eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
393 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
489 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
بر اساس واقعیت قسمت چهارم دست از کار کشیدم. آمدم کنار ساجده... آجرهای خانه سازی اش را روی هم چیده بود و از من می خواست هنر دختر چهار ساله ام را ببینم لبخندی زدم... کنارش نشستم کمی با آجرها همراهش بازی کردم اما ذهنم همچنان درگیر آن خانم جوان بود که دیگر نبود! شاید او هم فرزندی داشت که الان به وجودش نیاز دارد ولی دیگر نیست! شاید هم کلی آرزو به دلش مانده بود ولی...! خودم را مشغول کردم تا امیر رضا بیاید... این اضطراب و ترس با فکرهای آزار دهنده از درون مثل خوره داشت مرا می خورد! کمی کمک سجاد دادم تا تکالیفش را تمام کند و مجازی برای معلمش بفرستد، بعد از آمدن این ویروس منحوس کارم در خانه چند برابر شده بود. گاهی معلم بودم... گاهی آشپز... گاهی پرستار... گاهی هم همبازی ساجده... وچقدر لذت بخش است بتوانی کاری کنی تا نشان دهد نبض علائم حیاتی زنده بودنت می زند! اما... اما... امروز من کاری از دستم بر نیامد و چقدر شبیه آن جنازه ی روی سنگ غسالخانه شده بودم! بی تحرک و هراسان... بالاخره زمان طبق قرار همیشگی اش گذشت و شب شد می دانستم کار امیر رضا طول می کشد. بچه ها را خواب کردم. شب از نیمه گذشته بود و همه ی فضای خانه را سکوت پر کرده بود و حالا ذهن من خیلی بی دغدغه تر امروز را مرور می کرد ترسیدم خیلی... بلند شدم و از شدت ترس به سجاده ام پناه بردم... حتما تجربه کرده اید وقتی انسان می ترسد به دنبال یک مکان امن است و چه مکانی برای من در این سکوت و تاریکی شب امن تر از سجاده! و چه پناهی مطمئن تر از خدا! دو رکعت نماز خواندم بعد از سلام نماز به سجده رفتم، داشتم با خدا حرف می زدم: خدایا من می ترسم.... من از لحظه ی مردن می ترسم... من از لحظه ی غسل داده شدن می ترسم... خدایا چه کسی جز تو در آن لحظات می تواند دستم را بگیرد! اشک بود...واشک... توی حال و هوای خودم بودم که دستی روی شانه ام احساس کردم مثل جن زده ها یکدفعه بلند شدم وهمان طور که نفسم به شماره افتاده بود سرم را بالا گرفتم امیر رضا بود! انتظار این همه ترسیدن را از من نداشت! زد پشت دست خودش گفت: وااای سمیه ببخشید ترساندمت! صورتم خیس از اشک بود... گفتم کی آمدی؟ اصلا متوجه نشدم! گفت: چند دقیقه ای بیشتر نیست! فکر نمی کردم بترسی! این جمله را که دوباره گفت خودم را رها کردم در آغوشش... گفتم: امیر رضا... ادامه دارد... قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/688
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز ۲۶ ربیع‌الاول، سالروز صلح امام حسن مجتبی علیه‌السلام است. "شنیدنی، آموختنی و قابل تامل": 💠 صلح امام مجتبی (سلام الله علیه) 🔸 مادامی که ما همانند اصحاب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) باشیم، صلح ما صلح حدیبیه است و اگر ـ خدای ناکرده ـ همانند اصحاب امام مجتبی (سلام الله علیه) باشیم ـ معاذ الله ـ صلح ما صلح با امویان است. ▫️ اگر خواستیم [صلح ما] چون حدیبیه باشد، باید دائماً هم در جبهه و هم در صحنه باشیم. اگر ـ خدای ناکرده ـ جبهه را تضعیف کردیم یا در صحنه پشت جبهه نبودیم یا به خودسازی نپرداختیم ـ معاذ الله ـ صلح ما صلح امام مجتبی (سلام الله علیه) با امویان است. 🔸 وقتی به امام مجتبی (سلام الله علیه) عرض کردند شما دودمانی بودید و هستید که ترس را ترساندید، اصلاً واژه ترس و پدیده هراس جرأت نداشت در حرم امن علویان راه پیدا کند! چطور با امویان صلح کردید؟! فرمو: «كُنْتُمْ فِی مُنْتَدَبِكُمْ إِلَى صِفِّینَ وَ دِینُكُمْ أَمَامَ دُنْیاكُمْ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمُ‏ الْیوْمَ‏ وَ دُنْیاكُمْ أَمَامَ دِینِكُمْ»؛[1] آن روز که ما پیروز می شدیم، چون دین پیشوا بود و دنیا با دین اداره می شد؛ ولی وضع مردم ما عوض شد، امرزو مردم به فراغت بار یافتند و دنیای اینها رهبری دین را به عهده گرفت؛ لذا من مجبور شدم که بسوزم و بسازم. ▫️ ما اگر دین را رهبر قرار دادیم، صلح ما صلح حدیبیه است و اگر ـ معاذ الله ـ دنیا را اَمام و اِمام ساختیم ـ خدای ناکرده ـ صلح ما صلح با امویان است. [1]. تحف العقول، ص234؛ الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج‏1، ص198؛ اسدالغابه، ج2؛ ص13.
