eitaa logo
آئینه‌جان تهران‌بزرگ
264 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
266 فایل
با موضوعات مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و سبک زندگی اسلامی ایرانی ارتباط با ادمین : 👇👇 @Bashir99
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸ســـلام و صد ســـلام 🌺 روز قشنگتون بخیر 🌸روزتــون پـر از سـلامـتی 🌺شـروع اول ماهتـون 🌸سـرشـار از مـهر و دوستی 🌺موفقیت و لطف خدای مهربان @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
«وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ» و خداوند آنچه را در دل‌های شماست می‌داند! -سوره احزاب٥۱ @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
📖 تقویم ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۲ اسفند ۱۴۰۰ میلادی: Monday - 21 February 2022 قمری: الإثنين، 19 رجب 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم: ا 🔹هلاکت معتمد لعنة الله علیه،‌ 279ه-ق 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️7 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ▪️8 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ▪️13 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام ▪️14 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
✍توبه...! آقا امیرالمومنین علیه السلام: اگر گناه کردی، به سرعت آن را با توبه نابود کن. 📚تحف العقول،ص۸۱ @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💦نماز سر چشمه نیکی ها و جاری شدن زیبایی ها در جویبار عشق است نماز قدم زدن در کوچه های نورانی ایمان است. @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
✅پسری که پدرش را از نجات داد 🔥 ✍ رسول‌ خدا (ص) فرمودند: حضرت‌ عيسی (ع) از كنار قبری عبور كردند، ديدند كه‌ صاحب‌ آن‌ قبر را عذاب‌ میكنند. سپس‌ در سال‌ آينده‌ از كنار آن‌ قبر عبور نمودند، ديدند كه‌ صاحب‌ آن‌ قبر را عذاب‌ نمیكنند. گفت‌: بار پروردگارا!من‌ سال‌ قبل که‌ از اينجا عبور میكردم‌، ديدم‌ صاحبش‌ معذّب‌ است، ولی الان ديدم‌ عذاب‌ از او برداشته‌ شده‌ است‌. 💥خداوند فرمود: ای روح‌الله‌!از اين‌ مرد يك‌ فرزندی به‌‌ بلوغ‌ رسيده‌، آن‌ فرزند صالح‌ و نيكوكردار است‌ که راهی را برای مردم‌ هموار نمود و يتيمی را مسكن‌ داد، پس‌ من‌ به‌ بركت‌ عمل‌ فرزندش‌ از گناه‌ او درگذشتم‌ و اورا بخشیدم و عذابش برداشته شد. 📚امالی صدوق مجلس ۷۷ ص ۳۰۶ @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | شهید حاج قاسم سلیمانی: «فَوْقَ كُلِّ بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ اَلرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرّ» این تیزهوشی میخواد، این یک عامل است؛ عامل بزرگ، جذاب. مثل یک مدار مغناطیسی عظیم، انسان‌های مستعد را به سمت خودش می‌کشد.این کاری به فرمان حکومتی ندارد. راه را هم ببندی، راه پیدا می‌کند می‌رود. @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
کاریکاتور؛ نتیجه یک سال ریاست جمهوری «بایدن» بر آمریکا/ شکاف بی‌سابقه و وعده‌های توخالی @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
شهرزیبای پاوه شهرهزارماسوله - منطقه ی اورامانات - استان کرمانشاه @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
⚘نماز عشق به خداست، ⚘نمازسیم وصل میان انسان و خداست، ⚘نمازاوج زیبایی است @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
❌ طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت! ✍️فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده: 🌸 یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه مى دارد: 🍃 شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! 🌹شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید: اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو: 🌟به آسمان رود و کار آفتاب کند.🌟 🍃 پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! 🌹بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید: "سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)" 🍃 پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد، 🔹مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!! وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید:"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید" 🌼 مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود. 🦋 فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ 🌳 گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. 🍃پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. 🌳 هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید. 🌺 چون صیغه جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ 🌷راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. 🌿شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند" 🍃طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: 🌻به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند 🌻به آسمان رود و کار آفتاب کند 💙به عشق امیر مومنان علی به اشتراک بگذارید 📚 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb
✨﷽✨ ✅ ارزش زمان ✍سه مسافر به شهری رسیدند که پیری دانا آنجا زندگی می‌کرد. نزد او رفتند و خواستند که به آن‌ها پندی دهد. پیر پرسید: چقدر اینجا می‌مانید؟ اولی گفت: تقریبا سه ماه. جواب شنید: به گمانم نتوانی تمام مناطق دیدنی شهر را ببینی. دومی گفت: شش ماه. جواب شنید: شاید تو از آن دوستت هم کمتر شهر را ببینی. سومی گفت: یک هفته. جواب شنید: تو از آن دو بیشتر شهر را خواهی دید!! سپس گفت: زمانی که آدم‌ها فکر می‌کنند زمان زیادی در اختیار آن‌هاست به راحتی آن را تلف می‌کنند اما آن هنگام که اطمینان داشته باشند وقتشان اندک است ارزش زمانشان را به خوبی درک می‌کنند. 💢 راستی ما چقدر وقت داریم؟ @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb