eitaa logo
آدینه سبز
36 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
56 فایل
روزهادرگذرندودلم خسته ازاین آمدن طولانی وخودم درحیرت پرسشی بی پاسخ که توکی می آیی باز؟
مشاهده در ایتا
دانلود
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... ?شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... 🔹شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 شهدایی
🌹عمریست که دم به دم #علی می‌گویم 🌹در حال نشاط و غم، #علی می‌گویم 🌹یک عمر #علی گفتم و ان شاالله 🌹تا آخر عمر هم، #علی می‌گویم 🌺 #عید_غدیر خم بر شما مبارک🌺♥️
#عباس_نعمتی، نویسنده سریال #بوی_باران، به جرم توهین به ائمه تا پای چوبه دار هم رفته !! صدا و سیما دقیقا چه میکند!؟ اونوقت بچه های حزب اللهی و انقلابی به خاطر نرفتن به نماز جمعه و چندنخ سیگاری که شاید سال هزاروسیصد و کالسکه کشیده، گزینش نهادهای دولتی و امنیتی و... ردشون میکنن!!! یاد حرف یه پاسداری افتادم که میگفت امروز منافق ها دیگه ترور نمیکنن، توی گزینش و ادارات و نهادهای ما نفوذ کردند. اگر میبینی فلان آدم هیچ مشکلی نداره ولی برای استخدامی در جایی رد میشه، دلیل بعضی جاها همینه. مگه #کاووس_سیدامامی در هیات علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام نبود؟ چقدر بچه های متدین مذهبی رو برای جذب رد کرد خدا میدونه. ✅ @kheymegahevelayat
🌷پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید : 💠خدانوند ایمان هیچ بنده ای را نمی پذیرد مگر آنکه در دلش ولایت علی علیه السلام و دشمنی و بیزاری نسبت به دشمنان وی باشد. 📘ارشاد القلوب ص ۲۰۹ @nahjol_balagheh
جرج جرداق نویسنده ی معروف مسیحی ۲۰۰ بار نهج البلاغه را خوانده است. پشت جلد یکی از کتابهایش چنین نوشته: امام علی (ع) و صدای عدالت انسانی علی (ع) و حقوق بشر علی(ع) و انقلاب فرانسه @ghezavthayehazrateali
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 🌹 رسول اڪرم فرمودند: ▪️قبر هر روز ۵ مرتبه انسان را صدا میزند، 1⃣👈🏻من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید 2⃣👈🏻من خانه ترس هستم با خودتان أنیس بیاورید 3⃣👈🏻من خانه مارها و عقرب ها هستم با خودتان پادزهر بیاورید 4⃣👈🏻من خانه تاریکی ها هستم با خودتان روشنایی بیاورید 5⃣👈🏻خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بیاورید 🔵 گنج : لا اله إلا الله 🔵 انیس : تلاوت قرآن 🔵 پادزهر : صدقه ، خیرات 🔵 چراغ : نماز نمازشب 🔵 فرش : عمل صالح 《اللهم صل علی محمدوال محمد》 🦋 ➣ @ganje_arsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃🦋
☘ آیت الله بهجت (ره) : هیچ عملی به اندازه ی نمی تواند به اموات کمک کند و به دادِ آن ها برسد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🌸خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی، هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی امام موسی کاظم علیه السلام مبارکباد🍀?
