eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
116 دنبال‌کننده
19هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدارنگار65.pdf
3.34M
🔸 دیدارنگار ۶۵ | بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت 🔻 «سرخط»، «مطالبه رهبری»، «بحث روز»، «کلیدواژه‌های مهم»، «موضوعات اصلی بیانات»، «جملات طلایی»، «یادآوری»، «برشمردنی‌ها»، «نظام فکری»، «روایت تاریخی»، «شخصیت»، «آیات و روایات» و «دعا» از جمله بخش های «دیدارنگار» است. در «یادداشت بیاناتی» این شماره براساس نظام فکری و بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سوالِ «راه‌حل اساسی برای غلبه بر فشارهای اقتصادی دشمن چیست؟» پاسخ داده شده است. 🌐 http://khl.ink/MMS8y
📷 آغاز اولین شب از مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در حسینیه امام خمینی(ره). ۹۹/۶/۵
66-سوره تحریم.pdf
79.6K
👆👆👆 📚 موضوع: تأويلات سوره تحریم 📖 تعداد صفحات :2⃣ عاشقان اهل بیت علیه السلام
🏴روز هفتم محرم ▪️در اين روز عبيدالله بن زياد نامه‌اي به نزد عمربن سعد فرستاد و به او ‏دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و آب فرات فاصله ايجاد كرده ‏و اجازه نوشيدن حتي يك قطره آب را به امام ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن ‏نعمان خودداري شد. ‏ ▪️عمر بن سعد نيز فوراً عمرو بن حجاج را با پانصد سوار در كنار شريعه فرات مستقر كرد و ‏مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين رفتار غيرانساني سه روز ‏قبل از شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه ‏از قبيله بجيله بود فرياد برداشت كه اي حسين! اين آب را ديگر سان رنگ آسماني ‏نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطره‌اي از آن را نخواهي آشاميد تا از عطش جان‌دهی!‏ ▪️امام حسين (ع) فرمود: خدايا! او را از تشنگي بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار ‏مده! حميد بن مسلم مي‌گويد به خدا سوگند كه پس‌ازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالی‌که بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه عبدالله بن ‏حصين آن‌قدر آب مي‌آشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد مي‌زد العطش! باز آب مي‌خورد ‏تا شكمش آماس مي‌كرد ولي سيراب نمي‌شد و چنين بود تا جان داد. ▪️در اين روز بود كه خبر رسيدن مسلم بن عوسجه كه شبانه از كوفه به كربلا آمده و خود را ‏به سپاه امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد مسلم اولين شهيد ‏عاشوراست كه در حمله نخست به شهادت رسيد. پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از ‏چهره‌هاي درخشان كوفه و از هواداران اهل‌بیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار مي‌رفت و از آن حضرت هم روایت‌شده است كه پارسا، ‏شجاع و سواركاري نامي بود. عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
98061211.mp3
11.74M
◾️رجز ( ما تحت فرمان زینب )◾️ 🏴🏴 ◾️مداح : کربلایی حسین طاهری◾️ عاشقان اهل بیت علیه السلام
