#افزایش_ظرفیت_روحی 36
🔶 تا اینجا نکاتی رو به طور اجمالی در مورد راه های افزایش ظرفیت روحی تقدیم حضور شما سروران عزیز کردیم.
🔹 گفتیم که "پذیرش رنج" میتونه روح آدم رو قوی و بزرگ کنه تا تحمل سختی های طبیعی دنیا براش آسون بشه.
✅ همچنین گفتیم که انسان اگه میخواد روحش بزرگ بشه باید برخی علاقه های سطحی خودش رو کنار بذاره و علاقه های عمیق تر خودش رو انتخاب کنه
که به این کار میگیم مبارزه با هوای نفس.
✔️ همچنین در مورد "مبارزه با راحت طلبی" به عنوان شروع برنامه مبارزه با نفس صحبت کردیم. واقعا مبارزه با راحت طلبی میتونه آدم رو خیییلی در زندگی جلو بندازه و روحش رو بزرگ کنه.
❇️ در ادامه میخوایم به یکی از موارد بسیار مهم برای افزایش ظرفیت روحی بپردازیم.
موضوعی که ما آدم ها همیشه باهاش سر و کار داریم. همیشه داخلش هستیم ولی بهش توجه نمیکنیم.
در مورد این موضوع مهم صحبت خواهیم کرد...
#افزایش_ظرفیت_روحی 37
❇️ ما آدم ها در دنیایی زندگی میکنیم که پر از قوانین مختلف هست.
🔹 اگه کسی بخواد بدون توجه به این قوانین زندگی کنه واقعا زندگی سخت و تلخی خواهد داشت.
⭕️ قوانینی مثل زمان، بیماری، مرگ، رنج، رزق و روزی معین و ... همگی نشون دهنده منظم و با حساب و کتاب بودن دنیاست.
☢️ اما بین همه این قوانین، یه قانونی هست که کمتر بهش توجه میشه. با اینکه از همه قوانین مهم تر هست.
👈🏼 اون قانون مهم، امتحانات الهی هست...
🌺 دنیا جایی هست که ما انسان ها در هر لحظه #امتحان خواهیم شد. در دنیا تک تک اتفاقات و حوادث کوچک و بزرگ همگی امتحان هستند.
✔️ همون طور که در زمان مدرسه، دانش آموزان از معلمشون در مورد روش امتحان آخر سال سوال میکنند، ما آدم ها هم باید از روش های امتحانات الهی از خداوند متعال سوال کنیم.
راستی! خدا چجوری ما آدما رو امتحان میکنه؟!
😌☺️
در موردش فکر کنیم...
#افزایش_ظرفیت_روحی 38
قانون امتحان
🔶 گفته شد که ما در دنیایی زندگی میکنیم که یک قانون بسیار مهم در اون حاکم هست:
✔️ قانون امتحان.
👈🏼 در واقع هر اتفاقی در دنیا میفته همش #امتحان خداست. اصلا "خداوند متعال با ما کاری غیر از امتحان نداره".
🔵 همونطور که ما وظیفه داریم که #بندگی خدا رو بکنیم و عبد او بشیم، خداوند متعال هم کاری که با ما داره اینه که ما رو #امتحان کنه.
❇️ اما خب در درجه اول ما باید ذهنیت و نگاه خودمون رو راجع به امتحان عوض کنیم. چون متاسفانه امتحانات مدرسه باعث شده که ماها کلا نگاه خوبی به امتحان نداشته باشیم!😒
💢 معمولا اسم امتحان همراه شده با استرس! تا به طرف میگیم داری امتحان سریع استرس میگیره!
✔️ نه عزیزم نترس! امتحانای خدا با امتحانای مدرسه خیلی فرق داره! اصلا اون سختگیری هایی که در امتحانات مدرسه هست توی امتحانات الهی نیست.
در مورد سایر تفاوت های امتحانات مدرسه با امتحانات الهی صحبت خواهیم کرد.
