🔴 #تحریف| واژه یایی #تحریف در قرآن کریم
1️⃣ سوره بقره آیه ۷۵ : قَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يحَُرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُون
🔹 یعنی کلام خدا را درک می کنند و می فهمند اما با این وصف از معنای حقیقی منصرف شده و کلام خدا را طبق میل و خواسته خود معنا می کنند .
2️⃣ سوره نساء آیه ۴۶ : مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يحرفُونَ الْكلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سمِعْنَا وَ عَصَيْنَا.
🔹 خداوند متعال طایفه یهود را چنین توصیف نموده که کلمات پروردگار را تحریف می کردند به این طریق که یاجای آنها را تغییر میدهند ( مثلاً پس و پیش می کنند) و یا اینکه اصلا برخی از کلمات را به کلی ساقط میکنند از پیش خود ، به کتاب خدا اضافه میکنند همانطور که تورات موجود به این سرنوشت دچار گردید.
3️⃣ سوره مائده آیه ۱۳ : وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ نَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِه.
🔹 در اثر کفر و ناسپاسی قوم بنی اسرائیل قلوب آنان را قسی و سخت قرار دادیم و همین قساوت قلب موجب شد تا کلام خدا را از جایگاه اصلی اش منحرف ساختند .
4⃣ سوره مائده آیه ۴۱: وَ مِنَ الَّذِينَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ ءَاخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يحَُرِّفُونَ الْكلَِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِه
🔹 برخی یهودیان سخنان دروغ را خوب گوش می دهند و شنوای سخنان دیگران هستند که خودشان نزد تو نیامده اند آنان سخنان را از معنا و مفهوم اصلی خود تحریف می کنند .
#ثامن
@ahlolbasar
واما، آن صد درسِ مورد اشاره به کنار؛ یک درس اصلی در حرکت و قیام امام حسین علیهالسلام وجود دارد که من امروز سعی خواهم کرد آن را، به شما عرض کنم. همه آنها حاشیه است و این متن است. چرا قیام کرد؟ این درس است.
به امام حسین علیهالسلام میگفتند: شما در مدینه و مکه، محترّمید و در یمن، آن همه شیعه هست. به گوشهای بروید که با یزید کاری نداشته باشید، یزید هم با شما کاری نداشته باشد! این همه مرید، این همه شیعیان؛ زندگی کنید، عبادت و تبلیغ کنید! چرا قیام کردید؟ قضیه چیست؟
این، آن سؤالِ اصلی است. این، آن درسِ اصلی است. نمیگوییم کسی این مطلب را نگفته است؛ چرا، انصافاً در این زمینه، خیلی هم کار و تلاش کردند، حرف هم زیاد زدند. حال این مطلبی را هم که ما امروز عرض میکنیم، به نظر خودمان یک برداشت و دید تازهای در این قضیه است.
دوست دارند چنین بگویند که حضرت خواست حکومت فاسد یزید را کنار بزند و خود یک حکومت، تشکیل دهد. این هدفِ قیام ابیعبداللَّه علیهالسّلام بود. این حرف، نیمهدرست است؛ نمیگویم غلط است. اگر مقصود از این حرف، این است که آن بزرگوار برای تشکیل حکومت قیام کرد؛ به این نحو که اگر ببیند نمیشود انسان به نتیجه برسد، بگوید نشد دیگر، برگردیم؛ این غلط است.
بله؛ کسی که به قصد حکومت، حرکت میکند، تا آنجا پیش میرود که ببیند این کار، شدنی است. تا دید احتمال شدنِ این کار، یا احتمال عقلایی وجود ندارد، وظیفهاش این است که برگردد. اگر هدف، تشکیل حکومت است، تا آنجا جایز است انسان برود که بشود رفت. آنجا که نشود رفت، باید برگشت. اگر آن کسی که میگوید هدف حضرت از این قیام، تشکیل حکومت حَقّه علوی است مرادش این است این درست نیست؛ برای اینکه مجموع حرکت امام، این را نشان نمیدهد.
در نقطه مقابل، گفته میشود: نه آقا، حکومت چیست؛ حضرت میدانست که نمیتواند حکومت تشکیل دهد؛ بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهید شود! این حرف هم مدّتی بر سرِزبانها خیلی شایع بود! بعضی با تعبیرات زیبای شاعرانهای هم این را بیان میکردند. حتّی من دیدم بعضی از علمای بزرگ ما هم این را فرمودهاند. این حرف که اصلاً حضرت، قیام کرد برای اینکه شهید شود، حرف جدیدی نبوده است. گفت: چون با ماندن نمیشود کاری کرد، پس برویم با شهید شدن، کاری بکنیم!
