eitaa logo
احمد نوایی / سعیدیسم
60.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
77 فایل
💚امروز تکلیف ما آگاه سازیست... کانال احمد نوایی فعال حوزه رسانه کارشناس ارشد مدیریت رسانه خب که چی؟هیچی ولی اگه امام زمان بخنده، همه چی💚 🍏خادم شما: @ahmad_navaei_pv ادمین تبلیغات: @tabnava
مشاهده در ایتا
دانلود
هنوز باورش سخته ...💔 کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞این دو صحنه از بهشت آمریکا رو ببینید. اینا مردم عادی شون هستن که قدرت چندانی هم ندارن، حالا تصور کنید سیاستمدارها و صاحبین قدرت این کشور چه حیوانات وحشی هستن. کلا آمریکا شده چندین ساله شده gta کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به شیطون سنگ هم میزنید؟😏 کسانی که فلسفه حج در برائت از مشرکان را متوجه نشدند و صرفا برای ادای مناسک ظاهری دینی راهی زیارت خانه خدا می شوند ، برای پر کردن شکم خود حاضرند جیب مشرکانی که در قتل مسلمانان غزه شریک هستند را اینچنین با خریدهای خود پر کنند . کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرش رفته بود برایش شیرینی خرید کند و دیگر برنگشت ...هنوز کودک بی خبر از همه چیز می‌گوید: بابا رفته آبنبات بیاره برام...😔 💔 کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
💔عکسی که جهانی شد! 🔹️سربازان صهیونیست به یک خانه در رفح حمله کردند؛ خانه ای که دیگر نه مادر و پدر داشت و نه مادر بزرگ و پدر بزرگ و حتی یک بزرگترِ ۱۵ و ۱۷ ساله! فقط بچه ها مانده بودند با یک پرچم مقدس از سرزمینی که ۷۵ سال برایش جان میدهند، اما ذلت نمیدهند! 🔹️بزرگترینشان که فقط ۴ سالش بود قبل از ورود سربازان، پرچم را با بچه های دیگر گرفتند با علامت پیروزی کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
🔴 هاآرتص، قدیمی ترین روزنامه اسرائیلی: شمارش معکوس آغاز شده است و فروپاشی نهایی اسرائیل قریب الوقوع است. کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
🔴 توییت صفحه ایران به عبری: سکوت ما بی دلیل نیست... وعده دوم خداوند محقق خواهد شد. کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزادی خواهان جهان، جمهوری اسلامی ایران را بعنوان اصلی ترین حامی مظلومین جهان میشناسد ، و پهلوی چیهای منزوی خود را حامی اسرائیل😂 🎥برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران در تظاهرات حمایت از فلسطین در اتاوا (پایتخت کانادا) ⚠️پ.ن:خداییش این دنیا یه دشمن درست درمون به ما بدهکاره کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی توسط رهبر انقلاب. ۱۴۰۲/۳/۳۰ 🗓 یکم ذی‌الحجه، سالروز ازدواج امام علی(علیه‌السلام) و حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و ❤️ کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
این نماز خیابونی وسط سوئد ثابت کرد فرقی نمیکنه کجای این دنیا واستادی؛ مهم اینه که هرجا باشی خودت رو تو آغوش خدا بندازی. 📈سالانه ۲۰۰ هزار نفر فقط در آمریکا مسلمان میشوند کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ۸سال پس از صحبت‌های کارشناسی دکتر سعید جلیلی در دانشگاه سیستان و بلوچستان و طرح ادعای امکان بهره‌وری از بادهای سیستان برای تولید انرژی و صادرات آن به افغانستان، فاز اول نیروگاه بادی سیستان با ظرفیت ۵۰ مگا وات و قابلیت توسعه تا ۷۵۰ مگا وات افتتاح شد کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
🇮🇷سیستان بلوچستان، استان فراموش شده کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
هدایت شده از سعیدیسم ✅
متن کپشن ارسالی از مخاطب : سال ۹۲ مسافرت تابستانه چلندرِنوشهربودیم یهو حدودا ۵۰ نفربا کت شلوار با ی اخلاق تند دورشو،کورشو وار ریختن مردم و خارج کردن از پنجره دیدم جناب آقای لاریجانی مردم دااااار ، تشریف آوردن برای تمدد اعصاب و البته بر بهم زدن اعصاب بقیه صحنه چندشی بود هنوز یادمه این پست رو خوندید ؟ حالا اینو ببینید 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ به دنبال سعادت کشورید؟! 🔹️ ویژگی های رییس‌جمهور اصلح چیست؟! کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
اولش فکر کردم دروغه ، ولی رفتم کانال رسمی آقای قالیباف رو نگاه کردم و دیدم متاسفانه راسته. آقای قالیباف اگر ۳ سال پیش دعوت نماینده های مجلس از آقای رئیسی برای ریاست جمهوری واقعا یک اقدام ناشایست بود و شما ازش انتقاد کردید، پس چرا الان در کانال رسمی خودتون به عنوان یک افتخار ازش یاد میکنید؟؟؟🤦‍♂ ⚠️این سبک تناقض ها و سوتی ها رو من بیشتر در کانالهای هواداری دیده بودم ، اما انتظار نداشتم که خود ایشون هم دچارش بشن. امیدوارم حتما در این باره پاسخگو باشن. کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
جالبه علاوه بر اکثر نظرسنجی ها در پلتفرمهای مختلف، توی هشتگ های پرتکرار ۷ روز گذشته ایتا هم تنها نامزدی که اسمش وجود داره هست. شرکت در نظرسنجی قالیباف/جلیلی👇 🗳https://EitaaBot.ir/poll/so0ty ان شاءلله که جبهه انقلاب با یک ائتلاف قوی نهایتا به نامزدی که مورد وثوق مردم هست برسه و با رای بالا رئیس جمهور منتخب مردم راه شهید رئیسی رو ادامه و ارتقاء بده. ان شاءلله. کانال سرباز جنگ رسانه👇 ➺@ahmad_navaei [عضویت]
هدایت شده از بصیرت محور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تخریب رقیب انتخاباتیش فقط کافی بود بگه چرا پسرت با اسلحه سازمانیت کشته شد آقای روحانی؟! 📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
چند روز پیش برای یه کاری رفته بودم با خانمم و بچه ها یه روستایی خارج از شهر. خیلی جای مناسبی برای خانواده نبود اما به ناچار مجبور شدم برم و بچه ها رو هم ببرم. رسیدیم اونجا و یه چند ساعتی که گذشت خواستیم برگردیم ماشین خراب شد. مجبور شدم بچه ها رو اونجا رها کنم و پیاده با یکی دو نفر همراه، برم سمت جاده اصلی که یک کیلومتری تقریبا با محل ما فاصله داشت. ابتدای مسیر یه تپه تقریبا سبز و گِلی با چمنهای کوتاه بود که معلوم بود محل زندگی حیوونای کوچیکی مثل موش و سموره چون دو سه چاله ۱/۵ متری با دهانه های حدودا ۴۰ سانتی تو زمین کنده شده بود و تا دلت هم بخواد مورچه توش رفت و آمد میکرد. خلاصه یه ۲۰ دقیقه طول کشید تا رسیدیم به جاده اصلی. یه نیم ساعتی هم گذشت تا یه نفر اومد و با ماشینش