eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
111 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
6.7هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب صوتی " حماسه حسینی " اثر استاد مرتضی مطهری بصورت با صدای تولید رادیو سراسری
⛔️ انحراف جریان‌های سیاسی چگونه قابل تشخیص است؟ - بخش اول خداوند است که «لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ» است. شنيدن چیزی، او را از شنيدن چیزی ديگر، مشغول و منصرف نمى‌ كند. ما انسان‌ها ظرفیت محدودی برای تمرکز داریم و نوعا، یک یا چند مسئله، ذهن‌مان را از مسائل دیگر منصرف می‌کند. جامعه هوشیار، مسائل را اولویت‌بندی می‌کند و نمی‌گذارد مسائل فرعی و حواشی، موجب غفلت از اولویت‌ها شود. در مقابل، بدخواهان با استفاده از ظرفیت کسانی که به این اولویت‌بندی پایبندی نشان نمی‌دهند، می‌کوشند جامعه هدف را از اولویت‌ها و تهدیدها غافل کنند. اما اولویت‌ها کدام است؟ و برای حفظ اولویت‌ها، جریان‌های سالم را چگونه باید از جریان‌های انحرافی، بدلی و یا نفوذ زده و آلوده باز شناخت
⛔️ انحراف جریان‌های سیاسی چگونه قابل تشخیص است؟ - بخش سوم سید جلال آل‌احمد پرسشی مهم را پيش كشيده که می‌توان امروز هم از همه مدعیان آوانگاردیسم و مخالف‌خوان‌ها با جمهوری اسلامی ‌پرسید: «مولوی در بحبوحه حمله مغول، فرهنگ ملت را حفظ كرد. آيا روشنفكر امروز جرئت و لياقت اين را دارد كه بنشيند و در مقابل هجوم غرب كه قدم اول غارتش، بی‌ارزش ساختن همه ملاک‌های ارزش سنتی است، چيزی را حفظ كند يا چيزی به جای آن بگذارد؟» آیا هدف، فقط ویرانگری است یا صیانت از مصالح ملی هم برایشان اهمیت دارد؟ اگر به این دومی باور داشته باشند که نباید جمهوری اسلامی را به عنوان دژ صیانت از کشور تخریب کنند. برخی مخالف‌خوانی‌ها (چه با ژست اصلاح‌طلبی و آزادی‌خواهی و چه با ادعای عدالت‌خواهی) دقیقا در مسیر ویرانی‌طلبی کورکورانه است، مانند کاری که مهره‌های انتحاری در منطقه مرتکب شدند و سودش را آمریکا و انگلیس و اسرائیل بردند.
⛔️ انحراف جریان‌های سیاسی چگونه قابل تشخیص است؟ - بخش دوم حزب توده، از دیگر عبرت‌های تاریخ معاصر است. آن قدر جذاب که خیلی‌ها مانند جلال آل‌احمد را مجذوب خود کرده بود. بازار روشنفكری خلقی و «توده‌بازی» داغ بود. آنها كه خيلی روشنفكرند و سر پرشوری داشتند، به این حزب پيوسته بودند... و یکی از آنها، آل‌احمد جوان بود: «روزگاری بود و حزب توده‌ای و حرف و سخنی داشت و انقلابی می‌نمود و ضد استعمار حرف می‌زد و مدافع كارگران و دهقانان بود و دعواهایی ديگر و چه شوری انگيخته بود و ما جوان بوديم و عضو آن حزب بوديم و نمی‌دانستيم سر نخ دست كيست و جوانی‌مان را می‌فرسوديم و تجربه می‌اندوختيم. برای خود من اما روزی شروع شد كه مأمور انتظامات يكی از تظاهرات حزبی بودم كه به نفع مأموريت گرفتن نفت شمال راه انداخته بوديم. از در حزب (خيابان فردوسی) تا چهارراه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها كه به خلق نفروختم، اما اول شاه‌آباد چشمم افتاد به كاميون‌های روسی پر از سرباز كه ناظر و حامی تظاهرات ما كنار خيابان صف كشيده بودند كه يک‌مرتبه جا خوردم و چنان خجالت كشيدم كه تپيدم توی كوچه سيد هاشم و بازوبند را سوت كردم» 📚(در خدمت و خيانت روشنفكران، جلد۲، صفحه ۱۷۵)
⛔️ انحراف جریان‌های سیاسی چگونه قابل تشخیص است؟ - بخش چهارم جریان‌سازی اجتماعی و سیاسی در تاریخ معاصر ما صرف‌نظر از اینکه طرفدار حق بوده باشد یا دست‌ساز جبهه باطل همواره تحت لوای آرمان‌هایی مانند «عدالت»، «آزادی»، «توده»، «خلق» و «مردم» انجام شده است. خیلی وقت‌ها، نیت بانیان تشکیلات مثبت بوده‌ اما به دلایل مختلف، در میانه راه منحرف شده‌اند یا هدف اعلامی، دزدیده و مصادره شده است. فلسفه تشکیل انجمن حجتیه در میانه دهه ۳۰ شمسی، دفاع از مهدویت و اسلامیت در برابر نفوذ بهائیت انگلیسی در ارکان رژیم پهلوی بود. بنابراین خیلی از متدینین حامی آن شدند. اما حجتیه دستخوش نفوذ قرار گرفت و تبدیل به پرچمی انحرافی در مقابل پرچم قیام لله و مقابله با استکبار شد.