این حرف را هم، ما در اسناد و مدارک اسلامی نداریم که برو خودت را به کام کشته شدن بینداز. ما چنین چیزی نداریم. شهادتی را که ما در شرع مقدّس میشناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشان میبینیم، معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدّسی که واجب یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. این، آن شهادتِ صحیح اسلامی است. اما اینکه آدم، اصلاً راه بیفتد برای اینکه «من بروم کشته شوم» یا یک تعبیر شاعرانه چنینی که «خون من پای ظالم را بلغزاند و او را به زمین بزند»؛ اینها آن چیزی نیست که مربوط بدان حادثه به آن عظمت است. در این هم بخشی از حقیقت هست؛ اما هدفِ حضرت، این نیست.
پس به طور خلاصه، نه میتوانیم بگوییم که حضرت قیام کرد برای تشکیل حکومت و هدفش تشکیل حکومت بود، و نه میتوانیم بگوییم حضرت برای شهید شدن قیام کرد. چیز دیگری است که من سعی میکنم در خطبه اوّل - که عمده صحبت من هم امروز، در خطبه اوّل و همین قضیه است - انشاءاللَّه این را بیان کنم.
بنده به نظرم اینطور میرسد: کسانی که گفتهاند «هدف، حکومت بود»، یا «هدف، شهادت بود»، میان هدف و نتیجه، خَلط کردهاند. نخیر؛ هدف، اینها نبود. امام حسین علیهالسّلام، هدف دیگری داشت؛ منتها رسیدن به آن هدف دیگر، حرکتی را میطلبید که این حرکت، یکی از دو نتیجه را داشت: «حکومت»، یا «شهادت». البته حضرت برای هر دو هم آمادگی داشت. هم مقدّمات حکومت را آماده کرد و میکرد؛ هم مقدّمات شهادت را آماده کرد و میکرد. هم برای این توطین نفس میکرد، هم برای آن. هرکدام هم میشد، درست بود و ایرادی نداشت؛ اما هیچکدام هدف نبود، بلکه دو نتیجه بود. هدف، چیز دیگری است.
هدف چیست؟ اوّل آن هدف را به طور خلاصه در یک جمله عرض میکنم؛ بعد مقداری توضیح میدهم.
اگر بخواهیم هدف امام حسین علیهالسّلام را بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین که آن واجب عظیم را هیچکس قبل از امام حسین - حتّی خود پیغمبر - انجام نداده بود. نه پیغمبر این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن مجتبی.
واجبی بود که در بنای کلّی نظام فکری و ارزشی و عملی اسلام، جای مهمّی دارد. با وجود اینکه این واجب، خیلی مهم و بسیار اساسی است، تا زمان امام حسین، به این واجب عمل نشده بود - عرض میکنم که چرا عمل نشده بود - امام حسین باید این واجب را عمل میکرد تا درسی برای همه تاریخ باشد. مثل اینکه پیغمبر حکومت تشکیل داد؛ تشکیل حکومت درسی برای همه تاریخ اسلام شد و فقط حکمش را نیاورد. یا پیغمبر، جهاد فیسبیلاللَّه کرد
و این درسی برای همه تاریخ مسلمین و تاریخ بشر - تا ابد - شد. این واجب هم باید به وسیله امام حسین علیهالسّلام انجام میگرفت تا درسی عملی برای مسلمانان و برای طول تاریخ باشد.
حالا چرا امام حسین این کار را بکند؟ چون زمینه انجام این واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. اگر این زمینه در زمان امام حسین پیش نمیآمد؛ مثلاً در زمان امام علیالنقّی علیهالسّلام پیش میآمد، همین کار را امام علیالنّقی میکرد و حادثه عظیم و ذبح عظیم تاریخ اسلام، امام علی النقی علیهالصّلاةوالسّلام میشد. اگر در زمان امام حسن مجتبی یا در زمان امام صادق علیهما السّلام هم پیش میآمد، آن بزرگواران عمل میکردند. در زمان قبل از امام حسین، پیش نیامد؛ بعد از امام حسین هم در تمام طول حضور ائمه تا دوران غیبت، پیش نیامد!
پس هدف، عبارت شد از انجام این واجب، که حالا شرح میدهم این واجب چیست. آن وقت بهطور طبیعی انجام این واجب، به یکی از دو نتیجه میرسد: یا نتیجهاش این است که به قدرت و حکومت میرسد؛ اهلاً و سهلاً، امام حسین حاضر بود. اگر حضرت به قدرت هم میرسید، قدرت را محکم میگرفت و جامعه را مثل زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین اداره میکرد. یک وقت هم انجام این واجب، به حکومت نمیرسد، به شهادت میرسد. برای آن هم امام حسین حاضر بود.
رهبرمعظم انقلاب مدظله
خطبه ۱۹ خرداد۱۳۷۴
@ahlolbasar
26.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسینیه ثارالله خمینی شهر از شبکه اصفهان برنامه موج پرچم
@ahlolbasar
1_449673433.pdf
1.34M
🌀نسخه pdf
🛑 یادداشت
✅مقاومت لبنان؛ پیروزی بزرگ دیگر
✍️به قلم: سعدالله زارعی-کارشناس مسایل سیاسی
#نشستهای_بصیرتی
#شهیدکمالی
#ثامن
@ahlolbasar