eitaa logo
اهل البصر🇵🇸
3.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
این پرچم را کسی حمل نمی کند مگر اهل بصیرت @Hskh313 ارتباط با ادمین این کانال شخصی و تحلیلی است نه خبری و به هیچ ارگانی وابسته نمی باشد. در روبیکا نیز به همین آی دی کانال برقرار است. لینک گروه: https://eitaa.com/joinchat/4223795308C2672a5e8a1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادداشت اختصاصی// به بهانه ۱۲ تیرماه۶۷ 🔴 کاش موشک داشتیم...‼️ 🔻۱۲ تیرماه سال ۶۷ ، در تاریخ کشور ما، یک روز بسیار غم انگیز است.در این روز ناو وینسس امریکایی با دو فروند موشک، هواپیمای مسافربری ما را با ۲۹۰ سرنشین ساقط کرد تا یکی از بزرگترین جنایت های ضد بشری رقم بخورد. هم اکنون که بیش از سی سال از آن اتفاق تلخ می گذرد، هیچ کس نتوانسته است حق ما را از دولت ایالات متحده بگیرد. اینکه چگونه ملت ها می توانند در مقابل قدرت های استکباری مانع از وقوع چنین حادثه ای شوند و آیا اساسأ نهاد های بین اللملی می توانند از چنین اتفاقات سنگینی جلوگیری کنند یا نه؟ سؤال بی پاسخی است که در تاریخ مصداقی برای آن نمی یابیم. تجربه تاریخی نشان می دهد که قدرت را تنها با قدرت می توان مهار کرد. قدرت نیز از مقوله های اکتسابی و ساختنی است، کسی آنرا به ما هدیه نخواهد کرد. به بیان دیگر اگر سال ۶۷ قدرت موشکی امروز را می داشتیم، هرگز امریکایی ها جرأت انجام چنان جنایتی را نمی داشتند. به طریق اولی اگر ما چنین قدرتی داشتیم هرگز جنگ ۸ ساله با رژیم بعثی اتفاق نمی افتاد. در واقع براورد دشمن از ضعف توان و پاسخ ما موجب جرأت و تجاوز می شود. اتفاقات دو ساله اخیر از اسقاط پهباد آمریکایی تا توقیف نفت کش انگلیسی و اعزام نفت کش ها به آمریکای جنوبی این واقعیت را اثبات می کند. برعکس آنچه خناسان رسانه ای دشمن در پی القای آن هستند، ما به قدرت نیاز داریم تا مانع وقوع جنگی دیگر گردیم. کاش نخبگان و مردم ما این تجربه های تاریخی را فراموش نکنند. ✅ جواد بیژنی هادیان و مسئولان سیاسی بصیرتی شهید کمالی @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازکرونا تااقتصاد،سوژه های جدید دشمنان نظام برای شروع فتنه ای جدید در ایران @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت‌های مصی علینژاد رو خوب گوش بدید تا ناهنجاری‌های اجتماعی در چند سال اخیر براتون روشن بشه...! اگر دیوار حجاب شکسته شود بقیه‌ی کارها (براندازی) راحت می‌شود! متاسفانه فهم امثال مصی در مورد حجاب از بعضی مسئولین ما بیشتره! @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از منافق خطرناکتر @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ دهخدا - نعل وارونه زدن ؛ رسم است که دزد در موقعی که بخواهد کسی نفهمد از کدام جا رفته است نعل وارونه به اسب خود می‌زند تا نشان پاهای اسب به‌عکس راهی که رفته است، افتد. جنگی‌ها هم در مقام خدعه جنگی چنین می‌کنند @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه موسوی خوئینی ها.تکرارروندی همیشگی.ربانی99412.mp3