🍃🏴🕌حسین مظلوم🕌🏴🍃 🍃🏴تحلیل ؛ پرسش‌وپاسخ‌واقعه‌کربلا🏴🍃 🍃💛سوآل : چرا هر سال محرم را عزاداری می کنیم، تکرار آن چه سودی دارد؟ 🍃🏴پاسخ ‌وتحلیل : 👇 🍃واقعه کربلا صرفاً یک رخداد تلخ و مصیبت بار نیست و حتی مخصوص آن زمان هم نیست، بلکه یک الگوست که در تمام زمان ها در حال وقوع است. در واقع پیوسته گروهی حق در برابر لشکری از باطل قرار دارند و ما در این کارزار در پیوستن به یکی از آن ها آزادیم. 🍃 مسلمانان جامعهِ امروز در حضور امام زمان، در وضعیت شبیه اطرافیان امام حسین قرار می گیرند، وظیفه پیروان اهل بیت اطاعت و فرمان پذیری از ایشان است. 🍃 تکرار و یادآوری حادثه کربلا [که اوج همراهی امام در آن اتفاق افتاد]، سبب می شود تا مقوله ولایت مداری و اطاعت از امام و ضرورت در رکاب امام بودن بر همگان روشن شود. عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شـهیداטּ را بہ نورے ناب شوییم دروטּ چشمہ ے مهتاب شوییم شـهیداטּ همچو آب چشمہ پاڪند شگفتا آب را با آب شوییم باز آئینہ، آب، سینے و چاے و نباٺ باز پنجشنبہ و یاد شهدا با صـلواٺ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 💌 📝 📅 قسمت : اراده خدا بهش آرام بخش دادم ... تمام شب رو خوابید اما خودم نتونستم ... نشسته بودم و نگاهش می کردم ... زندگی مثل یه فیلم جلوی چشمم پخش می شد ... هیچ وقت، هیچ کسی دستش رو برای کمک به من بلند نکرده بود ... فردا صبح، با روشن شدن آسمون رفتم ماشین رو آوردم ... جز چند تا خراش جزئی سالم بود ... راه افتادیم ... توی مسیر خیلی ساکت بود ... بالاخره سکوت رو شکست .. - چرا این کار رو کردی؟ ... زیر چشمی نگاهش کردم ... به خاطر تو نبود ... من به پدرت بدهکار بودم ... لیاقتش بیشتر از داشتن پسری مثل توئه ... - تو چی؟ لابد لیاقتش آدمی مثل توئه ... زدم بغل ... بعد از چند لحظه ... - من 13 سالم بود که خیابون خواب شدم ... بچه که بودم دلم می خواست دکتر بشم ... درس می خوندم، کار می کردم ... از خواهر و برادرهام مراقبت می کردم ... می خواستم از توی اون کثافت خودم و اونها رو بیرون بکشم اما بدتر توش غرق شدم ... هیچ وقت دلم نمی خواست اون طوری زندگی کنم ... دیدن حنیف و پدر تو، تنها شانس کل زندگی من بود ... . رسوندمش در خونه ... با ترمز ماشین، حاجی سریع از خونه اومد بیرون ... مشخص بود تمام شب، پشت پنجره، منتظر ما کشیک می کشیده ... . وقتی احد داشت پیاده می شد ... رو کرد به من ... پدرم همیشه میگه، توی زندگی چیزی به اسم شانس وجود نداره ... زندگی ترکیب اراده ما و خواست خداست ... اینو گفت و از ماشین پیاده شد ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #فرار_از_جهنم 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #چهل_و_ش
📚 💌 📝 📅 قسمت : من گاو نیستم برگشتم خونه ... تمام مدت، جمله احد توی ذهنم می چرخید ... یه لحظه به خودم اومدم ... استنلی، اگر واقعا چیزی به اسم شانس وجود نداشته باشه ... یعنی ... . تمام اتفاقات زندگیم ... آیات قرآن ... بلند شدم و با عجله رفتم سراغ قرآن ... دوباره برش داشتم و شروع کردم به خوندن ... از اول، این بار با دقت ... . شب شده بود ... بی وقفه تا شب فقط قرآن خونده بودم ... بدون آب، بدون غذا ... بستمش ... ولو شدم روی تخت و قرآن رو گذاشتم روی سینه ام ... ما دست شما رو می گیریم ... شما رو تنها نمی گذاریم ... هدایت رو به سوی شما می فرستیم ... اما آیا چشمی برای دیدن و درک کردن نعمت های خدا هست... آیا شما هدایت رو می پذیرید یا چشم هاتون رو به روی اونها می بندید ... تازه می تونستم خدا رو توی زندگیم ببینم ... اشک قطره قطره از چشم هام پایین می اومد ... من داشتم خدا رو می دیدم ... نعمت ها ... و هدایتش رو ... برای اولین بار توی زندگیم خدا رو حس می کردم ... نزدیک صبح رفتم جلوی در ... منتظر شدم ... بچه ها یکی یکی رفتن مدرسه ... مادرشون اونها رو بدرقه کرد و برگشت داخل ... بعد از کلی دل دل کردن ... رفتم زنگ در رو زدم ... حاج آقا اومد دم در ... نگاهش سنگین بود ... . - احد حالش چطوره؟ ... - کل دیروز توی اتاقش بود ... غذا هم نخورد ... امروز، صبح زود، رفت مدرسه ... از دیروز تا امروز فقط یه جمله حرف زد... موقع رفتن بهم گفت معذرت می خوام ... . - متاسفم ... مکث کرد ... حس کردم زمان خوبی برای حرف زدن نیست... سرم رو پایین انداختم و خداحافظی کردم ... - استنلی ... شبیه آدمی نیستی که برای احوال پرسی اومده باشه ... چرخیدم سمتش ... هیچی، فقط اومده بودم بگم ... من، گاو نیستم ... یعنی ... دیگه گاو نیستم ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #فرار_از_جهنم 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #چهل_و_ه
📚 💌 📝 📅 قسمت : دست خدا حال احد کم کم خوب شد ... برای اولین بار که با پدرش اومد مسجد، بچه ها ریختن دورش ... پسر حاجی بود ... . من سمت شون نمی رفتم ... تا اینکه خود احد اومد سراغم ... . - میگن عشق و نفرت، دو روی یه سکه است ... فکر کنم دشمنی و برادری هم همین طوره ... خندید و گفت ... حاضرم پدرم رو باهات شریک بشم ... . خنده ام گرفت ... ما دو تا، رفیق و برادر هم شدیم ... اونقدر که پاتوق احد، خونه من شده بود ... و اینکه اون روز چه اتفاقی افتاده بود، مدت ها مثل یه راز بین ما دو تا باقی موند ... البته بهتره بگم من جرات نمی کردم به حاجی بگم پسرش رو کجاها برده بودم ... و چه بلایی سرش آورده بودم ... سال 2011، مراسم تشرف من به اسلام انجام شد ... اکثر افراد بعد از تشرف اسم شون رو عوض می کردن و یه اسم اسلامی انتخاب می کردن ... اما من این کار رو نکردم ... من، توی زندگی قبلی آدم درستی نبودم ... هر چند عوض شده بودم اما دلم نمی خواست کسی من رو با نام بزرگ ترین بندگان مقدس خدا صدا کنه ... من لیاقتش رو نداشتم... . اون روز، من تمام خاطراتم رو از بچگی برای حاجی تعریف کردم ... و اون با چشم های پر از اشک گوش می داد ... بلند شد و پیشونی من رو بوسید ... - استنلی ... تو آدم بزرگی هستی ... که از اون زندگی، تا اینجا اومدی ... خدا هیچ بنده ای رو تنها نمی گذاره و دست هدایتش رو سمت اونها می گیره ... اما اونها بی توجه به لطف خدا، بهش پشت می کنن ... خدا عهد کرده، گناه افرادی که از صمیم قلب ایمان میارن و به سوی اون برمی گردن رو می بخشه و گذشته شون رو پاک می کنه ... هرگز فراموش نکن ... دست تو، توی دست خداست ... با ما همراه باشید
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#افزایش_ظرفیت_روحی 33 ❇️ ادم اگه میخواد به قدرت روحی دست پیدا کنه باید یه خصوصیت بسیار مهم رو در خو
34 🔷 ما ادم ها باید به این باور برسیم که توی دنیا هر چیزی رو که به دست میاریم، حتما بجاش یه چیز دیگه رو از دست میدیم. ⭕️ این خاصیت دنیاست. شما هر لذتی رو که بخوای به دست بیاری حتما بجاش لذت دیگه ای رو از دست خواهی داد. مثلا اگه دنبال لذت شهوت حرام رفتی، حتما لذت شهوت حلال ازت گرفته میشه. 💢 دنبال هر کاری بری در واقع فرصت انجام کارای دیگه رو از دست دادی. ✅ تنها یه جا هست که هرچی از خودت بهش بدی چیزی رو از دست ندادی اونم "در تجارت با خدا....." 🌺 خداوند متعال تنها کسی هست که بهای وقت و نعمت ها و فرصت های تو رو به طور کامل بهت پرداخت خواهد کرد... 🔷 همه ما ادما باید اینو بدونیم که هر کاری جای دیگه انجام بدیم وقت و فرصت هامون رو حروم کردیم و به جاش چیزی به دست نیاوردیم 💢 هر چیزی از زندگی خودمون رو که فدای خدا نکنیم واقعا تلف شده و نابودش کردیم... دنیا با کسی شوخی نداره و ما ابدیتی در پیش داریم. چه میکنیم؟ 🌹 زندگی خودمون رو مثل حاج قاسم فدای خدا میکنیم یا همینجوری الکی از دستش میدیم؟...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#افزایش_ظرفیت_روحی 34 🔷 ما ادم ها باید به این باور برسیم که توی دنیا هر چیزی رو که به دست میاریم، ح
