هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚پشه و نمرود(4)
📌بارها این سخن را از زبانهای مختلف شنیده ایم که در غرب، آموزه های اسلام، تحقق عینی یافته ولی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی، فقط حرفی از آنهاست. «آنجا اسلام را دیدم و اینجا مسلمانی را» و برای تأیید این مدعا، نظم زندگی در جامعه غربی را مثال میزنند. لکن از این نکته مهم غفلت میشود که حتی چنین مفاهیمی را نمیتوان گسسته از مبانی معرفتی یک تمدن تفسیر کرد. نظم، رفاه و دیگر مفاهیم به ظاهر زمینی نیز در تفکر مادی، معنایی دارد که با معادلهای آنها در تفکر توحیدی بسیار متفاوت است.
📕 در تفکر غربی به دلیل احاطه اومانیسم، تمام ارزشها با محوریت انسان و منافع او تعریف میشود. نظم در تفکر غربی نیز از اینرو مطلوب است که سبب راحت تر شدن زندگی انسانی میشود. نظم به خاطر منافعی که به زندگی مادی انسان میرساند، ارزشمند است. از سویی ترس از جریمه و دیگر مجازاتها، اهتمام به نظم را افزایش داده است.
✅اما در تفکر اسلامی، نظم از آنجهت مطلوب است که انسان قرار است آینه اسما و صفات الهی شود و از جمله اسماء الهی «حَکَم عدل» است. هستی موافق نظم الهی است و جامعه انسانی نیز اگر قرار است به کمال مطلوب خویش برسد، باید همسو با نظم توحیدی حاکم بر هستی قدم بردارد. با رعایت نظم، اعتدال میان ملکات درونی انسان محقق میشود، و انعکاس این ملکات، در جامعه، زمینه را برای عدالت فراهم میکند. بر هم زدن این نظم، مخلّ کمال انسانی است. برای تحقق این اصل، انسانها بیش از نظارت بیرونی، نیازمند تربیت درونی هستند تا چنین ملکه¬ای برایشان محقق شود. با تحقق این ملکه، فارغ از وجود نظارتهای بیرونی یا جریمه ها، جامعه به سمت نظم الهی قدم برخواهد داشت. آنچه اسلام میگوید بسیار رفیعتر از آن است که با نظم حیوانی غرب مساوی دانسته شود.
❇️ممکن است به ظاهر، نتیجه هر دو یکی باشد، اما در شرایط بحرانی یا هنگام ضعیف شدن یا برداشته شدن نظارتهای بیرونی، تفاوت ایندو آشکار میشود. با قطع برق و از کار افتادن دوربینها، هجوم به فروشگاهها و دیگر مراکز به اوج میرسد و گاه به توحش نزدیک میشود.
بحران کرونا نشان داد که نظمی که چندین دهه به رخ مسلمانان کشیده میشد، خانه ای بر آب بوده است. نظم غربی از امتیازات پرطمطراق این تمدن معرفی میشد، ولی اکنون با کوچکترین تلاطمی از هم پاشید. سایر مؤلفه های این سبک زندگی نیز تا زمانی که با فطرت و توحید، گره نخورد، دچار واپاشی خواهد شد.
📕این نوشتار منکر بی نظمیهای اجتماعی و کاستیهای آزاردهنده در رفتار برخی مسلمانان نیست. لکن باید این نکته نصب العین باشد، که برای رسیدن به جامعه آرمانی الگوبرداری از فرهنگ غرب، اگر باری بر دوش ما اضافه نکند، باری برنخواهد داشت. چند کرونای دیگر باید اتفاق بیفتد تا سبک زندگی غربی چهره حقیقی خود را روشن سازد؟ دلسوزانی که دغدغه عقب ماندگی مسلمین را دارند، مراقب این مار خوش خط و خال باشند.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
📚پشه و نمرود(5)
♦️در شماره های قبل مواجهه دو گفتمان اسلام و لیبرالیسم را نسبت به پدیده کرونا و عوارض و حواشی آن آغاز کردیم. یکی از نقاطی که هم از جهت نظری و هم از نظر مصداقی، مناسبت مطلوبی برای این هدف دارد، «مفهوم خانواده» است. فلسفه خانواده، نوع تعامل افراد با یکدیگر، کارکردهای خانواده و ... در تفکر اسلامی و غربی متفاوت است. این تفاوت را می¬توان در مواجهه هر دو با کرونا به نظاره نشست.