26.37M
استاد ربانی: در رابطه با نامه مردخاکستری اصلاحات @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 آیات ۱۱۲ و ۱۱۳ سوره مبارکه انعام و عملیات روانی دشمن. 📢 بخش اصلی نبرد جبهه باطل با جبهه حق، جنگ نرم و عملیات روانی است. ✅ این موضوع و علت آن در آیات شریفه ۱۱۲و ۱۱۳ سوره مبارکه انعام ، به زیباترین شکل بیان شده است. 🌸 آنجا که می فرماید : 💠 " وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ " 🕯ﻭ ﺑﺪﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺍﺯ ﺷﻴﻄﺎﻧﻬﺎﻱ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺟﻦ ﺑﺮﮔﻤﺎﺷﺘﻴﻢ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﻳﺐ [ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ] ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺍﻟﻘﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻲ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ " 💠 " وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ " 🕯 " ﻭ [ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻘﺮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ] ﺗﺎ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻤﻲ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ [ﺳﺨﻦ ﺑﺎﻃﻞ] ﺑﮕﺮﺍﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺴﻨﺪﺩ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ ." @ahlolbasar
https://digipostal.ir/rezacard بزن رو لینک👏👏👏👏 @ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمدی –تراژدی در سه پرده:”لبه پرتگاه؛ فرصت اندک؛ اوضاع غیرقابل‌دوام‌” ۱۱ تیر, ۱۳۹۹ وحید جلیلی یادداشتی درباره نامه اخیر حجت‌الاسلام موسوی خوئینی‌ها نوشته که در ادامه می‌آید: “ اکنون کشور عزیز ما در بن بست و بحرانی از سختی و ناخشنودی دست و پا می‌زند … ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است“. این بخشی از نامه سرگشاده جمعی از اعضای نهضت آزادی در تبیین وضع کشور است. در همین نامه آمده است: “اتخاذ هدف‌های احساساتی افراطی، …، سیاست‌های نابخردانه و بالاخره ناتوانی مسوولین و نادرستی روشهای پیروی شده در سیاست خارجی، کشور پرافتخار ایران را به بدترین انزوای سیاسی انداخته است، بدنامی و بی‌اعتباری بین‌المللی را نصیبمان کرده است و ما را در معرض دائمی توطئه‌های “تلافی گرانه” قرار داده است. علاوه بر اینها از ارتباط و احترام و استفاده از جریان‌های بین‌المللی محروم گشته‌ایم.” پای این نامه را؛ مهندس بازرگان، دکتر یزدی، مهندس صباغیان، مهندس معین‌فر و …امضا کرده‌اند. جماعتی که امضایشان پای نامه است؛ معتقد بودند فارغ از زندگی دینی ِفردی، با “دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف” نمی‌توان حکمرانی درستی داشت. منظور آنها از دانسته‌هایی از مبادی غیر متعارف، ایمان به محاسباتی در عالم بود که حقایقی مثل خدا و قرآن و  نبوت و امامت را هم در بر می‌گرفت. مهم‌ترین جزء این نامه البته؛ مهم‌تر از اسامی معتبرِ امضاکنندگان؛ تاریخ انتشار آن است: اردیبهشت ۱۳۶۹ .  