♦ترامپ برای دهمین بار پدربزرگ شد 🔹با تولد دختر اریک، دونالد ترامپ صاحب دهمین نوه خود شد. با این حساب دورتی ترامپ کوچک‌ترین عضو خانواده رئیس‌جمهور 73 ساله آمریکا شد./ 🔹آمریکاپرستها اما داخل ایران نسخه سگ پرستی و فرزندکمتر زندگی بهتر را برای مردم ما نسخه میکنند..‌‌.سفیهان دوم خردادی وکارگزاران چاپندگی قاطع النسل ایرانیان شدند😡 @tebeslami_ir
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 اثرات لقمه حرام در زندگی! 💠✍🏻رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: نماز ڪسی ڪه لقمه‌اش حرام است تا چهل روز قبول نمی شود و تا چهل روز دعایش مستجاب نمی گردد و هر مقدار از بدنش ڪه با حرام پرورش یافته سزاوار آتش و سوختن است. 💠✍🏻امام صادق علیه السلام : هر ڪس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد ڪسب خود را حلال ڪند و حق مردم را بپردازد. 💠✍🏻امام هادے علیه السلام: به راستى ڪه حرام، افزايش نمى ‏يابد و اگر افزايش يابد، برڪتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه ‏اےبه سوے آتش خواهد بود. 💠✍🏻حرام خوارے و قساوت قلب ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند ڪه اگر ڪسی حرام خورد قلبش سخت شده و در برابر حق، نرمش نخواهد داشت! این همان سخنی است ڪه امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا به سپاه ڪوفه فرمود: چون شڪمهاے شما از حرام پر شده،ڪلام حق در شما اثر ندارد... 📚 ڪافی
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 👌🏻حکایت (جوان گناه کار و بخشش خداوند) ✍🏻در زمان «مالك دینار» جوانى از زمره اهل معصیت و طغیان از دنیا رفت، مردم به خاطر آلودگى او جنازه‏اش را تجهیز نكردند، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از زباله‏اى انداختند و رفتند. شبانه در عالم رؤیا از جانب حق تعالى به "مالك دینار" گفتند: بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او ازگروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسیله مقرّب درگاه احدیّت شد؟ جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گریان گفت: یا مَنْ لَهُ الدُّنیا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنیا وَ الآخرَةُ. یعنی: اى كه دنیا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنیا دارد نه آخرت. ای مالك! ،كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكردیم؟ و كدام حاجتمند به پیشگاه ما نالید كه حاجتش را برنیاوردیم؟ 📚ملا فتح الله کاشانی_تفسیر منهج الصادقین ‌🦋  ➢ @Ganje_arsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃🦋
آورده اند که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در راه مکه به مدینه هنگام هجرت به خیمه امّ معبد رسید، پس از مدتی آب طلبیده دست و دهان مبارک خود را بشست، و آبی که به آن دهان شسته بود، بر پای درختی که بر در آن خیمه واقع بود ریخت، و آن درختی بود خشک شده. مروی است از هند دختر خواهر ام معبد که از برکت آب دهان مبارک سیّد عالمیان آن درخت سبز شد، میوه ای بزرگ از آن درخت حاصل شد که طعمش مانند شهد بود و بویش چون عنبر و هر گرسنه و تشنه از آن می خورد سیر می شد، و هر رنجور که از آن می خورد شفا می یافت، و هر گوسفند و شتر که از برگ آن درخت می خورد فربه می شد و از برکت آن شیرش فراوان می شد، و ما آن درخت خیر و برکت عظیم می یافتیم و آن را درخت مبارک نام نهادیم. و هم چنین بود، ناگاه صباحی برخاستیم، میوه آن درخت فرو ریخته بود و برگش کوچک شده، بعد از چند روز خبر وفات سیّد کاینات صلی الله علیه و آله وسلم به ما رسید. باز هم چنان به حال اوّل میوه داد. تا مدت سی سال برآمد، باز دیدیم که میوه آن درخت فرو ریخته بود و پر خار شده بود. پس خبر شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به ما رسید. بعد از آن دیگر میوه نداد اما از برگش شفا می یافتیم. تا مدّتی برآمد، ناگاه دیدیم که از ساق آن درخت خون تازه بیرون آمده. پس خبر شهادت حضرت امام حسین علیه السلام به ما رسید و آن درخت خشک شد. منابع: مجله  گنجینه  تیر 1382، شماره 28  کتابِ فضلِ معصومین ص. 95 🌸فضائل حضرت علی علیه السلام و سایر ائمه اطهار علیهم السلام @ghezavthayehazrateali