#پنجم_صفر14
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام
آقا به حقّ ،عمه سه ساله
دیگه بیاد زود،ای داد ناله
ام المصائب ،از غُصّه پیره
بی بی رقیه،داره می میره
بیابیا عزیز زهرا
به انتقام چشم ترها
نما بساط روضه برپا
بیا بیا مهدی.....
🌸🌸🌸🌸🌸
شمشیرو بردار،تنها علمدار
از قلب زینب،غمهارو بردار
صاحب گریه، جان رقیه
کن ریشه کن این آل امیه
بیا بیا امید خاتم
به لب رسیده دردعالم
بسه دیگه براتو ماتم
ّبیابیا مهدی...
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
@abdolmohsen158
#پنجم_صفر15
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
رسیدی با سر زخمی
کجاس پیکر تو
می باره خون ز پیشونیت
شکسته سر تو
گیسوی تو هنوزم پرخونه
زنم با دستام موهاتو شونه
حال من رو کن نظر ای بابا
شدم زندونی توی ویرونه
همیشه بین این مسیر
دیدمت روی نیزه ها
اما افتادی از رو نی
تا که خوردی سنگ جفا
أنا ریحانة الحسین.....
🌸🌸🌸🌸🌸
با کعب نیزه ی دشمن
کبوده تن من......
دیدن که بی علمداریم
مارو خیلی زدن......
در شهر شام قلب من مضطر شد
با سنگ کینه گلت پرپر شد
مقدم ما شهرو آذین بستند
ز سبّ حیدر دو چشمم تر شد
نمیره از یادم بابا
غُصه های بزم شراب
خیزرون می خورد بر لبت
جلوی چشمای رباب
انا ریحانة الحسین....
🌸🌸🌸🌸🌸
از وقتی دیده ام اینجا
رگ حنجر تو.....
نداره میلی بر موندن
دیگه دختر تو....
چهل منزل خون ِدل ها خوردم
تو گودال ای کاش منم می مردم
هر روز وشب از مصائب تو
شدم خون جگر کشیدم ماتم
کن نظر بابا مثل تو
گیسوان من شد سپید
منو همراه خود ببر
ای تو زخمی ترین شهید
انا ریحانة الحسین....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#پنجم_صفر16
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
جواب:
یا رقیه
روحنا فِداک ِ یا رقیه
یا
یا اَبَتاه
منو با خود ببر یا ابتاه
🌸🌸🌸🌸🌸
کدوم نامرد
منو تو کودکی بی بابا کرد
نوردیده
کی رگ حنجرت رو بریده
نور دیده
چرا خون بر لب تو خشکیده
ببین بابا
شده از داغ تو قدّ من تا
خوردم سیلی
صورتم چون مادرت شد نیلی
کف پاهام
شده زخمی از خار راه شام
گوشم پاره ست
زخمی از غارت یک گوشواره ست
نور دیده
مث تو موی من هم سپیده
نور دیده
دخترت از هجرت خون باریده
سخته بابا
دوری تو دیگه سخته بابا
آه ای پدر
دخترت شد از داغت خون جگر
آه ای پدر
شدم از خیزرون من محتضر
آه ای پدر
بدون من تنها نرو سفر
آه ای پدر
منو با خودت از اینجا ببر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#پیکرت_چه_شد
السلام علیک یا رقیه
یا بنت الحسین علیهماالسلام
سیمرغ روز بی کسی من پرت چه شد
با سر چگونه آمده ای پیکرت چه شد
این پاره پاره جامه ی من را نبین، بگو
پیراهن امانتی مادرت چه شد
دعوا اگر شده سر عمامه ات پدر
دیگر مپرس دختر من معجرت چه شد
از چه سپید، قرمز و خاکستری شده
بابا بگو سیاهی موی سرت چه شد
ازمن بپرس از سبب گوش پاره ام
من هم بپرسم ازتو که انگشترت چه شد
با بغض سنگ بام اگر خورده ای زمین
حتما تو دیده ای که سردخترت چه شد
تا وقت ظهر گریه ی اصغر شنیده شد
آخر نگفت عمه به من اصغرت چه شد
لبهات زخمی و لب من هم پر از ترک
دیدم به روی نی سر آب آورت چه شد
روی کبود دختر تو شرح می دهد
درکوچه روی مادر غم پرورت چه شد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس کانال اشعار:
@abdolmohsen158
#رقیه_است
السلام علیک یا ریحانة الحسين
يا رقیه سلام الله علیها
باب الحسین دیگر مولا رقیه است
چشم وچراغ عرش معلارقیه است
بنت الحسین ، ماه تمام زمینیان
ماه منیر عالم بالا رقیه است
بعد ازعقیله،زِیْن ِأَب ودخت فاطمه
زینب ترین عقیله ی بابا، رقیه است
ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید
ناز گل سه ساله ی طاها ، رقیه است
دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین
عشق و صفای ام ابیها رقیه است
ثابت نموده وقت اسارت به شامیان
آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است
بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر
کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است
زینب اگر مدرس اصلی صبر شد
شاگرد این فقیهه ی عظمی رقیه است
جان داده از بزرگی غم درسه سالگی
دق کرده از ستاره ی سرها رقیه است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#دیر_آمدی
السلام علیک یامظلومه
یارقیه علیهاالسلام
دیر آمدی سه ساله ی تو محتضر شده
مویش سپید و خسته ی درد کمر شده
امشب فقط که نیست شب بی قراری ام
چل منزل است دختر تو خون جگر شده
من خواستم که پا بشوم در مقابلت
بابا ببخش پا شدن من هنر شده
بر روی کل صورت من جای سیلی است
پنهان نمودن از تو پدر دردسر شده
مانده اگر به روی جبینت نشان سنگ
هرجای من شکسته ی سنگ گذر شده
از عمه کمتر است اگر زخم های من
کل مسیر عمه برایم سپر شده
بین هزار و نهصد و پنجاه زخم تو
زخم لب تو از همه جان سوزتر شده
مسرور می شوم فقط از یک خبر بگو
عمرم شبیه اصغر تو مختصر شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام
#با_سر_رسیده_ام
السلام علیک یا رقیه علیهاالسلام
بابا ببخش نزد تو با سر رسیده ام
بر دامن تو با رگ حنجر رسیده ام
این گونه گر که آمده ام من کنار تو
از کینه ی یزید ستمگر رسیده ام
بی دعوت ِ تو سرزده هنگام نیمه شب
به منزل خرابه ی دختر رسیده ام
روشن شده خرابه و چشمان خیس تو
با رأس پر ستاره و انور رسیده ام
گیسوی من سپید و محاسن ز خون خضاب
چون از کنار پیکر اکبر رسیده ام
گر تشنه ای مخواه ز من آب دخترم
حالا که من بدون برادر رسیده ام
خاکستری ست موی سپیدم چرا که از
کنج تنور خولی کافر رسیده ام
پیشانی ام شکسته و با صورتی کبود
از کوچه های کینه ی خیبر رسیده ام
از لحظه ای که خورده لبم چوب خیزران
با ناله های دائم خواهر رسیده ام
من انتظار پاشدنت را نداشتم
آخر کنار یک گل پرپر رسیده ام
یک جای دست مانده به پهنای صورتت
گویی دوباره خدمت مادر رسیده ام
وقت وصال تو شده ای دخترم ببین
از اشتیاق ِ روی تو با سر رسیده ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
روضه بر سر سفره ی حضرت رقیه علیهاالسلام
گذارید در سفره ی من
طناب و یک تازیانه
چهل منزل من اسیر و
عدو می زد بی بهانه
چه گویم، من از درد اسارت
به طفلی،شنیدم صد اهانت
جواب ِ،یتیمی شد جسارت
به روی تن مانده صد نشانه
کمان گشتم از درد زمانه
مرا برد دشمن تا کوفه وشام
ظالمانه
غریبم،غریبم،سه ساله ی حسینم....
🌸🌸🌸🌸🌸
مُزیّن شد سفره ی اشک
به مُشتی خاکستر و سنگ
به یاد آن کوچه ای که
ز خون ِ سرها شده رنگ
امان از، جفای کوچه ی شام
شکسته، همه سرهای ایتام
گُل ِ سر، شده خاکستر بام
دل دشمن ِحیدر شده شاد
سر بابایم از نیزه افتاد
شده در کوچه مویم سپید از
ظلم و بیداد
غریبم،غریبم،سه ساله ی حسینم..
🌸🌸🌸🌸🌸
بزارید هرچه نشانه ست
ولیکن معجر نزارید
که حاضر گردیده زهرا
دگر تشت زر نزارید
دوباره ، مصور شد خرابه
به دامان،دوباره رأس بابه
روی لب، غم بزم شرابه
غم ودرد زینب بی کران شد
ز دندان،خون تازه روان شد
جواب قاری و اشک زینب
خیزران شد
غریبم،غریبم،سه ساله ی حسینم
🌸🌸🌸🌸🌸
دوتا گوشواره گذارید
به یاد آن عصر غارت
گذارید چند بوته ی خار
به یاد آن شام محنت
تداعی، کند آن شام غم بار
به سیلی،شدم از خواب بیدار
دویدم، به صحرا بر روی خار
دوباره شد داغ کوچه تکرار
ز سیلی مادری خوردبه دیوار
نگاهی از ضرب دست کینه
شد دگر تار
غریبم،غریبم،سه ساله ی حسینم...
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g