به ادعای نهضت آزادی؛ سی سال پیش، جمهوری اسلامی در بن بست و در لبه پرتگاه و در آستانه ویرانی و نابودی بوده است. دوباره بخوانیم: ” اکنون کشور عزیز ما در بن بست و بحرانی از سختی و ناخشنودی دست و پا می‌زند … ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است”. بر همین مبنا هم بود که؛ امضاکنندگان نامه اردیبهشت شصت و نه، یازده سال قبل از آن، در اعتراض به تسخیر لانه جاسوسی از دولت استعفا دادند و حاضر به ادامه همراهی با امام نشدند. * محور اصلی اشغال سفارت آمریکا، موسوی خوئینی‌ها بود؛ که ” اکنون” (اردیبهشت۶۹) از رهبران برجسته جناحی بود که مجلس شورای اسلامی را با ریاست مهدی کروبی بطور کامل در اختیار داشت، کاندیدایش در انتخابات ریاست جمهوری رای آورده بود، و از کرسی‌های اصلی دولت؛  وزارت کشور به عبدالله نوری و وزارت ارشاد به سید محمد خاتمی از اعضای مجمع روحانیون رسیده بود. مصطفی معین منتخبِ ائتلاف “مستضعفین و محرومین” در انتخابات مجلس سوم، سکان وزارت آموزش عالی را به دست گرفته بود، بسیاری از جایگاه‌های کلیدی دولت در اختیار جناح چپ بود و از دیدگاه پیشکسوتانی مثل مهندس بازرگان، در دوره مسئولیت این عزیزان، ” ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناکِ ویرانی و نابودی” رسیده بود. **** اکنون در حالی که سی سال(سه تا ده سال و شش تا برنامه پنجساله)  از نامه ” لبه پرتگاه” بهار ۶۹ گذشته،  نامه دیگری در تابستان ۹۹ با همان مضمون، این بار با امضای موسوی خوئینی‌ها! منتشر شده است. **** در این سی سال،  جمهوری اسلامی توانسته است از مملکتی که به گواهی کارشناسان و صاحب‌نظران معتبر و باتجربه‌ای همچون مهندس بازرگان در”بن بست” و در “لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی” بوده است؛ کشوری بسازد که در برخی صنایع و فناوری‌های مهم دنیای امروز از هوا-فضا و هسته‌ای گرفته تا زیست فناوری و سلول‌های بنیادی تا نانوتکنولوژی و صنایع موشکی و پهپادی و … جزو هشت یا پنج یا سه کشور اول جهان است. در چالش‌های منطقه‌ای، آمریکا را با هفت هزار میلیارد دلار هزینه در غرب آسیا از سوریه بیرون انداخته، در یمن ناکام گذاشته، در لبنان به زوزه واداشته، در عراق رسما محکوم به خروج کرده و در ماجرای اسرائیل از جنگ ۳۳ روزه به جنگ  ۲۲ روزه و جنگ ۸ روزه کشانده است. در همین سی سال ناقابل که در پیش بینی قاطع و قریب الوقوع عقلا و دنیادیدگانِ نهضت آزادی تاخیری مختصر! پیش آمده، جمهوری اسلامیِ در  لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی؛ حدودا بیست و پنج انتخابات سراسری با صدها میلیون رای برگزار کرده که متوسط مشارکت در آنها از بسیاری کشورهای اروپایی و آمریکایی بیشتر بوده است. در این سی سال “دهها هزار” روستا؛ در ایران از جاده یا برق یا گاز یا همه اینها برخوردار شده و میلیون‌ها جوان ایرانی از تحصیلات عالی با کیفیت بالاتر از