eitaa logo
ابرارقـــدس 🇮🇷 🇵🇸
404 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
908 ویدیو
12 فایل
محلی برای نشر معارف و سیره شهدای انقلاب اسلامی ما را در پیام‌رسانهای ذیل دنبال کنید👇 http://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods www.instagram.com/abrar_qods اطلاعات پرداخت جهت نذورات فرهنگی👇 حساب 3101095009251 کارت 5892107046588698
مشاهده در ایتا
دانلود
💠از امام صادق ع سوال شد : ❓در انتخاب حاکم بین دونفر مردد هستیم 🔸چه کنیم ؟ امام فرمودند: ؛ ؛ و را انتخاب کنید... 🔸گفتند : اگر به تشخیص نرسیدیم ... 💠امام فرمودند : ببینید افراد به کدامیک مایلند 🔸گفتند : اگر نفهمیدیم..... 💠امام فرمودند: بنگر مخالفان ما کدام‌را بیشتر می‌پسندند؟؟؟!! او را کنار بگذار، و ببین کدام بیشتر آن ها را خشمگین می‌کند. 📚اصول کافی،جلد ۱ ، ص ۶۸ 🌻|↫ 🌻|↫👇 𝒋𝒐𝒊𝒏⃟☟☟❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🆔@abrar_qods .┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ ‌
ابرارقـــدس 🇮🇷 🇵🇸
میگفت : مراقب باش که یه غم اونقدر بهت غلبه نکنه که نا امید بشیُ جوری رفتار کنی که انگار خدا تا حالا
داستانی که همه باید بخوانند👇🌹 ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد. من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه بودیم گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم. این ماجرا بین متدینین پیچید ، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائیکه بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی ، پدر را ترک کردند . دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟ آیا جاسوس است ؟ و آیا ... شیخ بعد از مدتی محله ی ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد . روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم ،پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی می رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد .! نکند ؟! ؟! نکند ؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر میکردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم .. خانواده اش را نابود کردیم از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم او گفت : شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن می خواند سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی میگردم ظاهرا از دوستان شماست ، شما او را می شناسید ؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالیکه بسیار ناراحت و دلگیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد ، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم وعلتش را ازپرسیدم او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام ،خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند ، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند ودیگر نمی توانم در این شهر بمانم ، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. بعد از این جملات گفت : قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین (ع) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم ... ناگهان بغضم سرباز کرد و اشکهایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف میشود من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست. دوستان ، ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم؟ ! چقدر زندگی ها را نابود می کنیم؟ 👇 🌐 eitaa.com/abrar_qods 🆔️ @abrar_qods
23.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠گزارش تصویری از فعالیت های در 📍پرپایی ایستگاه فرهنگی تبلیغی غدیر در میدان قدس ✅اجرای برنامه های فرهنگی تبلیغی ویژه کودکان ✅توزیع روزانه 2000 پرس سیب زمینی سرخ کرده ✅️توزیع 3000 لیوان شربت 📌هر روز تا روز عید غدیر از ساعت 17 📅 روز عید و شب پنجم / ۵تیر ماه ✅کمک به ایستگاه صلواتی☕️ 📌 شماره کارت گروه جهادی ابرار 💳 💠روابط عمومی 📞 👤ادمین ابرار 🆔 @Admin_abrar 🇮🇷 🇵🇸 👇 @abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗳 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب پس از حضور در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم. ۱۴۰۳/۰۴/۰۸ 🖼 👇 🆔️ @abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
کجا برم رای بدم ؟ نزدیکترین صندوق رای گیری به خود را پیدا کنید. استفاده از این نقشه از طریق آدرس زیر 👇👇👇 🚩https://map.eitaa.com/ 👇 🌐 eitaa.com/abrar_qods 🆔️ @abrar_qods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواستند یوسف را بکشند. فقط یک نفر رأی به نکشتنش داد، حرف او اثر گذاشت؛ یوسف زنده ماند و عزیز مصر شد. پس رأی دادن تأثیر دارد؛ حتی یک رأی شاید همان یک رأی؛ رأی تو باشه✌️ پس به این فکر کنیم که رأی من می تونه سرنوشت مملکت رو کاملاً تغییر بده . 🌻|↫ 🌻|↫👇 𝒋𝒐𝒊𝒏⃟☟☟❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🆔@abrar_qods .┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ ‌
: اگر دولت شهید رئیسی ادامه پیدا میکرد به اعتقاد بنده بسیاری از مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی حل میشد. آقاسید‼️ چهل روز از نبودنت میگذرد اما هر روزش ، مثل روزِ اول درد دارد...🙂🖐🏻 شادے‌روح‌سیدالشهداے‌خدمت و هیئت همراه صلوات...📿 👇 🆔️ @abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
چنـٰان‌زندگۍ‌ڪن‌؛ ڪه‌کسانۍڪه‌تـورامۍشنـٰاسندو خدارانمۍشنـٰاسند! بواسـطه‌آشنـٰایۍبـٰاتـو بـٰا‌خـداآشنـٰاشونـد..! 🪴 🌻|↫ 🌻|↫👇 𝒋𝒐𝒊𝒏⃟☟☟❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🆔@abrar_qods .┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ ‌
🔻نشانه‌های کودکان لوس 🔹 خود محور است و تصور می‌کند که تمامی خواسته‌های او بدون قید و شرط باید برآورده شود. 🔹 خشنود نگه داشتن او بسیار سخت است. 🔹 به قوانین احترام نمی‌گذارد و حاضر به سازش نیست و مدام استدلال می‌کند. 🔹 خواسته‌های غیر منطقی دارد و تلاش می‌کند اطرافیان خود را طبق خواست خود کنترل کند. 🔹 پیوسته بی‌حوصله است و شکایت می‌کند. 🔹 مفهوم کار سخت و «نه» را درک نمی‌کند. 🔹 بی‌ادب است و از انجام کمتر کاری لذت می‌برد. مهمترين عامل لوس شدن كودكان، خود والدين و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها هستند. 🇮🇷 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
💕هواشو داشته باشی تا هواتو داشته باشه.. یکی از راه هايی که باعث میشه همسرتون تشویق بشه تا شما رو توی جمع تحویل بگیره اینه که شما هم توی جمع حسابی تحویلش بگیرین مخصوصا اگر طالب این هستین که توی جمع خانواده خودش خیلی هواتون رو داشته باشه. 👈🏻مثلا توی جمع خانواده خودتون بگین : " فلانی، فلان کار رو عالی انجام میده" یا "شوهرم سلیقه اش توي خرید عالیه، اگه موقع خرید باهام باشه دیگه غصه ندارم....."  از ویژگي هاش تعریف کنین، توي جمع همیشه طرفش رو بگیرین ⚠️ یادتون باشه بعدش که رفتین خونه، مستقیم بهش نگین: "دیدی من چه قدر ازت تعریف کردم؛ حالا نوبت توا".. فرصت بدین و یه وقتی اگه غیر مستقیم شد بهش بگین: " وقتی ازت جلو خانوادم تعریف ميکنم واقعا بهت افتخار میکنم، انقدر دوست دارم توام از من جلو خانوادات تعریف کنی...." یا بر حسب صلاحدید خودتون، یه حرفي که غیر مستقیم همسرتون رو سوق بده به سمت تحویل گرفتن شما و تعریف کردن از شما. ولي بهش فرصت بدین و صبر کنین. 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods