هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚ضلع پنجم(2)
🔶در شماره قبل درباره کاربردهای مختلف ولایت گفتگو کردیم. مهمترین این کاربردها عبارت بود از ولایت خدا بر مؤمنان، ولایت شیطان بر پیروانش، ولایت نبی و امام، ولایت حاکمان سیاسی، ولایت بین مومنین و ... پرسش اصلی آن بود که آیا میتوان میان معانی مختلف ولایت، امری مشترک یافت؟
✅در پاسخ به این پرسش میتوان از ریشه لغوی ولایت استفاده کرد. ولایت در لغت، یعنی بین دو چیز چنان قرب و اتصالی ایجاد شود که چیزی خارج از وجود آنان در میان نباشد. هنگامی که چند ریسمان با یکدیگر تابیده میشوند به شکلی که جدا کردن آنها از یکدیگر به آسانی ممکن نباشد، اعراب اصطلاح «ولایت» را به کار برده میبرند. بنابراین میتوان گفت ولایت به معنای نزدیکی، پیوند و اتصال شدید دو حقیقت با یکدیگر است. این معنا در تمام کاربردهای ولایت به نحوی سریان دارد .
✅ولایت در کاربردهای دینی، نیز از همین معنا گرفته شده است. این معنا در سه ساحت «اندیشه، قلب و رفتار» معنا می یابد. مثلاً هنگامی که سخن از ولایت خدا بر مؤمنان به میان می آید، به این معناست که مومنان، فکر و اندیشه خود را از سرچشمه وحی الهی دریافت میکنند، محبت خداوند در دلهایشان رسوخ کرده است و رفتارشان نیز با اراده الهی پیوند خورده است. در برابر، ولایت شیطان بر پیروانش به این معناست که تابعین شیطان، فکر خود را با مبنای شیطانی منطبق میکنند، محبتها و تنفرهای خود را با حب و بغض شیطان پیوند میزنند و رفتارشان نیز منطبق با شاخصه های شیطانی است.
🔶ولایت امام و نبی بر مومنان نیز هر سه ساحت را شامل میشود. کسانی ولایت ائمه و انبیا را درک میکنند که اولاً اندیشه خود را با تفکر وحیانی منطبق سازند، نه تفکر مادی. ثانیاً شاقول محبت را در جان خود با محبت اولیای الهی تنظیم میکنند. یعنی از سویی ائمه و انبیا را از صمیم قلب دوست میدارند، به گونه ای که جداشدن از آنها آسان نباشد و از سوی دیگر سایر دوستیها و نفرتهای خویش را نیز با حبّ و بغض ولیّ الهی هم آهنگ می سازند. هر اندازه ولایت ایشان تقویت گردد، شوق ایشان به امام، دوستان امام، افعال امام و محبوبهای امام مانند عمل صالح و معرفت بیشتر میشود و در عوض، تنفر آنها از دشمنان امام، خط باطل، اولیای طاغوت، مبغوضهای امام مانند گناه و اعتقاد باطل افزایش می یابد.
✅به همین ترتیب ولایت بین مومنین نیز به معنای پیوند شدید ایشان با یکدیگر در این سه حوزه است. ولایت بین مومنان یعنی اینکه ایشان دارای فکر و هدف واحد هستند، محبت میان یکدیگر را دائماً شدت میدهند و رفتاری منسجم و یکپارچه دارند. همین امر سبب تشکیل دژی محکم از سپاه مومنان در برابر جریان باطل میشود. مومنان میکوشند افکار و اندیشه خود را از خط باطل ممتاز کنند، محبت نمادها و رهبران باطل را از خویش دور ساخته و در رفتار نیز یکدیگر را یاری کرده تا در برابر جریان باطل، سدّی محکم بسازند. این حقیقت سه ضلعی از خانواده به عنوان یکی از هسته های اصلی جامعه آغاز و تا ارتباط بین الملل امتداد می یابد.