35 🔶 یکی از قوانین مهم دنیا اینه که ما حد وسطی در زندگی نداریم 🔹 یعنی اعمال و رفتارهای ما آدم ها یا با اختیار خودمون برای خداوند متعال انجام میشه ⭕️ یا حتما شیطان میاد و زندگی ما رو مفت و مجازی ازمون میدزده... 😒 یعنی کسی نمیتونه بیاد بگه که من نه میخوام حرف خدا رو اطاعت کنم و نه حرف شیطان رو! 💢 اصلا همچین چیزی نیست. شیطان اجازه نمیده اعمالی از ما که برای خدا نیست، چیزیش مصرف جای دیگه بشه! صاف برای خودش بر میداره ❇️ توی قرآن هم که نگاه کنید میبینید خداوند متعال در آیات مختلف مثل ایت الکرسی بحث "ولایت الله" و "ولایت طاغوت" رو مطرح میفرماید. میفرماید هر کسی تحت ولایت الله قرار بگیره به سمت نور میره و هر کسی تحت ولایت طاغوت قرار بگیره به سمت تاریکی خواهد رفت... 🔶 سعی کنیم با اختیار خودمون تک تک اعمالمون رو با خدا تجارت کنیم وگرنه شیطان نامرد همشو برای خودش بر میداره و روز قیامت موجب روسیاهی ما خواهد شد...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ♦️✖️ ❌⚫️ کربلا، نماد
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ♦️✖️کربلا، نماد همه تاریخ - قسمت بیستم ✖️ پیمان‌ شکنی مسلمین سابقه داشت، فقط کوفیان پیمان شکنی نکردند، فقط کوفیان نامردی نکردند، حاضرین در واقعه غدیر خم هم پیمان شکنی کردند، بعد از رحلت حضرت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله یک شب حضرت زهرا سلام الله علیها رفتند در خانه بعضی از اصحاب، گفت شما در غدیر خم نبودید، آیا پدرم نگفت بعد از من علی جانشین و مولای شماست؟ می‌دانید در جواب چه گفتند؟ گفتند ما آن دورها بودیم صدا را نشنیدیم... اگر کسی خودش را به خواب بزند، با صدای انفجار توپ هم بیدار نمی‌شود... نامردها پیمان شکنی کردند، خودشان را به نفهمی زدند، قول دادند و بدقولی کردند... ✖️قرآن می‌فرماید اگر به دشمنت هم قول دادی باید به قولت وفا کنی «فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ» (توبه/۷) وفاداری به قول و قرار حق انسانی است، حق دینی نیست، اگر به یک کافر هم قول دادی باید به قولت وفا کنی، حدیث داریم که اگر به همسر، به فرزند، به دوست به دشمن قول دادی، باید وفا کنی، تمام اعضای بدن ما بر ما حق دارند، پیامبر یک نفر را در کوچه دید موهایش خیلی ژولیده است، فرمود موهای تو هم حقی دارد، یا کوتاه کن یا شانه کن، مو حق دارد، دست حق دارد، چشم حق دارد، در نور کم شما حق نداری مطالعه کنی، چون چشم اذیت می‌شود، شما حق نداری غذای نجویده بخوری، چون معده و دستگاه گوارش اذیت می‌شود، اگر مردی موقع عقد همسرش به او قول می‌دهد مهریه صد سکه، اگر در دل نیتش این باشد که ندهد، این عقد اشکال پیدا می‌کند، وفاداری به عهد و پیمان لازمه مسلمان بودن است... ✖️در قرآن از پیمان شکنی خیلی صحبت شده «فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ‏ فَضْلِهِ‏ بَخِلُوا» (توبه/۷۶) وقت گرفتاری قول می‌دهند که فلان کار را می‌کنیم، اما همینکه مشکلشان برطرف شد می‌زنند زیر قول و قرارشان... کوفیان به حضرت امام حسین علیه السلام قول دادند، دعوت کردند، اما پیمان شکنی کردند، و چقدر هم زشت اینکار را انجام دادند، پیمان شکنی کوفیان ریشه در عهد شکنی غدیر دارد، قرآن می‌فرماید انسان یک‌ شبه گمراه نمی‌شود، گام به گام گمراه می‌شود «خطوات» یعنی گام به گام آدم منحرف