⛔️ انحراف جریان‌های سیاسی چگونه قابل تشخیص است؟ - بخش پنجم آنها که مرزبندی با دشمن را رعایت نمی‌کنند و با پشت کردن به غیرت، در زمین غیر بازی می‌کنند، یا هماهنگ با پیاده‌نظام دشمن، آتش تهیه می‌ریزند، قطعاً راه به مفسده می‌برند. امیر مومنان و امام حسین (علیهما‌السلام) که قله حرّیت و عدالت‌خواهی هستند، در برابر وسوسه همکاری با غیر، این آیه شریفه را متذکر شدند که «وما کُنتُ متّخِذَ المُضِّلینَ عَضُدا. من گمراهان و گمراه‌کنندگان را به یاری نمی‌گیرم». آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی کجا و سوژه دائمی رسانه‌های ضد انقلاب شدن کجا؟ تصادف، یک بار، ده بار، صد بار! کسانی که پا در مسیر مبارزه و آرمان‌خواهی می‌گذارند، باید قبل از هر چیز از خود بپرسند خط‌ دهنده و هدایتگر ما کیست؟ و سود و زیان رفتار ما به کدام اردوگاه می‌رسد؟ امیر مومنان خطاب به انقلابی‌‌نما‌های خوارج که بازیچه اردوگاه شام شده بودند، فرمود از تفرقه و جدایی برحذر باشید که جدا شده از اسلام، بهره شیطان است، چنان ‌که گوسفند دور مانده از گله، نصیب گرگ» (خطبه ۱۲۷ نهج‌‌البلاغه) ✍️ محمد ایمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهارتهای کلامی_10.mp3
11.11M
۱۰ مقدماتی ترین تمرین برای رسیدن به ادبِ در کلام، کنترل خیال است! بدون مهار کردن قوّه‌ی خیال، و ممانعت از اسارت آن در چنگال خیالات منفی ، محال است زبان کسی اصلاح شود! از همین حالا، قدم قدم، تمرینات کنترل خیال را، آغاز کنیم... عاشقان اهل بیت علیه السلام
صحنه گردان عاشورا معرفی کتاب تاکنون درخصوص حادثه عاشورا و تحلیل آن سخنان گوناگونی شنیده­ ایم درباره روند شکل­ گیری این حادثه پس از رحلت پیامبر اعظم نقش معاویه و فعالیت­های او، نقش یزید.درباره ابن زیاد و عمر سعد مال حرام و دنیاخواهی و آرزوی حکومت ری،قیام توابّین و مختار و زهیر و حبیب و حُرّ بارها شنیده­ ایم درباره،حضـرت علی اکبر ع، ادب و وفای اباالفضل العباس ع، نقش بی‌بدیل و صبوری حضـرت زینب س، حتی درباره حضور لشکریانی ازفرشتگان و جنّیان که درخواست یاری حضـرت را داشتند، بارها شنیده‌ایم؛‌اما معمولاً نقش یک وجود تأثیرگذار در حادثه‌ عاشورا که اساسی ­ترین نقش را ایفا می­کندکمتر شنیده‌ایم. آری، نقش خداوند متعال درحادثه‌ عاشورا. کتاب «صحنه­ گردان عاشورا» تلاش خود را در راستای نشان دادن این نقش تأثیرگذار معطوف کرده است. نویسنده این کتاب بر این باور است که سخن از عاشورا و عاشوراییان بدون بررسی نقش مدیر و مدبّر عالم نگاهی بس ناقص است.همین نگاه ناقص بستر ایجاد پرسش­ها و شبهات در ذهن بدخواهان و حتّی شیفتگان ارباب بی­کفن را فراهم کرده است.همین نگاه ناقص همراهان خود را از استفاده حداکثری ظرفیت­های پر شمار و تأثیرگذار مجالس عزای اباعبدالله الحسین علیه السلام محروم کرده است.همین نگاه­ ناقص منجر شده است که برخی به این گمان برسند که رسیدن به قله‌های سعادت اخروی،دو مسیر دارد.«دستگاه خداوند متعال» و «دستگاه امام حسین علیه السلام».یک مسیر، راه قرآن و ادعیه و تهذیب نفس و عمل به رساله و انجام واجبات و ترک محرّمات است و مسیر دیگر، راه اشک و خدمت و نوکری در مجالس اهل بیت علیهم السلام.