🔰تفکر رایج در انسان مدرن، اصالت را به فرد میدهد و در نتیجه اولا فلسفه تشکیل خانواده تأمین نیازهای فردی به ویژه نیاز حیوانی است. این بحث با توجه به مفهوم کمیت گرایی بهتر قابل فهم است ( https://eitaa.com/abmohammadi/85) بر همین اساس، نوع تعامل با محوریت منفعت است. حتی زلال ترین روحیات فطری انسان مانند محبت، تحت سیطره منفعت قرار میگیرد و فرد محبت میکند تا محبت دریافت کند. گذشت و عفو میکند تا نسبت او تسامح شود. در تفکر فردگرا، اصل ازدواج با چرتکه منفعت دنبال میشود و این ضرب آهنگ در فرزندآوری و ... و نگهداری سالمندان خانواده استمرار می یابد. کارکرد خانواده نیز نیز تأمین نیازهای مادی و حداکثر روان تنی است. خانه خوابگاه و محلی برای استراحت است، محور فعالیتها و حتی لذتها خارج از خانواده است.
✳️اما در تفکر اسلامی ازدواج به قصد تکامل روحیه و معنوی است. همسری شایسته است که در مسیر تعالی یاور همسرش باشد. خانواده نه خوابگاه، بلکه کانون فعالیتها و لذت بردن است. فرزندآوری نه برای عصای دست دوران پیری، بلکه به قصد تقویت سپاه عبودیت است. «ربّ انّی نذرت لک ما فی بطنی محررّاً» (آل عمران:35) خانه هسته اصلی تربیت جامعه است. محبت بدون چشم داشت است که باعث افزایش محبت میشود. تعاون و ایثار از کودکی تمرین میشود. آنچه مدار ارتباطات است، «ما» است.
🔵کرونا دو تصویر متفاوت از خانواده در دو سبک زندگی اسلامی و غربی را برای ما نمایان ساخت. در سبک زندگی غربی، دوران قرنطینه به تضاد منافع و در نتیجه تخاصم و اصطکاک بیشتر منجر شد. جوانان و زنها که به خانه گریزی تشویق میشدند، کمتر تاب تحمل دیگری را در خانواده دارند. نگاه «من» و «تو» مناقشات را میان نوجوانان، جوانان و والدین بیشتر ساخته است. اینروزها «حذف سالمندان برای بقای جوانان»، اصطلاح عجیب و حتی ناروایی نیست. به بهانه سرگرمی ، غفلت ، تنبلی و بطالت سیطره می یابد.
🔶امادوران قرنطینه به خانواده اسلامی فرصت تمرین محبت بدون چشم داشت میدهد. حضور در کنار هم، تنگ شدن حریم خصوصی شمرده نمیشود. زیاد شدن ارتباطات صمیمت بیشتر را به دنبال دارد نه شکنندگی. در صورت اختلاف، افراد با سعه صدر با هم برخورد میکنند، نه تساهل و تسامح غربی. سالمندان برکت خانواده ها به شمار میروند. با تعطیل شدن جلسات مذهبی، خانه ها الگوی کوچکی از مساجد شد. خانواده ها فقط مصرف کننده محتوای معنوی نیستند، بلکه خلاقانه مولد روشهای معنوی هستند. نشاطها درونی است و نه به مدد ابزار بیرونی. مرز نشاط و پوچی روشن میشود.
🔵اینروزها به روشنی میتوان فهمید حتی اگر فقط به فکر شیرینی دنیای خود هستیم، الگوی زندگی غربی رهاوردی برایمان ندارد. خانواده هایی که با الگوی تربیت اسلامی همراهی بیشتری داشتند، در این ایام کارآمدتر نمایان شدند.