برگشتیم تا ماشینمو بوکسل کنیم. بنده خدا حسابی هم آدم مومن و باخدایی بود، باوجود اینکه معلوم بود شهر کار واجب داره تا فهمید ما مشکل داریم اومد تا کارمونو راه بندازه و بعدش بره. برگشتیم و ماشین ها رو با یه طناب محکم به هم متصل کردیم. تقریبا ساعت ۳ ظهر شده بود و باید کم کم حرکت میکردیم. خانمم رفت بچه ها رو بیاره و منم وسایل رو یکی یکی تو ماشین گذاشتم. مشغول صحبت با راننده بودم که یهو خانمم اومد سمتم و گفت معصومه نیست!!! گفتم یعنی چی نیست؟ اشاره کرد به اون قسمتی که تو سایه بچه ها بودن و گفت شما که رفتید دنبال ماشین داشت با بچه ها بازی میکرد چشمم بهش بود ولی نمیدونم الان کجاست!!! زمین و آسمون رو سرم خراب شد. معصومه دخترم بچه اولمه و چند روز دیگه ۲ ساله میشه، تازه چند ماه بود که میتونست راه بره. با اضطراب و نگرانی زیاد تمام اون محل و خونه های گلی اطرافو گشتم. یعنی همه داشتن میگشتن. داد میزدم و صداش میکردم معصومه معصومهههه. ده دقیقه گذشت و هرجایی که فکرشو بکنید رو گشته بودیم. بغض گلومو گرفته بود، داد میزدم و نفسم بالا نمیومد. دنیا جلو چشمام سیاه شده بود و مغزم دیگه کار نمیکرد. شده بودم عین یه بچه ۶ ماهه که مادرشو گم کرده و زار زار گریه میکردم. یهو به ذهنم رسید، شاید زمانی که من رفتم سمت جاده تا ماشین پیدا کنم اومده باشه دنبالم و اونجا تو مسیر گم شده باشه. نمیدونم چطور ولی مسیر ۲۰ دقیقه ای تا جاده رو توی ۵ دقیقه دویدم و رسیدم به جاده . هر چی داد میزدم معصومه جواب نمیداد. یک ساعتی گذشت و از معصومه خبری نبود. نا امید شدم برگشتم سمت روستا. ۵۰ متری با روستا فاصله داشتم که چشمم دوباره خورد به همون چندتا گودالی که بار اول دیده بودم. گفتم خدایا نکنه اومده باشه و افتاده باشه تو یکی ازین چاله ها. اولی رو گشتم، خاک ها رو کنار زدم نبود، چاله دوم بزرگتر بود اما اونجا هم نبود. مونده بود یه چاله دیگه. میترسیدم برم سمتش. هم میترسیدم که نباشه هم میترسیدم که افتاده باشه اونجا. خدا رو هیچوقت تو زندگیم اینجوری با هق هق صدا نزده بودم، نایی تو پاهام نبود افتادم رو زانو و یواش یواش رفتم سمت چاله آخر. نگاه کردم دیدم بچه بی جونم افتاده اون تو😭 خاکا رو کنار زدم و دستمو بردم سمت صورتش که بکشمش بالا. زبونم لال شده بود و کُپ کرده بودم ‌ نگاش کردم دیدم حال نداره، چشماش نیمه باز بود و مورچه ها از سر و صورتش و دست و پاهاش بالا و پایین میرفتن . معلوم بود بچه یک ساعتی هست که افتاده بود تو چاله. معلوم بود انقدر گریه کرده بود و صدام کرده و جوابی نشنیده بود که داشت از حال میرفت‌. به هر سختی بود آوردمش بالا و تمیزش کردم. مورچه ها رو از رو دست پا و صورتش زدم کنار و صداش کردم . یواش با اون صدای خسته و ضعیفش گفت بابا😭 صدام که کرد بغضم ترکید. نشستم رو زمین و محکم تو بغلم فشارش میدادم. بچه ام جونی نداشت. یک ساعت تو اون چاله چه بلایی سرش اومده بود و من بی خبر بودم. عین بچه ها گریه میکردم و نگاه چشمای نیمه باز و لبای خشکش میکردم. دوباره آروم گفت بابا، بابایی😭بابایی . یهو از خواب پریدم و دیدم ۴ صبح شده و معصومه از خواب پریده و داره صدام میکنه بابا، بابایی آب آب...