت
آتش به دل زد نامه ی(مِن الغَریبت)
تو بی کسی در بین صحرا من بمیرم
لب تشنه ای بین دو دریا من بمیرم
از بی وفایی های کوفه درد داری
صدها گله از مردم نامرد داری
پیرم ولی با عشق تو سرزنده هستم
هستم غلام خانه ات تا زنده هستم
مویم سپید ِراه عشق توست آقا
من نوکر درگاهم و هستی تو مولا
تا نامه ی دعوت ز تو دیدم حسین جان
من آمدم تا که کنم اهدا به تو جان
من آمدم از مِهر تو سامان بگیرم
آخر به راه عشق تو آقا بمیرم
خاکم به سر از بس غریبی یابن زهرا
وقتی رسیدم شد دلت مسرور مولا
وقتی رسیدم قلب زینب شاد گشته
با یک سلام او دلم آباد گشته
شکر خدا من می شوم اینجا فدایت
چون قاسم و اکبر شهید کربلایت
رأسم شکسته می شود مانند حیدر
گردد جدا در پیش تو از پیکرم سر
شکر خدا با مِهر تو دل پاک گردد
جسمم کنار پیکر تو خاک گردد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158