✳️بکوشیم در جامعه اسلامی، خانواده ها با الگوی تربیتی اسلام انس بیابند.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚پشه و نمرود (6)
🖇از جمله مسائل مهم انسان مدرن که در ایام کرونایی نمود بیشتری داشت، مسئله معنای زندگی است. این مسئله در شرایط رنج و سختی، ظهور بیشتری می یابد. در پس لبخندها و هیاهوی ظاهری، مسئله معنا و چرایی زندگی ذهن انسان دقیق را در خلوت به شدت به خود مشغول میکند. مؤمن و غیرمؤمن همزمان با پدیده ای به نام کرونا مواجه شدند و هر دو قربانی دادند، لکن چرا در جوامع غربی آمار خودکشی و خرید اسلحه برای دفاع از خود در برابر دیگر شهروندان بیش از جوامع ایمانی است؟ پاسخ را باید در نوع نگاه به مسئله معنای زندگی و به طور خاص به رنجها و سختی ها جست. اکنون برخی مؤلفه های این دو نگرش را مقایسه میکنیم:
‼️مومن آموخته است که:
1️⃣ هیچ چیز در هستی اتفاقی نیست...وقایع هستی را خداوندی کارگردانی میکند که از مادر به انسان مهربانتر است و خیر و شر او را بهتر از خودش میشناسد. قصد آزار و اذیت او را ندارد، و مانند یک مربی به دنبال رشد اوست. تکرار امتحانات نشانه مهربانی معلم است و سخت شدن امتحان، نشانه رشد دانش آموز.🔆
2️⃣ مومن می یابد که امتحان، بخشی از طرح کلی هستی و برای رشد اوست... مومن در پس هر رخداد به ظاهر تلخی، دستی حکیمانه را میبیند که به او آرامش میدهد. او می یابد که هر رخدادی میتواند برای او سکوی صعود یا سقوط باشد. بنابراین به جای مضطرب شدن، گلایه، نق زدن، متهم کردن دیگران، پاک کردن صورت مسئله و ... میکوشد بهترین مواجهه با این رویداد را از خود نشان دهد. مهمترین سوال مومن در چنین وقایعی آن است ❗️که «اکنون وظیفه من چیست؟»❗️
3️⃣ آنچه شخص بهتر میشمارد، لزوماً برای او بهترین نیست، از همینروی از دست دادنها او را ناخوشنود نمیکند. همانگونه که بیمار عاقل از ممنوعیت ها و پرهیزهای پزشک، عصبانی نمیشود. از درون آرام است و سختیهای بیرونی او را متلاطم نمیکند....🔆
📚لكَيْلَا تَأْسَوْاْ عَلىَ مَا فَاتَكُمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَئكُمْ وَ اللَّهُ لَا يحُبُّ كلُمخُتَالٍ فَخُورٍ(23حدید)
4️⃣ با وجود مدبر مهربان و حکیم، گاه باید بر نداشته های خویش، بیش از داشته های خویش شکر کند...🔆
📚و اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاكَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِي(صحیفه سجادیه، دعای 35)
5️⃣ خداوند گاه به نعمتها او را امتحان میکند و گاه به سختی ها.
📚فأَمَّا الْانسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَئهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبىّ أَكْرَمَنِ(15)
وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَئهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبىّ أَهَانَنِ(16 فجر)
6️⃣ مومن مهربانی خداوند را در امتحانات کمتر از دوران خوشی نمی بیند...
برخی گرفتاریها نتایج رفتارهای خود اوست و بیش از دیگران باید، خود
را ملامت کند و برای جبران آینده بکوشد.🔆
َ
📚ما أَصَبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُم وَ يَعْفُواْ عَن كَثِيرٍ(30 شوری)
7️⃣ با توجه به همین اصل، مومن بلا را عرصه فرار یا خانه نشینی نمی بیند بلکه مومن حقیقی وظایف خود را در بلا با شدت و همت بیشتری انجام میدهد.🔆
8️⃣. زمان، مکان و چگونگی مرگ در اختیار ما نیست، بلکه چگونگی زندگی در اختیار ماست.
🖇✳️در برابر در تفکر مادی که ایمان به غیب و حکیمانه بودن زندگی ندارد، ویروس کوچک و نامرئی به کابوسی عظیم تبدیل میشود:
📌 1️⃣ زندگی ارزش تحمل سختیهایش را ندارد.
📌 2️⃣ ترس از مشکلات بیش از خود مشکلات آزاردهنده است.
📌 3️⃣ برای کسی که این اسباب ظاهری را مؤثر و تکیه گاه میدانست، ناکارآمدی این اسباب بدترین عذاب است. نه ثروت، نه شهرت، نه عناوین اجتماعی و ... هیچکدام نتوانستند در قبال کرونا به انسان مادی کمکی کنند.
📌4️⃣تکیه به اسباب ظاهری و نمایش ناتوانی آنها، اضطراب او را بیشتر خواهد ساخت. این اسباب شاید آسایش فیزیکی او را بیشتر کنند، ولی آرامش درونی او را افزایش نمیدهند...
📌5️⃣ بدترین گرفتاری بشر کنونی آن است که به حیوانی ترین سطح زندگی انس گرفته و نمیتواند افق دیدش را از این مرتبه بالاتر ببرد. جدا شدن از این سطح حیوانی برای او همچون شکنجه است.
📌6️⃣ او چون هستی را تحت تدبیر الهی نمیداند، با کوچکترین سختی منقلب و مضطرب میشود...
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
پشه و نمرود7
📚از جمله مواردی که مورد احتیاج و مدعای تمام جوامع بشری است، مسئله عدالت و عدالتخواهی است. تحلیل مسئله عدالت، از دیرباز امری گفتمانی و تمدنی است. مزیت عدالت پژوهی در تفکر اسلامی آن است که اولاً عدالت، نیاز اصلی انسان در حیات طیبه اوست و در نتیجه عدالتخواهی محدود به گروهی از افراد یا مسئولین نیست. هیچکس نمیتواند و نباید عدالتخواهی را مختص خود بشمارد. ثانیاً عدالت، گسسته از دیگر ابعاد معرفتی و مبانی توحیدی نیست. به طور خاص، عدالت را نمی توان و نباید مستقل از معنویت و عقلانیت لحاظ کرد. عدالتی که مستقل از عقلانیت و معنویت باشد، عدالت نخواهد بود.