🛑 🔻گزارش وضعیت کرونا طی ۲۴ ساعت گذشته و تا ۲۲ آبان‌ماه در قم به همراه تغییرات نسبت به روز قبل: 🔹پذیرش: ۸۸ نفر تغییر: ۷- 🔹بستری: ۶۳ مورد تغییر: ۱۹- ◾️ فوت: ۷ شهروند تغییر: ۳- 🔹ترخیص: ۵۴ نفر تغییر: ۱۴- 🔹کل‌بستری‌‌ها: ۵۵۹ نفر تغییر: ۲+ 🔹وضعیت وخیم: ۱۳۵ نفر تغییر: ۴+
۳۱۳ روز از شهادت شما میگذرد.🌹 ۵۰ روز دیگر هم اولین سالروز شهادت شما🌷 از آن راهی که رفتی برگرد اینجا دلی به اندازه‌ی نبودنت تنگ است.🥀 شب جمعه به وقت دلتنگی🌹 شادی روح سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی صلوات.
هدایت شده از اکبر ابدالی
👌برکت تحریم 🔶 اقبال سرمایه گذاران به اخذ مجوز تولید کالاهای صنعتی و افزایش سرمایه گذاری در این بخش در 6 ماهه سال جاری نشان می دهد تحریمها و کاهش واردات، فضا را برای تولید فراهم کرده است. پ.ن: فقط جریان غربگرا با کمک یک جو، بایدن می تواند با تحریف واقعیات این روند را متوقف کند و همچنان مردم و سرمایه گذاران را به به امیدوار و اقتصاد کشور را معطل کنند. 🆔 @mashgh626
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
دوستداشتنی تر 🖌 حضرت (ع) فرمود: (ص) فرموده: دو نفر که با هم رفت و آمد می کنند، کسی پاداشش بزرگتر و پیش خداى عزوجل دوست داشتنی تر است که با دیگری بیشتر مدارا کند. 🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ‏. 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 494 روایة: 3
📚 خمس سهام عدالت 💠 سؤال: ۱. با توجه به اینکه واگذاری به صورت اقساط (از محل سودِ حاصل از )، بوده است آیا این سهام، متعلق خمس است؟ بر فرض وجوب، زمان تعلق چه زمانی است؟ ۲. دولت برای برخی از اقشار ضعیف، قیمت سهام را با تخفیف محاسبه کرده و تفاوت قیمت را از محل منابع خود تأمین کرده است، آیا به مقداری که دولت تخفیف داده نیز تعلق می گیرد؟ ۳. حکم خمسِ سودهایی که قبل از آزادسازی (پس از سال 95) حاصل شده و به افراد پرداخت شده یا نشده است، چیست؟ ✅ جواب: ۱) پس از آزاد شدن سهام عدالت، مقداری که قابل فروش است، در اولین ، خمس آن به قیمتی که خریدار دارد، باید پرداخت شود. ۲) در این صورت نصف سهام، متعلق خمس است و نصف دیگر در حکم است و خمس ندارد. در هر دو صورت قبل، کسانی که برای گذران زندگی نیاز به این سهام و سود حاصل از آن دارند به نحوی که با تخمیس آن، سود حاصل از مابقی، کفاف زندگی در حدّ شأن آنها را نمی دهد، پرداخت خمس اصل سهام، واجب نیست. ۳) سودهای مذکور جزء درآمد سالی است که قابل وصول بوده است، که اگر در آن سال دریافت نشده و سال خمسی بر آن گذشته است، باید پس از دریافت، بلافاصله خمس آن پرداخت شود و اگر دریافت شده، حکم را دارد. 🆔 @leader_ahkam