همه کشورهای منطقه و در موارد زیادی قابل رقابت با جوامع صنعتی غرب، برخوردار شده‌اند که فقط بخشی از آنها اکنون بیش از ۴۰۰۰ شرکت دانش بنیان را اداره می‌کنند که یک قلم موفقیتشان صادرات لوازم درمانی و پزشکی در بحران کرونا به آلمان و ساخت پتروپالایشگاه ستاره خلیج فارس و صدور بنزین تولیدی آن به امریکای لاتین است. و در همین جمهوری اسلامی که سی سال پیش به خاطر “اتخاذ هدف‌های احساساتی افراطی، و سیاست‌های نابخردانه در سیاست خارجی” در  لبه پرتگاه وحش
تناک ویرانی و نابودی بوده!؛ همین چند ماه پیش دهها میلیون ایرانی از زن و مرد و پیر و جوان و نوجوان با فریاد انتقام سخت به خیابان‌ها آمده‌اند تا میزان تَره‌ای که این ملت برای ترّهات عقلا و صاحبان دانسته‌های متعارف و منکران مبادی غیرمتعارف معرفت و خِرد؛ خُرد می‌کنند را به نمایش بگذارند. ****** برگردیم به نامه هفت تیر ۹۹ آقای موسوی خوئینی‌ها. اولا تاکید کنیم؛ ما که بخیل نیستیم، دم آقای خوئینی‌ها هم گرم، ان‌شاءالله سی سال بعد هم، در پاییز ۱۴۲۹؛ بزرگوار دیگری احساس وظیفه کند و ملت ایران را در لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی نشان بدهد. مگر نامه سی سال پیش مرحوم مهندس بازرگان با آن “اکنون” و آن الفاظ غلاظ و شداد و اعلام بن بست و پیش بینی نابودی قریب‌الوقوع ایران و ایرانی، ضرری به کسی رساند؟ تا باشد از این نامه‌ها . “یبدّل الله سیئاتهم حسنات” ؛ ان‌شاءالله روح مرحوم بازرگان به خاطر ادخال سرور در قلوب مومنین بابت مرور نامه سی سال پیش ایشان، مشمول رحمت الهی قرار گیرد و از این منظر؛ نامه آقای موسوی خوئینی‌ها را هم می‌شود نوعی باقیات الصالحات دانست. کس نیارد ز پس تو پیش فرست! البته ما که معتقدیم موسوی خوئینی‌ها حتی اگر از این جنس باقیات الصالحات هم از خودش به جا نگذارد؛ به خاطر نقش بی بدیلش در تسخیر لانه جاسوسی شیطان بزرگ به دو شرط جایش وسط بهشت است. یکی اینکه نفرین پیرمرد‌های مستجاب الدعوه‌ای مثل تاج‌زاده و عباس عبدی و سعید حجاریان (که مشت‌های‌ گره‌کرده‌شان را به سینه می‌کوبند و تسخیرکنندگان لانه را لعنت می‌کنند) او را نگیرد و دوم آنکه خودش به درگاه شیطان توبه نکند و مشمول احباط نشود. * در نامه بهار ۶۹ نهضت آزادی به “وعده‌های به مستضعفین و شعارهای پرطنین” اشاره شده بود که قاعدتا نقطه اوجش در آن روزگار؛ “ائتلاف مستضعفین و محرومین” مجلس سوم؛ با شعار “جنگ فقر و غنا” و “مرگ بر اسلام آمریکایی” بود. ائتلافی که موسوی‌خوئینی‌ها مغز متفکر و از ستون های‌اصلی آن بود. * سه سال بعد از “پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودیِ” نهضت آزادی؛ من آقای موسوی خوئینی‌ها را برای اولین و آخرین بار از نزدیک دیدم: میتینگ ائتلاف نیرو‌های خط امام در دانشگاه شهید بهشتی. قبل از مرحله دومِ انتخابات مجلس چهارم. مجمع روحانیون “مبارز” ؛ از رقیب عقب افتاده ‌بود و امید داشت در مرحله دوم انتخابات جبران کند. آقای‌کروبی که آن زمان رئیس مجلس بود، نفر سی و یکم تهران شده‌ بود و آمار