🖇عدالت باید همراه با عقلانیت باشد❗️عدالت بدون عقلانیت سبب میشود در تشخیص مصادیق، نیازها، اولویتها و اینکه چه چیزی عدالت هست و چه چیزی عدالت نیست، دچار خطا شویم. عقلانیت سبب میشود تعریف و تحقق عدالت دستخوش جزئی نگری یا برخورد هیجانی نشود. در برابر، جداسازی عقلانیت از معنویت موجب خواهد شد که فهم یا تحقق مصادیق عدالت، توأم با جزئی نگری یا تقلیل مباحث شود.
از سوی دیگر عدالت باید همراه با معنویت باشد، طبق تعریفی که اسلام از انسان دارد، تحقق عدالت بدون معنویت سبب ظلمی مضاعف به بشر مظلوم خواهد شد. به فرموده امام خمینی(ره) غایت عدالت در تفکر مادی بهره¬مندی متوازن از منافع مادی است. به این معنا که حیواناتی در چراگاه به شکل مساوی از علوفه بخورند. در حالی که اسلام «انسانی میسازد عدالت خواه، عدالت پرور، صاحب اخلاق کریمه، صاحب معارف الهیه، که وقتی از اینجا رخت بربست و در عالم دیگر وارد شد، به صورت انسان باشد.» (صحیفه، ج3، ص217)
📚تجربه دهه های گذشته نیز نشان دهنده آن است که عدالت بدون معنویت، به ریاکاری، دروغ، انحراف، ظاهرسازی و تصنع تبدیل شده است. نظامهای کمونیستی با شعار عدالت خود را معرفی میکردند، اما واقعیت رفتار ایشان، درست ضد عدالت بود. عده ای به اسم دفاع از کارگر سر کار آمدند، که همان طبقهی اشرافیِ رژیمهای طاغوتی بودند و هیچ تفاوتی با آنها نداشتند. زندگی سران کشورهای مارکسیستی اینطور بود. طبقهی اشراف جدیدی در آنجا وجود داشت که با معیارهای حزبی و سیاسیِ خاص خودشان روی کار آمده بود و از همهی امکانات برخوردار بود؛ مردم هم در فقر و تهیدستی و بدبختی زندگی میکردند. بنابراین، اینگونه عدالتطلبی بیدوام خواهد بود و از طریق درستِ خودش منحرف و ریاکارانه و دروغین خواهد بود. تفکر لیبرالیسم نیز با محوریت ثروت و سرمایه، فاصله میان سرمایه داران و دیگران را بیشتر ساخت...
🖇از سوی دیگر اگر افراد اعتقاد به مبدأ و معاد، تجسم اعمال نداشته باشند و عدالت خواهی را مقدمه ای برای ظهور اسماء الهی همچون «حَکم عدل» در هستی نبینند، برای تحقق عدالت مجبور به قهر و غلبه در جامعه خواهیم شد و افراد هم به ریاکاری، فریب و فرار از مسئولیت متوسل میشوند.
📌رابطه عدالت درونی و بیرونی
📙مبنای مهم دیگر تفکر اسلامی آن است که عدالت اجتماعی زمانی تحقق می یابد که افراد در درون خویش ملکه عدالت را محقق کرده باشند. عدالت در مقابل ظلم است. گناه، شهوترانی، توجه افراطی به مادیات انسان و حیات او را از حالت اعتدال فطری خارج میکند. عدالت ابتدا در درون انسان تحقق می یابد و سپس به جریان جامعه سریان می یابد.
📙از سوی دیگر، عدالت درونی نیز منحصر به رفتار اخلاقی نیست، بلکه در سه ساحت باورها، صفات و رفتارها میتوان عدالت را تصور کرد.
در تفکر اسلامی عدالتخواهان ابتدا عدالت فطری میان باورها، ملکات و رفتارها را درون خویش محقق میسازند و سپس برای تحقق آن در جامعه میکوشد.
📌عدالتخواهی در شرایط کرونا
📔عدالت در مفهوم غربی ، ناکارآمدی خود را در بحران کرونا بروز داد که در شماره های گذشته به آن پرداخته شد. لکن ناظر به تحقق عدالت در جامعه ایرانی اسلامی باید به چند نکته توجه شود:
📔اولاً طبق اصل جامع نگری نسبت به انسان، تأمین عدالت را نباید محدود به رفع تبعیض در حوزه معیشت یا سلامت دانست. باید ساحتهای معنوی، تحصیلی و آموزشی، امنیت و ثبات شغلی و اجتماعی نیز مدنظر باشد.
📔ثانیاً مسئولیت تأمین عدالت فقط بر عهده گروهی از مسئولین، نهادها یا تشکلها نیست. بلکه به حکم فطری بودن عدالتخواهی تمام اقشار مردم و دستگاههای حاکمیت باید در این امر فعال شوند.
📔ثالثاً باید عدالت را با عقلانیت عجین کنیم، وگرنه بسیاری از افراد از خدمات محروم میمانند، یا اولویتها تشخیص داده نمیشود ، یا انرژیها هدر می رود.
📔رابعاً باید عدالت با معنویت عجین شود، عدالت بدون معنویت تنها به بدن و نیازهای بدنی افراد توجه دارد و این خود ظلمی به بشریت مظلوم است.
📔خامساً هر کس قصد احیای عدالت اجتماعی دارد، باید عدالت را درون خویش محقق کند. عدالتی که در سه حوزه باورها، صفات و رفتارهاست.
👤عبدالله محمدی عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
به مناسبت یکم خرداد، روز بزرگداشت ملاصدرا، برخی از سخنان مقام معظم رهبری درباره ایشان را بدون هیچ توضیح و تفسیری بیان میکنیم:
❗️انصافاً هیچکس به قدر ملاصدرا اهل باطن و ریاضت و تشرع و روزه گرفتن ، شب زنده داری و نماز شب خواندن، نافله خواندن و زهد نبوده است.(15/11/1375)
📌از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاصدرا ...میشود یک دستگاه فلسفی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد.(29/10/1382)
📌امام خمینی(ره) زبده و چکیده ملاصدراست. (8/9/1386)
❗️ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی (حکمت متعالیه) وامدار و در برابر آن مکلفیم.(1/3/1378)
❗️فلسفه اسلامی به ویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی، جای خالی خویش را در اندیشه انسان این روزگار میجوید و سرانجام آن را خواهد یافت و در آن پا برجا خواهد گشت.(1/3/1378)
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
سلسله مباحث تاریخ فلسفه اسلامی با رویکرد تمدنی ارائه شده در رادیو معارف، سال 1395، جلسه اول
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
اخلاق و بورس
✅آدام اسمیت از مدافعان سرسخت سرمایه داری، عقلانیت اقتصادی را در رشد منفعت شخصی میداند. سعادت انسان، درستی یا نادرستی تصمیمات، اولویتهای زندگی و ... بر مدار منفعت شخصی و جلب ثروت معنا می یابد. این نگرش، دخالت ارزشهای اخلاقی و دینی را برنتافته و آنها را به منزله توصیه هایی صرفاً اخلاقی و بیگانه با عقلانیت اقتصادی معنا میکند. اقتصاد اسلامی خیر دنیوی را در پرتو تعالی اخلاقی و الهی جستجو میکند و با این نگرش منفعت طلبانه مخالفت جدی دارد.
⭕️ماههای اخیر عده بسیاری از هموطنان عزیزمان به سرمایه گذاری در بورس روی آورده اند. اینکه رشد کنونی بورس واقعی است یا خیر؟ اینکه بهترین راه برای حفظ سرمایه های کوچک خانگی چیست؟ فرآیند ورود افراد به بازار سرمایه چیست؟ و ... سوالاتی است که کارشناسان اقتصادی باید به آن پاسخ دهند. دغدغه این نوشتار درنگ در آفاتی است که بورس میتواند برای اخلاق جامعه اسلامی به دنبال داشته باشد، و سرمایه گذار و متولیان فرهنگی باید برای آن تدبیر کنند.
✅تجربه نشان داده است، حضور نسنجیده در چنین عرصه هایی، ذهنیت افراد را بیش از حد متعارف درگیر حساب وکتاب ساخته و در کوچکترین اجزاء زندگی نگاه حسابگرانه در بر ایشان مستولی میشود. برخی از افراد که همواره از انفاق و واجبات مالی لذت میبردند، اکنون چرتکه به دست شده و آن را در قاب تعداد سهام و زیان محتمل از انفاق میسنجند. گاه افراد دنبال بهانه ای میگردند تا انفاق و خمس را چند ماهی به تأخیر بیندازند تا مبادا از رشد فعلی بی بهره بمانند. مناسبات دلپذیر خانوادگی مبتنی بر تعاون و همراهی، جای خود را به عینک حسابگر و خط کش بورس میدهد.
✅مومنان پرشماری را میشناختیم که در التهاب بازار ارز و سکه با وجود تمکن مالی، از ورود به این عرصه پرهیز داشتند تا حتی به اندازه یک نفر نیز بازار مسلمین را ملتهب نسازند. مومنان از سود کلان خویش چشم پوشی میکردند تا دیگران کمتر دچار مشکل شوند. این نگاه پسندیده اخلاقی، این روزها کمرنگ تر شده و گاه به نابخردی اقتصادی معنا میشود. سبک زندگی اقتصادی جدید نگرش تعاون محور را کم کم حاشیه نشین میسازد.
روزگاری همه ما از تورم و گرانی حتی نسبت به کالاهایی که مورد نیاز و خرید ما نیست، نگران بودیم، خود را در جای خانواده ای که قصد خرید جهیزیه ... دارد میدیدیم. اما سرمایه گذاری در بورس، زمینه ساز آن شده است مادام که سهام شرکت ما رو به رشد باشد از تورم جامعه ناراحت نباشیم. گویی نگرانی ما نسبت به اقتصاد جامعه مسلمین دائر مدار نفع شخصی ما شده است.
🔶مهم آن است که سهام ما رشد کند ولو آنکه بازار مسلمین دچار اختلال گردد.
⭕️گره خوردن سرنوشت اقتصادی توده مردم، با بازار سرمایه در خوش بینانه ترین حالت که استمرار وضع موجود باشد، سبب میشود هر تصمیم سیاسی کشور با رشد سهام خانوارها سنجیده شود. اگر تا دیروز تقویت قوه نظامی، آزمایشهای موشکی، اقتدار دیپلماتیک و ... برای جامعه خوشحال کننده و غرورآفرین بود، در آینده ممکن است به دلیل نوسان بازار سرمایه همین امور سبب ناخوشنودی یا نگرانی هموطنان عزیزمان گردد.
🔶این سخنان، به معنای پاک کردن صورت مسئله نیست. بازار سرمایه یکی از الزامات مردمی شدن اقتصاد است. لکن اگر به اقتضائات فرهنگی آن توجه نشود یا برای آسیبهای اخلاقی آن پیشاپیش چاره جویی نشود، ضرر آن از نفعش بیشتر میشود.❗️
https://eitaa.com/abmohammadi
سلسله مباحث تاریخ فلسفه اسلامی با رویکرد تمدنی، ارائه شده در رادیو معارف، سال 1395، جلسه دوم.
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚عدالتخواهان نسبی گرا
✅جناب آقای دکتر سعید زیباکلام مدتی است در حال نگارش نامه هایی با انگیزه عدالتخواهی به مسئولین نظام هستند. درباره اینکه آیا این شکل از مطالبه گری و عدالتخواهی چه اندازه با آرمانهای اسلام نزدیک است، گفتگوهای متعددی شکل گرفته است و حقیر نیز در دیگر یادداشتها به برخی از قواعد و اصول این مسیر اشاره کردم.
📕این نوشتار ناظر به بررسی حسن فعلی رفتار دکتر زیباکلام نیست. بلکه به دنبال امکان منطقی طرح چنین موضوعی از جانب ایشان است. با وجود اینکه هر انسانی از حق آزادی بیان برخوردار است، طرح این مباحث از جانب ایشان با یک اشکال منطقی مواجه است!! چراکه دکتر زیبا کلام به شدت از اندیشه کوهن و ویتگنشتاین متأخر تأثیر پذیرفته است. 📌اندیشه های ویتگنشتاین متأخر بر پایه اصولی چون نظریه بازیهای زبانی، جهان تصویر، تغییرپذیری گزاره های پایه، نفی زبان خصوصی و ... استوار و متضمن نسبی گرایی است. وی نظام فکری بشر را نه مرتبط با واقع، بلکه به شدت تحت تأثیر شکل زندگی و فرهنگ میداند. طرح «جهان-تصویر» میکوشد، نشان دهد که ساختارهای معرفتی بشر برخاسته از نوع فرهنگ، تربیت و سلایق افراد است و حتی گزاره های پایه نیز در معرض تحول هستند. درباره نقد این دیدگاه در جای دیگر گفتگو کرده ام. لکن در این مقال فقط به ردپای تفکر ویتگنشتاین متأخر در آراء دکتر زیباکلام اشاره میکنم.