#امتحانات_الهی
🌷
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
⛔️ انسان تجربهگر
جهان کف است و صفات خداست چون دریا
همی شکاف تو کف را که تا به آب رسی
❌ علم انسان بر اساس تجربه بدست میآید، انسان هر بیشتر تجربه میکند علمش افزون میشود، اگر تجربه نباشد علمی هم نیست...
❌ برخی از حکما میگویند تجربه مانند تور ماهیگیری است، یک ماهیگیر وقتی در آب تور میاندازد هر چیزی ممکن است در تورش گیر کند، حالا ممکن است ماهی یا مار یا قورباغه باشد...
برخی دیگر از حکما میگویند تجربه مانند غربال است، درشتها میمانند و ریزها رد میشوند...
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در خطبه ۱۶ نهج البلاغه خصوص غربال جمله خیلی عمیق و زیبائی دارند، حضرت میفرمایند:
«لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً»
یعنی انسانها در کوران حوادث و تجربه و آزمایش دنیا، مخلوط و بعد غربال میشوند، ریزها رد میشوند و درشتها میمانند...
❌ حالا یک سؤال: آیا انسان بهتر است تجربه را به تور ماهیگیری تشبیه کند یا غربال؟ کدام بهتر است؟
قطعاً غربال تشبیه بهتری است، چون در تور ماهیگیری هر چیزی ممکن است گیر کند، اما در غربال فقط درشتها و بدرد بخورها میمانند...
انسان در تجربیاتش باید مانند غربال باشد، انسان باید غربال باشد، عقل غربال میکند، انسان با اینکه موجودی است اجتماعی، ولی گاهی با خود خلوت میکند، در خلوت خود تعقل میکند، تفکر میکند، افعال و گفتار خود را مرور میکند، کارهای خوب را حفظ میکند و کارهای نادرست را خط قرمز میکشد، نادرستها را تکرار نمیکند، عقل انسان غربال میکند بر اساس تجربه...
❌ همنشینی با دانشمندان و صالحان کمک فراوانی به این غربالگری میکند
به قول سعدی شیرازی:
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاف كهف روزی چند
پی نيكان گرفت و آدم شد
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
#حبیب_الله_یوسفی
#انسان_تجربهگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید شفای دخترک در کربلا 😭😭
عاشقان اهل بیت علیه السلام
کتاب صوتی " حماسه حسینی " اثر استاد مرتضی مطهری
بصورت #تلخیص_شده با صدای #بهروز_رضوی
تولید رادیو سراسری
#حماسه_حسینی
#استاد_مطهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاالله نصیب همه بزرگواران
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #تمام_زندگی_من 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #سوم: خ
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #تمام_زندگی_من
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #چهارم: عهدی که شکست
چند ماه گذشت ... زمان مرگم رسیده بود اما هنوز زنده بودم... درد و سرگیجه هم از بین رفته بود ...
رفتم بیمارستان تا از وضعیت سرم با خبر بشم ... آزمایش های جدید واقعا خیره کننده بود ... دیگه توی سرم هیچ توموری نبود ... من خوب شده بودم ... من سالم بودم ...
اونقدر خوشحال شده بودم که همه چیز رو فراموش کردم ... علی الخصوص قولی رو که داده بودم ... برگشتم دانشگاه ... و زندگی روزمره ام رو شروع کردم ... چندین هفته گذشت تا قولم رو به یاد آوردم ...
با به یاد آوردن قولم، افکار مختلف هم سراغم اومد ...
- چه دلیلی وجود داشت که دعای اون زن مسلمان مستجاب شده باشه؟ ... شاید دعای من در کلیسا بود و همون زمان تومور داشت ذره ذره ناپدید می شد و من فقط عجله کرده بودم ... شاید ... شاید ...
چند روز درگیر این افکار بودم ... و در نهایت ... چه نیازی به عوض کردن دینم بود؟ ... من که به هر حال به خدا ایمان داشتم ...
