💠 رهبرانقلاب: ماه #ربیع_الاول، بهار زندگی است
🔹ماه ربیع الاول، به معنای حقیقی کلمه، ربیع حیات است، بهار زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی حضرت محمد رسول الله و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابیعبدالله جعفربنمحمدالصّادق ولادت یافتهاند و ولادت پیغمبر سرآغاز همهی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است.
۹۱/۱۱/۱۰
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
1_414483086.mp3
1.22M
🏴▪️👆🏻👆🏻
دعای عهد
👤باصدای استاد فرهمند
اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده....
خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان..
عاشقان اهل بیت علیه السلام
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
4_6043897005636322652.mp3
11.65M
🔴 زیارت عاشورا
🎤 با صدای علی فانی
#اللهم_عجلـــ_الولیڪ_الفرجـ
عاشقان اهل بیت علیه السلام
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🍃🌸هر صبح
آیة الکرسی را بخوانید و تا
شب در امان خدا هستید.
🌟آیةالکرسی عظیم ترین
آیهدر قران کریم است
برای حفظ ایمان و مال
وجان خودهر روز
آیة الکرسی بخوان.
💐💐💐💐💐
🔸
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🍃🌺🍂
🍂🍃
🌸
#خودنمایی_حرام
خودنمايى🕺به منظور به #گناه انداختن ديگرى #حرام ⛔️ است.
مثلاً خانمى 👩⚖ به گونه اى خودنمايى كند كه نگاه مرد 👨⚖ نامحرم به او جلب شود. #راه_رفتن🚶♀به گونه اى خاص، #حرف_زدن 💁♀ انجام حركات خاص 👯♂ #لبخند زدن 😊 به نامحرم يا #شوخى كردن 🤪 يا نگاه كردن به قصد خودنمايى نمونه هايى از خودنمايى هاى حرام هستند.
#خودنمايى_مردان🕺نيز براى به حرام انداختن نامحرم، #حرام ⛔️ است.
مواردى مثل #پوشيدن_لباس 👕 خاص و يا #باز_گذاشتن بازو و سينه به منظور جلب نظر نامحرم 🧕 انداختن گردن بند 🎖حرف زدن 🗣 نگاه كردن و راه رفتن و انجام رفتارهاى شهوانى🕺 به منظور #جلب_نظر_نامحرم 🧕 و ... از اين قبيل خودنمايى ها هستند.
📗 #منابع:
۱. احکام روابط زن ومرد ص ۱۸۰
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلول ماه ربیع الاول مبارک 🌺🌺🌹🌹
نمک گیر.mp3
4.89M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاسلام عالــی
✅ #نــمک_گــــیر
عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان زیبای عنایت امام رضا ع به تاجر ورشکسته
صلی الله علیک _یا سلطان_ علی بن موسی الرضا المرتضی
#استادعالی
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
عاشقان اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #نسل_سوخته
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #اول: نسل سوخته
مقدمه نویسنده:
این داستان و رخدادهای آن براساس حقیقت و واقعیت می باشند ... و بنده هیچ گونه مسئولیت و تاثیری در این وقایع نداشته ... و نقشی جز روایتگری آنها ندارم ...با تشکر و احترام
سید طاها ایمانی
دهه شصت ... نسل سوخته ...
هیچ وقت نتونستم درک کنم چرا به ما میگن نسل سوخته... ما نسلی بودیم که ... هر چند کوچیک ... اما تو هوایی نفس کشیدیم که ... شهدا هنوز توش نفس می کشیدن... ما نسل جنگ بودیم ...
آتش جنگ شاید شهرها رو سوزوند ... دل خانواده ها رو سوزوند ... جان عزیزان مون رو سوزوند ... اما انسان هایی توش نفس کشیدن ... که وجودشون بیش از تمام آسمان و زمین ارزش داشت ... بی ریا ... مخلص ... با اخلاق ... متواضع ... جسور ... شجاع ... پاک ... انسان هایی که برای توصیف عظمت وجودشون ... تمام لغات زیبا و عمیق این زبان ... کوچیکه و کم میاره ...
و من یک دهه شصتی هستم ... یکی که توی اون هوا به دنیا اومد ... توی کوچه هایی که هنوز شهدا توش راه می رفتن و نفس می کشیدن ... کسی که زندگیش پای یه تصویر ساده شهید رقم خورد ...
من از نسل سوخته ام ... اما سوختن من ... از آتش جنگ نبود ...
داشتم از پله ها می اومدم بالا که چشمم بهش افتاد ... غرق خون ... با چهره ای آرام ... زیرش نوشته بودن ... "بعد از شهدا چه کردیم؟ ... شهدا شرمنده ایم" ...
چه مدت پای اون تصویر ایستادم و بهش نگاه کردم؟ ... نمی دونم ... اما زمان برای من ایستاد ... محو تصویر شهیدی شدم که حتی اسمش رو هم نمی دونستم ...
مادرم فرزند شهیده ... همیشه می گفت ... روزهای بارداری من ... از خدا یه بچه می خواسته مثل شهدا ... دست روی سرم می کشید و اینها رو کنار گوشم می گفت ...
اون روزها کی می دونست ... نفس مادر ... چقدر روی جنین تاثیرگذاره ... حسش ... فکرش ... آرزوهاش ... و جنین همه رو احساس می کنه ...
ایستاده بودم و به اون تصویز نگاه می کردم ... مثل شهدا ...
اون روز ... فقط 9 سالم بود ...
برای ادامه داستان به کانال اهل بیت علیه السلام ....بپیوندید
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #نسل_سوخته
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #دوم: عزت نفس
اون روز ... پای اون تصویر ... احساس عجیبی داشتم ... که بعد از گذشت 19 سال ... هنوز برای من زنده است ...
مدام به اون جمله فکر می کردم ... منم دلم می خواست مثل اون شهید باشم ... اما بیشتر از هر چیزی ... قسمت دوم جمله اذیتم می کرد ...
بعضی ها می گفتن مهران خیلی مغروره ... مادرم می گفت... عزت نفس داره ...
غرور یا عزت نفس ... کاری نمی کردم که مجبور بشم سرم رو جلوی کسی خم کنم و بگم ...
- ببخشید ... عذرمی خوام ... شرمنده ام ...
هر بچه ای شیطنت های خودش رو داره ... منم همین طور... اما هر کسی با دو تا برخورد ... می تونست این خصلت رو توی وجود من ببینه ...خصلتی که اون شب ... خواب رو از چشمم گرفت ...
صبح، تصمیمم رو گرفته بودم ...
- من هرگز ... کاری نمی کنم که شرمنده شهدا بشم ...
دفتر برداشتم و شروع کردم به لیست درست کردن ... به هر کی می رسیدم ازش می پرسیدم ...
- دوست شهید داشتید؟ ... شهیدی رو می شناختید؟ ... شهدا چطور بودن؟ ...
یه دفتر شد ... پر از خصلت های اخلاقی شهدا ... خاطرات کوچیک یا بزرگ ... رفتارها و منش شون ...
بیشتر از همه مادرم کمکم کرد ... می نشستم و ازش می خواستم از پدربزرگ برام بگه ... اخلاقش ... خصوصیاتش ... رفتارش ... برخوردش با بقیه ...
و مادرم ساعت ها برام تعریف می کرد ...
خیلی ها بهم می خندیدن ... مسخره ام می کردن ... ولی برام مهم نبود ... گاهی بدجور دلم می سوخت ... اما من برای خودم هدف داشتم ...
هدفی که بهم یاد داد ... توی رفتارها دقت کنم ... شهدا ... خودم ... اطرافیانم ... بچه های مدرسه ... و ... پدرم .....
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #نسل_سوخته
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #سوم: پدر
مدام توی رفتار خودم و بقیه دقت می کردم ... خوب و بد می کردم ... و با اون عقل 9 ساله ... سعی می کردم همه چیز رو با رفتار شهدا بسنجم ...
اونقدر با جدیت و پشتکار پیش رفتم ... که ظرف مدت کوتاهی توی جمع بزرگ ترها ... شدم آقا مهران ...
این تحسین برام واقعا ارزشمند بود ... اما آغاز و شروع بزرگ ترین امواج زندگی من شد ...
از مهمونی برمی گشتیم ... مهمونی مردونه ... چهره پدرم به شدت گرفته بود ... به حدی که حتی جرات نگاه کردن بهش رو هم نداشتم ... خیلی عصبانی بود ...
تمام مدت داشتم به این فکر می کردم که ...
- چی شده؟ ... یعنی من کار اشتباهی کردم؟ ... مهمونی که خوب بود ...
و ترس عجیبی وجودم رو گرفته بود ...
از در که رفتیم تو ... مادرم با خوشحالی اومد استقبال مون ... اما با دیدن چهره پدرم ... خنده اش خشک شد و مبهوت به هر دوی ما نگاه کرد ...
- سلام ... اتفاقی افتاده؟ ...
پدرم با ناراحتی سرچرخوند سمت من ...
- مهران ... برو توی اتاقت ...
نفهمیدم چطوری ... با عجله دویدم توی اتاق ... قلبم تند تند می زد ... هیچ جور آروم نمی شد و دلم شور می زد ... چرا؟ نمی دونم ...
لای در رو باز کردم ... آروم و چهار دست و پا ... اومدم سمت حال ...
- مرتیکه عوضی ... دیگه کار زندگی من به جایی رسیده که... من رو با این سن و هیکل ... به خاطر یه الف بچه دعوت کردن ... قدش تازه به کمر من رسیده ... اون وقت به خاطر آقا ... باباش رو دعوت می کنن ...
وسط حرف ها ... یهو چشمش افتاد بهم ... با عصبانیت ... نیم خیزحمله کرد سمت قندون ... و با ضرب پرت کرد سمتم ...
- گوساله ... مگه نگفتم گورت رو گم کن توی اتاق؟ ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #نسل_سوخته 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #اول: نسل سو
سلام حلول ماه ربیع الاول را خدمت همگی شما بزرگوار ان تبریک عرض میکنم باین مناسبت داستان جدید دیگری از شهید سید طاها ایمانی را تقدیم میکنیم ان شاالله مورد قبول واقع شود
🔴 #رهبر_انقلاب:
💠 اگر مرد خانه، فعالیتی چه علمی و چه جهادی و سازندگی و چه برای کسب روزی و چه برای کارهای عمومی دارد، #زن سعی کند فضای خانه را برای او مساعد کند که او بتواند با روحیهی خوب سرکار برود و با شوق به خانه برگردد.
۷۳/۹/۲
#خانواده
ربیع الاول
🔶وقایع مهم این ماه:
حادثه مهم و تاریخی لیلة المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه سلام الله علیها، آغاز امامت امام مهدی علیه السلام (عید الزهرا) و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.
همچنین غزوه بنی نضیر در سال 4 قمری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال 41 قمری، شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری، حادثه صاحب زنج و قتل سیصد هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است
•••🍃
#اهلِدل ڪھ باشے
دو چیز ࢪا خوب یاد مےگیࢪی↓
﴿ جُدا شدن از زمین
پࢪیدن بہ آسمان..🕊﴾
#شهیدبابکنوری✨
#تولدتمبارڪداداش🙂♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرکت جالب
✅ #شهید_ابراهیم هادی، وقتی فهمید دخترها به اون نگاه میکنند!
✅ اگر کار برای خدا باشه،،،
#تصویری
🌸🌸🌸🌸
ماه بهار زندگی مبارک
عاشقان اهل بیت علیه السلام
4_5960547813728191586.mp3
7.68M
بیست هزار آرزو
#محسنچاوشی
عاشقان اهل بیت علیه السلام
بستربیداری
جان را به کف در عرصه ایثار دارد
مردی که جانی از خدا سرشار دارد
در بستر جان در مسیر دوست دادن
خوابیده اما سینه ای بیدار دارد
بیدارتر از هرچه بیداراست حیدر
با کردگار خویشتن دیدار دارد
کی بیمی از شمشیرهای تشنه دارد
وقتی به هرحالی خدا را یار دارد
تاعاشقی چون حیدر ومعشوق حق است
این عشقبازی بارها تکرار دارد
دنبال فرصتهای ناب عشقبازی ست
تا عشق ناب خویش را اظهار دارد
حق بود و وقت فتنه همراهست باحق
در فتنه مردحق دلی هشیار دارد
حق بود ومرد اول وقت نبرد است
باهر که حقی را سر انکار دارد
نوراست وبرآیینه ی جان می نشیند
بی بهره آن آیینه که زنگار دارد
بسیارگفتند و کمی از او نگفتند
وصف علی ناگفته ها بسیار دارد
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🌴💎🍁🌹🍁💎🌴
#حدیث_روز
🔅 #امام_رضا علیه السلام:
✍️ الْمُؤْمِنُ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ عَنْ حَقٍّ وَ إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي بَاطِلٍ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَأْخُذْ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّهِ.
🔴 مؤمن هرگاه خشمگین شود، غضبش او را از حق بیرون نمیبرد. و هرگاه خرسند و راضی شود، خوشنودیاش او را به باطل نمیکشاند. و هرگاه قدرت یابد، بیش از حق خودش بر نمیدارد.
📚بحارالانوار،جلد ۷۵ صفحه ۳۵۲
کارگاه خویشتن داری_1.mp3
14.54M
#کارگاه_خویشتن_داری ۱
▫️آتش، هم گرما میدهد، هم نور ...
و ... هـــم میسوزاند!
برای بهره گرفتن از گرما و نورِ آتش
و درامان ماندن از سوزانندگیاش،
باید به حریمِ سوزانندگی آن وارد نشد.
🔥 حرام ؛ یعنی حریمِ سوزانندگیِ هر چیز!
عاشقان اهل بیت علیه السلام