فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیفتین دنبال سبک زندگی این سلبریتیها و اینفلوئنسرهای بیخاصیت که هر روز تو اینستاگرام پز زندگی لاکچری و پوچشون رو میدن، تهشم افسرده و بدبختن
زندگی یعنی این 👆
ماشاءالله 😘
به دوست دختر میگن: پارتنر!
به زِنا میگن: عشق!
به همجنسبازی میگن: گرایش جنسی!
به خدا میگن: کائنات!
به مسلمان میگن: تروریست!
به تروریست میگن: مظلوم!
به بردگی نوین میگن: نظم نوین جهانی!
به قانون جنگل میگن: روابط بینالملل!
به خداباوران میگن: اُمل!
به ازدواج میگن: بردگی!
به برهنگی میگن: آزادی!
به ...
به آخرالزمان خوش آمدید!
✨🍃ادب فرمانده گردان🍃✨
دم اذان صبح آمدم نماز بخونم، دیدم از دم در صدا می آد. در رو باز کردم، دیدم اصغر روی پله نشسته. بغلش کردم، دیدم داره یخ می زنه، آوردمش پای بخاری.
گفتم: ننه، کجا بودی؟ چرا در نزدی؟
گفت: نصف شب با آقاسید اومدم. دیدم شما خواب هستید، در نزدم که مزاحم خواب شما شوم. صبر کردم تا وقت نماز که بیدار بشید، در رو باز کنید...
شهید اصغر ارسنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤سخنرانی بی نظیر این کودک را
در دانشگاه مشاهده کنید!
👌اطلاعات دینی شو ببینین
🔸کودک من میتواند سرباز #امام_زمان
عجل الله تعالی بشود؟
😔حواسمان به #تربیت_کودک هست؟
📌 اخلاق و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
🔸۱. کفش خود را میدوخت.
🔸۲. لباس خود را وصله میزد.
🔸۳. گوسفند را خودش میدوشید.
🔸۴. با بردگان، هم غذا میشد.
🔸۵. بر زمین مینشست.
🔸۶. بر الاغ سوار میشد.
🔸۷. حیا مانعش نمی شد که نیازهای خود را از بازار تهیه کند.
🔸۸. به توانگران و فقرا دست میداد و دست خود را نمی کشید تا طرف دست خود را بکشد.
🔸۹. به هرکس میرسید، چه بزرگ و چه کوچک، سلام میکرد.
🔸۱۰. اگر چیزی تعارفش میکردند، آنرا تحقیر نمی کرد، اگرچه یک خرمای پوسیده بود.
🔸۱۱. کم مؤونه، کریم الطبع و خوش معاشرت بود.
🔸۱۲. بدون اینکه قهقهه کند، همیشه تبسّمی بر لب داشت.
🔸۱۳. بدون اینکه چهره درهم کشیده باشد، همیشه اندوهگین به نظر میرسید.
🔸۱۴. بدون اینکه از خود ذلتی نشان دهد، همواره متواضع بود.
🔸۱۵. بدون اینکه اسراف ورزد، سَخیّ بود.
🔸۱۶. بسیار دل نازک و مهربان بود.
🔸۱۷. هرگز دست طمع بسوی چیزی دراز نکرد.
🔸۱۸. هنگام بیرون رفتن از خانه، خود را در آینه میدید، موی خود را شانه میزد و چه بسا این کار را در برابر آب انجام میداد.
🔸۱۹. هیچ گاه در مقابل دیگران پای خود را دراز نمی کرد.
🔸۲۰. همواره بین دو کار، دشوارتر آن را انتخاب میکرد.
🔸۲۱. هیچ وقت به خاطر ظلمی که به او میشد در صدد انتقام بر نمی آمد مگر آنکه محارم خدا هتک شود که بخاطر هتک حرمت خشم میکرد.
🔸۲۲. هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نکرد.
🔸۲۳. هیچ وقت شخصی از او چیزی درخواست نکرد که جواب (نه) بشنود و حاجت حاجتمندان را رد نکرد.
🔸۲۴. نمازش در عین تمامیّت، سبک و خطبه اش کوتاه بود.
🔸۲۵. مردم، آن حضرت را به بوی خوشی که از او به مشام میرسید، میشناختند.
🔸۲۶. وقتی در خانه مهمان داشت، اول کسی بود که شروع به غذا میکرد و آخرین کسی بود که از غذا دست میکشید تا مهمانان راحت غذا بخورند.
🔸۲۷. بر سر سفره، همیشه از غذای جلوی خود میل میکرد.
🔸۲۸. آب را با سه نفس میآشامید.
🔸۲۹. جز با دست راست چیزی نمی داد و نمی گرفت و غذا نمی خورد.
🔸۳۰. وقتی دعا میکرد، سه بار دعا میکرد و وقتی سخن میگفت در کلام خود تکرار نداشت.
🔸۳۱. اگر اذن دخول به خانه مردم میگرفت، سه بار تکرار میکرد.
🔸۳۲. کلامش روشن بود به طوری که هر شنونده ای آنرا میفهمید.
🔸۳۳. نگاه خود را بین افرادی که در محضرش بودند تقسیم میکرد.
تفسیرالمیزان (ج ۶، ص ۱۸۳)
🚨 جنرال مکنزی فرمانده سابق نیرو های سنتکام در گفت و گو با NBC:
⭕️ بعضیها فکر میکنند توانایی مقابله با موشکهای ایرانی را دارند!!!
اما من از روی تجربه میگویم نه از نظر تحلیل نظامی، موشکهای آنها بسیار دقیق هستند و هرگز نمیتوان آنها را متوقف کرد زیرا من حملات موشکهای ایرانی را دیدم.
👈 مکنزی تنها فرمانده آمریکایی حاضر در پایگاه عین الاسد در هنگام حمله موشکی ایران بود.
💠 #مالک_جهيزيه
💬 جهيزيهای كه دختر خانم ها با خودشون به خونه شوهر میبرن، مال کیه؟ اگه خانمی از شوهرش جدا بشه، میتونه جهازش رو با خودش ببره؟
🔹 همه مراجع: جهيزيهای که دختر آورده مال خودشه و هر وقت بخواد میتونه اون رو با خودش هر جا خواست ببره، چه قبل طلاق چه بعد طلاق.
📚 امام، استفتائات، ج 3، احكام مهريه، س 34 و دفتر: همه مراجع.
#احکام
باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد
📌خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان #حسین_لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی بود و آخرین اسیری که آزاد شد و مدتی بعد به فیض عظیم #شهادت رسید!!!
🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم.
🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت؛ قرآن کریم را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
🔸حسین میگفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" همصحبت میشدم!
🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد. دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم.
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.
حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
شهید #حسین_لشگری🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی
√ ضبط مکالمات دیگران
√ فیلم گرفتن از دیگران
√ بردن آبروی دیگران در فضای مجازی
✘حرامهایی اند که تبدیل به عادت شدند!
💬ســــؤال :
آیا با ازدواج مردى كه فرزند پسر دارد با زنى كه فرزند دختر دارد, آن پسر و دختر را بر یكدیگر محرم مىكند؟
💠 آیا آن پسر و دختر بر والدین و اجداد این زن و مرد محرم مىشوند؟
✅ پـــاسخ :
🔹 ازدواج آن مرد و زن، موجب محرمیت پسر و دختر نمىشود.
🔹 پسر و دخترِ زن و مرد مذكور بر والدین و اجداد این زن و مرد محرم نیستند.
📚 استفتائات مقام معظم رهبری
#احکام
💎پیامبر صلی الله علیه و آله:
🔹هر که تجارت می کند باید از پنج چیز دوری گزیند و گرنه اصلا خرید و فروش نکند: ربا، قسم خوردن، کتمان عیب، تعریف از کالایی که می فروشد و بدگویی از کالایی که می خرد.
📎من لا یحضره الفقیه،ج۳، ص۱۹۴.
استاد رنجبر: شما مغازههای کیف فروشی زنانه را دیدهاید که چقدر قشنگ کیفها در آنجا آویزان شدهاند، اما در آن را که باز میکنید، میبینید داخل آن پر از کاغذ و روزنامه باطله است. وقتی شما کاغذهای باطله را بیرون میریزید، کیفها هم از آن قواره و شکلی که دارند میافتند.
ولی وقتی که همین کاغذهای باطله را مچاله میکنید و در کیف فرو میبرید، کیف شکل میگیرد. خشم و عصبانیت هم زباله زندگی است، وقتی آن را بیرون میریزیم و بروز میدهیم خودمان زشت میشویم و از قیافه انسانی میافتیم، دیدهاید کسی که عصبانی میشود چهرهاش زشت میشود ولی وقتی همین خشم را به خاطر خدا فرو میبرید شمایل انسانی پیدا میکنید.
❌خودکشی
شب جمعه بود که بر سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی رفتم. خانمی با لهجه عربی مشغول توزیع شیرینی بود و همینطور برای ابراهیم صلوات می گرفت.
او میگفت از اهواز تا اینجا آمده ام.
یکی از خانم ها باتعجب از او پرسید: علت آمدن شما چیست: این خانوم کنار مزار ابراهیم نشست و گفت: مدتی قبل گرفتاری های دنیا خیلی به من فشار آورد. همچنین گرفتاری مالی شدید نیز ایجاد شد. دیگه هیچ راه چاره ای نداشتم.
آخر شب بود که به موضوع خودکشی فکر کردم. به دیدگاه خودم این آخرین راه درمان بود. تصمیم قطعی گرفتم که فردا خودکشی را عملی کنم.
همان شب در عالم خواب جوانی را دیدم که با من صحبت کرد و گفت: خودکشی راه حل مشکلات شما نیست، بلکه مشکلات شما را صد برابر می کند. هم در برزخ گرفتار می شوی و هم پدر و مادر و فرزندت را گرفتار می کنی. عذاب روحی خودکشی به مراتب بالاتر از مشکلات شماست. مشکلات دنیای حل خواهد شد و... اینقدر صحبت کرد که وقتی بیدار شدم، مجاب شدم به خودکشی فکر نکنم.
چند روز بعد گرفتاری مالی ما به طرز عجیبی برطرف شد، مدتی از این ماجرا گذشت و من به طور کل موضوع خودکشی را فراموش کردم، اما همیشه به این فکر می کردم که آن جوان که بود؟!
یک روز که در فضای مجازی به دنبال مطلبی میگشتم، یک باره با تصویر جوانی روبرو شدم که آن شب با من در مورد خودکشی حرف زد! روی عکس کلیک کردم، نوشته شده بود: شهید ابراهیم هادی
➖ثواب مضاعف اعمال خیر در روز جمعه
🔰هشام بن حکم درباره کسی که میخواهد کار خیری مانند صدقه ، روزه و مانند آنها انجام بدهد ، از امام صادق علیه السّلام این چنین نقل میکند: مستحب است در روز جمعه باشد ؛ چرا که کار نیک در روز جمعه ، به صورت مضاعف ثواب دارد.
📚:الخصال للشيخ الصدوق ج ۲ ص ۳۹۳
☘ سلام بر ابراهیم ☘
✔️راوی : رضا هادي
🔸عصر يکي از روزها بود. #ابراهيم از سر کار به خانه مي آمد. وقتي واردکوچه شد براي يك لحظه نگاهش به پسر همسايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از #دختر خداحافظي کرد و رفت!
ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد.
🔸چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شد. اين بار تا ميخواست از دختر خداحافظي کند، متوجه شد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود. اما ابراهيم مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با #آرامش خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواد هات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعاً اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که...
🔸جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ...
ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستي، من امشب تو #مسجد با پدرت صحبت ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر #ازدواج کني، ديگه چي ميخواي؟
جوان که سرش را پائين انداخته بود خيلي خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه.
ابراهيم جواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناسم، آدم منطقي وخوبيه. جوان هم گفت: نميدونم چي بگم ، هر چي شما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت.
🔸شب بعد از #نماز، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و #همسر مناسبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به #حرام بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هستند که بايد جوا نها را در اين زمينه کمک کنند. حاجي حر فهاي ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پسرش زده شد اخمهايش رفت تو هم!
ابراهيم پرسيد: حاجي اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو #گناه نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟
حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه!
فرداي آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد...
🔸يک ماه از آن قضيه گذشت، ابراهيم وقتي از بازار برميگشت شب بود. آخر کوچه چراغاني شده بود. لبخند #رضايت بر لبان ابراهيم نقش بست. رضايت، بخاطر اينکه يک دوستي شيطاني را به يک پيوند الهي تبديل کرده. اين ازدواج هنوز هم پا برجاست و اين زوج زندگيشان را مديون برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
#ابروی_رنگ_شده
❓آیا واجبه که خانمها سرمه چشم، اصلاح صورت و ابروهاى رنگكرده رو از نامحرم بپوشونن؟
📚آیت الله خامنهاى: بستگی به عرف داره؛ عرف شهر و منطقه خودتون. اگه عرفاً آرایش و زينت بهحساب بیان، پوشوندن اونا واجبه.
🔺خامنهاى، استفتا، س۴۷۷ و ۵۶۴؛
🔴 چهارحیله شیطان:
هنوز جوانے، خوش بگذران
زندگے طولانےاست؛ پس لذّت ببر.
همہ اینکار را مےکنند پس افراطے فکر نکن.
تو خیلے گناهکارے پس بہ گناهانت ادامہ بده
✨ از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند:
یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت.
حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
✨ شاگردی از حکیمے پرسید:
تقوا را برایم توصیف کنید؟
حکیم گفت: اگر در زمینے که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی، چه مے کنی؟
شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه مے روم تا خود را حفظ کنم.
حکیم گفت: در دنیا نیز چنین کن،تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهے را کوچک مشمار، زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگے از سنگهای کوچک درست شده اند...
#داستان شیبه هذلی و...
#تعقیبات نماز ...
امام محمد باقر عليه السلام فرمود: مردي به نام شيبه هذلي نزد پيامبر خدا آمد و عرض كرد: اي پيامبر خدا من پير مردي سالخورده ام و توان به جا آوردن نماز و روزه و حج و جهاد را كه انجام مي دادم از دست داده ام. اي پيامبر خدا مرا سخني آموز كه خداوند مرا به آن پاداش دهد و بر من آسان باشد. پیامبرخدا فرمود: سخنت را ديگر بار بازگو؛پس او سه بار سخنش را تكرار كرد. پيامبر فرمود: هيچ درخت و كلوخي پيرامون تو باقي نماند جز آنكه از سر دلسوزي بر تو گريست، چون نماز صبح را به جا آوردي ده بار بگو:
سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
پاك و منزه است خداى بزرگ و حمد و ستايش او را مىكنم و هيچ قوت و قدرت جز به خداى بزرگ بلند مرتبه نخواهد بود
كه به راستي، خداي گرامي و بزرگ تو را از كوري و ديوانگي و جذام و تهيدستي و ويراني خانه بركنار دارد. پيرمرد عرض كرد: اي پيامبر خدا، اين ذكر براي دنيا بود. براي آخرت چه كنم؟ فرمود: پس از هر نماز مي گويي:
اَللَّهُمَّ اِهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ وَ أَفِضْ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ اُنْشُرْ عَلَيَّ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْ بَرَكَاتِكَ
پروردگارا مرا از جانب خود راهنمایی کن ، واز فضل خودت برمن کرامت فرما و رحمتت را بر من بگستران واز برکاتت بر من نازل کن
امام باقر در ادامه فرمود: پيرمرد آن اذكار را بر دست گرفت و رفت، سپس پيامبر فرمود: هان به راستي، اگر او در روز رستاخيز بيايد و اين اذكار را از روي عمد ترك نكرده باشد خداوند هشت در بهشت را بر او گشايد كه از هر كدام كه خواهد به بهشت درآید.
📚ثواب الأعمال، ج۲، ص ۱۵۹
سلام و وقت بخیر. کلاس اخلاق و عقاید نوجوانان و جوانان پسر فردا(جمعه ۱۹ آبان) تشکیل نمیشه.
ان شاء الله جلسه بعدی هفته بعد خواهد بود
سلام. اگه زنی مهریهش رو زبونی بخشیده باشه، ولی پشیمون بشه، میتونه مهریه رو بگیره؟
#پاسخ
اگه زن مهریهش رو ببخشه و بگه بدهیای رو که بابت مهریه به من داری، نمیخوام؛ مرد دیگه بدهکار نیست و پشیمونی سودی نداره و دیگه نمیتونه اون مهریه رو طلب کنه.