eitaa logo
شهیدان زنده هستن
12 دنبال‌کننده
340 عکس
641 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: ✅ما یادمان میرود بعضی وقت ها، مسئول مثل پدره، پدر و مادر سه خصوصیت مهم دارند؛ یکی اخلاص در تربیت است پدر‌ و مادر به بچه اش در تربیت دروغ نمی‌گوید، تربیت دروغ نمی‌کند، ولو اینکه خودش عمل نکند. اما آنچه را که توصیه می‌کند، درست را توصیه می‌کند، دوم صمیمیت است؛ سوم نگرانی است.
🕊شهید سید احمد پلارک فرزند سید عباس، متولد 1344 تهران و اصالتاً تبریزی. در سال 66 عملیات کربلای 8 در شلمچه به شهادت رسید. 🍃🌹شهید پلارک ما شبیه به یکی از سربازان پیامبر در صدر اسلام، "غسیل الملائکه" است. "غسیل الملائکه" به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده‌ باشند. در تاریخ اسلام آمده که "حنظله" غسیل الملائکه که از یاران جوان پیامبر بود، شب قبل از جنگ احد ازدواج می کند و در حجله می خوابد. فردا صبح، زمانی که لشکر اسلام به سمت احد حرکت می ‌کرد، برای رسیدن به سپاه بسیار عجله کرد و بنابراین نرسید که غسل کند. او در این جنگ شهید شد و ملائکه از طرف خدا آمدند و او را با آب بهشتی غسل دادند. پیکر او بوی عطر گرفته بود که بعد پیامبر بالای پیکر او آمد و از این واقعه خبر داد. شاید به همین خاطر باشد که همیشه قبر شید پلارک نیز خوش‌بو و عطر آگین است. بهشت زهرایی ها به او شهید عطری می گویند. خیلی‌ها سر مزار شهید سید احمد پلارک نذر و نیاز می‌کنند و از خدای او حاجت و شفاعت می‌خواهند. او معجزه خداست. شهید 🕊🌹
🔴 👈 از سال 82 هر سال برای سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(ره) مسیر اصفهان تا تهران را همراه با دانشجویان دانشکده افسری به صورت دوی امدادی طی می‌کرد، دو سال آخر نیز مسئول بخشی از کاروان شده بود. از برنامه‌های این کاروان سر زدن به خانواده‌های شهدا در مسیر پیاده روی بود. محسن گاهی می‌ایستاد همه بروند و با پدر و مادر شهید صحبت می‌کرد یکی از دوستانش دیده بود وقتی همه رفتند پای مادر شهید را بوسید.
صحبت از کمبود و بحث امکانات نیست مَرد می‌خواهد مسیر سخت و ناهموار جنگ مَررررررررد .... پ.ن: سردار امیرعلی حاجی زاده درحال جابجا کردن سوخت موشک با سطل!!
🌹شهید همت: اگر انسان در هر ۲۴ ساعت یک تذکر به خودش بدهد بد نیست. بهترین موقع برای چنین تذکری لحظه‌های بعد از پایان نماز و وقتی‌ست که سر به سجده می‌گذارید. همان وقت، اعمال خودتان طی صبح تا شب آن روز را مرور کنید. از خودمان بپرسیم؛ در این ۲۴ ساعتی که بر ما گذشت،آیا کارهایمان برای رضای خدا بود؟
گمنامی را دوست داشت در وصیت نامه اش به این نکته صریح اشاره کرده بود که: "مرا غریبانه تحویل بگیرید غریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه(س) قطعه 31 به خاک بسپارید.... برای ماندنش تدبیری هم اندیشیده بود؛ وصیت کرده بود که چیزی روی قبرش ننویسیم.... فقط بنویسیم: پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق‌تعالی... شهید مدافع حرم احمد مکیان 🌷 🔹برشۍازوصیتنامه بگوئید ڪه احمد جایش خوب است و شما فڪری به حال خود بڪنید ڪه هنوز مانده‌اید 💔😔 تولد : ۱۳۷۳/۰۹/۱۵ شهادت: سوریه/حلب ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ :۱۳۹۵/۳/۱۷
🌹دشمنان به جای حاج قاسم ماشین علی را زدند. علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: ✨ «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.»✨  آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. 🕊🍃پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد. بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد. 🌷
یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچه‌ها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر می‌داشت و با آب داخلش وضو می‌گرفت. می‌گفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. می‌خوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیه‌ی بچه‌ها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود ♥️شهید معزز مسعود شعر بافچی، فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (ع) شهید 🕊🌹
تا وقتی صدایِ اذان از گلدسته‌های شهر بلنده نا امیدی گنـاه کبیـره است ...
یک واژه و راهِ ... است ... و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ... و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ... بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند و ما با ... و جان دادن، می‌خواهد خالص و مخلص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن می خواهد! و همه ی اینها ... خلاصه می شود در شهیدانه زندگی کردن... شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم... و شهدا این گونه زیستند...
قرن­ هاست زمین انتظار مردانی اینچنین را می­کشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه­ ساز ظهور باشند آن مردان آمدند و رفتند من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم‼️
این نان و پنیر و هندوانه 🍉 غذای ساده و بهشتی ست که قوت غالب رزمندگان خمینی در گرمای خوزستان بود ... .