قتلِ آخر؛ یعنی تمام شد .. یعنی ای مسلمینِ عاشق، بروید و در آتش عشق خود بسوزید تا یک سالِ دیگر، یعنی آن‌ها که جا‌ماندید، بروید و به حال خود فکری کنید تا یک سالِ دیگر که دوباره زمان خروش عشق و نور باشد، تا شاید شما نیز سهمی داشته باشید در این حماسه‌ی پرشورِ عاشقی. قتلِ آخر؛ یعنی سلطان آمده برگه‌های امتحانی را جمع کند و ببرد نزد زهرای مرضیه تا حساب کتاب ها آغاز شود. قتلِ آخر؛ یعنی ای عالم! بروید که تا رمضان برسد زندگی‌کردن تعطیل است؛ فقط نفس می‌کشیم. قتلِ آخر؛ یعنی جهان بار دیگر از عشق خالی خواهد شد، یعنی بار دیگر یک سال دوری و حبس اشک در زندانِ چشم، یعنی بروید و دنیایی که در آن نه محرم است، نه انتظار اربعین، نه روضه‌های خانگی، نه گریه‌های دهه‌اول، نه سینه‌زنی های عاشقانه و نه آرامشِ ترکیبِ هندزفری و مداحی را بچشید؛ نکند سال بعد، به شرطِ حیات، قدر این رو‌زهارا بیشتر بدانید. #رقص‌روی‌کاغذ‌کاهی

زندگی کردن تمام است فقط نفس میکشیم نفس میکشیم نفس میکشیم

- و‌ناگهان، ‌هوس‌کردم‌‌‌آن‌چای‌نباتِ‌حرم‌را.

_ رضا جان ، خوبی ؟💔 _

فی‌امان‌الله‌ابی‌عبدالله:)))💔

تموم شد ، یادش بخیر شبِ اول محرم .

سعیکم مشکور حجکم مقبول نوکران حسین...

داغ مادر تازه شروع میشه برامون از امروز...

از ما استخوان هایی خواهد ماند که حسین را دوست دارد و روحی که آواره‌ی اوست:)