کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#دنیای_مدیریت_مومنانه 30 🔵 گفتیم که در یک خانواده باید مدیریت مشخص باشه. مرد باید "مدیریت حقوقی" خا
#دنیای_مدیریت_مومنانه 31
⭕️ ریشه مشکلاتی که در تمدن غرب وجود داره به این برمیگرده که #مدیریت در همه جهاتش دچار خدشه هست.
و مشکل از اونجایی شروع میشه که به انسان ها میگن تو حق داری هر کاری دلت میخواد انجام بدی! همیشه برو دنبال دلبخواهی های خودت!
💢 ریشه اصلی مشکل همینه. در جامعه ما هم هرچقدر مشکل که پیش میاد زیر سر همین قسمته!
🔸 کی گفته که تو حق داری هر کاری #دلت میخواد انجام بدی؟ اصلا صبر کن یه نکته مهم تر بگم!
🔵 آقا این حرف رو از الان تا آخر عمرتون یادتون باشه. اصلا بنویسید و بزنید به دیوار اتاقتون:
📌 ما آدم ها باید بین دلبخواهی های خودمون تفاوت قائل بشیم. اینطور نیست که همه دلبخواهی های ما در یک سطح باشن.
💥 بلکه برخی از دلبخواهی های ما ارزششون بالاتر و برخی دیگه ارزششون پایین تر هست و "ما گاهی وقت ها باید به خاطر رسیدن به دلبخواهی های با ارزش تر، بی خیال دلبخواهی های کم ارزش تر بشیم".
🔸✅🔸✅🔸
⭕️ تفکر هواپرستانه به آدم ها میگه تو اصلا نیاز نیست که علاقه های خودت رو مدیریت کنی! یا گاهی وقتا میگه اگه مدیریت میکنی باید بد مدیریت کنی! باید اینطوری که من میگم مدیریت کنی!
همینجوری مثل یه سنگ بیفت توی رودخونه زندگی ببین که جریان زندگی چه لذت هایی رو برات میاره از همون ها لذت ببر.
😒
هرزگی چیه؟
💢 هرزگی صرفا کار کسی نیست که دنبال فحشا هست! هرزگی یعنی انسان علاقه های خودش رو مدیریت نکنه و سراغ هر علاقه ای که از راه رسید بره!!! هردمبیل زندگی کردن رو آموزش میده!
حالا دین چی میگه؟
🔹 دین حرفش اینه که ای انسان تو باید توی زندگیت #مدیریت داشته باشی. و جالبه که شدیدترین و دقیق ترین مدیریت رو هم از انسان میخواد.👌🏻
✅ اتفاقا بالاترین ثواب های دین مال جاهایی هست که شما سختی بیشتری برای مدیریت تحمل میکنی.
✔️ مثلا در مورد اقتصاد میفرماید شما باید تلاش کنید تا به صورت گروهی پول در بیارید. واقعا سخت ترین نوع پول در آوردن انجام کار #تعاونی برای کسب ثروت هست.
💢 متاسفانه دیده میشه با وجود اینکه در برنامه توسعه کشور سهم تعاونی ها در اقتصاد کشور 25 درصد پیش بینی شده اما میبینیم در کشور ما معمولا نهایتا 6 درصد اقتصاد از طریق تعاونی ها اداره میشه...😒
⭕️ علتش هم اینه که در مجلس شورای اسلامی و دولت اصلا عرضه این رو ندارند که بخوان کار تعاونی رو در کشور رونق بدن!
💢نتیجش هم این میشه که عموم مردم رغبتی به کار تعاونی و دسته جمعی ندارند و یا هر کسی به تنهایی یه کار اقتصادی کوچک و ضعیفی راه میندازه و یا عموم مردم پولشون رو میذارن توی بانک ها... 😒
بانک هایی که هرچقدر بیشتر میشن ضربه های وحشتناک تری به کشور میزنند...
بانک هایی که خون مردم رو توی شیشه میکنند... با خلق پول و افزایش تورم.
✅ برای کار اقتصادی تعاونی باید فکری کرد وگرنه از بانک ها نمیشه انتظار رونق اقتصادی داشت...
