📖 #فرزندم_را_صدا_بزن
مرحوم علامه مجلسی نقل می کند فردی به نام ابوالوفای شیرازی در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهلبیت میشود. شب در عالم رؤیا ، پیامبر اکرم صل الله علیه و آله را زیارت می کند حضرت می فرماید اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید یوسف زهرای اطهر فرزندم را صدا بزن و بگو یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ الغَوثَ اَدرِکنی. مهدی جان ، من به تو پناهنده شدم ، به فریادم برس ، یا غوث حقیقی ، به فریادم برس. ابوالوفا میگوید من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. او گفت به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم به منجی عالم بشریت ، به فریاد درماندگان و بیچارگان. سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس فرموده بودند اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را به هم می ریزیم . بعد هم مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد. منبع بحارالانوار جلد ۵۳ صفحه ۶۷۸
@afsaran_jangenaarm
ـ🌹
ـ🍃🌹
ـ🌹🍃🌹
ـ🍃🌹🍃🌹
ـ🌹🍃🌹🍃🌹
✍شهید سپهبد قاسم سلیمانی:
هرڪدام از شما یڪ شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود میگیرید و خدا به شما عنایت میکند.
#پلاک
#حجاب
@afsaran_jangenaarm
✍ عنایت حضرت زهرا(س) در تفحص شهدا...
#متن_خاطره
یک مدت علیرغم تلاش زیاد رفقا، شهیدی پیدا نمیشد. تا اینکه یک روز یکی از بچههای تفحص نوار روضهی فاطمیه را گذاشت. ناخودآگاه اشک همه جاری شد و تفحص رو شروع کردیم. همان روز پیکر دو شهید پیدا کردیم که کنار هم افتاده، و صورتشون رو به روی همدیگه بود. در کمال تعجب دیدم پشتِ پیراهنِ هر دوتاشون نوشته شده: "میروم تا انتقام سیلی زهرا(س) بگیرم."
📚 منبع: کتاب شهید گمنام، صفحه ۲۰۱
#پلاک
#حجاب
✾━═━━═━✾
@afsaran_jangenaarm
📒#خاطرات_شهدا
حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت« فاطمه ! این چیه که زنها میپوشند ؟»
میگفتم « مقنعه را میگویی ؟ »
میگفت : « نمیدانم اسمش چیه .
فقط میدانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل میگیری و روسری و چادر سرت میکنی بهتر از روسریست.
دوست دارم یکی از همینها بخری سرت کنی راحتتر باشی . »
گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد؟»
خندید گفت « هر دوش!!»
از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم،
تا یادش باشم،
تا یادم نرود او کی بوده،
کجا رفته،
چطور رفته،
به کجا رسیده ....
#شهید_حمید_باکری
#همسرشهید
#من_ماسک_میزنم
نباشم اگر دلیل شرمندگی رهبرم شوم
@afsaran_jangenaarm
📖 #شخصیت_انسان
مرد دهاتی پیوسته خدمت امام صادق علیه السلام رفت و آمد می کرد. مدتی امام علیه السلام او را ندید. حضرت از حال او جویا شد. شخصی محضر امام بود خواست از مرد دهاتی عیبجویی کند و به این وسیله از ارزش او نزد امام بکاهد گفت: آقا آن مرد دهاتی و بی سواد است، چندان آدم مهمی نیست. امام علیه السلام فرمود: شخصیت انسان در عقل اوست و شرافتش در دین او و بزرگواریش در تقوای اوست، ارزش آدمی بسته به این سه صفت است. زیرا مردم از لحاظ نسل یکسانند و همه از آدم هستند و مزایای مادی ارزش آفرین نمی باشند. آن مرد از فرمایش امام علیه السلام شرمنده شد و دیگر چیزی نگفت. بحارالانوار ، جلد ۴۷
#من_ماسک_میزنم
#افســـــــــــــرانجنـــــــــگـــنرمـ
@afsaran_jangenaarm
📖 #تملّق_و_چاپلوسی
کریم خان زند وقتی به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش به عنوان سر سلسلهی زندیه در سراسر ایران پیچید. یک روز عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد کریم خان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباس های فاخر به او بپوشانند. چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد. با دیدن قدرت و منزلت برادر زاده اش بادی به غبغب انداخت و گفت: کریم خان ، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی علیه السلام جامی از آب کوثر به او میداد. کریم خان اخم هایش را در هم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و بعد هم از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار را جویا شدند. کریم خان گفت من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جام از آب کوثر از دست حضرت علی علیه السلام باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی به صورت عادت در آید ، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمی رسد.
#من_ماسک_میزنم
@afsaran_jangenaarm
🍁
📚 #حکایتی_از_بهلول_دانا
آوردهاند که روزی از بهلول پرسیدند : راز طول عمر در چیست ؟
گفت : در زبان آدمی .
گفتند:چگونه است آن راز؟
گفت: آناست که هر اندازه زبان آدمی کوتاه باشد، عمرش دراز میشود و هر چه زبان دراز شود، از طول عمر آدمی کاسته می شود ...
#من_ماسک_میزنم
@afsaran_jangenaarm
🌷 شهید علی تجلایی🌷
پرسیدم:«علی تو خوشبختی؟»
گفت: راستش رو بگم؟
گفتم: "خب پس جواب مشخص شد. "
گفت : "ناراحت نمیشی؟ "
گفتم : "معلوم شد دیگه."
گفت: "در مقایسه با مردهای دیگه خیلی خوشبختم
اما اگه منظورت اون خوشبختی ایدهآله،
خوب اون خوشبختی فقط با شهادت به دست میآد.
دعا کن به اون خوش بختی برسم."
میدانم علی من حالا واقعا خوشبخت است.
به روایت #همسر_شهید
#من_ماسک_میزنم
@afsaran_jangenaarm
🔸آیتالله محمدتقی بهجت (ره) :
بهترین کار برای اینکه در آخرالزمان به هلاکت نیفتیم، دعای فرج است.
💠بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💠
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْن اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#من_ماسک_میزنم
@afsaran_jangenaarm
ـ🍃🍂🍃
ـ🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
ـ🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
📜 #معجزه #امیرالمؤمنین علی علیه السلام در قضیه #بیت_الطشت:
🚿 دختری برای استحمام میان آب نهر رفته بود. زالویی وارد بدنش شده و با مکیدن خون آن دختر، کم کم بزرگ شده و باعث متورم شدن شکمش می شود برادران دختر مدعی می شوند شکم خواهرشان مانند زنان باردار بزرگ شده اما شوهری نداشته پس حتما مرتکب خلاف شرع شده است.
👂 قصه در شهر می پیچد برادران دختر، او را نزد امیرالمؤمنین علی علیه السلام می آوردند تا حکم درباره اش جارى کند.
🕌 امام که در مسجد کوفه حضور داشت دستور داد، پرده اى نصب کنند.
🎪 آنگاه به قابله فرمود تا دختر را پشت پرده برده و معاینه کند، قابله پس از معاینه گفت: به نظر من این دختر حامله است.
👈 امام که عالم به غیب بود، دستور داد طشتى پر از لجن بیاورند و دختر را در آن بنشانند. به دستور امام عمل کردند. زالوى بزرگی که داخل شکم دختر قرار داشت، با استشمام بوى لجن بیرون آمد و حقیقت برای همه روشن شد.
🌸 و در بعضى از روايات آمده كه حضرت به اذن ک معجزه الهی از كوههاى شام قطعه برفى آورد و نزديك آن طشت نهاد تا آن حيوان از شكم دختر بيرون آمد. به این ترتیب آن دختر به برکت قضاوت علی علیه السلام از مرگ نجات پیدا کرد.
📚 #انوار_العلویه شیخ جعفر نقدی ص۱۱۰ و #مفاتیح_الجنان (اعمال بیت الطشت)
#من_ماسک_میزنم
@afsaran_jangenaarm