💠امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام
🔹 منْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ اَلنَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ اَلْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ
🔸كسى كه عيب هاى ديگران را ببيند و آنها را زشت شمارد اما همان عيب ها را در خود بپسندد، احمق واقعى است .
📗حکمت 349 نهج البلاغه
@ahlolbait
۷ شهریور ۱۴۰۰
💠۱۴ پند در یک حکمت
🔻امام علی علیه السلام:
🔹منْ نَظَرَ فِي عَيْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ؛
🔹و مَنْ رَضِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا فَاتَهُ؛
🔹و مَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْيِ قُتِلَ بِهِ؛ وَ مَنْ كَابَدَ الْأُمُورَ عَطِبَ؛
🔹و مَنِ اقْتَحَمَ اللُّجَجَ غَرِقَ؛ وَ مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ؛
🔹و مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ، وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ؛
🔹و مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا، ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ، فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ؛
🔹و الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ؛ وَ مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِالْيَسِيرِ؛
🔹و مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ، قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِيمَا يَعْنِيهِ.
🔸آن كس كه در عيب خود بنگرد از عيب جويى ديگران باز ماند،
🔸و كسى كه به روزى خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگين نباشد،
🔸و كسى كه شمشير ستم بر كشد با آن كشته شود،
و آن كس كه در كارها خود را به رنج اندازد خود را هلاك سازد،
🔸و هر كس خود را در گردابهاى بلا افكند غرق گردد،
🔸و هر كس به جاهاى بد نام قدم گذاشت متّهم گرديد.
🔸و كسى كه زياد سخن مى گويد زياد هم اشتباه دارد، و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم و حياء او اندك است، و آن كه شرم او اندك، پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود، و كسى كه پرهيزكارى او اندك است دلش مرده، و آن كه دلش مرده باشد. در آتش جهنّم سقوط خواهد كرد.
🔸و آن كس كه عيب هاى ديگران را ببيند و آنها را زشت شمارد اما همان عيب ها را در خود بپسندد، احمق واقعى است .
🔸و قناعت، مالى است كه پايان نيابد،
🔸و آن كس كه فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندك چيزى خشنود است،
🔸و هر كس بداند كه گفتار او نيز از اعمال او به حساب مى آيد جز به ضرورت سخن نگويد.
📗 حکمت 349 نهج البلاغه
@ahlolbait
۷ شهریور ۱۴۰۰
قرآن و حدیث
💠اسامی برندگان مسابقه زیارت عاشورا 🔻فهرست برندگان مسابقه به همراه چهار رقم آخر شماره همراه : 1. خا
برندگان قسمت دوم قرعه کشی از میان پاسخ های صحیح( ۴۵ جایزه ۱۰۰,۰۰۰ تومانی)
به ترتیب حروف الفباء و چهار شماره آخر تلفن همراه
1 - آقای آخوندی 0830
2 - آقای آقائی 3395
3 - خانم ارونتن 8562
4 - آقای اصغری 9739
5 - آقای امیری 7723
6 - خانم امیدنیا 5362
7 - آقای امینی زاده 0525
8 - آقای باقری 9152
9 - خانم جمشیدی 6826
10 - آقای حسینی 7883
11 - خانم حمزه ای اصل 4455
12 - خانم حیدرزاده 3021
13 - خانم خالق نژاد 6511
14 - آقای ربیعی 8141
15 - خانم رخشانیپور 5796
16 - خانم رحیمی 0887
17 - خانم رضایی 0410
18 - آقای سیدمحمدی 9520
19 - آقای شیخی دارانی 7617
20 - آقای صادقی 1194
21 - آقای صفی خانی 9660
22 - آقای صیاد 8049
23 - آقای طاهری اندانی 6945
24 - خانم ظریف 8856
25 - آقای علیزاده 1075
26 - خانم غریب زاده 5508
27 - خانم فراهانی 7129
28 - خانم قاسمی 4566
29 - آقای کاکی 6291
30 - خانم کرمی بروجنی 8840
31 - خانم کلاگر 3696
32 - خانم کوچک پور 6274
33 - آقای کیوانفر 9720
34 - خانم گرامی 7125
35 - آقای لطفی 8229
36 - خانم مظاهری 3041
37 - آقای معینی 7376
38 - خانم مومنی 1789
39 - خانم میرجانی 1872
40 - خانم نخبه زعیم 9243
41 - خانم نصیری 3589
42 - خانم نقدی نسب 6223
43 - خانم نوروزی 4895
44 - آقای هزاروند زنگنه 9561
45 - آقای رسول ؟ 1140
@ahlolbait
۸ شهریور ۱۴۰۰
🏴عاشق پاک باخته؛ مسلم بن عوسجه
▪️از اُحد تا حنین و از حنین تا جمل و صفین و نهروان، هزاران بار خورشید شمشیر او در مغرب قلب های سیاه و سرهای تباه، فرو خفته بود. شبانگاه چهارم محرم به همراه همسر و فرزندش مخفیانه از کوفه به کربلای حسین پیوست. شب عاشورا سیدالشهدا (علیه السلام) به اصحاب فرمودند:
« هنگام نبرد و خون و شمشیر و پاره پاره بر خاک افتادن است. بیعتم را از شما برداشتم. بروید و فرصت شب را گریزگاه جان سازید.»