📗دکتر زیباکلام در کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» پی در پی به ویتگنشتاین استناد کرده و سخنان او را به بیان دیگری بازگو میکند. وی تصریح میکند «نظام شواهدی ما و تصویر ما از جهان دچار تغییر و تحول میشود»(عقل و استدلال و عقلانیت، ص28) و در ص 29 در تحقق یقین آفاقی و در ص 40 در وجود معیاری واقعی برای عقلانیت و استدلال تردید میکند، و در ص58 نشان میدهد مبانی و مبادی ما معلول خواستها و امیال ماست (نه مرتبط با واقع خطاناپذیر) و در ص 72 از طوایفی سخن میگوید که مردگان خویش را در هاون میکوبند، و طایفه دیگری که مردگانشان را میسوزانند، و طایفه دیگری که مردگان را با احترام و آداب دینی دفن میکنند و هر کدام رفتار خویش را عقلانی میدانند. و کیست که نداند نتیجه این طرز استدلال، نسبیت اخلاق و معرفت است. سراسر این کتاب در صدد اثبات آن است که نظام استدلال عقلانی و حتی گزاره های پایه، بیش از آنکه مرتبط با واقعیت باشد، با انتخابها و تربیت و فرهنگ ما مرتبط است. وی دیگر آثارش را با عناوین «افسانه عقلانیت» و «افسانه بی طرفی» نام داده است. نتیجه مباحث وی نسبی گرایی و گاه ناواقعگرایی است.
📌همانطور که گذشت اینجا قصد ارزیابی دیدگاههای ویتگنشتاین یا زیباکلام را ندارم. ولی میتوان از وی پرسید شما که استدلال را ناظر به واقع نمیدانید و آن را معلول امیال درونی و خواستهای فرهنگی میدانید، چگونه میخواهید از الگویی خاص در عدالتخواهی سخن بگویید؟ اگر تفاسیر برخاسته از تعلقات افراد و غیر قابل ترجیح بر دیگری هستند، چگونه تفسیر خویش از عدالت را بر دیگران توصیه میکنید؟ طبق مبانی شما، تعریفی که از عدالت، وظایف حاکمیت، وظایف حاکم، استبداد و ... ارائه کرده اید نیز محصول خواست و انتخاب شماست نه امری واقعی! همانطور که از نظر شما شیوه های دفن طوایف گوناگون مدعی عقلانیت و غیرقابل ترجیح بر هم هستند، الگوی عدالتخواهی یا حکمرانی مدنظر شما نیز تنها برای خودتان معتبر است. مخالفان شما نیز میتوانند مدعی شوند، استدلال شما ریشه در واقعیت ندارد و برخاسته از زاویه دید حضرتعالی است. پس برای برترنمایی آن بر دیگر دیدگاهها کوشش بیهوده نکنید. جناب زیباکلام! میدانم و میدانید که با مبانی ویتگنشتاین متأخر دفاع از هیچ فراروایتی ممکن نیست، و همه نظریات، برخاسته از بازیهای زبانی خواهند بود، در نتیجه، دیدگاه شما نیز نه بیانگر حقیقت عدالت است و نه حقیقت اسلام! البته اگر طبق مبانی شما دسترسی به حقیقت عدالت یا اسلام ممکن باشد؟
✅هدف این نوشتار بیشتر، آگاه سازی جوانان مومن، معتقد و عدالتخواه طرفدار دکتر زیباکلام است که با انگیزه الهی، مسیری را دنبال میکنند که پایان آن نسبی گرایی و تابلویی ذهنی از عدالت و اسلام است که ترجیحی واقعی بر ظلم یا کفر نخواهد داشت.
⚠️پی نوشت: عدالتخواهی زیباکلام تلنگری بر ذهن عزیزانی است که مبانی نظری را به بهانه انتزاعی بودن، طرد و جوانان را به نام عملگرایی از تعمیق معرفتی نهی میکنند.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚«دوگانه سلامت یا عزاداری؟!»
🍃دوران کرونا و پساکرونا محل بروز بسیاری از دوگانه¬های کاذب است. دوگانه علم و دین، عقل و دین و روزهای اخیر نیز دوگانه میان «سلامت و عزاداری». ساده¬ترین انتخاب در چنین دوگانه هایی انتخاب یکی و نفی دیگری؛ و خردمندانه ترین انتخاب آن است که بتواند تا حد ممکن هر دو ضرورت را با یکدیگر جمع کند. برای تبین دقیقتر این بحث باید به چند نکته توجه کنیم:
1️⃣تفاوت مهم تفکر اسلامی با تفکر مادی، نگرش جامع به نیازهای اوست. انسان در تفکر الهی، حیوان نیست و علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای معنوی¬ای دارد که اهمیت و ضرورت آن اگر از نیازهای جسمی بیشتر نباشد، کمتر نیست. تفکر مادی که انسان را حیوانی پیچیده تصور میکند، طبیعتاً نیازهای جسمی او را تنها/مهمترین نیاز او معرفی میکند. در ماجرای کرونا نیز باید تلاش شود تمام نیازهای انسان به شکل جامع لحاظ شود. نتیجه اصالت دادن به سلامت بدن و بی¬اعتنایی به سلامت روح، نگاه داشتن کالبدی فاقد معنا از انسان است. حیوانی ایستاده بر روی دو پا که بویی از معنا و ملکوت نبرده است و شهوات مادی، اولویت اوست. خطر این انسان از کرونا و تمام چارپایان و درندگان کمتر نیست.
2️⃣فضای فرهنگی و دینی جامعه، همچون اکسیژنی است که افراد در آن تنفس می¬کنند. دینداری بیشتر انسانهای متوسط، تحت تأثیر محیط و فضاهای معنوی است. یکی از دلایل اهتمام دین به تشکیل جلسات مذهبی و اجتماعات دینی، همین امر است که انسانها در زمانها و مکانهایی که تعظیم شعائر صورت میگیرد، ارتباط بهتری با دین برقرار میکنند. تجریه زیسته مسیحیت در سکولاریسم عملی را نباید فراموش کرد. زمینه سکولاریسم نظری در دین اسلام نیست، ولی گاه ما مسلمانان زمینه سکولاریسم عملی را فراهم میکنیم. به این شکل که تمام بازارها، اماکن تفریحی، رستورانها، پارکها و ... را بدون نگرانی فعال نگاه داشته ولی محیطهای مذهبی در کنار آنها ماهها تعطیل میکنیم.
3️⃣در حل بحرانهایی شبیه کرونا، باید اولاً مراقب باشیم صورت مسئله را پاک نکرده بلکه بهترین راه حل را انتخاب کنیم. همانطور که از ترس آلودگی، خرید مایحتاج عمومی را تعطیل نکردیم و برای آن راه حل مناسب یافتیم. ثانیاً باید در تشخیص بهترین راه حل به سراغ کارشناسان برویم. لکن در چنین مواردی باید به کارشناسانی مراجعه کرد که با مسائل معنوی عمیقاً آشنا باشند. «توصیهام این است که بررسی این مورد را به کسانی بدهید که اهمّیّت حضور دعا و توسّل و مسائل معنوی را به معنای واقعی کلمه درک کرده باشند، اینها بررسی کنند مسئله را و تصمیمگیری کنند»(مقام معظم رهبری، 21/2/1399) به گواهی کارشناسان بیشترین میزان انتقال از وسایل نقلیه و کمترین میزان آسیب از جلسات مذهبی بوده است. از سوی دیگر طبق گزارش کارشناسان پزشکی، تقویت روحی و معنوی و امید به زندگی و شفا، مهمترین نقش را در بهبود بیماران کرونایی داشته است. از سوی دیگر جلسات مذهبی ظرفیت مناسبی برای ترویج فرهنگ پیشگیری و بهداشت و تعاون جمعی میان مومنین است. بنابراین تشکیل جلسات مذهبی میتواند گام موثری در پیشگیری و درمان بیماری کرونا باشد.
4️⃣ با توجه به شور و اشتیاق مردم به عزاداری اباعبدالله (ع) ، تعطیلی کلی جلسات به برگزاری پنهانی و غیرقابل کنترل آنها منتهی خواهد شد. آسیب این حالت، بسیار بیشتر از زمانی است که جلسات به شکل کنترل شده و با رعایت موازین بهداشتی متناسب برگزار شود.
5️⃣ مدیریت حل بحران، آزمون مناسبی برای سنجش کارآمدی حکومتهاست. همانگونه که حاکمیت اسلامی در شرایط بحرانی موظف به تأمین نیازهای اولیه جسمی مردم است، در ایام محرم باید بتواند کارآمدی خویش در تأمین نیازهای معنوی را همراه با حفظ سلامت افراد نشان دهد. در حقیقت شرایط پیش رو، رزمایش کارآمدی جمهوری اسلامی در حل مبتکرانه مسئله است. نظام اسلامی باید بتواند تهدید کرونا را تبدیل به فرصتی سازد که در سالهای پیش محقق نبود. استفاده حداکثری از ظرفیت عزاداری در فضای باز، بوستانها و ... با حفظ اصول بهداشتی، میتواند تعظیم جدیتری از شعائر را به نمایش بگذارد.
6️⃣در این شرایط سنگین ترین وظیفه بر عهده نیروهای مومن و هیئتی است. برگزاری مناسب و سالم مراسم، زمینه استمرار چنین جلساتی را فراهم میکند و در برابر، هرگونه سهل انگاری در برگزاری مطلوب جلسات مذهبی به تعطیلی بیشتر این مراسم منتهی خواهد شد. از سوی دیگر حفاظت از سلامتی عزاداران و شرکت کنندگان واجبی شرعی و اخلاقی است. لذا رسالت اخلاقی و شرعی متولیان فرهنگی و هیئتی تدوین و اجرای بالاترین سطح از پروتکلهای بهداشتی است. در حقیقت بخشی از تبلیغ شعائر در شرایط کنونی، به حسن اجرای اصول بهداشتی بازمیگردد و هر سهل انگاری در این موضوع، ضدتبلیغ شمرده میشود.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi