👌 چه والامقام و بلندمرتبه است حسین !
👈 که عباسش را در آستانه عروج عاشورا از «مسجدالحرام» سیر داد تا به «مسجد الاقصای کربلا» !
👌 که «بارکنا حوله لنریه من آیاتنا !»❗️
👌 و چه هما همت و بلند آشیان است عباس !
👈 که با دو بال عشق و ادب، به سوی آسمان هفتم پر کشید ، و در مقام قرب حسین، به منزلتی بی بدیل رسید، و در قابی از «قوس بازوان حسین» مأوا گرفت !
👌 «و قاب قوسین أو أدنی»!❗️
#حضرت_عباس
#امام_حسین
#تاسوعا
🆔 @afzayeshetelaat
🚫اگر نخونید ضرر کردید 🚫
اولين روزي كه امام حسين (ع) روزه گرفتند همه اهل بيت در كنار سفره جمع شدند؛ پيامبر اكرم (ص) رو به امام حسين فرمودند:
حسين جان عزيزم روزه ات را باز كن. امام حسين فرمودند:
جايزه من چه خواهدبود؟
پيامبر فرمودند: نصف محبتم را به كساني كه تو را دوست دارند مي بخشم.
حضرت علي(ع) فرمودند:
پسرم حسين جان بفرما. باز امام فرمودند: جايزه من چه خواهدبود؟
حضرت علي فرمودند: نصف عبادت هايم براي كساني كه عاشق تو هستند.
حضرت فاطمه(س) فرمودند:
عزيز دلم افطار كن.امام حسين پرسيدند:
جايزه شمابه من چيست؟
حضرت فرمودند: نصف عبادت هايم را به كساني که بر تو گريه مي كنند مي بخشم.
امام حسن(ع) فرمودند:
برادر جان روزه ات را بازكن و امام همان سوال را پرسيدند.
حضرت پاسخ دادند: من تا همه گنهكاران را بر تو نبخشم به بهشت نخواهم رفت.
و درهمين حال جبرئيل بر پيامبر نازل شد فرمود خدا مي فرمايد:
من از شماها مهربانتر هستم و آنقدر آن كساني كه عاشق تو هستند را به بهشت ميبرم تا تو راضي شوي یا حسین.
#امام_حسین
🆔 @afzayeshetelaat
⁉ چرا در #زیارت_عاشورا، مطلوب آن است که لعن و نفرین آن صدمرتبه تکرار شود؟
✅ تکرار لعن و نفرین بر ستمگران در زیارت عاشورا، موجب پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر میشود.
👈 او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبت به پیروان حق و دوستان خاندان عصمت، پایه های ایمان دینی خود را مستحکم میکند.
❓مگر ایمان جز حب و بغض در راه خداست؟ ...
#محرم
#امام_حسین
🆔 @afzayeshetelaat
مسیر سعادت🏝️
🎤 روضه مقام معظم رهبری در رثای آقا ابالفضل العباس (ع): 2⃣ وفاداری #حضرت_عباس هم، از همه جا بیشتر د
3⃣👈 این دو برادر دوش به دوش هم، گاهی پشت به پشت هم، در وسط دریای دشمن، صف لشکر را می شکافند ، برای اینکه خودشان را به آب فرات برسانند بلکه بتوانند آبی بیاورند 😭
🏹 در اثنای این جنگ سخت است که ناگهان #امام_حسین (ع) احساس میکند دشمن بین او و برادرش عباس فاصله انداخته است .
↩️ درهمین حیص و بیص است که ابوالفضل به آب نزدیک تر شده و خودش را به لب آب می رساند و مشک آب را پر میکند که برای خیمه ها ببرد .
👌در اینجا هر انسانی به خود حق میدهد که یک مشت آب به لبهای تشنه خودش برساند !
👌اما او در اینجا وفاداری خویش را نشان داد!
👈 وقتی که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد به یاد لبهای تشنه #امام_حسین ، شاید به یاد فریادهای العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریه عطشناک علی اصغر افتاد 😭
و دلش نیامد که آب را بنوشد!
آب را روی آب ریخت و بیرون آمد !
👈 در این بیرون آمدن است که آن حوادث رخ میدهد و امام حسین ناگهان صدای برادر را میشنود که از وسط لشکر فریاد زد :«یا اخا ادرک اخاک...»! 😭😭😭
#تاسوعا
#حضرت_عباس
🆔 @afzayeshetelaat
🙏 اُدخلوها بسلامٍ ءامِنین 🙏
بفرمائید زیارت.....
🙏 السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیرالمومنین و الحسن و الحسین......
😭 روضه آخر......😭
شکافتن ماه را دیده بودیم....(قمر/۱)
شکافت سنگ ها را هم.....(بقره/۷۴)
زمین هم به معجزه حق شکافت....(قصص/۸۱)
نیل هم ....(شعرا/۶۳) !!
🤔 شق البحر ، شق القمر ، شق الارض....
❗️ این همه تکه تکه شدن ها معجزه بود، اما امان از معجزهٔ مسجد کوفه 😭 امان از شکافتن سر مولا .....😭
🙏 دعا می کردیم دیگر نبینیم این معجزه سخت را..... این آیت بزرگ و سنگین را.....
😔 اما دوباره تکرار شد❗️
😔 امان از کنار علقمه... پیشانی بلند عرفان عباس.......😭
👌 زیارت #حضرت_عباس یعنی در راه عباس شدن !! آینه ای برای تماشای خود واقعی!!
آیا هستی ؟!❓🙄🤔
😔 ولی هنوز اماممان تنهاست....
❓ أین العباس ؟!؟!
❗️بشتاب برادر دلیرم ، بشتاب
عباس تویی، تازه فراتی دریاب
چون بود شهید عشق در کرب و بلا
لب تشنه لبیک، نه لب تشنه آب !!
#تاسوعا
📢 اختصاصی کانال #مسیر_سعادت
🆔 @afzayeshetelaat
👌 علامه امینی (ره)" شب_عاشورا" برای #امام_زمان (عج) صدقه کنار میگذاشتند و میفرمودند:
💔🖤 امشب قلب حضرت درفشار است
صدقه برای حضرت فراموش نشود 👌
✍ چنانچه فقیر و مستحق خاصی را در نظر ندارید، می توانید از صدقات آنلاین استفاده کنید👌
#تاسوعا
#عاشورا
🆔 @afzayeshetelaat
💦 رودخانه فرات ، خبر از نزدیک شدن به شهر کربلا می دهد .
آه که دیدن فرات با یادآوری لبهای تشنه حسین (ع) و یارانش، چقدر تلخ است 😢😭
فرات .....حرارت تند آفتاب.... تشنگی....
اُف بر دنیا که به طمع ملک ری و پست و مقام آن، آب را هم از فرزند زهرا (س) دریغ کردند😭
👈 کربلا شهر غمباری است و تنها حرم ها و بین الحرمین آن نیست که بر دل زائرش، گَرد غم می پاشد.
جای جای آن تاریخ تلخی را به یاد می آورد .
در اطراف حرم ها تا فرات، هرجا قدم میگذاری، میتوانی تصور کنی اینجا هم #امام_حسین (ع) و اصحابش قدم گذاشته اند و شاید هم همان جا به شهادت رسیده اند😭
گفته اند که #حضرت_عباس علیه السلام، رفت تا از شریعه فرات آب بیاورد، اما من که نمیدانم شریعه کدام قسمت از فرات بوده، و آن حضرت دقیقاً از کجای فرات آب برداشت ولی نخورد !😔
اما در جای جای کنار فرات میتوان احساس کرد که شاید حضرت، در همین نقطه نشسته و در حال پر کردن مشک آب بوده است 😭
گاهی با خود می گویم کاش نشانه های واقعه عاشورا را نمی ساختند و به همان حالت، باقی میگذاشتند تا امروز بهتر بتوانیم تصویری از آن واقعه داشته باشیم ، اما دوباره می گویم در آن صورت چه روضه مکشوفه ای می شد زیارت کربلا.....!!!😭😱
.... و فرات همچنان بی حسین (ع) و بی عباس (ع) بر بستر مظلومیت تاریخ شیعه جاری است....😭
#محرم
✍ #طاوا
📢 اختصاصی کانال #مسیر_سعادت
🆔 @afzayeshetelaat
⚫⚫⚫🔘🔘🔘⚫⚫⚫
#حماسه_سازان_عاشورا
🚩 نافع بن هلال (ع)🚩
1⃣ شب #عاشورا است....
نافع، دلش در خیمه تن ، بی تابی می کند، مبادا دشمن نامرد بر محمل تاریکی بنشیند و بر خیام حرم یورش آورد...
از جا برمیخیزد و دشت را میکاود...
سایه ای در دشت میبیند،
دست بر قبضه شمشیر می برد و آرام به سایه نزدیک می شود...
سایه آرام روی بر میگرداند...
😱 ای وای !
نه، این سایه نیست!!
نور محض است. نور مطلق است. این امام است....
#امام_حسین در اینجا چه می کند؟!🤔
سؤالِ گفته یا نگفته ی نافع را امام به نرمی پاسخ می دهد:
«آمده بودم که فراز و نشیب های این اطراف را بنگرم و برای اهل حرم، مأمنی بیندیشیم.
🌵خارهای اطراف را برچینم تا خراشی بر پای طفلان نیندازد 😭😭
تو چرا از خیمه خارج شده ای؟»
ادامه دارد
📢 اختصاصی کانال #مسیر_سعادت
🆔 @afzayeshetelaat
مسیر سعادت🏝️
⚫⚫⚫🔘🔘🔘⚫⚫⚫ #حماسه_سازان_عاشورا 🚩 نافع بن هلال (ع)🚩 1⃣ شب #عاشورا است.... نافع، دلش در خیم
2⃣ نافع، دست بر قلب میگذارد.
