eitaa logo
سیاست‌و‌دیانت | مهدی ‌ابوطالبی
2هزار دنبال‌کننده
249 عکس
68 ویدیو
27 فایل
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه دکترای علوم سیاسی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) ادمین @mim_he_alef1378
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️کانال سیاست و دیانت ♦️ این کانال به نظریه و عملکرد🔹 سیاسی🔹 اجتماعی 🔹اقتصادی 🔹 علمای شیعه در تاریخ معاصر میپردازد. همچنین در این کانال به شبهات نظری در مباحث مربوط به 🔸نسبت دین و سیاست 🔸نظام سیاسی اسلام 🔸اندیشه ولایت فقیه 🔸شبهات تاریخی پیرامون عملکرد سیاسی - اجتماعی علمای شیعه در تاریخ معاصر پاسخ داده میشود. @aboutalebi57
💠پیشینه تاریخی ولایت فقیه💠 🔶شاه طهماسب صفوی بنابر نقلی که مرحوم سید نعمت الله جزایری در مقدمه کتاب شرح عوالی اللئالی دارد، خطاب به محقق کرکی گفت: تو شایسته‌تری برای حکومت چون تو نائب امام زمان (عج) هستی و من کارگزار تو هستم و دستورات تو را اجرا می‌کنم. (جزایری، شرح عوالی الئالی) 🔶وی همچنین در حکمي که براي محقق کرکي صادر کرد، ضمن اشاره به محتواي روايت مقبوله عمر بن حنظله مي‌نويسد: واضح است که مخالفت حکم مجتهدين که حافظان شرع سيد المرسلين‌اند با شرک در يک درجه است ؛ پس هرکه مخالفت با حکم خاتم المجتهدين، وارث علوم سيد المرسلين، نايب الائمه المعصومين ... کند و در مقام متابعت نباشد، بي‌شائبه ملعون و مطرود در اين آستان ملک آشيان است و به سياسات عظيمه و تأديبات بليغه، مؤاخذه خواهد شد. (جعفریان, صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست ج 1 ص 99) @aboutalebi57
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ در برخی کتابهای تاریخ مشروطه (که به تعبیر استاد محیط طباطبایی انباشته از دروغ است) مطلبی به آخوند خراسانی نسبت داده شده است که ایشان شیخ فضل الله نوری را مفسد خوانده و حکم‌ به تکفیر و اعدامش داده است. 💠💠💠💠💠💠💠💠 در حالی که بر اساس اسناد مکتوب و شفاهی معتبر، مرحوم آخوند و علمای نجف به اعتبار شیخ فضل الله نوری در نهضت دخالت کردند و نه تنها چنین مطلبی نگفته اند بلکه برعکس حکم و تلگراف به حفظ جان شیخ داده‌اند و با شنیدن خبر شهادت شیخ از حال رفتند و زمین خوردند و عمامه از سر برداشتند و به قدری ناراحت شدند که بیمار شدند و همچنین مجلس عزا برای شیخ برگزار کردند. 💠💠💠💠💠💠💠💠 بزرگانی که به اعتماد ویژه آخوند به شیخ اشاره کردند و یا به نوعی تفسیق و تکفیر یا حکم اعدام شیخ توسط آخوند را تکذیب کردند عبارتنداز: آیات عظام شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بروجردی،سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی؛ حاج میرزا یوسف مجتهد اردبیلی، شیخ‌الشریعه (عضو اصحاب استفتای آخوند)، سید رضی شیرازی، سید حسن موسوی بجنوردی، شیخ احمد کفایی و میرزا محمد آقازاده (فرزندان آخوند)، حجت الاسلام شیخ عبدالرضا کفایی و عبدالحسین مجید کفایی، دکتر حمید کفایی(نوه های آخوند خراسانی)، برادر مرحوم نایینی از قول ایشان که مقرر و عضو شورای استفتاء آخوند بودند. 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 منابع مجلة محیط به انضمام خاطرات مطبوعاتی استاد سید محیط طباطبایی، به کوشش قاسم فرید، ص 241. عین السلطنه سالور: روزنامه خاطرات عينالسلطنه،‌ ج4 ، ص 2728. حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی؛ مجموعة گفتار، به کوشش محسن دریابیگی،ص 137 و 232.، ص 340 – 346 و صفحات مختلف. تشيع‌ و مشروطيت‌ در ايران و نقش ایرانیان مقیم عراق، دكتر عبدالهادي‌ حائري‌، ص200‌. «آخوند‌ هرگز راضي‌ به‌ اعدام‌ «شيخ»‌ نبود»( مصاحبه با حاج‌ شيخ عبدالرضا كفايي، ضميمه ايام (ويژه تاريخ معاصر) - پنجشنبه 17 مرداد 1387 - شماره 39. مرگي‌ در نور؛ زندگاني‌ آخوند خراساني‌ صاحب‌ كفايه، عبدالحسين‌ مجيد كفايي، ص‌ 396. علي ابوالحسني ( منذر): سيري در روابط و مناسبات آخوند خراساني و شيخ فضل الله نوري؛ وحدت در اصول، تفاوت در روش» علي، ابوالحسني: خانه بر دامنه آتشفشان، شهادتنامه شيخ فضل الله نوري، ص 200. @aboutalebi57
✳️نفی حکم آخوند خراسانی علیه شیخ فضل الله (1)✳️ 🔶حجت الاسلام شیخ عبدالرضا کفائی از قول پدرش آیت‌الله شیخ احمد کفائی(فرزند آخوند)، می‌گوید: «وقتی که دولت مشروطه، تلگراف خبر فتح تهران توسط مجاهدان را به آخوند مخابره کرد و از تأسیس دولت موقت مشروطه سخن گفت، اولین اقدامی که ایشان کرد، این بود که به دولت موقت مشروطه برای حفظ جان، حرمت و شخصیت شیخ فضل‌الله نوری تلگراف زد و اعلام کرد: باید شیخ را از تمام جهات، رعایت و احترام کنید...[اما] نهایتاً دولت موقت مشروطه، رأی دادند که تلگراف آخوند را پنهان کنند و شیخ را سریعاً‌ محاکمه و اعدام کنند و از مرحوم آخوند عذر خواهی کنند که تلگراف دیر به دستمان رسید. همان کار را هم کردند» . (منبع: گفتگو با حاج‌ شيخ عبدالرضا كفايي،نوه‌ مرحوم‌ آيت‌ الله‌ آخوند خراساني، مندرج در شناخت‌نامة آخوند خراسانی، به کوشش مهدی مهرریزی و هادی ربانی، ج2، ص 311 - 310) @aboutalebi57
♦️پیشینه تاریخی ولایت فقیه (2)♦️ 💠بداهت ولایت فقیه در افکار عمومی💠 🔶 شاه اسماعيل دوم صفوی هنگام رسيدن به سلطنت به فرزند محقق کرکي گفت: اين سلطنت حقيقتا تعلق به حضرت امام صاحب الزمان عليه السلام مي‌دارد و شما نايب مناب آن حضرت و از جانب او مأذونيد به رواج احکام اسلام و شريعت؛ قاليچه مرا شما بياندازيد مرا شما بر اين مسند بنشانيد تا من به رأي و اراده شما بر سرير حکومت و فرماندهي نشسته باشم. (محمود نظنزي، نقاوه الاثار، ص 41)