▪️مسلم بن عوسجه از جای برخاست و گفت:
« هرگز! به خدا سوگند، از تو جدا نمی شوم و با دشمنانت می جنگم تا آنگاه که نیزه ام بشکند. اگر هیچ سلاحی نماند، با سنگ خواهم جنگید تا در رکابت جان بسپارم.»
▪️روز عاشورا هنگامی که مسلم در نبرد با حرامیان به خون خود غلتیده بود، یار دیرینه اش حبیب سرش را به دامان گرفت و خواستۀ او را جویا شد. مسلم، این عاشق پاک باخته، به سختی با انگشت به امام حسین (علیه السلام) اشاره کرد و گفت: « ای حبیب، وصیت می کنم که تا پای جان یاور و حامیِ او باشی.»
📗منبع: محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج2، ص849 تا 854
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait
۸ شهریور ۱۴۰۰
۸ شهریور ۱۴۰۰
🏴برادری در مقابل برادر: عمرو بن قرظه
▪️عمرو بن قرظه، روز ششم محرم، از کوفه به خیل عاشقان ثارالله پیوست. برادرش علی بن قرظه نیز همراه سپاه عمر سعد به کربلا آمد. دو برادر رو در روی هم قرارگرفته بودند. عمرو برادر خود را نصیحت کرد تا شاید به سید الشهدا بپیوندد اما نپذیرفت.
▪️ظهر عاشورا که امام حسین (علیه السلام) به همراه اصحاب، نماز جماعت را به جا آوردند، عمرو و گروهی دیگر در صفی پیش روی نمازگزاران بستند تا از جان امام و اصحاب پاسداری کنند. نماز که به پایان رسید. عمرو بر زمین افتاد. نیم رمقی در او باقی مانده بود. وقتی سر خود را بر زانوی امام گذاشت، آخرین توانش را به کار برد و گفت: «آیا به پیمان خویش وفا کردم ای پسر پیامبر؟» امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
«آری عمرو، تو خوب یاری بودی. تو پیش از ما به بهشت رسیدی. سلام مرا به رسول خدا برسان. به او بگو مه من نیز اندکی دیگر، به دیدارش خواهم شتافت.»
📗منبع: محمدرضا سنگری، آِینه داران آفتاب، ج2، ص 939 تا 946
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait
۹ شهریور ۱۴۰۰
۹ شهریور ۱۴۰۰
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری: آموزش آسان نماز شب
🔸حجت الاسلام عالی
@ahlolbait
۹ شهریور ۱۴۰۰
🏴زخمی باران سنگ: عابس بن ابی شبیب شاکری
▪️عابس بن ابی شبیب شاکری، پیک مسلم بن عقیل بود که خبر بیعت مردم کوفه را به سید الشهدا (علیه السلام) در مکه رساند. روز عاشورا هنگامی که عازم میدان شد. به حضور امام رسید و گفت:
« در این زمین و زمان، هیچ کس نزد من محبوبتر از تو نیست. اگر گران بهاتر از خون داشتم تا تقدیم راهت کنم. دریغ نمی ورزیدم.»
▪️عابس روانۀ میدان شد و دلیرانه شمشیر از نیام کشید. یکی از کوفیان فریاد زد: «به خدا سوگند هرکس به نبرد او رود، جان بر سر این کار نهاده است!» عابس مبارز می طلبید و هیچ کس جرئت مقابله نداشت که عمر سعد فریاد زد : سنگ بارانش کنید!»
▪️زیربارش تیر و سنگ، ناگهان عابس کلاه خود از سر برافکند، زره از تن بیرون کشید و بر سپاه حمله برد. به هر سو هجوم می برد، از مقابلش می گریختند. سپاهیان از همه طرف محاصره اش کردند. با اصابت سنگ ها و تیرها خون از بدن عابس می چکید. سرانجام بدن خونین عابس بر زمین افتاد. لحظهای بعد، سر عابس، با محاسن سپید خون رنگ، در دست ها می چرخید.
📗منبع: محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج2، ص827 تا 832
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait
۱۰ شهریور ۱۴۰۰