بندر ترکمن باشی ترکمنستان بزرگ ترین جزیره مصنوعی است که در سال 2018 در کرانه دریای مازندران ساخته شده است.
بندر ترکمن باشی مساحتی به اندازه یک میلیون و 358 متر مربع است. این بندر متشکل از چندین پایانه باری، مسافر بری است و امکان بارگیری 26 میلیون تن کالا را دارد
این بندر پیشرفته دارای کارخانه کشتی سازی و کارگاه های کشتی است
بندر ترکمن باشی مسیری برای ارتباط تجاری چین، آسیای مرکزی با قفقاز و ترکیه است
این بندر کالاها و کانتینر های کشورهای آسیای مرکزی، جنوبی و چین را از طریق دریای خزر به غرب خزر یعنی قفقاز منتقل و از آن طریق به دریای سیاه و اروپا می رساند.
این بندر با سرمایه گذاری 1/5 میلیارد دلاری هلدینگ ترکیه ای چالیک هلدینگ ایجاد شده است و ترکیه عزم خود برای تغییر معادلات ژئوپلیتیکی به نفع خود را جزم کرده است.
دوستی ترکیه و آذربایجان در ادبیات سیاسی چیزی جز فریب برای ما نبوده و نخواهد بود، اینکه رئیس مجلس از حل و فصل شدن سوء تفاهم ها سخن گفت نشان از تحت تاثیر قرار گرفتن از همان ادبیات سیاسی است که عرض شد
و الا جنگ ژئوپلیتیکی در قفقاز و آسیای مرکزی برای انزوای ایران در حال انجام است آن هم به رهبری این دو کشور
ابوقاسم
ابوقاسم
بندر ترکمن باشی ترکمنستان بزرگ ترین جزیره مصنوعی است که در سال 2018 در کرانه دریای مازندران ساخته شد
ارزیابی ها نشان می دهد مسیر ابریشم قزاقستان _ترکمنستان_باکو_تفلیس یازنگزور_ترکیه_اروپا تنها دو مانع اساسی دارد.
اول دریای خزر است که ابتکار بشری و تکنولوژی ثابت کرده که این مشکل را با ایجاد پل می تواند حل و فصل کند
دوم وضعیت کوهستانی و آب و هوایی قفقاز در فصل زمستان است که آن هم قابل حل است
خط ریلی باکو تا ترکیه نیز از طریق تفلیس تکمیل است، البته آن ها بدنبال محقق کردن دالان تورانی ناتو برای اتصال نخجوان به باکو و ایجاد کریدور مستقیم و بدون واسطه با ترکیه هستند که تنش های امروز قفقاز در این نقطه متمرکز است
جغرافیا برای راه ها و کریدور ها درصدد راه اندازی جنگ و تنش میان کشورها است و واقعا این پتانسیل را هم دارد.
ابوقاسم
ابوقاسم
ارزیابی ها نشان می دهد مسیر ابریشم قزاقستان _ترکمنستان_باکو_تفلیس یازنگزور_ترکیه_اروپا تنها دو مانع
مفصل در دوره آموزشی فراخط درباره بحث جاده ابریشم و پیامد های جهانی و منطقه ای آن و پیامد های آن برای ایران صحبت کردیم
ابوقاسم
📌تحلیلی بر نظم نوین جهانی
قسمت اول
همگی به میزان اطلاعاتی که از اتفاقات جهان در دست دارند می دانند که جنس تحولات جهانی بسیار تغییر کرده است و قدرت ها درحال جنگ ترکیبی در ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگ و حوزه انرژی هستند.
گویا کشورهای توسعه یافته از منظر خود به سمت نقطه ای حرکت می کنند که شرایط جدیدی را به نظام سلطه تحمیل کنند.
اکنون فرهنگ سازی استقلال طلبی و حذف استعمار که سال های سال در جوامع مختلفِ بلوک شرق بر روی آن کار شده به نتیجه رسیده است.
این فرهنگ به نقطه ای رسیده که در حال پیاده سازی برنامه های عملی خود برای تثبیت و تحمیل آن فرهنگ به نظام سلطه است.
همه اتفاقات و تنش ها بر سر امنیت، انرژی و فرهنگ و شکل گیری ائتلاف های اقتصادی، سیاسی و امنیتی در بلوک شرق در این مقیاس تعریف می شود.
