⬅️ شیخ بهایی:
هر چه بینی در جهان دارد عوض
کز عوض حاصل تو را گردد غرض
بی عوض دانی چه باشد در جهان
عمر باشد عمر قدر آن بدان
⚡️دنیا شب و روز از ما می گیرد، ما هم از او بگیریم والا مغبون هستیم .( علامه حسن زاده)
@safine_s
✍فرصت زودگذر است
💠علی عليه السلام : الفُرصَةُ غُنمٌ .[غرر الحكم : 194.]
امام على عليه السلام : فرصت، غنيمت است
برحذر داشتن از تلف كردن فرصت ها
💠عنه عليه السلام : أشَدُّ الغُصَصِ فَوتُ الفُرَصِ .
امام على عليه السلام : سخت ترين اندوهها، از دست رفتن فرصتهاست
#حدیث_روز
امام حسن عسکری سلام الله علیه فرمودند:
«مَنْ وَعَظَ أَخَاهُ سِرّاً فَقَدْ زَانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلاَنِيَةً فَقَدْ شَانَهُ.»
«هر کس برادر خود را پنهانی موعظه (دعوت به خیر) کند، او را زینت داده است و هر کس برادر خود را آشکارا و در حضور مردم موعظه (دعوت به خیر) کند، او را تحقیر و ضایع کرده است.»
تحف العقول ص۴٨٩
مفاتیح الحیاة ص ۴۸۶
👈🏻کانال رسمی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی
قالَ الاِمامُ الْعَسكَرىّ عليه السلام: قَلْبُ الاَْحْـمَقِ فى فَـمِهِ وَ فَمُ الْحَـكيمِ فى قَـلْبِهِ. 
امام عسكرى عليه السلام فرمود: قلب و دل احمق در دهان اوست و دهان انسان حكيم در (اختيار) قلب اوست. (يعنى انسان نادان نسنجيده حرف مى زند وانسان خردمند وحكيم پس از انديشه صحبت مى كند.)
قال اَبُو مُحمَّدِ الْعَسْكرىّ عليه السلام: حُسْنُ الصُّـورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حَسْنُ الْعَـقْلِ جَمالٌ باطِنٌ. 
امام عسكرى عليه السلام فرمود: زيبايى چهره، زيبايى ظاهرى است و خوبى انديشه زيبايى باطنى است.
مسیر این حدیث در کتابخانه :چهل حدیث « گهرهای عسکری » علیه السلام
هدایت شده از صحیفه زندگی ،صحیفه سجادیه
🌷یاصاحب الزمان(ع)
🌷تاج زیبای ولایت
🌷به شما می نازد ..
🌷علی آن شاه هدایت
🌷به شما می نازد ..
🌷مهدی فاطمه(عج)
🌷ای منتقم خون حسین(ع)
🌷تو امامی و امامت
🌷به شما می نازد...
🌷آغاز ولایت عهدی گل نرگس،
🌷بر تمام منتظران ظهورش مبارک باد
ثواب یک نفس از نفس های امیرالمومنین علیه السلام در لیله المبیت
📜 امام حسن عسکری علیه السلام :
در قیامت، کسانی که در راه ولایت امیر المومنین علیه السلام به شهادت رسیدهاند، در عوض ظلمهایی که در دنیا به علت تمسک به ولایت امیر المومنین از طرف مخالفین به آنها شده، به نزد حضرت شاه ولایت امیر المومنین علیه السلام آورده میشوند و آن حضرت به آنها میگوید:
«آنچه از ثواب و پاداش در برابر ستمی که به شما شده را از من بخواهید تا عطا کنم.»
آنها نیز به حضرت امیر المومنین علیه السلام میگویند: «ای برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله، فقط ثواب یک نفسکشیدن تو را در آن شبی که در جایگاه پیامبر خوابیدی تا جان او را حفظ کنی را از تو درخواست میکنیم.»
امیر المومنین علیه السلام هم میپذیرد و ثواب یک نفسکشیدن در آن شب را به آنها میبخشد.
در ادامه روایت هم آمده که خداوند در عوض چنان نعمات و قصرها و جایگاهی به آنها میدهد که آنها گمان میکنند کل بهشت به آنها عطا شده است و خداوند تاکید میکند که اینها در عوض فقط یک نفس امیر المومنین در آن شب است.
📚التفسير العسکری علیه السلام ج۱ ص۱۲۷
ستايش ميكنم اين نعمت از تست اي پروردگار يكتا و بيهمتا باز حضرت صادق (عليه السلام) فرمود جاي خود باش پيراهني از تن بيرون كرده به او داد فرمود اين را بپوش.
اين بار گرفت و گفت (الحمد لله الذي كساني و سترني يا اباعبدالله او قال جزاك الله خيرا) ستايش مر خدايي راست كه به من لباس داد و تنم را پوشانيد يا اينطور گفت خدا به شما جزاي خير بدهد.
فقط همين دعا را براي حضرت صادق (عليه السلام) نموده رفت ما با خود خيال كرديم اگر فقير براي حضرت دعا نميكرد و در هر مرتبه همي خداي را حمد و ستايش مينمود آن جناب هم تا زماني كه خدا را ستايش ميكرد به او چيزي ميداد زيرا هر بار كه حضرت به او عطايي مينمود سائل خدا را شكر ميكرد امام (عليه السلام) باز هم به او ميداد (1) تا مرتبهاي كه براي خود حضرت دعا كرد.
پينوشت:
1. فروع كافي، جزء 4، ص 49.
حكایت بخشش و شكرگزاری
?حكایت بخشش و شكرگزاری
امام رضا (ع) در مدینه یک باغ انگوری داشتند.
شخصی نزد حضرت آمد و گفت که من فقیر هستم و می خواهم ازدواج کنم.
امام (ع) یک حبه ی انگور به او دادند و او نگاه تحقیرآمیزی به آن انگور کرد، شکرگزاری نکرد و گفت که این به چه درد من می خورد؟ من می خواهم بدهی هایم را بدهم. او روحیه ی ناشکری داشت. حضرت او را رد کردند.
نفر بعدی آمد و حضرت یک حبه ی انگور به او دادند و او شکرگزاری کرد و بعد امام خوشه ی انگور را به او دادند و او به شکرگزاری اش ادامه داد، امام ظرف انگور را به او داد و او همچنان به شکرگزاری اش ادامه می داد و حتی می گفت که من این حبه های انگور را نمی خورم و آن را در ظرف آبی می اندازم و آب را تبرک می کنم و به دیگران می دهم.
این تفاوت روحیه شکرگزار کننده ی نعمت و کفران کننده ی نعمت است.
برای حضرت قلم و کاغذ آوردند و حضرت درختی که آن انگور از آن چیده شده بود را به اسم آن فرد کردند. او همچنان به شکرگزاری ادامه می داد و حضرت تمام باغ انگور را به نام او نوشتند و او همچنان شکر خدا را می کرد و حضرت نهر آب را هم به اسم او نوشتند و با سند به او دادند. در آخر به جای ادامه ی شکرگزاری، او از آقا تشکر کرد و اجازه گرفت که برود و خویشاوندانش را از رأفت آقا آگاه کند.
وقتی او رفت، امام فرمود: اگر به شکرگزاری پروردگارش ادامه می داد ما هم به جود خودمان ادامه می دادیم.
آن جوان گفت که او هیچی نخواست و شما همه چیز به او دادید ولی من همه چیز خواستم و شما به من یک حبه ی انگور دادید.
امام فرمود: اخلاق ما اهل بیت اخلاق رحمانی است و مگر نشنیده ای که خدا می فرماید :شکر نعمت، نعمت تو را زیاد می کند و کفران نعمت تو را دچار عذاب شدید می کند. برو ادب شکرگزاری پیدا کن