هر چه بزرگ تر می‌شویم نیازمان به «مادر» بیشتر می‌شود دعامون‌کن‌مادر❤️ .

ای‌کاش؛ الان هم با هزاران خستگی، سرمو میاوردم بالا و چشم‌های تارم گنبدِ شمارو میبوسید، ای‌کاش مِه‌پاش های بین‌الحرمین صورتم رو نوازش می‌کردن، ای‌کاش خنکایِ سنگ‌هایِ مرمر، غم‌های‌ِ قلبم رو درآغوش می‌گرفت، ای‌کاش باز هم تو دریای میلیونی زائرها، گم میشدم، ای‌کاش این‌ها همه خیال نبود... ای‌کاش. #شب_جمعه

شما رو نمی‌دونم اما من هر موقع که گفتم "اشکالی نداره" خیلی هم اشکال داشت

از همه‌ی روایات‌ و‌ زخم‌ها‌ و روضه‌ها‌ که‌ بگذریم، فاطمیه‌ داستان‌ِ یک‌ جدایی‌ عاشقانه‌ هم‌ هست .. فقط‌ به‌ تمنای‌ خفته‌ در‌ کلام‌ علي‌ع به‌ یار خود‌ در‌ آخرین‌ لحظات‌ توجه‌ کنید: زهرا أنا علي، کلمیني .. "زهرا منم علی، بامن حرف بزن"

اگه از من بپرسی «منطقه امن» کجاست، میگم اونجایی که برای درک شدن نیاز به جنگیدن نداشته باشی...

شکرِ خدا که شیعهٔ زهرا و حیدرم ...

کلا این تایم خیلی عجیبه هم‌ دیگه خوابت نمیاد؛ هم پشیمونی از اینکه چرا تا الان بیدار موندی؛ هم غصه اینو میخوری که صبحم باید بیدار شی بری سر کار

یه سری از حرفارو فقط میتونی به بعضی آدما بزنی آدمایی که امن و آرومن چون اگه به بقیه اون حرفارو بزنی فقط کلماتت حیف میشن❤️

نمی‌دونم چرا ساعت که از یک شب می‌گذره، زندگی بیشتر وارد جزئیات می‌شه.

«اخسر ما شئت لكن إياك أن تخسر قلبًا حاول أن يفعل الكثير ليسعدك، فهناك قلوب لا تعوض أبدًا.» ‏هر آنچه می‌خواهی از دست بده، مگر قلبی که برای خوشحال و خوشبخت کردنت، هرچه توانسته کرده. چرا که قلب‌هایی هست که با هیچ‌چیز جایگزین نمی‌شود..

چقدر پیچیده شدن صدای اذان تو‌ کوچه های شهر قشنگه❤️

ما فکر می‌کنیم دوباره اتفاق میفته... فکر می‌کنیم دوباره انقدر زیاد "دوست داشته می‌شیم" فکر می‌کنیم دوباره می‌تونیم "دوست داشته باشیم" آدمای زیادی این فکرو کردن! اما شاید فقط یک‌باره و دیگه تکرار نشه بنابراین ترک نکنید، نرید درستش کنید. بسازید. ببخشید. برگردید...