برخی از عوامل شکل گیری قدرت های نوظهور در دنیا فرسوده شدن ساختار های بین المللی و رویکرد انحصار در فرهنگ حکمرانی در نظام سلطه است.
ناکار آمدی سازمان های بین المللی و تاثیر پذیری آن ها از قدرت های بزرگ برای سرکوب رقبا و قدرتهای متوسط از عوامل دیگری است که منجر به اتفاقات مختلفی برای خلق بازیگران جدید در عرصه بین الملل شده است.
نظم جهانیِ ایده آل غرب دست به تاسیس ساختارهایی نظیر سازمان ملل زد
سازمانی که متولی حل معضلات جهانی و کنترل تنش ها شد اما با گذشت بیش از 70 سال از حیات این سازمان ناتوانی آن برای اداره جهان برای همگان محرز و حتی عاملی برای استعمار و استبداد سازمان یافته برای قدرت های غربی شد.
ابوقاسم
📌تحلیلی بر نظم نوین جهانی
قسمت دوم
غير متمرکز شدن قدرت در دنیا خواسته بسیاری از کشورها است، همه کشور ها متناسب با ظرفیت های فرهنگی و تاریخی و اقتصادی خود این حق را دارند که به صورت مستقلانه تصمیم گیری و آینده خود را تعیین کنند و بر همه منابع اقتصادی خود مسلط باشند.
این ادبیات که در فرهنگ بسیاری از کشورها نظیر ایران اسلامی و... ریشه دوانده استعمار و سلطه نظام تک قطبی را بر نمی تابد. غربی ها نیز استقلال طلبی قدرت های نوظهور منطقه ای را بر نمی تابند و با نقشه های مختلف در صدد حذف آن ها هستند.
حوادث رخ داده در دنیا نشان می دهد آمریکا وغرب به صورت یک جانبه نمی توانند مشکلات و معضلات را حل کنند و روز به روز ابعاد این ناتوانی در حال روشن شدن است.
سبک مدیریت تک قطبی در جهان رو به پایان است و بسیاری از ملت ها و دولت ها نمی خواهند برده آمریکا و غرب باشند.
نقش آمریکا در تنش های مختلف منطقه ای و جهانی تغییر کرده است
این روزها آمریکایی ها در تنش های مختلف منطقه ای و جهانی یک طرف ماجرا هستند
معنای این گزاره این است که آمریکا به مرحله ای رسیده که قدرت های نوظهور احساس ترس در برابر آمریکا و قدرت نظامی آن ها ندارند و آمریکا برای حفظ موجودیت و موقعیت خود به میدان آمده است.
این بزرگ ترین تهاجم نرم قدرت هایی نظیر چین، روسیه و ایران به هژمونی آمریکا در جهان است.
ابوقاسم
هدایت شده از پشتیانی غرب
📌تحلیلی بر نظم نوین جهانی
قسمت سوم
بنابر این ما باید تحلیل درستی از اتفاقات منطقه و جهان داشته باشیم
نگاه راهبردی به حوادث به معنای این است که عقبه تحرکات بازیگران منطقه ای و بین المللی و ائتلاف های متنوع و تقسیم بندی های قدرت های همسو را عمیقا درک کنیم
اتفاقاتی که این روزها در قفقاز يا اوکراین درجریان است بسیار تعیین کننده است.
ایجاد موازنه قدرت دربرابر غرب مقدمه بسیار مهم برای حرکت به سمت نظم نوین جهانی است.
این موازنه در ساحت های مختلف درجریان است،
تنش در اوکراین يا جنگ انرژی در قفقاز و آسیای مرکزی برای چیست؟و بازیگران واقعی آن چه جریان هایی هستند؟
اوکراین و قفقاز محل تلاقي اراده های دوقدرت بلوک غرب و شرق است، نتیجه این تقابل ها در آینده جهان تاثیر گذار است.
چرا می گوییم نتیجه این بازی در دنیا تاثیرگذار است؟
چرا که بازیگران این میدان رقبای فکری یکدیگر اند و بخش زیادی از منابع انرژی جهان را در اختیار دارند یا بر آن مناطق مسلط اند.
در نگاه راهبردی که عرض شد شکست روسیه هیچ تفاوتی با شکست ایران یا. چین نخواهد داشت.