تا اینکه اون روز از راه رسید ... روی پلکان برقی، درد شدیدی توی سرم پیچید ... سرم به شدت تیر کشید ... از شدت درد، از خود بی خود شدم ... سرم رو توی دست هام گرفتم و گوله شدم ... چشم هام سیاهی می رفت ... تعادلم رو از دست دادم ... دیگه پاهام نگهم نمی داشت ... نزدیک بود از بالای پله ها به پایین پرت بشم که یه نفر از پشت من رو گرفت و محکم کشید سمت خودش ... و زیر بغلم رو گرفت... به بالای پله ها که رسیدیم افتادم روی زمین ...
صدای همهمه مردم توی سرم می پیچید ... از شدت درد نمی تونستم نفس بکشم ... همین طور که مچاله شده بودم یه لحظه به یاد قولی که داده بودم؛ افتادم ...
- خدایا! غلط کردم ... من رو ببخش ... یه فرصت دیگه بهم بده ... خواهش می کنم ... خواهش می کنم ... خواهش می کنم ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #تمام_زندگی_من 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #چهارم:
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #تمام_زندگی_من
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #پنجم: پاسخ من به خدا
برای اسلام آوردن، تا شمال لهستان رفتم … من هیچ چیز در مورد اسلام نمی دونستم …
قرآن و مطالب زیادی رو از اونها گرفتم و خوندم … هر چیز که درباره اسلام می دیدم رو مطالعه می کردم؛ هر چند مطالب به زبان ما زیاد نبود … و بیش از اون که در تایید اسلام باشه در مذمت اسلام بود …
دوگانگی عجیبی بود … تفکیک حق و باطل واقعا برام سخت شد … گاهی هم شک توی دلم می افتاد …
– آنیتا … نکنه داری از حق جدا میشی …
فقط می دونستم که من عهد کرده بودم … و خدای مسلمان ها جان من رو نجات داده بود … بین تمام تحقیقاتم یاد حرف های دوست تازه مسلمانم افتادم …
خودش بود … مسجد امام علی هامبورگ … بزرگ ترین مرکز اسلامی آلمان و یکی از بزرگ ترین های اروپا … اگر جایی می تونستم جواب سوال هام رو پیدا کنم؛ اونجا بود …
تعطیلات بین ترم از راه رسید و من راهی آلمان شدم … بر خلاف ذهنیت اولیه ام … بسیار خونگرم، با محبت و مهمان نواز بودند … و بهم اجازه دادند از تمام منابع اونجا استفاده کنم …
هر چه بیشتر پیش می رفتم با چیزهای جدیدتری مواجه می شدم … جواب سوال هام رو پیدا می کردم یا از اونها می پرسیدم … دید من به اسلام، مسلمانان و ایران به شدت عوض شده بود …
کم کم حس خوشایندی در من شکل گرفت … با مفهومی به نام حکمت خدا آشنا شدم … من واقعا نسبت به تمام اون اتفاقات و اون تومور خوشحال بودم … اونها با ظاهر دردناک و ناخوشایند شون، واسطه خیر و رحمت برای من بودند … واسطه اسلام آوردن من … و این پاسخ من، به لطف و رحمت خدا بود …
زمانی که من، آلمان رو ترک می کردم … با افتخار و شادی مسلمان شده بودم …
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #تمام_زندگی_من 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #پنجم:
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #تمام_زندگی_من
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #ششم: راهبه شدی؟