می‌شود، اول غدیر بعد کربلا... یکی از دلایل مهمی که انسان پیمان شکن می‌شود لقمه حرام است «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ» (مطففین/۱) مطفف یعنی کم فروش، کاسب، کارمند، کارگر، بازاری، قصاب، نانوا، بقال... از کارشان کم می‌گذارند، وای بر کم فروش‌ها، انسان همین که لقمه‌ حرام خورد، کم فروشی کرد، کم کاری کرد، فاجر و فاسق می‌شود «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» (مرسلات/۱۵) یعنی انسان اول لقمه حرام می‌خورد، بعد که فاسق شد، کافر می‌شود، لقمه حرام اول آدم را فاسق می‌کند و بعد کافر، گام به گام در منجلاب گمراهی با لقمه حرام... ✖️ امام حسین به لشکر یزید فرمود لقمه حرام خوردید که حرف من روی شما اثر ندارد... ✖️ خداوند در قرآن چند بار از حضرت ابراهیم علیه السلام تمجید کرده است، یکی از آنها تمجید از وفاداری حضرت ابراهیم است «وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي‏ وَفَّى‏» (نجم/۳۷) ابراهیم وفادار بود... وفاداری نزد خداوند خیلی ارزشمند است... کسی که لقمه‌اش حرام باشد، عبادت هم بکند، عبادتش قبول نیست، کسی که لقمه‌هایش حرام است هیچ عمل خیری از او پذیرفته نیست، تاسوعا و عاشورا نذری بدهد، پذیرفته نیست، اگر لقمه‌ حرام باشد، تمام عبادت‌ها بر باد است... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ♦️✖️کربلا، نماد همه
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ❌⚫️ کربلا، نماد همه تاریخ - قسمت بیست و یکم ❌ بعضی‌ها می‌گویند چرا حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام نجنگید و صلح کرد، در پاسخ باید گفت به همان دلیل که پدرشان ۲۵ سال خانه نشین شدند و خار در چشم و استخوان در گلو، درست به همان دلیل امام حسن نجنگید، به خاطر حفظ اسلام، امام حسن جنگجوئی بی‌نظیر بود، در جنگ جمل و جنگ صفین امام حسن چنان می‌جنگید و شمشیر می‌زد که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام او را تحسین می‌کرد، امام حسن مجبور شد صلح کند، معاویه لعنت الله علیه پیشنهاد صلح داد، کاغذ سفیدی را امضاء کرد و گفت امام حسن هر چه می‌خواهد در آن بنویسد، ترفندی که برای فریب مردم بکار برد... معاویه می‌گفت من دلم به حال مسلمان‌ها می‌‌سوزد و می‌‌خواهم صلح شود، هر شرطی امام حسن بگوید می‌پذیرم، نیرنگ زد... از آن طرف رؤسای قبایل را با پول خرید و از حمایت امام حسن توسط آنها جلوگیری کرد... معاویه حفظ ظاهر می‌کرد، کاغذ سفید امضاء داد، امام حسن هم از این فرصت نهایت استفاده را کرد، در برگه سفید چند شرط نوشت: اول پسرت یزید را ولیعهد نکنی، دوم حجر بن عدی یار باوفای پدرم را به قتل نرسانی، سوم شیعیان را از بیت المال محروم نکنی، چهارم دستور بدهی در منابر به پدرم علی ناسزا نگویند... امام حسن حدود ده شرط برای معاویه گذاشت، که یقین داشت معاویه هیچ کدام را عمل نمی‌کند، معاویه وقتی کاغذ را خواند هوش از سرش پرید، دید امام حسن تمام نقشه‌اش را به باد داده، زد زیر همه چیز، مردم گفتند کاغذ سفید امضاء دادی، مرد باش و به قولت وفا کن... معاویه رفت بالای منبر، گفت شما نماز بخوانید یا نخوانید برای من فرقی ندارد، من می‌‌خواهم حکومت کنم، این صلح نامه هم اعتبار ندارد، صلح نامه را پاره کرد... مردم به هم نگاه کردند، ای نامرد، تو خودت ورقه سفید دادی، گفتی هرچه امام حسن بنویسد، قبول است، چرا پاره کردی؟ مردم تکان خوردند که بنی امیه دین ندارد، شرف ندارد، مرد نیست، دروغ می‌گوید... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى