🍃برکاتِ#نمازِاولِوقت
🍃پیامبر مهر وعشق ؛رسول اکرم صلوات الله علیه :
🍃 کسی که نمازهای پنجگانه را در موقع خود اقامه کند و رکوع و سجود نماز را کامل بجا آورد خدای عزّ و جلّ 15 هدیه به او عطا فرماید:
🍃سه هدیه در دنیا:
1️⃣عمر او را زیاد کند.
2️⃣مال و اموال او را زیاد کند.
3️⃣اولاد صالح او را زیاد کند.
🍃 سه هدیهدر موقع مرگ:
4️⃣از ترس او را ایمن دارد .
5️⃣از هول مرگ ایمن دارد .
6️⃣او را داخل بهشت گرداند.
🍃سه هدیه در قبر:
7️⃣سؤال نکیر و منکر را بر او آسان کند.
8️⃣قبر او را وسیع گرداند.
9️⃣دری از درهای بهشت به روی او گشوده شود.
🍃سه هدیه در محشر:
0⃣1⃣صورت او مثل ماه، نور می دهد.
1️⃣1️⃣ نامه عملش را به دست راستش دهند.
2️⃣1️⃣حساب را بر او آسان می گرداند.
🍃سه هدیهدرعبور از پلِصراط:
3️⃣1️⃣خداوند از او راضی می شود.
4️⃣1️⃣به او سلام می دهد.
5️⃣1️⃣نظر رحمت به او می فرماید.
🍃📚منبع: ثمرات، ص ۴۰۸
بسم الله الرحمن الرحیم♥️
#چهار_شنبه
۱۰ شهریور ۱۴۰۰ هجری شمسی
۲۳ محرم ۱۴۴۳ هجری قمری
۱ سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺩﺭﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﯿﺪ
ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﺪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﺪ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺭﻧﺞ ﺷﻤﺎ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﺩ
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد ،
بلکه خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد
سلام، صبح بخیر❤️
✅محکم ترین دستگیره ایمان
✍ پیامبر اکرم (ص) فرمودند : محکمترین دستگیره ایمان چیست؟ اصحاب گفتند : خدا و رسولش آگاهترند ،
یکی از اصحاب گفت : نماز است ،
دیگری گفت : زکات ،
سومی گفت : روزه ، یکی دیگر گفت : حج و عمره است ، بعضی هم گفتند : جهاد است.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : برای هر آنچه که شما گفتید فضیلتی است ، ولی هیچکدام محکمترین دستگیره ایمان نیستند ، محکمترین دستگیره ایمان، دوستی و دشمنی در راه خدا و دوست داشتن دوستان خدا و برائت جستن از دشمنان خداست.
📚کافی، جلد ٢ ،ص ١٢۵، #حدیث ۶
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#داستان_کوتاه📚
📝سلام بی جواب
روزي سقراط ، حکيم معروف يوناني، مردي را ديد که خيلي ناراحت و متاثراست. علت ناراحتيش را پرسيد ،پاسخ داد:"در راه که مي آمدم يکي از آشنايان را ديدم.سلام کردم جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذشت و رفت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم."
سقراط گفت:"چرا رنجيدي؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنين رفتاري ناراحت کننده است."
سقراط پرسيد:"اگر در راه کسي را مي ديدي که به زمين افتاده و از درد وبيماري به خود مي پيچد، آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي؟"
مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمي شدم.آدم که از بيمار بودن کسي دلخور نمي شود."
سقراط پرسيد:"به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي کردي؟"
مرد جواب داد:"احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي کردم طبيب يا دارويي به او برسانم."
سقراط گفت:"همه ي اين کارها را به خاطر آن مي کردي که او را بيمار مي دانستي،آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود؟ و آيا کسي که رفتارش نادرست است،روانش بيمار نيست؟ اگر کسي فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود؟
بيماري فکر و روان نامش "غفلت" است و بايد به جاي دلخوري و رنجش ،نسبت به کسي که بدي مي کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند.
پس از دست هيچکس دلخور مشو و کينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسي بدي مي کند، در آن لحظه بيمار است.
بسم الله الرحمن الرحیم♥️
#پنجشنبه
۱۱ شهریور ۱۴۰۰ هجری شمسی
۲۴ محرم ۱۴۴۳ هجری قمری
۲ سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی
پاهاتو از گلیمت،
تویِ رؤیاهات درازتر کن!
این جهان بینهایته...
این جهان به تکرار نیازی نداره...
فرمولها رو بهم بزن...
جهانت رو تغییر بده؛
با انرژی، لبخند و قدمی تازه...!
سلام، صبح بخیر ♥️
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
✨شکرنعمتنعمتتافزونکند ...✨
✍مسمع نقل می کند: ما در سرزمین منی محضر امام صادق بودیم، مقداری انگور که در اختیار ما بود، می خوردیم، گدایی آمد و از امام کمک خواست. امام دستور داد یک خوشه انگور به او بدهد! گدا گفت: احتیاج به انگور ندارم اگر پول هست بدهید! امام فرمود: خداوند به تو وسعت دهد. گدا رفت و امام چیزی به او نداد.
گدا پس از چند قدم که رفته بود پشیمان شد و برگشت و گفت: پس همان خوشه انگور را بدهید! امام دیگر آن خوشه را هم به او نداد. گدایی دیگری آمد. امام سه دانه انگور به ایشان داد. گدا گرفت و گفت: سپاس آفریدگار جهانیان را که به من روزی مرحمت کرد خواست برود، امام فرمود: بایست! (برای تشویق وی) دو دست را پر از انگور نمود و به او داد. گدا گرفت و گفت: شکر خدای جهانیان را که به من روزی عطا فرمود.
امام باز خوشش آمد، فرمود: بایست و نرو! آن گاه از غلام پرسید: چقدر پول داری؟ غلام: تقریباً بیست درهم. فرمود: آنها را نیز به این فقیر بده! سائل گرفت. باز زبان به سپاسگزاری گشود و گفت: خدایا! تو را شکر گزارم، پروردگارا این نعمت از تو است و تو یکتا و بی همتایی. خواست برود، امام فرمود: نرو! سپس پیراهن خود را از تن بیرون آورد و به فقیر داد و فرمود: بپوش! گدا پوشید و گفت: خدا را سپاسگزارم که به من لباس داد و پوشانید. سپس روی به امام کرد و گفت: خداوند به شما جزای خیر بدهد. جز این دعا چیزی نگفت و برگشت و رفت.
📜راوی می گوید: ما گمان کردیم که اگر این دفعه نیز به شکر و سپاسگزاری خدا می پرداخت و امام را دعا نمی کرد، حضرت چیزی به او عنایت می کرد و همچنان کمک ادامه می یافت. ولی چون گدا لحن خود را عوض کرد بجای شکر خدا، امام را دعا نمود به این جهت کمک ادامه پیدا نکرد و حضرت احسانش را قطع نمود.
📚 بحار جلد۷ صفحه۲۸۵ و ج۱۲ ص۳۴۱
#پندانه