eitaa logo
افسران آتش به اختیار
994 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
💥آتش به اختیار یعنی کارفرهنگی خودجوش وتمیز نه بی قانونی 🔹قرآن و حدیث 🔶مهـدويـت و علائم آخرالزمان 🔶اخبارسیاسی،اجتماعی،اقتصادی 💯متن،عکس و کلیپهای جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت از ؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانه‌هایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابه‌لای روسری روی گونه‌اش ریخته بود. لب‌هایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زنده‌ست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بی‌جانش را نگه داشت. نگهبان همان‌طورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه می‌کرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش می‌کنی؟" زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضی‌هاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده ساله‌ی او. سومی هم بدن بی‌جانی بود که بر پارچه‌ی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که به‌سرعت داشت از کنارش می‌گذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه این‌جا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو این‌جا آلوده‌ست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکی‌یکی اتاق ها رو نگاه کنی." زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاق‌ها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک می‌شد دلش بیشتر راضی می‌شد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاق‌ها بیابد. آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه می‌رفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سال‌خورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله می‌کرد. جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز می‌کنم" در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشم‌هایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم." بی‌رمق با لب‌هایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آن‌که جمله‌اش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون می‌آمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU" از لابه‌لای درِ باز شده‌ی اتاق و رفت‌وآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفته‌اش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان می‌داد آرام گرفت ... روایت از فاطمه مهرابی @afsaranatashbeakhtear
20.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤💯 🔥حتما ببینید کـــــرمـان لحظاتی قبل از انــفـــجـــار💔 🆔 @afsaranatashbeakhtear
20.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤💯 🔥حتما ببینید کـــــرمـان لحظاتی قبل از انــفـــجـــار💔 🔻 @seyyedoona
اطلاعیه‌ی اول پیرامون حادثه‌ی تروریستی 👇🏻
افسران آتش به اختیار
اطلاعیه‌ی اول #وزارت_اطلاعات پیرامون حادثه‌ی تروریستی #کرمان 👇🏻
بسمه تعالی با تأسف و اندوهی عمیق از فاجعه‌ی تروریستی اخیر که در سالگرد شهادت سردار بزرگ جهان اسلام، شهید سپهبد قاسم سلیمانی (ره) اتفاق افتاد و با عرض تسلیت شهادت مظلومانه‌ی جمعی از هم‌ وطنان بخون خفته، به ملت سرافراز ایران، به مردم «سلیمانی پرور» کرمان و بویژه به خانواده‌های عزیز داغ دیده، و با مسئلت خاضعانه از درگاه احدیت برای شفای عاجل و کامل آسیب دیدگان، به استحضار ملت شریف ایران می‌رساند: 1. در زمان کوتاهی پس از وقوع آن حادثه‌ی جان سوز، سربازان گمنام امام زمان (عج) اولین ردهای عوامل تروریست داعشی را کشف و به منظور شناسایی سایر عوامل همکار و حمایت کننده‌ی تروریست‌ها و نیز جنایتکاران احتمالی دیگر، با همکاری کلیه‌ی واحدهای امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی کشور، اقدامات گسترده‌ی اطلاعاتی، فنی و امنیتی سراسری را به اجرا گذاشتند. 2. از دو تروریست معدوم انتحاری، یک نفر ملیت تاجیکستانی داشته و هویت تروریست دوم هنوز به صورت قطعی احراز نشده است. . با شناسایی عوامل انتقال تروریست‌ها به داخل کشور، اولین عملیات دستگیری عوامل مذکور در غروب روز حادثه انجام شد. 4. در بامداد روز بعد (پنج‌شنبه 14 دی ماه) اقامتگاه مورد استفاده‌ی دو تروریست معدوم در حومه‌ی شهر کرمان شناسایی و نیز 2 عنصر پشتیبانی و تأمین کننده‌ی اقامتگاه مذکور، شناسایی و بازداشت شدند. 5. در ادامه‌ی عملیات، 9 نفر از شبکه‌ی پشتیبانی تیم تروریستی و مرتبطین آن در 6 استان کشور شناسایی و بازداشت شدند. قطعاً این عملیات تا بازداشت آخرین فردی که به هر شکل و به هر اندازه در پشتیبانی از جنایتکاران مورد نظر دخالت داشته‌ است، استمرار خواهد یافت. 6. عدم صدور بیانیه تا این لحظه، به دلیل کشف تجهیزات انفجاری آماده در محل اقامت تروریست‌ها بود که می‌توانست بیانگر احتمال وجود و مراجعه‌ی عوامل دیگر برای انتقال مواد انفجاری و بکارگیری در سایر اماکن باشد. بخشی از تجهیزات مکشوفه عبارت‌اند از: 2 جلیقه انفجاری، 2 دستگاه ریموت کنترل از راه دور، 2 چاشنی انفجاری، چند هزار ساچمه‌ی مورد استفاده در جلیقه‌های انفجاری، سیم کشی‌های آماده شده برای جلیقه‌ها و مقادیری مواد اولیه‌ی انفجاری. 7. از آن جا که عملیات شناسایی و نیز اقدامات تأمین ثانویه در گستره‌ی داخل و خارج از کشور، با تمام ظرفیت‌های موجود در حال انجام می‌باشد، لذا سایر اطلاعات حاصله، در زمان مقتضی به استحضار ملت شریف ایران خواهد رسید. 8. حضور گسترده‌ی ملت شریف ایران اسلامی در ادامه‌ی گردهمایی‌های بزرگداشت شهید سلیمانی (ره) و نیز در مراسم تشییع شهدا و محکومیت شدید آن اقدام کورِ تروریستی، همچون همیشه خنثی کننده‌ی فتنه‌ها و توطئه‌های دشمنان، من‌جمله مزدوران داعشی و داعش‌سازان آمریکایی و صهیونیستی بوده و خواهد بود. سربازان گمنام امام زمان (عج) ضمن تعظیم در برابر عظمت این ملت بزرگ، با تأسی به منویات رهبر حکیم انقلاب اسلامی، اطمینان می‌دهند که «سربازان راه سلیمانی به رذالت جنایت‌کاران، پاسخ سختی خواهند داد». روابط عمومی وزارت اطلاعات جمعه 15 دی 1402 🆔 @afsaranatashbeakhtear
تصاویری از تروریست معدوم شده به همراه اقلام مکشوفه در مخفی گاه آنان 🆔 @afsaranatashbeakhtear
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از این زیبا تر میشه؟؟؟! ▫️توی گلزار شهدا، هشت نفر کنار حاج قاسم، زیبا.. من جز زیبایی چیزی نمیبینم... @afsaranatashbeakhtear
خیلی خیلی زیباست👌 ✍شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، مےخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالِم اظهار کرد، ولی عالِم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که به مناقشه انجامید.... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: «پسرم! مےبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد←《همان اعمالت است.》 @afsaranatashbeakhtear