هدایت شده از حوزه هنری استان قم
▪️از حریم خورشید خراسان که خدمتِ آستانش افتخار او بود، تا کوههای بلندِ آذربایجان که پیکرش را در آغوش گرفت؛ تمام خاک #ایران گواه است بر مجاهدتهای مردی که حالا مفتخر است به صفت #شهید؛ مردی که تا ابد رییسجمهور قلبهای ایرانیان است.
▪️از خدا برای خودمان، برای ما ملتِ رنجکشیده و مقاوم صبر طلب میکنیم. داغ فراق شهید سیدابراهیم رئیسی و هیات همراه، جانکاه است.
انا لله و انا الیه راجعون...
▪️ @artqom_ir
ادبیات قم
▪️از حریم خورشید خراسان که خدمتِ آستانش افتخار او بود، تا کوههای بلندِ آذربایجان که پیکرش را در آغو
دوستان شاعر اگر شعری با این موضوع سرودید برای ادمین کانال ادبیات قم ارسال بفرمایید.
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
تقدیم به شهیدرئیسی:
تو را چگونه در این مِه به ماه بسپارم
به کوه و دَره به این کوره راه بسپارم
شبی بلند به صبحی که آشناست رسید
مخواه چشم به صبحی سیاه بسپارم
مخواه بازهم این آسمانِ شبزده را
به ابرِ اشک به بارانِ آه بسپارم
مگر که شاه خراسان به داد ما برسد
مگر که درد گدا را به شاه بسپارم
بیاکه پیکر بی جان و بی پناه تو را
به صبح روشن این بارگاه بسپارم
فاطمه زاهدمقدم
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران قم
اخبار وهمآلوده و اخبار در مه
پیچیده آواز غمی انگار در مه
ای دشتها! کو رد پای رود در برف؟
ای کوهها! کو رد پای یار در مه؟
دیماه را من پیش از این یخ کرده بودم
اردیبهشتم گم شده اینبار در مه
از لابلای صخرهها داغی شکفته
گل کرده یک اندوه بیتکرار در مه
چشم و دلت روشن که تا این شب شود صبح
فانوس میماند فقط بیدار در مه
تاریک اگر ماندی، «هوالنور»ی بگو باز
تا روشناییها قدم بردار در مه
سیمرغ من! برخیز از خاکستر رنج
ایران من! برخیز از آوار در مه
#فاطمه_عارفنژاد
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
اردیبهشت بود که مشهد دلش گرفت
در روز عید با خبری بد دلش گرفت
خادم ،حرم نبود ولیکن کبوتری
از دور بال بال که میزد دلش گرفت
مِه شد هوای قلب تمامی زائران
گلدسته بغض کرد وَ گنبد دلش گرفت
اما امام ، گرم به آغوششان کشید
کوه از شکوه عرض خوش آمد ، دلش گرفت
جنگل صبور بود ولی ابر گریه کرد
سِیلی که ماند پشت همان"سد" دلش گرفت...
زهراکرخی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
در مسیر اوج بال و پر نمیآید به ما
جز کفن پیراهنی دیگر نمیآید به ما
اوج ما، معراج ما، در خاکوخون غلتیدن است
پس در این پرواز دیگر سر نمیآید به ما
ما بهتنهایی خود عمریست عادت کردهایم
جمع ما جمع است، پس لشکر نمیآید به ما
گرچه در میدان مین نفس رفتن مشکل است
گیر کردن پشت این معبر نمیآید به ما
در میان معرکه تا صحبت از جانبازی است
پس یقینا دستک و دفتر نمیآید به ما
چون در این عرصه فقط گمنام بودن شهرت است
ننگ سالم ماندن پیکر نمیآید به ما
سر به سر در پای عهد خویشتن سر میدهیم
نه!، نماندن پای این کشور نمیآید به ما.
#مجتبی_خرسندی
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
سوگند به کوه داغدار ابراهیم
ایران شده آه... بیقرار ابراهیم
برگرد شهید عشق و خدمت برگرد
آن روز که میرسد بهار ابراهیم
#حمزه_محمودی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
دو رباعی تقدیم به شهید راه خدمت
در خدمت خلق بی بدل کرد تو را
در عشق ببین چگونه حل کرد تو را
ای نوکر بی ریا ببین مولایت
در روز ولادتش بغل کرد تو را
درسینه ی کوه بود و دریا را دید
در راه نماند رفت و بالا را دید
آن لحظه چه باشکوه تصویری بود
در جاده ی مه گرفته مولا را دید
سید علی نقیب
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
تقدیم به شهید و رئیس جمهور محبوب ملت ایران
.
من و تو بارها دیدیم در تاریخ، در تقویم
مسیرِ آتش از بهرِ سیاووش است و ابراهیم
.
به استقبالِ مرگت رفتی و فهمید استکبار
کسی جرأت ندارد تا شهادت را کند تحریم
.
به پایان میبری چون مصطفی شصت و سه سالت را
و جانت را به سلطانِ خراسان میکنی تقدیم
.
اگر مرد است و دارد در دلش شوقِ شهادت را
نباید تا شهادت منصرف گردد از این تصمیم
.
و کارت در کویرِ تشنهی دنیا که پایان یافت
نشستی در کنارِ صاحبانِ کوثر و تسنیم
.
به من گفتی: حروفِ عشق را از هم جدا بنویس
نوشتم من "الف، با، را، الف، ها، یا، در آخر میم"
.
بهارِ هشتمین نورِ امامت هست و پیشِ آن
درختی اینچنین باید فرود آرد سرِ تعظیم
.
احمد شهریار
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
تصویر عمیقیست، نگو ساده کشیدست
یک قله، ولی خاکی و افتاده کشیدست
از دفتر و از میز گذشته است کسی که
دل را به صف مردم آزاده کشیدست
در لحظه ی میلاد خودش شاه خراسان
دستی به سر خادم دلداده کشیدست
با رفتن او عشق، هزاران دل خون را
در بدرقه آورده و تا جاده کشیدست
سخت است بفهمند اسیران تجمل
دست از خود و دنیا چقدر ساده کشیدست
دور از همه ی حاشیه ها در دل میدان
از عشق سخن گفته و کباده کشیدست
سیدصادق خاموشی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
مانند نهال کوچکی در بوران
یخ کرده دل چکاوکی در بوران
می ترسید از بی پدری، با گریه
دنبال تو بود کودکی در بوران
دنبال تو بود کودکی در شب برف
از تو جز ردّ کوچکی در شب برف....
در غربت جنگل خبر داغی بود
از سوختن چکاوکی در شب برف
حسن خسروی وقار
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
تقدیم به سیدالشهدای خدمت:
پر از تو ایم، پراکنده ای هوایت را
سپرده ای به پرنده غم صدایت را
به ابر و ماه و درختانِ دایما به قنوت
سپردی اشک و نماز شب و دعایت را
چگونه بود که اینقدر گرم و گیرا بود؟
به گوش ما بچشان لحن ربنایت را
برای اینکه به ما راه را نشان بدهی
به جا گذاشتی ای رود، ردّ پایت را
چقدر مثل رجایی چقدر باهنری
به ما نشان بده ایمان آشنایت را
غبار روبی دریا و کهکشان بودی؟
بیا بیا بتکان غربت عبایت را
به قله ها که رسیدی، رها شدی، آری
چگونه شرح دهم اوج ماجرایت را؟
به جز صلابت و خدمت نبود در کارت
نبود، هرچه که گشتیم عکسهایت را
چقدر جای تو خوب است، هیچکس اما
برای ما نگرفته هنوز جایت را...
#عاطفه_جوشقانیان
@adabqom