امروز با خود فکر می کردم که چه مساله ای می تونه بیش از هر چیز دیگه ای آرامش و نشاط رو خلق بکنه و اون رو در شخصیت آدمیزاد ماندگار کنه يعني خاطرات و تصاویری رو خلق کنه که وقتی در ذهن مرور بشن بازهم نشاط آور باشن؟
يا بهتره اینجوری بگم که دقیقا برای داشتن یه نشاط سالم و مفید به چه ابزاری نیاز داریم؟
ماشین؟
خونه؟
رفیق؟
همسر؟
پول؟
(یا هرچیز دیگه ای که الان در ذهن شما مرور شد...)
کدومشون همون نشاط و سکینه ای هست که یه انسان بهش نیاز داره؟و یه عمر برای به دست آوردنش تلاش می کنه؟
ابوقاسم
ابوقاسم
امروز با خود فکر می کردم که چه مساله ای می تونه بیش از هر چیز دیگه ای آرامش و نشاط رو خلق بکنه و اون
حداقل برای من به این شکل جا افتاد که عامل نشاط و شادابی یا هر مساله دیگه درون توست.
تو باید تصمیم بگیری که با یه تکه سنگ یا یه هواپیمای کاغذی هم که شده خوشحال بشی، بخندی و نشاط پیدا کنی.
حرکت بکنی و متوقف نشی.
همه این ها از درون قلب و جان و نظام فکری تو بلند میشه
چون جزء جزء این عالم و لحظه لحظه این هستی بهانه ای برای نشاط و خنده وسکون قلبی تو است، هیچی نباید بتونه تو رو اذیت کنه
و همین سکون و آرامش آنقدر تو را بزرگ خواهد کرد که سنگ رو متلاشی می کنه، کوه رو در برابر تو متواضع می کنه
سکون و آرامشی که خیلی کار ازش میاد، خیلیارو میتونه نجات بده در عین حالی که تو رو مثل شمع می سوزونه.
به اعتراف چشم و دل، شهید محسن حججی برای من تمثالی از این نشاط است که گاهی آدم دیوانه این همه خوبی و لطافتش می شه و آدم رو یاد سوختن پدرانه آقا رسول الله يا امیرالمؤمنین عليهم السلام برای امتشون میندازه اما با این وجود هرگز لب به نفرین باز نکردند.
و قضیه آن موقعی زیبا می شود که همه انبیای الهی و امامان معصوم برای حیات دل تک تک انسان ها آمده بودند یعنی برای بیداری دل تو، من و همه...
البته بیدار شدنی که عرض شد... بیدار شدنی از جنس بیداری حاج قاسم سلیمانی عزیز.
ابوقاسم
چه هوایی … چه طلوعی!
جانم …
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا …!
به خدایی که خودم میدانم!
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب
ساختهاند!
به خدایی که خودم میدانم!
به خدایی که دلش پروانه ست …
و به مرغان مهاجر
هر سال راه را میگوید !
و به باران گفته ست
باغها تشنه شدند …!
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست!
که مبادا که ترک بردارد …!
به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی … جانم …
سهراب سپهری
نزنید سنگ به گنجشک
پر گنجشک قشنگ است
پر پروانه ببوسید
پر پروانه قشنگ است
نسترن را بشناسید
یاس را لمس کنید
به خدا لاله قشنگ است
همه جا مست بخندید
همه جا عشق بورزید
سینه با عشق قشنگ است
بشناسید خدا را
هر کجا یاد خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است …
هیچ کس فکر نمی کرد که روزی یک باریکه کوچکی مثل این قسمت که رضا خان به آتاتورک داد به این میزان اهمیت پیدا کند.
اگر این قسمت از خاک از پیکره ایران جدا نمیشد سناریوی کریدور زنگزور مطرح نمیشد چراکه ترکیه ارتباطی با نخجوان نداشت و اساسا آن ها برای رسیدن به باکو دو مشکل بزرگ پیش روی خود احساس می کردند.
اول اتصال به نخجوان، دوم سناریوی تصرف استان سیونیک، که در هردو مورد ایران را مقابل خود می دیدند.
اما انگار همه چیز براساس یک نقشه حساب شده طراح شده و فقط ایران از این همه اتفاق و حادثه بی اطلاع بود.
شاید آتاتورک هم گمان نمی کرد یه روزی این باریکه گلوگاهی برای تنفس و ارتباط آن ها با آسیای مرکزی و دریای خزر شود، اما شد و الان مقامات ایران باید جور ترک فعل ها و خیانت های گذشتگان این کشور را بکشند.
آن قدر مساله قفقاز مرا بهم ریخت که هرجا می نشینم و با کسی صحبت می کنم این موضوع را بازگو می کنم تا سبک شوم
ابوقاسم
🔸قدرت #جمهوریت ازنگاه اسلام
ق1
در اندیشه سیاسی و اجتماعی اسلام، #جمهور و #مردم نقش بسیار مهمی در تشکیل حکومت اسلامی، استمرار و موفقیت آن حکومت دارند.
هرچند قرار نیست مردم به #حاکم و حکومت اسلامی مشروعیت بدهند یا از آن سلب مشروعیت کنند اما همراهی و خواست مردم برای تحقق مشروع ترین حکومت اسلامی نیز امری ضروری و غیر قابل اغماض است، بدون خواست و اراده مردم حکومت اسلامی تحقق پیدا نمی کند.
تاریخ اسلام و به صورت ویژه دوران بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) شاهد بسیار خوبی برای این مساله است، علی رغم مشروعیتی که نبی اسلام به آقا امیرمؤمنان علیه السلام برای حکومت اسلامی دادند اما این مردم بودند که با پشت کردن به روشن ترین مسیر سعادت و هدایت بخشی که پیامبر تعیین کرده بود فریب برخی جریان های ضد اسلامی را خوردند و مشروع ترین حاکم اسلامی را خانه نشین کردند.
این مردم بودند که با اراده الهی و پیامبر اکرم مخالفت و در مسیر اسلام انحراف ایجاد کردند.
اهمیت ویژه #جمهوریت در اندیشه اسلامی ریشه انسان شناختی دارد، اسلام بر اساس ویژگی های ذاتی انسان، برای هدایت و سعادت مندی انسان ها به ابزار زور و اجبار و حکومت ظالمانه و طاغوت منشانه معتقد نیست
اسلام نمی خواهد با چماق و ظلم بر مردم حکومت کند بلکه همه چیز را برعهده مردم گذاشته است، گاهی مردم دقیقا در نقطه مقابل مصلحت اسلام اقدام می کنند و با شکوه و جمعیت آن هم با قصد قربت سر از تن حسین بن علی علیه السلام جدا می کنند
این یعنی در اندیشه اسلام جایگاه جمهوریت هرگز نمادین نبوده بلکه عین واقعیتی است که در همه معادلات از نقش بسیار مهمی برخوردار است
اما مردم باید بار مسئولیت هزینه سازی های خود را نیز تحمل کنند
ابوقاسم
🔸قدرت #جمهوریت از نگاه اسلام
ق2
اما مساله مهم این است که رشد و تکامل فکری و بصیرت دینی فرد فرد #جمهوریت خیلی اهمیت دارد و اگر محقق نشود حوادث تلخ تاریخی تکرار می شود.
انسان ها ذاتا میانه خوبی با تکلیف ندارند و سعی می کنند آسان ترین کار را انتخاب کنند که آن ها را به تکلف نیاندازد.
این دقیقا نقطه مقابل #بصیرت مورد انتظار #دین است چراکه #بصیرت و #فهم_دینی برای مردم مسئولیت سازی وهزینه سازی می کند.
در اندیشه اسلامی مسلم و مسلمة باید برای تحقق آرمان های اسلامی هزینه بدهند
سختی ها و هزینه هایی که هرگز در جبهه يزيد در کربلاء مشاهده نشد اما اقلیت انصار #ابی_عبدالله نتیجه #بصیرت و فهم و تشخیص موفق خود را دیدند و برای آن قطعه قطعه شدند.
یزید برای خیلی ها فرش قرمز پهن کرد، به خیلی ها وعده حکومت داد اما در جبهه مقابل، آب خوردن به اندازه زنده ماندن یک علی اصغر هم نبود و دقیقا همین مساله یعنی سختی و تکلیف گریزی و البته نبود بصیرت دینی عامل دوری بسیاری از مردم از ابی عبدالله و قرار گرفتن در مقابل ایشان شد.
خیلی اهمیت دارد که تکالیف دینی (نماز و روزه و حج قرائت قرآن و...) به چه اندازه منجر به تکلیف مداری همراه با بصیرت دینی در مسلمانان شود؟
تفاوت اصلی سپاه يزيد و ابی عبدالله عليه السلام انجام مناسک دینی نیست (سپاه يزيد نیز مسلمان بودند) بلکه نبود بصیرت دینی و قدرت تشخیص وظیفه و اندیشه آزادانه تفاوت اساسی این دوجریان در کربلا بود
یکی نیروهای خود را با جهل پراکنی و جمود فکری، وعده های دنیوی به خط کرد اما نقطه مقابل تا لحظه آخر امام با احترام به آزادی و حق انتخاب به انصار خود می گفت از تاریکی شب استفاده کنید و کربلا را ترک کنید
این یعنی همان قدر که در نگاه امام رشد مردم و اصحاب اهمیت داشت در نگاه يزيد حفظ #جهل و انحطاط فکری #مردم در اولویت بود.
شاید نمازی که سپاه يزيد و أصحاب امام حسین علیه السلام اقامه کردند به ظاهر تفاوتی نداشت اما یقینا شیوه مواجهه آن ها با نماز و انتظاری که از آن داشتند و مقصدی که قرار است آن نماز آن ها را به آن برساند به کلی متفاوت بود
نماز و مناسک در یک جبهه آن ها را به سمت جهل و تاریکی برد و در نقطه مقابل به عرش الهی رساند.
ابوقاسم
🔸چند نکته درباره سفر رئیس جمهور چین به عربستان
اول اینکه روابط کشور ها با یکدیگر در مقیاس کلان باید مورد ارزیابی قرار بگیرد،مثلا روسیه حملات ایران به عراق را محکوم می کند یا ایران در جنگ اوکراین الحاق مناطق جداشده از اوکراین والحاق آن به روسیه رو نپذیرفت،اما هیچ یک از این کنشگری ها منجر به پایان روابط راهبردی این دو کشور نشده و هرچه جلوتر برویم این روابط راهبردی عمیق تر نیز می شود.
دوم اینکه چینی ها بخوبی می دانند که در مسیر دگرگونی نظم جهانی چالش های مختلفی وجود دارد که همسویی و هم گرایی شرکای راهبردی خود در بلوک شرق یعنی روسیه وایران را می طلبد،بنابراین هرگز نقد را به نسیه معاوضه نخواهد کرد
اتفاقات بزرگی که در جهان شاهد آن هستیم این نکته را به ما یاد آوری می کند که کشورهای قدرتمند و تاثیرگذار جهان هرگز دست از شرکای راهبردی خود بر نمیدارند.
چینی ها در مسیر کریدور شرق به غرب تنها از راه ایران عبور خواهند کرد این یعنی چینی ها در سطح کلان هرگز بدنبال تغییر راهبرد خود نسبت به ایران نیستند
سوم اینکه هر کشوری این حق را دارد که متناسب با منافع راهبردی خود با سایر کشورها ارتباط برقرار کند چین نیز از این قاعده مستثنی نیست،به نظر بنده چینی ها در راه اندازی روابط راهبردی با عربستان در صدد تضعیف رقیب سنتی خود یعنی آمریکا برآمده نه ایران،البته سعودی ها و رسانه های آن ها سفر رئیس جمهور چین را در ابعاد دیگری وارد کرده است و آن را برای تضعیف ایران مصادره می کنند.
نکته پایانی اینکه مقامات کشور باید متناسب با سطح اظهارات چینی ها موضع گیری کنند، اظهاراتی که فاقد ضمانت اجرایی است نباید با روابط راهبردی را تحت شعاع قرار دهد
ابوقاسم
یــار مرا غار مــرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غـــار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تــویی فاتح و مفتوح تـویی
سینـــه مشــروح تــویی بـــر در اســرار مرا
نـــور تـــویی سـور تــویی دولت منصور تـویی
مـــرغ کُـــهِ طــور تــویی خســته بــه منقار مرا
قطـــره تویی بحــر تویی لطـف تــویی قهــر تویی
قنــد تـــویی زهـــر تــویی بیــــش میـــازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی
روضــه اومیــد تویـــی راه ده ای یــار مرا
روز تــویی روزه تـــویی حـاصل دریوزه تـویی
آب تــویی کــوزه تــویی آب ده این بـــار مـــرا
دانـــه تویــی دام تــویی بــاده تویی جام تـویی
پختـــه تویی خـــام تــویی خـــام بمگـــذار مرا
این تن اگـــر کـــم تــندی راه دلــم کــم زندی
راه شــدی تــا نبــدی ایـــن همـــه گـــفتار مرا