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #تمام_زندگی_من 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_
📚 💌 📝 📅 قسمت : قتلگاهی به نام ایران دیگه هیچ چیز برام مهم نبود ... با صراحت تمام بهش گفتم... - اونها با حزب سبز آلمان ارتباط دارن ... واقعا می خوای به افرادی رای بدی که با دشمن کشورشون هم پیمان شدن؟... کسی که به خاکش خیانت می کنه ... قدمی برای مردمش برنمی داره ... مگه خون ایران توی رگ های تو نیست؟ ... من با تمام وجود نگران بودم ... ایران، خاک من نبود که حس وطن پرستی داشته باشم ... اما ایران، و مرزهای ایران برای من حکم مرزها و آخرین دژهای اسلام رو داشت ... حسی که با مشت محکم متین، توی دهن من، جواب گرفت ... دهنم پر از خون شده بود ... این مشت، نتیجه حرف حق من بود ... پاسخ صبر و سکوت من در این سه سال ... به تمام رفتارهای زشت و بی توجهی ها ... پاسخ تلخی که با حوادث بعد از انتخابات، من رو به یه نتیجه رسوند ... باید هر چه سریع تر از ایران می رفتم ... وقتی آلمان ها به لهستان مسلط شدن، نزدیک به دو سوم از جمعیت لهستان رو قتل عام کردند ... یکی از بزرگ ترین فجایع بشر ... در کشور من رقم خورد ... فاجعه ای که مادربزرگم با اشک و درد ازش تعریف می کرد ... و حالا مردم ایران، داشتند با دست های خودشون درها رو برای دشمن قسم خورده شون باز می کردن ... مطمئن بودم با عمق دشمنی و کینه اونها ... این روزها ... آغاز روزهای سیاه و سقوط ایرانه ... و این آخرین چیزی بود که منتظرش بودم ... باید به هر قیمتی جون خودم و پسرم رو از این قتلگاه نجات می دادم ...
📚 💌 📝 📅 قسمت : رویای طوفانی برای فرار زمان بندی کردم و در یه زمان عالی نقشه ام رو عملی کردم ... وسائل و پاسپورتم رو برداشتم و مستقیم رفتم سفارت ... تمام شرایط و اتفاقات اون چند سال رو شرح دادم ... من متاهل بودم و نمی تونستم بدون اجازه متین به همراه پسرم، ایران رو ترک کنم ... شرایط خیلی پیچیده شده بود ... مسائل دیپلماتیک، اغتشاش های ایران، عدم ثبات موقعیت دولت در ایران که منجر به تزلزل موقت جهانی اعتبار دولت شده بود و ... دست به دست هم داده بود ... هر چند من دخالتی در این مسائل نداشتم اما احساس گناه می کردم ... که در چنین شرایطی دارم ایران رو ترک می کنم ... هر چند، چاره دیگه ای هم نداشتم ... هیچ چاره ای ... متین خبردار شده بود ... اومد سفارت اما اجازه ملاقات بهش ندادن ... دولت و وزارت خارجه هم درگیرتر از این بود که بخواد به خروج بی اجازه یه تبعه عادی رسیدگی کنه ... و من با کمک سفارت، با آرتا به لهستان برگشتم ... پام که به خاک لهستان رسید از شدت خوشحالی گریه ام گرفته بود ... برام هتل گرفته بودن و اعلام کردن تا هر زمان که بخوام می تونم اونجا بمونم ... باورم نمی شد ... همه چیز مثل یه رویا بود ... اما حقیقت اینجا بود ... یه رویا فقط تا پایان خواب ادامه داشت ... جایی که بالاخره یه نفر صدات کنه و تو از خواب بیدار بشی ... مثل رویای کوتاه من، رویایی که کمتر از یک ماه، طوفانی شد ... کم کم سر و کله افراد عجیبی پیدا شد ... افرادی که ازم می خواستن علیه اسلام، حقوق زنان، حقوق بشر و ... در ایران صحبت کنم ... هنوز ایران درگیر امواج شدیدی بود اما اونها می خواستن با استفاده از من ... طوفان دیگه ای راه بندازن ... افرادی که می خواستن من رو به اسطوره آزادی خواهی در تقابل و مبارزه با جامعه ایرانی تبدیل کنن ...