من به لهستان برگشتم … به کشوری که 96 درصد مردمش کاتولیک و متعصب هستند … و تنها اقلیت یهودی … در اون به آرامش زندگی می کنن … اون هم به خاطر ریشه دار بودن حضور یهودیان در لهستانه … کشوری که یک زمان، دومین پایگاه بزرگ یهودی های جهان محسوب می شد …
هیجان و استرس شدیدی داشتم … و بدترین لحظه، لحظه ورود به خونه بود …
در رو باز کردم و وارد شدم … نزدیک زمان شام بود … مادرم داشت میز رو می چید … وارد حال که شدم با دیدن من، سینی از دستش افتاد … پدرم با عجله دوید تا ببینه صدا از کجا بود … چشمش که به من افتاد، خشک شد … باورشون نمی شد … من با حجاب و مانتو وسط حال ایستاده بودم …
با لبخند و درحالی که از شدت دلهره قلبم وسط دهنم می زد … بهشون سلام کردم …
هنوز توی شوک بودن … یه قدم رفتم سمت پدرم، بغلش کنم که داد زد … به من نزدیک نشو …
به سختی نفسش در می اومد … شدید دل دل می زد …
– تو … دینت رو عوض کردی؟ … یا راهبه شدی؟ …
لبخندی صورتم رو پر کرد … سعی کردم مثل مسلمان ها برخورد کنم شاید واکنش و پذیرش براشون راحت تر بشه …
– کدوم راهبه ای رنگی لباس می پوشه؟ … با حجاب اینطوری … شبیه مسلمان ها …
و دوباره لبخند زدم …
رنگ صورتش عوض شد … دل دل زدن ها به خشم تبدیل شد …
– یعنی تو، بدون اجازه دینت رو عوض کردی؟ … تو باید برای عوض کردن دینت از کلیسا اجازه می گرفتی …
و با تمام زورش سیلی محکمی به صورت من زد … یقه ام رو گرفت و من رو از خونه پرت کرد بیرون …
با ما همراه باشید
📘 کتاب #دا
دا، خاطرات سیده زهرا حسینی از جنگ تحمیلی و اوضاع خرمشهر در روزهای آغازین جنگ است. دختری هفده ساله که با شروع جنگ در روز اول مهر سال پنجاه و نه زندگی اش دگرگون می شود. روایتی باورپذیر، با فضاسازی بی نظیر، به گونه ای که خواننده خودش را در خیابان های شهر خرمشهر می بیند و البته حافظه فوق العاده خانم حسینی. آن چیزی که احترام و تحسین خواننده را برمی انگیزد این است که راوی داستان کارهایی را انجام می دهد که دیگران از انجامش سر باز می زنند و شاید آن کارها را کوچک و خوار می شمرند. او برای کمک و خدمت، قبرستان را انتخاب می کند. غسل و کفن و دفن شهدای جنگ. روز اول دچار ضعف و غش می شود اما...
💰 قیمت : ۸۰۰۰۰ تومان
همراه با ارسال : ۹۰۰۰۰ تومان
🔺جهت سفارش کتاب :
@esmaeeil_313
🔺شماره تماس :
۰۹۱۶۰۰۱۲۰۸۲
#معرفی_کتاب
مهارتهای کلامی_3.mp3
11.54M
#مهارتهای_کلامی ۳
▪️رنگ رخساره خبر میدهد از سرّ درون !
ادای واژههای لغو یا زشت از زبان کسی؛
ـ هم نشاندهندهی زشتیِ باطن اوست!
ـ هم زشت کنندهی باطن اوست!
باید تمرین کنیم ؛
با کنترل زبان و استفاده از دایرهی واژگان صحیح، آرام آرام به تطهیر باطنمان کمک کنیم.
#استاد_شجاعی 🎤
🍃🌸📸تصویر زیبای آبشارِ کفتر ؛ در دل جنگلهای شهرستان گالیکش؛روستای کرنگ ؛ استان گلستان.
🍃🌸این آبشار زیبا در دو کیلومتری روستای کرنگ و حدود ۱۷ کیلومتری شهرستان گالیکش قرار داره ؛
🍃🌸درمسیر رسیدن به این آبشار ؛ از زیائیهای چشم نوازی گذر خواهید کرد و از موهبت دیدار از مردم مهمون نواز روستای جنگلی کرنگ و محصولاتِ لبنی و باغی اونجا و صنایع دستیش بهرمند خواهید شد.
🌴عصر تون بخیر
#با_ایران_بیشتر_آشنا_شویم
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
4_5823448742493160255.mp3
1.32M
محزون ترين و دلنشين ترين صوت اذان😭
به ياد اذان شلمچه و طلائيه...💔😭😭
عاشقان اهل بیت علیه السلام
👈 چرا به جای استفاده از شکرهای صنعتی (شکر سفید) که در فرآوری آن از چندین ماده شیمیایی استفاده شده، از شیرین کننده های طبیعی استفاده نکنیم ؟؟؟
💯 خرما، عسل، مویز، کشمش و... جایگزین های طبیعی وسالم، شکر صنعتی هستند.
🌼 شیرین کننده های طبیعی علاوه بر خاصیت شیرینی وسالم بودنشان، دارای خواص بسیار مفیدی نیز می باشند.
🔆 امام علی (ع) : #خرما بخورید که شفای دردهاست .
#اصلاح_سبک_زندگی
🌷💐میثم تمار کیست؟
#میثم_تمّار_اَسَدی_کوفی، 🌻
از یاران
#امام_علی(ع)،🌺
#امام_حسن_مجتبی(ع)🌺
و #امام_حسین(ع)، 🌺
که پیش از واقعه #کربلا در #کوفه به شهادت رسید.🌱
⬅️بعضی از محققان ،
میثم را ایرانی دانستهاند.
ایشان برده زنی از قبیله بنیاسد بود.
امیرالمؤمنین میثم را از آن زن خرید
و آزاد کرد.🌿
چون نامش را پرسید، گفت «سالم» نام دارم. 🌸
حضرت به او گفت #پیامبر_اکرم مرا آگاه کرده که والدین عجمیات،
تو را میثم نامیدهاند. 🌺
میثم سخن حضرت را تصدیق کرد و نامش را به میثم تغییر داد و کنیهاش ابوسالم شد.⚘
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما
بیایید همچو میثم باشیم 🌹
🌷«ميثم» يکپارچه تلاش و اشتياق بود.
⚘در راه تثبيت حق و روشن نگاه
داشتن مشعل حق و ارزشهاي اصيلي که
به خاموشي ميگراييد، جان بر کف و
شهادت طلب بود.
🌺 او با #وارستگي و #ايماني_استوار
و #جهادي_پايدار، رهروي راستين در
مسير حق بود;
🌸مجاهدي سرشار از اخلاص و تجسمي
والا از عقيده و جهاد بود.
🔵سزاوار است که جويندگان حق و
پويندگان راه پاکي که ميثم به انجام
رسانيد،
به آن يگانه اقتدا کنند و در انديشه و
کردار و در فکر و عمل، گام، جاي گام او
بگذارند.
که او «اسوه» بود.و پيروي از اسوه هاي کمال،
وظيفه کمال جويان است.
شهيدان، اينگونه در تداوم راهشان
توسط پيروان وفادار، به حيات جاويد مي رسند.
🌼🌸سلام خدا و فرشتگان وپاکان بر
«ميثم تمار»، که هنوز هم چراغي روشن
بر سر راه انسانيت است، نور ميدهد و
«راه» مي نمايد.
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما
خبر از نحوه ی شهادت🌹
🌱🌷نقل است که امير مومنان عليه السلام چگونگي کشته شدن ميثم را پيشگويي و به وي فرمود:
تو را بعد از من دستگير ميکنند و به دار
خواهند زد. در روز سوم از بيني و دهان
تو خون روان خواهد شد و محاسنت را
رنگين خواهد ساخت.
آن گاه امام درختي را که بر اّن ميثم را
بر دار خواهند کشيد به او نشان داد و
فرمود: تو در آخرت با من خواهي بود.
پس از شهادت #اميرالمومنين عليه السلام
ميثم پيوسته به نزد آن درخت ميآمد و نماز ميگزارد.
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما
سخنوری🌹
ميثم، بياني رسا داشت و در نطق و
سخن، توانا و فصيح بود. سخنوري ميثم
تمار را از اين واقعه که نقل ميشود
ميتوان دريافت:
در بازار، ميثم، رئيس صنف ميوه
فروشان بود.
هرگاه قرار بود در جايي و نزد کسي و يا
موقعيت مهمي، سخني گفته شود از
ميثم تمار ميخواستند که سخنگويشان
باشد. گروهي از بازاريان نزد ميثم رفتند
تا باهم به عنوان شکايت از حاکم و عامل
بازار، پيش «ابن زياد» بروند که والي
شهر کوفه بود. در اين برخورد و ديدار با
ابن زياد ميثم بود که به نمايندگي از
ديگران با رشادت به سزايي سخن گفت.
خود ميثم در باره اين ديدار و سخنها
ميگويد:ابن زياد، با شنيدن گفتارم به
شگفتي افتاد و در سکوت فرورفت.
همين بيان صريح و حقگويي آشکار
باعث شد که از ميثم کينه اي در دل ابن
زياد بماند.
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در انتهای مطالب یادی میکنیم از شهدا و علمای عزیز اسلام با قرائت فاتحه و صلوات 🌹
باتوجه به ایام رهسپاری قافله عشق به سوی کربلا ، دیدن این کلیپ خالی از لطف نیست. 😔
التماس دعا از همه عزیزان🌹
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما
آگاهی از اسرار غیب🌹
🌷↩️#میثم همواره مورد توجه
خاندان وحی قرار داشت و نزد ایشان
از جایگاه ویژهای برخوردار بود.
🍃🍂به گفتهٔ #ام_سلمه، همسر پیامبر،
پیامبر صلی الله علیه و آله بارها از
میثم به نیکی یاد کرده و دربارهٔ وی به امیرالمؤمنین (ع) سفارش کرده است.
😌👌
⬅️💐 ایشان صاحب سرّ امیرالمؤمنین
بود و آن حضرت، وی را به طریق
فهمیدن حوادثی که در آینده، اتفاق
خواهد افتاد، آشنا کرده بود و میثم،
گاهی برخی از آن ها را برای مردم،
بازگو میکرد و مایه اعجاب دیگران
میشد.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💐⚘نمونههایی از علم غیب میثم و
اطلاع او از حوادث آینده عبارت بود از:
💐⬅️پیشگویی مرگ معاویه،
💐⬅️خبر شهادت امام حسین علیه السلام برای زنی مکّی به نام جبله ،
💐⬅️دستگیری خویش توسط سرکردۀ طایفۀ خود و شهادتش به دستور ابنزیاد و آزادی مختاربن ابیعُبَیْده ثقفی از زندان می باشد.
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما
مزار شهيد🌹
مدتي پيکر پاک و مطهر ميثم پس از شهادتش بر سر داربود.
ابن زياد براي اهانت بيشتر به ميثم اجازه نداد که بدن مقدس او را فرود آورده و به خاک بسپارند;
به علاوه مي خواست با استمرار اين صحنه، زهر چشم بيشتري از مردم بگيرد و به آنان بفهماند که سزاي مدافعان و پيروان علي(ع) چنين است،
ولي غافل از آن بود که شهيد، حتي پس از شهادتش هم، راه نشان ميدهد، الهام مي بخشد، اميد مي آفريند و مايه ترس و تزلزل حکومتهاي جور و ستم است، او اولين مسلماني بود که به هنگام قتل بر دهانش لگام زده شد.
اينک مزار این بزرگوار ،گواه پيروزي حق و شاهد رسوايي و نابودي باطل است.
در سرزمين عراق در محلي ميان نجف اشرف و کوفه، بارگاهي است که مدفن «ميثم تمار» است. بر سنگ مزارش نام ميثم به عنوان يار و مصاحب علي - عليه السلام نوشته شده است
#میثم_تمّار
#شهدا_و_علما