شهرستانها هم از این بهتر نبود. منِ دانشجوی یک‌لاقبا که برخلاف استادمان آقای مهدوی‌کنی و رفیقش آقای کروبی قائل به حذف صددرصدی رقیب نبودم و نه نفیسه فیاض بخش و محمود صابر همیشگی را برای مجلس بهتر از مرضیه دباغ و حاجاقا رحیمیان می‌دانستم و نه از آن سو حاضر بودم به جای عمید زنجانی نام سعید حجاریان را بنویسم؛ نگران از غلبه فلّه‌ای جناح راست، رفته ‌بودم به همایش انتخاباتی نیرو‌های خط امام! و موسوی خوئینی‌ها، کاندیدای ناکام مرحله اول، سخنران جلسه بود. از جمعیت تُنُک حاضر در سالن و حرف‌های ناامیدانه خوئینی‌ها می‌شد فهمید که مخالفانِ عصبانی ِ “استکبار و اسلام آمریکایی”، شانس چندانی برای پیروزی ندارند و همین هم شد. جناح چپ که موسوی خوئینی‌ها از رهبران موثر و اصلی‌اش به شمار می‌آمد، برخلاف چهارسال قبلش که توانست فهرست “مهدوی کنی” را با اتهام ” اسلام آمریکایی” و “ضد ولایت مطلقه فقیه” از گردونه خارج کند این بار خودش در انتخابات کنار رفت. در مجلس سوم؛ خوئینی‌ها و جناحش معتقد بودند که “راستی‌ها ” (اصولگرایان بعدی): « با ولایت مطلقه فقیه مشکل دارند و نظرات ولی فقیه را به مولوی و ارشادی تقسیم می‌کنند و اختیارات ولی‌فقیه را در حد اختیارات رسول الله نمی‌دانند و به اندازه کافی با آمریکا دشمن نیستند و حتی ممکن است خیال مذاکره و سازش به ذهنشان خطور کند» و این گناهی بود از دیدگاه خوئینی‌ها و کروبی و تاج‌زاده و سعید حجاریان و عباس عبدی ومیردامادی و رجب مزروعی و …؛ نابخشودنی. کار به جایی رسید که مریدان کروبی و خوئینی‌ها، شیخ محمد یزدی را در مسجد ارگ با فریاد مرگ بر ضد ولایت فقیه و مرگ بر اسلام آمریکایی از منبر به زیر کشیدند و از مسجد بیرون کردند چون او را لایق نمایندگی در مجلس انقلابی و پیرو ولایت مطلقه فقیه نمی‌دانستند و البته چند روز بعد که امام؛ آقای یزدی را به عضویت شورای نگهبان منصوب کرد سوت زنان خودشان را به کوچه علی چپ انداختند، اگر چه در خلوت دلخور بودند که چرا نتوانسته‌اند امام را جوگیر تبلیغات خودشان کنند. چهارسال بعد اما، اما آن تب تند به عرق نشسته بود و “ائتلاف مستضعفین و محرومین” که به رهبری کروبی و خوئینی‌ها و سید محمد خاتمی و عبدالله نوری، توانسته بود در انتخابات مجلس سوم، اسلامِ سازشکارِ جناح راست را رسوا و خانه‌نشین کند؛ خودش در آستانه خانه‌نشینی بود. *** از همایش دانشگاه شهید بهشتی و س
خنرانی آقای خوئینی‌ها تنها جمله‌ای که به خاطرم مانده این بود که “من که خانواده‌ام بازاری بوده‌اند مخالف بازارم؟” (قریب به همین مضامین). جو انتخابات، خوئینی‌ها را گرفته بود و داشت سیگنال‌های متفاوتی می‌داد. دیر شده بود البته و انتخابات مرحله دوم هم آمد و رفت و جوگیر‌ها را جا گذاشت. انتخابات تمام شد اما جوگیری حضرات چپ تمام که نشد هیچ؛ وارد ابعاد  عجیب و غریبی شد و سال‌ها بعد، از ابراز ارادت به بازاری‌های متدین به اظهار چاکری و نوکری به درگاه سرمایه‌داری لائیک و پذیرش ولایت مطلقه شیطان بزرگ بر دنیای متعارف، رسید. * خوئینی‌ها اگرچه از سوی