فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من و آقای زاکانی همین الان یهویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن بزرگ شکرانه حضور و پیروزی جبهه انقلابی
بجنورد
●○ مشتـاق ظھور ○●
✨يازدهمین دوره از سال ۱۴۰۰ #ختم_صلوات .....✨🦋🍃..... سلام و عرض ادب و روز بخیر🍐 ✅16000صلوات 🌺 مرحبا
✨دوازدهمین دوره از سال ۱۴۰۰ #ختم_صلوات
.....✨🦋🍃.....
سلام و عرض ادب و نیم روزتون بخیر🍐
✅10000صلوات 🌺
مرحبا به شما🌟
🌷قبول باشه از همگی ان شاء الله.
دلاتون نورانی و باصفا ان شاالله☀️
✅ مجموع صلوات های ختم شده :
111000+10000★121000
مجموع کل صلوات ها ازپارسال تا الان:
1423000+10000=1433000
1400/3/ 27★28
.....................................................
✨🍃🌍✨🍃🌕✨
l @adventt l
این زیباترین صحنه بود
در ورای این عکس ۵ نسل ارادت به انقلاب و تربیت نسل صحیح وجود داره و اینکه نسل های مختلف سر آرمان های امام ره و انقلاب با هم اتفاق نظر دارند
❤️@adventt
🔴نشست خبری رییسجمهور منتخب ایران فردا برگزار میشود
♦️ فردا (دوشنبه) ساعت ۱۴ اولین نشست خبری سید ابراهیم رئیسی به عنوان رییسجمهور منتخب ایران با حضور رسانهها برگزار میشود.
🍏@adventt
🔴 اتفاق غیرقابل تصور در قم!/به خاطر آقای خامنه ای اومدم!
بزرگواران
دیروز بنده افتخار اینو داشتم که نماینده جناب آقای رییسی در شعبه 210 رای گیری استان قم واقع در محله کشاورز جنوبی، کوچه 7، مدرسه شهیدان پور محمدی باشم.
حدود ساعت 8شب یا همون 8 عصر بود که، خسته شده بودم و اومدم بالای پله های ورودی رو به حیاط ایستاده م و به رفت و آمد مردم نگاه میکردم...
چند دقیقه ی از حضورم نگذشته بود که نگاهم به یه زباله گردافتاد، که یه گونی روی دوشش بود و وارد حیاط مدرسه شد.
دیدم داره میره سمت ماشینم، با کنجکاوی نگاهش میکردم و توی ذهنم داشتم به این فکر میکردم که شاید اطراف ماشین من یه بطری یا یه تیکه ضایعات دیده و میخوادبرش داره...
در کمال ناباوری دیدم گونی آبی رنگشو که پر از ضایعات بازیافتی بود و گذاشت کنار ماشینم و رو به سمت بنده حرکت کرد و در همین حال دست توی جیب بالای لباس پاره ش کرد و شناسنامه ش رو بیرون آورد و از کنارم رد شو و رفت انتهای صف تا رای بده....
مثل آدمی که آب یخ روش ریخته باشند توان حرکت نداشتم وفقط با چشمام نگاهش میکردم....
خیلی جالب اومد و رای هاشو داد و بدون هیچ جلب توجه ی برگشت که بره...
جلوشو گرفتم و ازش پرسیدم که تو چرا......؟
بهم نگاه کرد و گفت، اول آقای خامنهای گفته و دوم اومدم تا به سید اولاد پیغمبر اعتماد کنم که شاید یکمی از مشکلات زندگیم کم بشه. با گلگی از دولت روحانی گفت، اینا یه نصف قدم برای من و امثال من برنداشتند و من هم باید تلافی میکردم و نمیومدم ولی از آقای خامنه ی و مشکلات زندگیم خجالت کشیدم و اومدم تا رای بدم که ان شالله اتفاقات خوبی بعد از این بیوفته و خیلی مظلوم ازم خداحافظی کرد و رفت...
پاهام به زمین میخ کوب شده بود و داشتم به این فکر میکردم که من و امثال من کجان و این بزرگواراها کجاست.....
روم نشد ازش عکس بگیرم و فقط تونستم یه دست برای خداحافظی براش بلند کنم....
عزیزان ،دلم نیومد این خاطره رو که دیروز برام اتفاق افتاد براتون تعریف نکنم...
ولی به والله قسم، که عین واقعیت رو براتون تعریف کردم,و به همون خدا قسم که با خودم عهد کردم تا روزی که زنده هستم حتی برای یه لحظه پشت رهبرم و کشورمو هیچ وقت خالی نکنم....
سرتون درد آوردم...
✍بنده ی حقیر
منصور یوسف زاده
شنبه 29 خرداد 1400
●○ مشتـاق ظھور ○●
🔴 اتفاق غیرقابل تصور در قم!/به خاطر آقای خامنه ای اومدم! بزرگواران دیروز بنده افتخار اینو داشتم که
خدا میدونه از خوندن این پیام تنم لرزید....
ریاست جمهوری وظیفه سنگینی داره
اقای روحانی چطور میخاد اون دنیا جواب بده؟
به نامـ خداوند نیڪوسرشٺ
ڪہ او در جهان بذرنیڪی بڪشٺ
خــدایا
صبحمان را
با نام تو آغاز میڪنیم
نامـ ٺـو آرامش
لحظه هايمان اسٺ
و میدانیم امروز برڪٺ را
مهمان لحظههايمان خواهی ڪرد