🔖 پایان بخش سی و یکم
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#ابوحلما💔 قسمت هشتم: ترور ساعت ۸:۲۰صبح امروز در میدان کتابی خیابان گل نبی با انفجار بمب مغناطیسی ب
#ابوحلما💔
قسمت نهم: بخاطر آنها
با صوت قشنگ قرآن خواندن محمد، بیدار شد. از اتاق بیرون آمد و تماشایش کرد که زیر نور کم سوی آپاژور، آهسته و با لحن دلنشینی قرآن میخواند. محمد که متوجه حضور حلما شد، سرش را بالا آورد. بلند شد و او را آورد کنار خودش روی مبل نشاند. حلما طوری که انگار چیزی از صحبت های دیشب بخاطر ندارد، پرسید:
اذانو گفتن؟
محمد لبخندی زد و جواب داد:
-نه هنوز...ده دقیقه ای مونده...ام....امروز حال داری باهام یه جا سربزنیم؟
+موتورتو ک...
-ماشین بابامو میگیرم حالا میای؟
+کجا؟
-بریم میبینی
+با تو باشم هرجا باشه
-قربانت
+نگو اینجور، زنده باشی
(ساعت ۱۱:۲۷- بیمارستان تخصصی کودکان)
+چرا منو آوردی اینجا حالم بد میشه
-میخوام یکی رو ببینی
+کی؟
-بیا
فضای داخلی بیمارستان با بقیه بیمارستانهایی که حلما تا آن موقع دیده بود، فرق داشت.
دیوارهایش نقاشی شده و رنگارنگ بودند. کنار تخت های کوچک عروسک های قد ونیم قد به چشم میخورد. بوی مواد ضدعفونی کننده و الکل هم کمتر به مشام میرسید
ولی...صدای سرفه های مداوم از گلو های نازک بچه ها گوش را چون خاطر انسان می آزرد. کمی که جلو رفتند محمد با پرستار بخش صحبتی کرد و بعد رو به حلما گفت: اون درِ سمت راست راهرو رو میبینی؟
حلما بهت زده و غمگین پاسخ داد:
+آره
-هلش بده و برو داخل با کمک پرستار لباس مخصوص بپوش و برو پشت شیشه کسی اونجاست که میخوام ببینیش.
حلما بعد از مکث کوتاهی با قدم هایی مردد به طرف در رفت. بعد از تعویض لباس ها و پوشیدن پاپوش های مخصوص، رفت ایستاد پشت شیشه مراقبت های ویژه،
پرستار داخل اتاق شد و پرده سبز رنگ را از جلوی شیشه کنار زد. یک نوزاد شش،هفت ماهه در دستگاه زیر ماسک اکسیژن بود. به سرش سِتِ سِرُم وصل کرده بودند و سینه کوچکش آرام بالا و پایین میرفت.
یکدفعه یک دختربچه سه، چهار ساله دست حلما را کشید و گفت: اون داداشمه اسمش آرشه، میای اتاق منم ببینی خاله؟
حلما مات چشم های گود افتاده و بی مژه دخترک بود. بی اختیار به سر بی مویش هم نگاهی انداخت و با بغض گفت: اتاقت کجاست؟
دخترک با خوشحالی دست حلما را دنبال خودش کشید و شروع به دویدن کرد.
آنها از راهرو مقابل چشمان سرپرستار و محمد عبور کردند و به اتاق صورتی رنگی رسیدند که چهار تخت کوچک درونش قرارداده شده بود. دخترک دست حلما را سمت اولین تخت کشید و خرس کوچک پارچه ای را از زیر تخت بلند کرد و گفت:
×اینو مامانم برام خریده من خیلی دوستش دارم ولی خانم پرستار میگه برای نفسم ضرر داره و باید بندازمش دور، ولی من قایمش میکنم و هر شب به جای صورت مامانم بوسش میکنم ببین...
و خرس را بغل کرد و نفس عمیقی کشید انگار آغوش مادرش را گم کرده باشد، شروع به بوسیدن عروسکش کرد بعد عروسک را سمت حلما گرفت و گفت:
×بوی مامانمو میده
+داره از بینیت خون میاد...خیلی...زیاد....خانم پرستار... پرستار
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم✍؛ بانو سین.کاف.غفاری@achegan
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
بخش عمده عظمت حضرت زینب از اینجاست که اولاََ موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به کرب
خون جوشان حسین بن علی، زمینه برای همه قیام های تشیع در طول تاریخ است.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۰۳
اگر مردم بدانند حسین چرا و چگونه کشته شد، آینده اسلام و دعوت اهلبیت به نوعی خواهد بود و اگر ندانند نوع دیگری. لذا برای آگاهی و گسترش این شناخت در سطح جامعه باید همه سرمایهها را بهکار انداخت. لذا نقش امام سجاد، سکینه، فاطمه صغری و تکتک اسیران در سفر اسارت از کربلا تا مدینه و در مدینه نقش حضرت زینب بود یعنی پیامآور انقلاب حسینبن علی.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۰۳
در توصیف شرایط اجتماعی سیاسی پس از حادثه کربلا میتوان به دو مطلب اشاره کرد؛ یکی انحطاط فکری مردم در سرتاسر دنیای اسلام که مردم از لحاظ اعتقاد و مایه های ایمانی به شدت توخالی شده بودند و دیگری حالت رعب و وحشت شدید میان طرفداران اهل بیت...
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۰۷ تا ۲۱۴
دربارهی امام سجاد علیه السلام سخن گفتن و سیره نوشتن کار دشواری است، زیرا زمینهی معرفت و آشنایی مردم با این امام بزرگوار، بسیار زمینه ی نامساعدی دارد، در ذهن اغلبِ سیره نویسان و تحلیل گران این طور وارد شده که ایشان در گوشهای نشسته و به عبادت مشغول بود و کاری به سیاست نداشت.
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۱۹
سیرهی هر کسی به معنای واقعی کلمه، آن گاه روشن میشود که ما جهت گیری کلی آن شخص را بدانیم و سپس به حوادث جزئی او بپردازیم.
اگر آن جهت گیری کلی دانسته شد، آن حوادث جزئی هم معنی پیدا می کند؛ اما اگر چنانچه آن جهت گیری کلی دانسته نشد یا غلط دانسته شد، آن حوادث جزئی هم بی معنی یا دارای معنی نادرستی خواهد شد
کتاب انسان۲۵۰ساله ص ۲۲۰
2⃣3⃣@achegan
کارگاه خویشتن داری_41.mp3
16.61M
#کارگاه_خویشتن_داری ۴۱
▫️حرکت ما در جادهی #انسانیت
قطعاً به آسیبها، آفات، جادههای انحرافی و ... برخورد میکند!
✦ تُرمز ما ؛ که در این مسیر، میتواند از تمام کُند شدنها، جاماندنها، نرسیدنها جلوگیری کند، #خویشتنداری است!
▪️یکی از این آفات، آزارِ دیگران، حتی با محبت کردن است!
و خویشتنداری در این آفت؛ خاموش کردن آتش آزارهاییست که از ما به دیگران میرسد، حتی اگر ظاهر زیبا داشته باشند.
@achegan
🌷 قیمت زندگی چنده ؟
🌱 فرزندی از پدرش پرسید قیمت زندگی چقدر است؟
☘ پدر یک سنگ زیبا بهش داد و گفت این را ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر کسی قیمت را پرسید، هیچ نگو، فقط دو انگشت را بیاور بالا ببین آنها چگونه قیمت گذاری می کنند.
🌱 او سنگ را به بازار برد.
🍀 نفر اول سنگ را دید و پرسید قیمت این سنگ چند؟
🌱 کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ آن مرد گفت: دو هزار تومان!
🌱 آن کودک نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت؛
🍀پدر به او گفت: این بار برو در بازار عتیقه فروشان،
🌱 آنجا وقتی کودک دو انگشتش را بالا برد عتیقه فروش گفت: دویست هزار تومان!
🌱 این بار هم کودک نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد.
🍀 پدر به او گفت: این بار به بازار جواهر فروشان و نزد فلان گوهرشناس برو .
🌱 وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهر شناس گفت دو میلیون تومان!
🌱 آن کودک باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد.
🍀 پدر گفت: فرزندم! حالا فهمیدی که قیمت زندگی چنده؟! مهم این است که گوهر وجودت رابه کی بفروشی
🌷 قیمت ما به این بستگی دارد که مشتریِ ما چه کسی باشد...
🍃🌸امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
بهای شما جز بهشت نیست، خود را به کمتر از آن نفروشید.
📖قصار، ص456
❤️ خداوند متعال نیز میفرماید:
✅من هم مشتری شما هستم...
♥️ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ
📖سوره توبه،آیه 111