انگار می خواهد اضطراب و نگرانی خود را بپوشاند.
کلامی که راهش را در گلو باز می کند نمیداند که پاسخ امام هست یا نه ،
اما نگفتنش را هم نمیتواند.
« من نگران شمایم ای امام!
چشمانم فدایتان!
شما و این شب و تنهایی و دشمن و سفاکی؟ مبادا.....😰
کلام در گلوی نافع بغض میشود و بعد آرام آرام آب می شود و از دیده ها فرو می ریزد.😭
امام دست او را به مهر میگیرد و میگوید:
👈چه جای هراس ای نافع!
وعده خدا که تخلف نمی یابد، میشود آنچه باید بشود.
امام دست بر شانه نافع میگذارد و صمیمانه میپرسد :
«هیچ تمایلی به پرهیز و گریز از این مهلکه در تو هست؟»⁉
😱 وای !
چه سوال غریبی!
نافع و پرهیز؟!
نافع و گریز؟!😩
پاهای نافع سست می شود آنچنانکه با تمام جانش بر پاهای امام می افتد😭😭
« مادرم به عزایم بنشیند اگر حتی ابر چنین خیالی لحظه ای در آسمان دلم ظاهر شود😱 این شمشیر من و هزار شمشیر دشمن!
این تن ناقابل من بوسه گاه هزار خنجر دشمن!
ای نازنین!
سوگند به همان خدا که بر ما منت نهاد و تو را به ما داد، من تا آن سوی مرگ خویش از تو جدا نخواهم شد.»😭
امام این شاگرد پیروز شده در امتحان را ، با افتخار از جا بلند و روانه اش می کند...
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
3⃣ به خیمه زینب (س) رسیده اند،
امام وارد خیمه میشود و نافع در بیرون حرم، می ماند و خیالش از خلال خیمه نفوذ می کند .
نافع، کلام زینب را میشنود :
« عزیز برادر!
آیا اصحابت را آزموده ای؟
آنقدر دل و دین دارند که تو را در میانه نبرد تنها نگذارند و به دشمن نسپارند؟....😰
نافع، پریشان حال و گریان به خیمه حبیب میرود...
📢 حبیب! آی حبیب!
این چه گاه خفتن است؟؟
بیا و ببین در دل دختر رسول خدا چه میگذرد ؟ ما خفته ایم و زینب پریشان است!
ما مرده ایم مگر؟؟
بیا کاری کنیم حبیب!
بیا خاکی به سر کنیم !
جنون نافع چون صاعقه ای در تن و جان حبیب می پیچد و او را از جا می جهاند.
انگار خبر زلزله همراه دارد در اطراف خیمه ها می دود و فریاد میزند:
ای غیرت زادگان! ای غیور مردان!
این گاه خفتن نیست! برخیزید بیایید!
شیران حرم، در چشم به هم زدنی حبیب را دوره می کنند.
چه خبر شده است؟؟
ما خواب نیستیم، نبودیم، منتظر اشاره ایم، چه خبر شده است؟؟❓
حبیب نگاهش به نگاه بنی هاشم گره می خورد: شما نه! شما بروید! شما اهل خانه اید!
این آتشی است که بر جان همسایگان افتاده، شما محرم خانه اید ، شما اهل بیتید، بروید و آسوده بخوابید که این کار، کار ماست و منشأ این آتش در خانه ماست! ❗️
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
4⃣ و بعد حبیب، رو می کند به بقیه و میگوید:
« من چه کردهام؟ شما چه کرده اید ؟
این ننگ نیست برای ما که حرم، در ماندن و نماندن مان تردید کند؟؟
این عار نیست برای ما که زنده باشیم و حرم در اضطراب باشد؟؟❓
عرق شرم بر غرور شیران می نشیند.
👈 حبیب می گوید:« من الان سرم را بر خاک آستانه حرم میگذارم و بیعت بندگیم را تجدید میکنم.»
👌 در چشم به هم زدنی حبیب و نافع و یاران بر درگاه حرم فرود می آیند...
صدای حبیب برای اهل حرم آشناست:
↩ « ای آزادگان رسول الله !!
ما شمشیرهای شماییم و شمشیرهای جوانان شما جز بر گردن بدخواهان شما فرود نمی آید و این پیرترین غلام شما قسم میخورد که بتازد بر آنان که در پی آسیب و گزند شمایند.
به خداوندی خدا سوگند که اگر انتظار امر امام نبود، هم اکنون با شمشیرهای آخته بر دشمن هجوم می بردیم.
ما آمده ایم تا بیعت بندگی مان را با شما تجدید کنیم .
↩ و میشنوند که:« مرحبا به شما ای پاک طینتان و غیور مردان !
حرم رسول الله را پاس دارید.»👏🌹
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