eitaa logo
آقا تنها نیست
14.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
1 فایل
کانالهای دیگرما @javane_hezbollahi @sire_o_sh ارتباط با آقاتنهانیست @ATASH_BE_EKHTEAAR برقراری ارتباط با ادمین تبادلات @Atash_be_ekhtiaar تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1895235588C527beb464d آقاتنهانیست درسروش👇 http://sapp.ir/agha_tanha_nist
مشاهده در ایتا
دانلود
بانک میربیزنس #مسکو ... تابلوی #حضرت_آقا و تواضع #پوتین در قلب مسکو... 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
✅برخورد کریمانه مقام معظم رهبری با یک پسر و دختر جوان در حاشیه کوه پیمایی 💢یکی از محافظان مقام معظم رهبری در قالب خاطره ای گفت: 🔸یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند. آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد. 🔹ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ 🔸آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم. 🔹آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. 🔸آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. 🔹آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. 🔸آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. 🔹با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند. 💠منبع/ نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷ 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
نظر امام خامنه‌ای درباره‌ی برگزاری مراسم چیست؟ 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
امروز که شیعه به جهان در حصر است بر عالمیان مژده ی فتح و نصر است دانی که چرا شیعه سراپا شاد است آغاز امامت امام عصر (عج) است 💐آغاز امامت حضرت مهدی (ارواحنافداه)گرامی باد💐 🆔👇 @agha_tanha_nist
✅ بصیرت چیست؟ 🔸 ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢﺭﻫﺒﺮﯼ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ 🔹ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... 🔸حضرت ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ :ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏﺍﺷﺘﺮﻫﺴﺖ ﮐﻪ: ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮمنین (علیه السلام) ﺩﺭﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: ❎ ﻣﺎﻟﮏ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ,ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ! ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ ﻫﻢ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯽ.❗️ instagram.com/_u/agha_tanha_nist 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
✍️نوشتیم بسیجی....... 🗣کوفیان خواندند لباس شخصی نظام ✍️نوشتیم شهید....... 🗣کوفیان خواندند مزدوران نظام ✍️نوشتیم امام خامنه ای....... 🗣کوفیان خواندند رهبری ✍️نوشتیم جمهوري اسلامی..... 🗣کوفیان خواندندجمهوری ایرانی ✅هر کس بخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند... گر کرب و بلا نبوده ایم، حال هستیم گر شام بلا نبوده ایم، حال هستیم ای مردم عالم همگی گوش کنید تا آخرخون مطیع رهبر هستیم... ⚡️اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای⚡️ instagram.com/_u/agha_tanha_nist 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
✅ هر چند همه دوست دارند تو را "آقا" صدا کنند ولی... 🔹به جمع دانشجویان که می رسی قامت "استاد" برازنده توست 🔸در میان نظامیان که می آیی هیبت "فرماندهی"ات دل دوستان را شاد و دل دشمنانت را می لرزاند 🔹روز پدر که می آید می شوی مهربانترین "بابا"ی دنیا 🔸روز جانباز که می شود همه دست "جانباز" تو را به هم نشان می دهند، 🔹9 دی که می رسد قصه "علی" می شوی در جمل 🔸با اینکه میدانیم 24 تیر سالروز تولد شماست؛ 🔹ما حتی 6 تیر هم به شکرانه اینکه خدا دوباره شما را به ما بخشید برایت تولد می گیریم. 👈و همه اینها بهانه است آقاجان! ✅ بهانه ایست که ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را ارزانیمان کرده است، خدا را برای این نعمت شکر می گوییم. ✨سلامتی ایشان یک صلوات بلند و جانانه✨ ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدوعَجِّلْ فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـــــــم اجْمَعین و احْفِظْ قٰائِدَناٰ الاٰمامْ خٰامِنه ای✨ instagram.com/_u/agha_tanha_nist 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
✅ پشتم گرمه! 🔸اگه خوشحالم اگه سرحالم! پشتم گرمه! 🔹اگه من آسوده میخوابم! پشتم گرمه! 🔸اگه آرومم اگه باحالم! پشتم گرمه! 🔹اگه خونه و کشور من اَمنه! پشتم گرمه! 🔸اگه واسه داعش، کُری میخونم! پشتم گرمه! 🔹اگه ترامپ رو جوجه میدونم! پشتم گرمه! 🔸اگه اسرائيل رو می چزونم! پشتم گرمه! 🔹اگه آمریکارو عددی نمیدونم! پشتم گرمه! 🔸اگه آل سعود و میکوبم! پشتم گرمه! 🔹اگه از فتنه ی دشمن نمی هراسم من! پشتم گرمه! 🔸اگه حرف میزنم و آزادم! پشتم گرمه! 🔹چون ایرانیم و پای انقلاب میمونم! پشتم گرمه! ✅ پشتم گرمه به امام خامنه ای... ⚡️اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای⚡️ instagram.com/_u/agha_tanha_nist 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
✅ تقدیم به امام خامنه ای... 🔸دیگر توان نداریم، تهدید دیگری را… یا حرفهای مفت، امثال این ترامپ را… 🔹تفسیرتان غلط بود، از کربلای زینب کورید که ندیدید! بالای نی سری را 🔸بعد از ژنو دوباره، لوزان امیدتان شد در سر چه می پرانید، آیین نوکری را 🔹لبخند دیپلماسی، تدبیر ترس تاکی.. مردانه تر بگیرید، تصمیم بهتری را 🔸هم أقتدار مارا یکجا به باد دادید هم آبرو هم عزت، هم این فن آوری را 🔹باعکس چار فرزند، کنج بهشت زهرا، دنبالتان شنیدم، نفرین مادری را 🔸هیهات من الذله، ما انقلابی هستیم.. هرگز نمی پذیریم، تحقیر و توسری را 🔹رو کن گزینه ها را، ما تشنه ی جهادیم… بسیار دوست داریم، تدبیر رهبری را.. ✨لبیک یا امام خامنه ای✨ 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
✅خاطره امام خامنه ای از مجروح شدن دستشان تا به دنیا آمدن دخترشان 🔸دست من آن اول که فلج شد، بخاطر حادثه ترور، تا مدتها این دست اصلا حرکت نمی کرد و ورم داشت. بعد به تدریج دیدم که یک کمی از شانه حرکت می کند. 🔹دکتر به من گفت وقتی راه میروم، دستهایم را بطور طبیعی حرکت بدهم. من همین کار را کردم، دامنه حرکت بیشتر شد. بعد یواش یواش دیدم میتوانم دستم را خم کنم از آرنج. 🔸در همان اوقات، خدای متعال یک فرزند دختری به ما داد که به من خیلی انس داشت! زیاد سراغ من می آمد دفتر ریاست جمهوری، من بغلش می گرفتم. یواش یواش دیدم با این دست هم میتوانم بغلش بگیرم. 🔹دکترم یک روز دید که با این دست بغلش گرفته ام، خیلی تشویق کرد! گفت این بچه دست تو را خوب می کند! وقتی از روی محبت این بچه را بغل میگیری، همین باعث می شود سنگینی اش را تحمل کنی. همینطور هم شد. بغل میگرفتم، می آوردم و می بردم، بعد یواش یواش این دست قوت پیدا کرد. الان هم انگشتها و از مچ به پایین، دست نیست، صورت دست است چون هیچ کاری برای ما، تقریبا انجام نمیدهد، بعضی از کارها را فقط میکند. 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
فرمان ولی به لب عسل باید کرد این نکته ناب را غزل باید کرد فرمود که کافیست سخن وعده وعید در جبهه اقتصاد عمل باید کرد 🆔 👇👇👇 @agha_tanha_nist
✅ماجرای دیدار خصوصی کودک فقیر با مقام معظم رهبری در قم 🔸بعد از نماز مغرب بود. آقا داشتند با چند نفر از علما دیدن می کردند. بحث خیلی جدی بود. ناگهان یکی از محافظ ها با دو دختر بچه آمد داخل. بچه ها بدجوری گریه می کردند. آب دماغ شان آویزان بود. هق هق می کردند. محافظ گفت: آقا ببخشید. اینها اینقدر گریه کردند که دیگر کسی حریفشان نشد. آمدند شما را ببینند. آقا نگاه تفقد آمیزی کردند و دست روی سر دختر کوچکتر کشیدند. احوال پرسی کردند اسم شان را پرسیدند. بچه ها خود را روی دست آقا انداختند ، عقده دل شان را خالی کردند. 🔹دو دختر که کنار رفتند یک پسر بچه شش ساله پشت شان بود. یک پسر بچه با شلوار کردی و یک زیرپوش آبی رنگ کهنه و چفیه ای به دور گردن. ✅آقا پرسیدند : شما هم برادر این هایی؟ 🔸پسر سر را به آسمان پرتاب کرد و نزدیک آقا شد. شروع کرد در گوش آقا صحبت کردن. آقا به دقت گوش می داد. اخم ها را توی هم کشیدند و سر بلند کردند. پرسیدند: آقای نجات کجا هستند؟ 🔹همه تعجب کرده بودند. مگر این پسرک چه در گوش رهبر گفته بود که آقا رئیس کل سپاه ولی امر را صدا کرده؟! آقای نجات آمد. آقا گفتند: ببینید این آقا پسر چه می گویند، پی گیری کنید و به من خبر دهید. 🔸نجات دست بچه را گرفت و به گوشه حسینیه رفت. پسرک یک دقیقه ای هم با نجات صحبت کرد. ناگهان نجات هم بلند شد. از قیافه اش معلوم بود که او هم گیج شده.فرید جلو رفت. گفت چی شده؟چی میگه؟ 🔹نجات گفت: میگه پدرم معتاد بوده. یک سال پیش همه چیزمان را برداشته و رفته. ما چند وقتی توی همان خانه که بودیم زندگی کردیم. اما بعد چند مدت صاحبخانه بیرون مان کرد. توی میدان هفتاد و دو تن چادر زده بودیم که دو ماه پیش شهرداری از آنجا هم بیرونمان کرد. این چند وقت را شبها در حرم می خوابیدیم اما از وقتی که آقا آمده و حرم را حسابی می گردند شبها ما را از آنجا بیرون می کنند. الان چند شب است که ما توی خیابون می خوابیم.😢 🔸نجات به پسرک گفت: مادرت کجاست؟گفت: بیرون. الان میرم میارمش. 🔹فرید دنبالش دوید. رفت تا جلوی در. از هر گیتی که رد می شد محافظین و مسئولین حراست می گفتند تو دیگه کجا بودی؟! پسرک بی توجه به سوالشان می دوید و ناگهان در جمعیت انبوده جلوی در گم شد. فرید به مسئولین حراست گفت: اگر این پسرک برگشت جلویش را نگیرید . قراره با مادرش برگرده. 🔸توی همین گیر و دار بود که یک ربعی گذشت. ناگهان پسرک دست در دست یک کودک کوچکتر آمد. اولین گیت جلویش را گرفت. پاسدار گفت: آقا کوچولو کجا میری؟! پسرک در حالیکه چشمش برق می زد گفت: آقای خامنه ای با ما کار دا ره. فرید دوید جلو. گفت ولش کنید.بچه ها رفتند و ناگهان فرید با زنی که در میان جمعیت خود را به زور جلو می کشید روبرو شد.زن عصبانی بود. گفت: آقا این کجا رفت؟ آمده به من می گه بیا بریم من با آقای خامنه ای حرف زدم قراره خونه بهمان بدهند. بیا بریم. دست داداشش را گرفته و بدو بدو کشونده تا اینجا. 🔹فرید متحیّر شده بود. گفت : بله خانم حرف زده. 🔴زن گفت: چی ؟ حرف زده؟ با کی؟ ✅فرید گفت: با آقای خامنه ای... 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist