eitaa logo
رفیق شفیق
1.2هزار دنبال‌کننده
868 عکس
197 ویدیو
26 فایل
"کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🆔ارتباط با ادمین: @admin_adibi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ یه عده نمی خواهند این انتخابات آنچنانی که شایسته ی این ملت است انجام بگیرد ✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بخشی از سفارشات عارف موحد آیت الله آقا سید علی قاضی رضوان‌الله علیه به شاگردان شان "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
دعای نوبرانه: استادمان آیت الله مجتهدی(ره) در درسها می فرمودند:همان جور که مردم مقیدند میوه ی هر فصلی را نوبر کنند ماها هم باید دعاهای مخصوص در زمان های خاص را نوبرکنیم. مانند دعاهایی که در ماه مبارک رجب و شعبان و رمضان وارد شده است . استاد ادیبی لاریجانی "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 فرا رسیدن ۱۲ بهمن، سالروز ورود تاریخی امام خمینی قدس سره به میهن و آغاز دهه فجر ، "عید انقلاب، عیدتاریخ ایران و عید امام بزرگوار "مبارک باد "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
امام خمینی رضوان الله علیه کسی است که تاریخ را عوض کرد. ما قله عرفان و قله هایی در علوم مختلف کم نداشتیم اما امام (ره) احیا کننده دین شد. پیرمردی که می گفتند همبازی دوران کودکی آیت الله بهاء الدینی رحمت الله علیه بود در نماز عبد صالح خدا حضرت آیت‌الله بهجت رضوان الله علیه شرکت می کرد و با بصیرتی عمیق و با لهجه ی غلیظ قمی با صدای بلند می گفت: "خمینی دین را زنده کرد". استاد ادیبی لاریجانی "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
🔸🔹💠من برای کار کردن زنده‌ام💠🔹🔸 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔸▫️🔹در سفری که علامه عسکری «رضوان الله علیه» برای معالجه به چین سفر کرده بودند، اساتید طب چینی گفته بودند: ▫️«برای این‌که شما معالجه شوید باید کار (علمی ) نکنید» 🔹ایشان فرموده بودند: ▫️«من برای کار کردن زنده‌ام» 🔸🖍اطباء وقتی دیده بودند که این راه ممکن نیست، گفته بودند:« پس شما در کارتان کمک بگیرید.» "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
▪️ مشعل روشنگر ✔️ شخصیت موسی بن جعفر در داخل زندان هم همان شخصیت مشعل روشنگری است که تمام اطراف خودش را روشن میکند، ببینید حق این است. حرکت فکر اسلامی و جهاد متکی به قرآن یک چنین حرکتی است، هیچ وقت متوقف نمیماند، حتی در سخت‌ترین شرایط. 🔗 مقام معظم رهبری ۱۳۶۴/۰۱/۲۳ "عضویت کانال رفیق شفیق "👉
❤️ علیه السلام ▪️ 🔸 🔹 ▫️ 📌ماجرای شفای بیماری علامه عسکری در کودکی📌 یا موسی بن جعفر، شما راضی هستید من تنها برگردم...! 📌 ▫️▫️حضرت علامه می‌فرمودند: 🔸«در ایامی که در سامرا بودم، به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آن‌جا معالجه نمودم، مفید واقع نشد. مادرم مرا از سامرّا به کاظمین برای معالجه آوردند و در آن‌جا، نزدیک صحن مطهر، یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔹این معالجات مؤثر واقع نشد و من بی‌هوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند، یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود، من در اتاق احساس سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم، دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم! من دکترم! 🔸نسخه‌ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من لحظات آخر عمرم را سپری می‌کردم. 🔘 تا این‌که دیدم حضرت عزرائیل (علیه السلام)، وارد شد. با لباس سفید و بسیار زیبا و خوش رو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن پنج تن (علیهم السلام)، حضرت رسول اکرم، حضرت امیر المومنین، حضرت فاطمه زهرا، حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهم السلام)، به ترتیب وارد شدند. 🔹 همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آن‌ها شدم وآن‌ها نیز مشغول گفت و گو با هم دیگر بودند. 🔸در این حال که من به صورت ظاهرا بی‌هوش افتاده بودم، دیدم مادرم پریشان شده و از پله‌های مسافر خانه، به بالای بام رفته و رو به گنبد حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) کرد و عرض کرد:« یا موسی بن جعفر، من به خاطر شما بچه‌ام را این‌جا آوردم، شما راضی هستید بچه‌ام را این‌جا دفن کنند و من تنها برگردم؟» حاشا و کلا! ▫️(البته این منظره ها را علامه عسکری)، با چشم دل و ملکوتی می‌دیدند، نه با چشم سر. که چشم ها به هم بسته و بدن افتاده و عازم ارتحال بود.) 🔹همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام)، مشغول تکلم بود، دیدم آن حضرت، به اتاق ما تشریف آوردند و به رسول خدا عرض کردند:«خواهش می‌کنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید.» 🖍 🔸🖍حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رو کردند به جناب عزرائیل(ع) و فرمودند:« برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید. خداوند به واسطه توسل مادرش عمر او را تمدید کرده است.ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر.» 🔹مادرم از پله‌ها پایین آمد و من نشستم و آن‌قدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم:«چرا این کار را کردی؟من داشتم با پیامبر، امیرالمومنین، حضرت فاطمه و حسنین (علیهم السلام) می‌رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی، حرکت کنیم.» 📔 منبع: مرزدار مکتب اهل بیت علیهم السلام/۶۱سیری در زندگانی علامه عسکری (ره) اثر استاد ادیبی لاریجانی "عضویت کانال رفیق شفیق "👉