🔶این مؤلفه ها هر کدام به نوعی در ولایت سیاسی نیز حضور دارد. با این نگرش نظام سیاسی اسلام از استبداد و اشرافیگری مصون میشود. محوریت ولایت میان حاکم و مردم، سبب میشود، پیوند قلبی طرفینی بین ایشان برقرار شود، اندیشه واحدی برخاسته از نگاه توحید در فکر حاکم و مردم حکومت کند و رفتارها نیز منسجم و یکپارچه گردد.
(ادامه دارد)
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
👤عبدالله محمدی عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی و فلسفه حکمت اسلامی
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
دومین جلسه نقد معرفت شناختی آقای سیدکمال حیدری
👤عبدالله محمدی عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت وفلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
🌹منَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً(احزاب: 23)
📚مقام معظم رهبری در تعریف جهاد از منظر قرآن معتقدند اگرچه معنای جهاد منحصر به قتال و جنگ نظامی نیست.، لکن هر نوع تلاش و کوشش در راه خدا نیز جهاد نیست. بسیاری از تلاشها عبادت است ولی جهاد نیست. جهاد آن مبارزه و کوششی است که جبهه دشمن را نگران کرده و با درگیری با دشمن همراه باشد. جهاد، تلاشی است که برای دشمن احساس خطر ایجاد میکند. جهاد درگیری و مبارزه با قدرتهای ضد اسلام و ضد قرآن است. (همرزمان حسین(ع)، ص106-110)
📕برهمین اساس معنای جهاد علمی نیز روشن میشود. جهاد علمی با سخت کوشی و فعالیت علمی حتی اگر در راه خدا باشد مساوی نیست. بلکه منحصراً به آن دسته از کوششهای علمی، جهاد گفته میشود که جبهه حق را تقویت و خط باطل را تضعیف میکند و به همین دلیل دشمن از آن احساس خطر میکند.
📕شهید عزیز دکتر محسن فخری زاده بدون تردید مصداق جهاد علمی بود. از جلسات فلسفه و فیزیک تا امروز او را به نام دکتر محسنی میشناختم. این روزها درباره فضل علمی، تواضع، نوآوری و دیگر خدمات او بسیار خواهیم شنید. لکن کمترین درسی که از او میتوان گرفت آن است که فرق میان پژوهشهای رزومه پرکن با تحقیقاتی که جبهه حق را تقویت میکند، برایمان نمایان تر شود. وجود امثال وی الگوی عینی بود برای اینکه بدانیم چگونه درس بخوانیم، در چه زمینه هایی پژوهش کنیم، پرسشهای اولویت دار را بشناسیم و از گذران عمر دراموری که صرفاً منشورات را افزایش دهد بپرهیزیم؛ حتی اگر حوزوی یا اهل رشته های علوم انسانی باشیم. بسیاری از تحقیقات موجود، آثار باارزشی هستند ولی همه آنها مصداق جهاد علمی نیستند.
📕خوشا به حال آنانکه هم لحظات عمرشان برای اسلام با برکت بود و هم انتقالشان به عالم ملکوت، آثار تربیتی بر جامعه دارد.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
عبدالله محمدی
دومین جلسه نقد معرفت شناختی آقای سیدکمال حیدری 👤عبدالله محمدی عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت وفلسف
در جلسات نقد معرفت شناختی آقای سید کمال حیدری، دیدگاههای ایشان در دو صوت ذیل نقد و بررسی شد. ایشان معتقدند در معارف دینی ما فقط در حوزه مقام اثبات وظیفه داریم و نه مقام ثبوت و واقع، و حتی اگر بخواهیم درباره امور واقع دین گفتگو کنیم، چنین امکانی نخواهیم داشت، چون دسترسی به واقع در دین ممکن نیست و ...
ابتدا صوت ایشان بارگذاری شده و در ادامه صوت دو جلسه نشست نقد و بررسی بارگذاری خواهد شد.