مردم کنار گذاشته شد؛ هنوز کرسی “مشاور سیاسی رهبری” را داشت. آیت الله خامنه‌ای او را که از معدود روحانیون مخالف رهبری او؛ در مجلس خبرگان بود در حکمی به مشاورت خود منصوب کرده بود. این حکم در شرایطی صادر شده ‌بود که احمق‌های بسیاری؛ تمام مشکلات کشور را به تسخیر لانه جاسوسی نسبت می‌دادند و عده نه چندان کمی، موسوی خوئینی‌ها را به سبب نقش بی‌بدیلش در آن ماجرا؛ جاسوس شوروی یا رهبر اصلی گروه فرقان یا سرچشمه تندروی و افراط در کشور معرفی می‌کردند و در این ادعا هم بسیار مصر بودند و حکم رهبری (که جوگیر فضاسازی‌های آن‌ها نشده بود) برایشان موجب تعجب و حتی دلخوری بود. شاید خود موسوی خوئینی‌ها هم متعجب بود. بالاخره هرچه که باشد او به عنوان یک چهره ضد آمریکایی و مخالف اسلام لیبرال سرمایه دارها، شرعا نتوانسته بود خودش را قانع کند که به رهبری آقای خامنه‌ای رای بدهد. چه بسا خامنه‌ای از نگاه او به اندازه کافی انقلابی نبود و ممکن بود در غیاب امام؛ راه نفوذ آمریکا و اسلام لیبرال و غرب‌زده‌ها و سازشکارها گشوده ‌شود و او و دوستان خط امامی‌اش مهدی کروبی و سید محمد خاتمی و هادی غفاری و عبدالله نوری و غلامحسین کرباسچی واسحاق جهانگیری و … وظیفه داشتند از انقلاب در برابر این خطر محافظت کنند! ** به نامه اخیر برگردیم. تفاوت نامه آقای خوئینی‌ها با نامه مرحوم بازرگانِ منزوی و بی مسئولیت، در آن جاست که در روزهایی این نامه را منتشر کرده که رفقا و مریدانش لااقل در دو قوه سکان دار بوده‌اند. مجلس تَکرار پس از ۴سال، تازه چند روزی است بارش را زمین گذاشته و دولت “تَکرار” در هفتمین سال استقرار، همچنان سر کار است. اسحاق جهانگیری؛ اصلاح‌طلب مشهور و مرید قدیمیِ خوئینی‌ها و صاحبِ جمله طلاییِ و تاریخیِ “یادتان هست؟”؛ همچنان مدیر ارشد قوه مجریه است. آخوندی مسئول ارشد ستاد میرحسین موسوی که قرار بود از ۸۸ تدابیرش در حوزه مسکن را اجرایی کند؛ در ۹۲ رسید به جایی که میرحسین می‌خواست برساندش و رساند وضع مسکن را به جایی که می‌خواست برساند. آرزوی آخوندی البته این بود که ۸۸ به قدرت می‌رسید و می‌توانست جلوی ساخت میلیونی مسکن در عرض ۴ سال ۸۸-۹۲ توسط حزب‌اللهی‌های جوان را بگیرد و سیاستی مبتنی بر دانسته‌های مبادی متعارف اعمال کند اما اگر چه در آن مقطع ناکام ماند پس از آن توانست به شکل تحسین برانگیزی جبران کند و به پاس خدماتش به جای دو بار، پنج بار از مجلس محترم  رای اعتماد بگیرد! “یادتان هستِ” جهانگیری را که یادتان هست آقای خوئینی‌ها؟ “تَکرار” رفیق گرمابه و گلستانتان را چطور؟ **** در نامه فرموده‌اید که گرانی نگرانتان می‌کند. می‌شود بپرسیم گزارش گرانی را دقیقا کدام رفیقتان به شما رسانده است؟ آنکه در خانه ۵۰ میلیاردی می‌نشیند؟ یا آن پرچمدار جنگ فقر و غنا که از عرش انقلاب، فقط یک خانه خیابان فرشته برایش مانده و از مبارزه‌اش با آمریکا فرش قرمزی زیر پای برجامیان؟ گرانی روی ابراهیم اصغرزاده فشار آورده یا هدایت آقایی یا مری ابتکار و سید هاشمی که شام عروسیشان  خوراک لوبیا بود؟ یا سید محمد خاتمی و سلبریتی‌های دور و برش که از توی جکوزی پنت‌هاوسشان در تهرانجلس  یا از متلشان در اُتاوا برای فلاکت مملکت توئیت می‌کنند؟ راستی از شیخ غلامحسین کرباسچی نماینده امام در ژاندارمری چه خبر؟ وظیفه مرزبانی‌اش را خوب انجام می‌دهد؟ شنیده‌ام شبانه‌روز مواظب است کسی از مرزهای جُردَن؛ به قلعه جنگ فقر و غنایتان نفوذ نکند. بچه‌های روزنامه سلام کجا هستند راستی آقای مدیر مسئول! بگذریم. **** اسم محسن حججی به گوشتان خورده است حاج آقا؟ حسین حریری، مصطفی صدرزاده، محمد جاودانی، عباس دانشگر، محمودرضا بیضایی، حسن قاسمی دانا، … . الو! حاج آقا! معنایی دارد این اسم‌ها برایتان؟ و صدها و هزارها و دهها و صدها هزار اسم دیگر که به اندازه شما بصیرت نداشتند که با “دانسته‌هایی از آن مبادی که برای دوستان غربزده و سکولار  نامتعارف است” نمی‌شود جان خود را فدا کرد. حیف شد؛ اجازه نگرفته بودند از مبادی عرفی شما برای این که جانشان را بدهند تا شما امنیت داشته باشید با امامشان به زبان طعن سخن بگویید.  اسم  قنات ملک را شنیده‌اید؟ روستایی نزدیک راور. بی‌بی‌سی که زیاد نگاه می‌کنید، حت
ماً باید آشنا باشد آن بچه دهاتی برایتان که پرزیدنت ترامپ این روزها اسمش را زیاد می‌برد. یادتان نیامد؟ بیشتر فکر کنید. همان که سال ۷۸ به رفیق “تَکراری”تان نامه نوشت و گفت به مریدان ایرانیِ شهید آبراهام‌ لینکلن زیاد دل خوش نکند، آنها هزار تایشان هم به یک موی محسن حججی معتقد به دانسته‌های “غیرمتعارف برای ِدنیای آزاد و بی بحران! غرب”،  نمی‌ارزد. یادتان نیامد؟ همان که دُم آن سگ زرد را گرفت و از سوریه بیرونش انداخت. ببخشید حاج آقا به آمریکا توهین شد. اشکال شرعی نداشته باشد خدای نکرده؛ به دولت آمریکا بد گفتیم. مثل رفیق سابق ما  قلبتان درد نگیرد. او هم مثل شما و رفیق جدیدش ترامپ محترم (که نباید او را تخریب کرد!)؛ حاج قاسم را سمبل “سلطه جویی منطقه‌ای”! می‌دانست. در هر صورت خوب شد به تشییع جنازه نیامدید وگرنه ممکن بود با دانسته‌هایی از مبادی غیر متعارف مواجه بشوید. حاجاقا! آن دهها میلیون نفری که در آن مراسمات شرکت کردند احتمالا  خیلی بیش از رفقای میلیاردر و قالتاق شما گرانی را حس نمی‌کردند؟ دیده‌اید فیلم بعضی رفقای عزیز قدیمی میلیاردرتان را که چطور به حاج قاسم طعنه می‌زنند و بد و بیراه می‌گویند؟ حاجاقا یادتان هست تیتر می‌زدید: اسلام ابراهیمی، اسلام آبراهامی! راستی بچه‌ها از آمریکا خبری برایتان نمی‌فرستند؟ زیادند که دست‌پرورده‌هایتان، ماشاءالله در هر ایالت آمریکا چند تا پناهنده از پرچمدارانِ جنگ فقر و غنا! و دشمنان اسلام آمریکایی! دارید. بعضی‌هایشان در بازدید از کلوپ همجنس‌بازها مضامین نامه شما را توییت می‌کنند و بعضی زیر اعلامیه ازدواجِ سفیدشان. **** حاج آقا یادتان هست چه قشقرقی به پا کردید سر ولایت مطلقه؟ و رفقای‌تان گفتند آقای خامنه‌ای ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارد! و می‌خواستند امام را هم حتی جوگیر کنند. که  زد توی دهنشان که: “خامنه‌ای خورشید انقلاب است!“ که اگر قرار بود ولی فقیه هم جوگیرِ فضاسازی‌های امثال شما بشود که ولی فقیه نبود دیگر. کسی بود مثل کاهنان سلف شما که آنها بگویند: “مملکت در پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی است” و او تقدیم کند جمهوری اسلامی را به تمدن سکولار و کارآمد و شکوفا و حقوق بشریِ غرب که به جای مبادی نامتعارف؛ دانسته‌هایش را از مبادی متعارف می‌گیرد و این روزها شکوفایی و کارامدی و حقوق بشرش را بیش از هر دوره دیگری در خیابان‌های آمریکا شاهدیم. * آقای خوئینی‌های عزیز! خبر از آینده می‌دهید؟ چرا در کنار پیشگویی از آینده کمی به گذشته نگاه نکنیم؟ نگران نباشید. شما گذشته را شفاف کنید؛ آینده- به هر دومعنا- روشن خواهد شد. اما نگرانی شما از آینده نیست، از گذشته‌تان است که حالا زیر نورافکن نگاه مردم است. آینده وقتی در خطر خواهد بود که امثال شما بتوانید برای بار صدم نعل وارونه بزنید و در جمع‌بندی درست گذشته، اخلال کنید و گرنه امام حکیم ما آن روز که گفت: “جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر”؛ می‌دانست چه می‌کند. هدف آن بزرگ این بود که امید بدهد: “اوضاع غیرقابل‌دوام‌ ” است. اگر چه خواسته‌اید ما را از اوضاع غیر قابل دوام بترسانید ولی ناخواسته نوید داده‌اید. چرا هرگاه ملت در آستانه جمع‌بندی‌های بزرگ قرار گرفته و موقعیت مکاران و ساده‌لوحان در خطر افتاده و غیر قابل دوام بودن وضعشان آشکار شده به تکاپو افتاده‌اند تا “لبه پرتگاه” بسازند. یادتان هست آن نامه مشعشع قبلی را! یادتان هست پیش‌بینی‌های‌تان را؟ مجلس ششم از خاطر شما هم رفته باشد از یاد ما نرفته است. چیزی مشابه شورای شهر اول تهران که آن هم دربست در اختیار اصلاح طلبان بود و چیزی در مسخره و شامورتی بازی از مجلس اصلاحات کم نداشت. سیزده سال بعد از نامه اردیبهشتی نهضت آزادی؛ این بار نوشتن نامه اردیبهشتی برای جهنم خواندن ایران بر دوش گروه دیگری افتاده بود. اول بخش‌هایی از نامه را با هم بخوانیم و بخندیم: “آنچه ما را بر آن داشت تا بدین صورت مصدع اوقات شویم؛ حساسیت شرایط، “فرصت اندک”؛ و بزرگی خطریست که پیش روی کشور است … شاید در تاریخ پر فراز و نشیب معاصر ایران، هیچ زمانی را به حساسیت امروز نتوان یافت…. با این حال و روز کشور، فرصت چندانی باقی نمانده است. غالب ملت ناراضی و نا امید، اکثریت نخبگان ساکت یا مهاجر، سرمایه‌های مادی گریزان و نیروهای خارجی از هر طرف کشور را احاطه کرده‌اند.”راستش من همین الانش هم که می‌خوانم جوگیر می‌شوم وبی درنگ دنبال تلفن می‌گردم که به کاخ سفید زنگ بزنم که ما رو نخور. اینقدر انرژی دارد این نامه. این ادخال السرور و باقیات الصالحات دوم مربوط می‌شود به نمایندگان مجلس ششم و اردیبهشت ۱۳۸۲٫ برای تغییر ذائقه؛ اسامی بعضی امضاکنندگان نامه “فرصت اندک!” را مرور کنیم؟ سرکار خانم حقیقت جو نماینده اصلاح طلب دوره ششمِ مجلس شورای اسلامی که فعلا مقیم ایالات متحده بوده و بنا به اعلام خودشان با افتخار به ازدواج سفید مشغول هستند. جناب نورال