شکست روسیه در اوکراین برای ما و کشورهای همسو(چین، ونزوئلا، بلاروس و...) معنای خوبی ندارد
ما باید این را درک کنیم که آمریکا دقیقا در چه موقعیتی قرار دارد و درحال جنگیدن برای چیست؟ اگر این را درک کنیم می فهمیم که باید جنگ روسیه را بیش تر درک کنیم
ابوقاسم
تغییر ماهیت جنگ ها واقعیت انکار ناپذیری است که باید درباره آن صحبت کرد.
دگرگونی در پدیده های مختلف جغرافیایی، آب و هوایی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و... بستر های جدیدی از جنگ و تنش را ایجاد کرده است.
تنش های آبی یا مواد غذایی از آن دست از جنگ هایی است که بسترهای آن به راحتی قابل مشاهده است
ترکیه به عنوان کشور فاقد انرژی و دارا بودن از اقتصاد توریست محور سی سال پیش جنگ آبی را آغاز کرد(آب در برابر نفت)
پروژه گاپ، در جنوب شرق آناتولی حجم وسیعی از دو رودخانه دجله و فرات را درپشت سدهای بزرگی نظیر آتاتورک و ایلیسو مهار کرده است
نزدیک به هفت میلیون هکتار زمین از اراضی عراق و سوریه را لم یزع کرده است.
سد آتاتورک شانزده برابر سد کرخه ایران گنجایش ذخیره آب دارد، سد ایلیسو نیز که نوزدهمین سد ایجاد شده ترکیه بر دجله است چهاربرابر کرخه گنجایش آبی دارد
براساس اطلاعات موجود، ترکیه قرار است 14 سد بر رودخانه ارس راه اندازی کند
این اطلاعات موجود است و میتونید دنبال کنید اما حرف من چیز دیگری است
جنگ آبی که ترکیه راه اندازی کرد و در حال خشک کردن سفره های زیرزمینی و آب شیرین ایران و عراق و سوریه است نمونه جدید جنگ است که عرض کردم
جنگ آبی ترکیه هیچ تفاوتی با تهاجم نظامی رژیم بعث به ایران ندارد.
تنها تفاوت در فهم عمق فاجعه و پیامدهای آن است.
زمانی به عمق فاجعه علم پیدا می کنیم که در باتلاق فرو رفتیم، تازه اگر آبی باشد که در آن فرو رویم
ابوقاسم
ماهیت رابطه چین با عربستان
در قضاوت هایی که نسبت به روابط راهبردی کشورها بایکدیگر داریم، ماهیت شکل گیری ارتباط را از منظر منافع آن ها قضاوت کنیم نه ذهنیتی که از کشورها برای خود ساخته ایم.
چینی ها همیشه از روابط بسیار خوبی با عربستان سعودی برخوردار بودند.
عربستان مقصد بسیار امنی برای چین به حساب می آید.
کشوری با دارنده منابع بزرگ انرژی، حضور در بازارهای جهانی و نداشتن محدودیت های تحریمی غرب و آمریکا برای چینی ها بسیار به صرفه است.
چینی ها به عنوان دارنده بزرگ ترین اقتصاد دنیا بعد از آمریکا، به اندازه اتحادیه اروپا انرژی مصرف می کنند
چینی ها روزانه بين 16 الي 20 میلیون بشکه نفت استفاده دارند که تنها چهار میلیون بشکه از آن را در داخل تولید می کنند.
باتوجه به شرایط موجود در زیرساخت های صنعت نفت ایران و میزان توانی که در تولید نفت وجود دارد ما توان جبران نیاز انرژی چین را نداریم.
باتوجه به شرایط موجود ما نمی توانیم روزانه چهارمیلیون بشکه نفت به چین منتقل کنیم تا نیاز انرژی آن ها را تامین کنیم.
چینی ها اساسا بدنبال حذف کشورها درسبد تجاری و اقتصادی خود نیستند بلکه در حال تنوع بخشیدن به مقاصد خود برای رفع نیازهای اساسی خود از جمله بحث انرژی هستند
چین فقط و فقط به منافع خود می اندیشد.
براساس اسناد منتشر شده در دریای چین جنوبی بیش از213 میلیارد بشکه نفت و 190 تریلیون فوت مکعب گاز وجود دارد، اگر چینی ها بتوانند منازعه دریای چین جنوبی را به نفع خود حل و فصل کنند از خیر انرژی عربستان هم می گذرند
البته چینی ها در استان تبوک یا همان شهر نیوم عربستان سرمایه گذاری هنگفتی کردند در منطقه حساس دریای سرخ حضور داشته باشند
ابوقاسم.
خدایا
پروردگارا
چه مجنونِ دل شکسته ای امشب تو را می خواند؟
می خواهم از قلب او تو را شکر گزاری کنم.
می خواهم از دل او تو را بخوانم، ای طبیب دل های بیمار
خدایا
ای دلبر عاشقان
فقیرم، حقیرم،از چه گذر کنم که تو را شکر کنم، یا تو مرا بخوانی
ای خدای
دل های آرامش بخش
مرا بخاطر همه چیز ببخش🤲
بخاطر نمازهایی که خواندم
یا عباداتی که مرا در مقابل تو بزرگ و متکبر کرد 😭
یا شکر گزاری هایی که جز عجب برایم چیزی نداشت😔
ببخش ای حبيب دردمندان🤲
4_6035034800182528041.mp3
1.52M
فرارسیدن ماه مبارک رمضان رو به شما عزیزان تبریک عرض می کنم
خوبه توی این لحظات زیبا برای من حقیر هم دعا کنید🤲
ابوقاسم
📌تحلیلی بر نظم نوین جهانی قسمت اول همگی به میزان اطلاعاتی که از اتفاقات جهان در دست دارند می دانند
دوستان از نظم نوین جهانی سوالاتی داشتند
من امشب توضیحاتی را خواهم داد اما خب دکتر خوش چشم مفصلا در دوره آموزشی فراخط ابعاد آن را به شکل تخصصی توضیح دادند
📌چگونگی نفوذ سیاسی پایدار در عراق
فرض کنید در کنار حشد الشعبی، ایران یک هلدینگ بزرگ تجاری و اقتصادی در عراق راه اندازی می کرد
و بدون دخالت در امور سیاسی در بخش های مختلف از جمله زیرساخت های شهری، خط ریلی، جاده، کشتی سازی،کشاورزی، مجتمع های تولیدی و خدمات عمومی و... سرمایه گذاری می کرد یا با قواعد خود شرایط را برای ورود سرمایه گذاران بخش های خصوصی برای سرمایه گذاری در عراق فراهم می کرد
در کنار آورده های ارزی گسترده برای کشور
هزاران نفر از جوانان عراق صاحب شغل و سرمایه می شدند و عراقی ها شاهد توسعه کشور از طریق ایران خواهند بود.
با کارهای عمرانی و توسعه عراق اعتماد عمومی و رضایت بخشی توده های مختلف عراقی بزرگ ترین سرمایه برای تضمین منافع ایران در عراق و همچنین تقویت بازوان سیاسی همسو با تهران در این کشور می شود.
اما ما صرفا و منحصرا بعد نظامی مفهوم قدرت را دنبال می کنیم، نتیجه اش این می شود ما می جنگیم، هزینه می کنیم، شهید می دهیم، اما ترکیه سرمایه گذاری می کند، ترکیه بازارهای عراق و سوریه را تصاحب می کند
ترکیه ناجي برای عراقی ها می شود.
بدون تردید حضور نظامی ما در سوریه و عراق و جاهای دیگه یک ضرورت انکار ناپذیر بود که قابل خدشه نیست
اما حضور هوشمندانه ای که نفوذ را بر مدار توسعه و همچنین آورده های تجاری و اقتصادی تعریف کند را رها کردیم و به یک بازی سیاسی کم اثر که افکار عمومی این کشورها از آن تلقی مزاحمت دارند بسنده کردیم
ما برای حفظ و افزایش گستره نفوذ خود در کشورهای مقاومت به ترمیم اساسی افق فکری خود نیاز داریم تا بدانیم در این کشورها دقیقا بدنبال چه چیزی هستیم
نفوذ سیاسی بدون عمق بخشی به آن و پیوند با توده های مختلف جامعه و وحدت با مردم کشورهای مقاومت پایدار نخواهد بود این مساله در سیاست داخلی خودمان هم باید مورد بررسی قرار بگیرد.
راهبرد سیاسی و امنیتی به تنهایی نمی تواند حضور ما را پایدار کند و باید تغییرات را از فهم راهبردی مقامات آغاز کنیم
ابوقاسم