2.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای خادم به ضریح که میرسیم
اختیار پایمان دست خودمان نیست
راه نمیروند
گویا به زمین نزدیک ضریح قفل شده اند
دلشان نمیخواهد حرکت کند
ناچارا آرمشان میکنیم
میگوییم حرکت کنید
باز می آییم به زیارت
بزارید زائران دیگر هم زیارت کنند
کم کم دلشان امیدوار میشود
و اجازه حرکت میدهند اما به سختی...
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چای خوردن تو حرم عجب صفایی داره
هوا سرد باشه
چای شیرین مهمون امام رئوف باشی☺️
+خدا پدر و مادر اونی که ایده چایخانه تو حرم رو داده بیامرزه ـ...
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلم برای نماز جماعت های توی صحن ها لک زده بود.
خداروشکرر دوباره طعمشو چشیدم...
●○ مشتـاق ظھور ○●
دلم برای نماز جماعت های توی صحن ها لک زده بود. خداروشکرر دوباره طعمشو چشیدم...
یه ماجرای بامزه بگم دلتون شاد
بشه
قبل از اینکه نماز شروع بشه به داداش کوچیکم گفتم نمازا شکسته اس
نیت شکسته باید بکنی
نماز شروع شدو اینم هرچی فک کرده چی باید بگه
به ذهنش نیومده
نیت کرده ۲ رکعت نماز #ترک_خورده😐
من: 😂😂😂😂😂🤦♂
●○ مشتـاق ظھور ○●
شب تا دیر وقت حرم بودم
عاجزانه التماس امام رضا میکردم
که مادرمو شفا بده...
فقط شفا...
اصلا نمیخواستم به ذهنم خطور کنه که قراره مادرمو از دست بدم
همه دکترا و اقوام امیدشون رو از دست داده بودن
اما من پررررر از امید
که مادرم برمیگرده خونه و خوب میشه اخه مادرم خیلییی قوی بود خیلییی
نمیدونم اون شب نمیدونم چیشد که از دهنم در رفت،چطوری راضی شدم!
گفتم امام رضا اگه مادرم قراره ازم بگیرین به یه شرط اونم اینکه مهمان خانه شما و اهل بیت ع باشه
اما بعدش عذاب وجدان گرفتم
به خودم گفتم چه زود خسته شدی و راضی شدی ! نه نه فقط شفاااا بخواه
اومدم خونه و صبح شد
عموم زنگ زدم گفتم خسته ای بیام بیمارستان جاها رو عوض کنیم ( پدرم بیمارستان مشهد بستری بود مادرم بجنورد )
گفت نه نمیخاد
روز پنجشنبه بود گفتم اگه من الان نرم شب نمیتونم برم حرم / بزار الان برم بیمارستان که شب جمعه حرم باشم و انقدررر التماس امام رضا بکنم که امشبه رو دیگه شفای مادرمو بگیرم.
تا اماده شدم و رفتم بیمارستان نزدیکای ظهر شد
کنار بابام بودم کمی دور برشو مرتب کردم.
زنگ زدم خواهرم که با بابام تصویری صحبت کنن
یکی یکی صحبت کردن و...
رسید مادربزرگم
کم کم رفتم سالن
تا حرفا کمی خصوصی بشه
گفت رفتی برای مامانت از دکترای مشهد پرسیدی!؟
بیا انتقالش بدیم مشهد
اینجا هیچ کاری نمیکنن
منم روز قبلش رفتم با دکتر مامانم صحبت کردم گفت دیگه از دست ما کاری برنمیاد و بهتره تو بیمارستان بجنورد بمونه یا ببرین خونه دستگاه وصل باشه کمی هم امید داد ب من که بهتر که شدن بعد خبر بدین که برای شیمی درمانی بعدش یه فکری بکشیم.
منم کلی امید دادم به مادربزرگم و گفتم الانم دیگه وقتشه که زنگ بزنم بیمارستان مامان و خبرشو از بخش بگیرم
هرروز ساعتای ۱۱ تا ۱۱ونیم زنگ میزدم بخش تا حال مامان بپرسم
قبلش یه دور تسبیح صلوات میفرستادم که خبر خوب بشنوم
مثل قبل تند تند صلواتا رو فرستادم
زنگ زدم
بوق اول
بوق دوم
بوق سوم
سلام خانم خداقوت
حال مادرم اکرم... حالش چطوره! هوشیاریش بهتر شد؟
پرستار: فوت کرد برای تسویه حساب بیاین بیمارستان
و...
این اتفاق ۹۹/۳/۲۲ بود.
از اون روز تا الان
یعنی بعد یک سال و چندماه نیومدم مشهد و حرم
برا منی که هر ماه دو یا... میومدم یجورایی سخت بود
اما یجورایی هم میترسیدم
بیام حرم جوری حرف بزنم که امام رضا ازم ناراحت بشه
اخه راستش یجورایی دلخور بودم از امام رضا
خسته از طعنه ها ( یادم نمیره اقواممون حالا با چه نیت و هدفی میگفتن فلانی دیدی انقد دعا و نذر و نیاز کردین اخرم هیچی به هیچ)
یا گرفتاریا و مشکلات بعدش و احساس تنهایی و بی کسی شدید.
همه این ها رو گفتم که بگم
وقتی بعد یک سال و چند ماه پامو که تو حرم گذاشتم
حس و حال عجیبی داشتم
انگار مامانم اومد استقبالم
انگار کنارم بود
قشنگگگ حسش میکردم
یه حسی که نمیدونم چجوری توصیفش کنم
مثل بچه ای که گم میشه
و لحظه ای که پیداش میکنه چقدر خوشحال و به ارامش میرسه و کلی احساس امنیت میکنه و انگار تمام دنیا رو بهش دادن و از ذوق گریه هم میکنه.
هم مادر هم بچه
منم تو دنیا مادرمو گم کرده بودم
وتو حرم پیداش کردم
اونقدررر اروم شدم
که به یقین رسیدم جای مادرم خوبه
و امام رضا به قولی که گذاشتیم عمل کرده
و یه حسی بهم میگه مادرم خادم امام رضاس
ان شا الله 🙂
#خاطرات_مادر
دوشنبه روزحاجات
ومن برایتان دعامیکنم
الهی🙏امروز به
حاجت دلتون برسید
الهی هرچی
به صلاحتون هست
خدا سر راهتون بزاره
امین یارب العالمین🙏
@adventt
🍁عادت کن هر روز صبح
به محض برخاستن از رختخواب ،
از روز خوبی که در پیش داری سپاسگزار باشی بطوریکه انگار آن روز اتفاق افتاده است 👌
🍁زمانی که تو بابت چیزهایی که گویی از قبل داشته ای خدا را شکر میکنی ، نیرویی قوی به کاینات میفرستی ،
این سیگنال کاینات رو وادار به براوردن آن چیزها میکند ،
🍁چون کاینات از سیگنال شکر گزاری تو باور میکنند ، که تو باور به داشتن خواسته هایت داری 😊🥰
خدایا شکررررررت 🍁
@adventt