🕯 پنج شنبه است و یاد درگذشتگان😭
اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ،
تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَهِ الفَاتِحهِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
پنج شنبه که می شود
ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی می دهد😭
و عده ای از عزیزانمان
آن طرف
چشم به راه هدیه ای تا آرام بگیرند😭
با فاتحه و صلواتی هوایشان را داشته باشیم
•••🍃🌸
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
ان شاالله بعد از نماز معرفی شهید خواهیم داشت امروز کارام ردیف نبود با ما همراه باشید
🍃شهید مرتضی کریمی شالی متولد ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ است🍃
3⃣
همسر بزرگوار شهید✨
بعد از دو سال و نیم زندگی،
۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۵ خدا حنانه را به ما داد.🌹 ایشان آن زمان به آموزشیهای تبریز و همدان زیاد میرفت.🌱
خواهرشوهرم با آقا مرتضی تماس گرفت و خبرداد که خدا حنانه را به ما داده است.
خیلی خوشحال بود
انگار دنیا را داده بودند.😍
بعد هم که حنانه به دنیا آمد تا چند روز محل کار نرفت،
از خوشحالی کل پادگان را شیرینی داد. ❤️
خانه که بود گفتم دیگر من تنها نیستم خدا حنانه را به ما داده است.
بعد از چند روز قبول کرد و رفت.
بچهها را خیلی دوست داشت و باید بگویم عاشقشان بود...🌻
خدا ملیکا را ۱۳ بهمن ۱۳۸۹به ما هدیه داد🌹
برای اوهم مثل حنانه...
4⃣
بهترین بابای دنیا🌹
آقا مرتضی روحیات خاصی داشت که قابل تعریف کردن نیست.🌱
هرکس با آقا مرتضی مینشست و بلند میشد خلق و خوی ایشان را میگرفت.🌸
زود با طرف مقابل جور میشد.
اخلاقیاتش طوری بود که خیلی زود با همه صمیمی میشد
و همه هم او را دوست داشتند. 🌷
شاید برخی فکر کنند که این جوانها تعلق خاطری به خانواده نداشتند،
ولی آقا مرتضی خیلی بچه هایش را دوست داشت•••🍃
5⃣
همیشه برایم سوال بود
که چرا همسر خانمهای همسایه با اینکه همکاران همسرم بودند،
زود به خانه میآیند و دیر میروند، اما مرتضی هم دیر میآید، هم زود میرود❗️
❓ میگفتم «مرتضی مگر تو با بقیه فرق داری؟ آنها دوستان تو هستند. چرا ما همیشه تنهاییم و بقیه نه؟»
میگفت «علت خاصی ندارد فقط مدل کارهایمان باهم فرق دارد. برای همین زمان کاریمان هم متفاوت است.»🙂
آنقدر بیریا بود که بعد از شهادتش فهمیدم که مرتضی "فرمانده" بوده!
حالا
به راز تمام تنهاییهایمان پی بردم...🍃
6⃣
#صبر آقا مرتضی
و شوخطبعیاش نکته بارز خلقیاتش بود که باعث میشد حتی در بدترین شرایط از کسی نرنجد و قهر نکند. 🌹
گاهی موقعیتهایی پیش میآمد که تعجب میکردم چطور عصبانی نمیشود
و از کوره در نمیرود. 🌷
آقا مرتضی خیلی از مسائل به ظاهر جدی برای دیگران را به شوخی میگرفت و با خنده از کنارشان عبور میکرد...🙂
همین چند وقت پیش که به عکسش در گوشی موبایلم نگاه میکردم و لبخندش را دیدم، ناخودآگاه گفتم «مرتضی واقعاً شهید شدی یا این را هم شوخی میکنی؟»🍂
شهید کریمی تکه کلامش «مشتی» بود.🌈
الحق والانصاف خودش از آن بچه حزباللهیهای مشتی و باحالی بود که به حقش یعنی شهادت رسید.
مرتضی #مداح قابلی بود...🍃
7⃣
آقا مرتضی دهم دیماه 94 به سوریه
اعزام شد و 11 روز بعد در 21 دیماه به شهادت رسید. 🥀
آقا مرتضی کسی نبود که در موضوع دفاع از حرم ساکت بماند و کاری نکند...🌹
آخرینبار که تماس گرفت، جمعه شب بود.
اول خواهرش صحبت کرد و بعد بچهها، آنهم زمانی طولانی.🌱
وقتی نوبت به من رسید، مرتضی باید میرفت!
گفت که «10 دقیقه دیگر تماس میگیرم»، آنقدر سرش شلوغ بود که بعید میدانستم تماس بگیرد.
خیلی اصرار کردم قطع نکند، اما آنطرف خط هم شلوغ بود و احتمالاً خیلی از افراد مانند مرتضی در صف تماس بودند.
10 دقیقه ما به بهشت ارجاع شد و مرتضی هیچوقت نتوانست با من تماس بگیرد...🍂
8⃣