eitaa logo
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
27.9هزار دنبال‌کننده
652 عکس
260 ویدیو
28 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا که بال چلچله را سنگ می‌زنند ماهِ اسیر سلسله را سنگ می‌زنند ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل یاران پاک و یک‌دله را سنگ می‌زنند یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» می‌کشند یا «آیۀ مباهله» را سنگ می‌زنند وقتی که دست‌های علمدار قطع شد پاهای غرق آبله را سنگ می‌زنند با آن‌که هست آینۀ عصمت و عفاف پرچم به دوش قافله را سنگ می‌زنند محراب اگر که خم شود از غم، عجیب نیست روح نماز نافله را سنگ می‌زنند تفسیر عشق بود و پریشانی حسین وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بخوان حسين غريبم كه سخت دلگيرم نگـاه كن كه زداغت چه خسته و پيرم به رحل نيـزه توقـرآن بخوان عزيز دلم كه بـاز ازنفس اطهـرتو جـان گيـرم چه غافلنـد چنيـن مـردمي كه پنـدارند به سنگ كينـة خود مي كننـد تحقيرم بخوان مفسـر قـرآن،« ليـذهب عَنكم» بخوان و شـرح بـده آيه اي زتطهيرم بخوان «ولّيكـم الله» راكـه تـا ازجهـل كسي دگــر نگشايد زبان به تكفيرم كمان ابرويت ازسنگ شاميان بشكست دگرمخوان كه غمت ميزند به دل تيرم مخوان كه خون زگلويت به نيزه ميريزد قسم به قطرة خونت زعمرخود سيرم فرشتگان همه پشت سرتوصف بستنـد نمازعشـق بخـوان با صـداي تكبيرم چگـونه باتو بگـويم كـه غيـرت اللهي كشيـده ديـدة نامحرمان به تصويرم نوشتـه است«وفایی»به اشك خونينش كه من رضـا به رضـاي خـدا وتقديرم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هَمیشه دَغدَغه ام بوده یارِ تو باشم حَبیب وار فقط پای کارِ تو باشم قرارِ این دِلِ پُر درد کیست غیر از تو؟ خدا کند که فقط بیقرارِ تو باشم همیشه غِبطه به حالِ زُهیر خواهم خورد چه می شود وَرَقی رازدارِ تو باشم! از این عَلاقه به دُنیا خَلاص کُن دل را دِلی بِده که به آن دِل دُچارِ تو باشم اگر که اَشک نَریزَم برایت، از سَنگم چه سَنگ؟! کاش که سَنگِ مَزارِ تو باشم شِکسته بَسته دِلم را بَرایت آوَردَم رِسیده ام که هَمیشه کنارِ تو باشم تو گِریه کَرده ای و گِریه کَرده ایم تو را به لُطفِ توست که اَبرِ بَهارِ تو باشم به رَحلِ نِیزه سَرَت کَهف را قِرائَت کَرد به یادِ این غَمِ تو، سوگوارِ تو باشم به یادِ خواهَرِ مَحمِل نِشینِ بی کَسِ تو... ...کِنارِ مادَرِ تو، داغدارِ تو باشم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من برای اولین بار است بی تو میروم جایی اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛ شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب ولیکن حرمله لاجرعه می نوشد! خدایِ من... دلم خون است امّا خنجرش را شمر آورده تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش... رقیه آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛ سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم دعایم کن که این "شام" است؛ اصلِ کربلایِ من! 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هر کس که حسینیست بدهکارِ رقیه است این سینه حسینیه ی سَیّارِ رقیه است صد شکر که در حلقه ی عشاقِ حسینیم این دایره در حیطه ی پرگارِ رقیه است خاموش نخواهد شَود این شعله ی گرما این شور و حرارت همه اش کارِ رقیه است هرگز نمی اُفتد به زمین نوکرِ ارباب هرجا که رود دست به دیوارِ رقیه است خوار است عدو در نظرش ،کاخِ ستم هم ویران شده ی دستِ علمدارِ رقیه است در پیش حسین خواهر غمدیده پس از شام خجلت زده از هجمه ی آزارِ رقیه است شلاق و سه ساله، لگد و ضربه ی سیلی شرمنده ی پاهای پر از خارِ رقیه است آمد طبقِ شامی و هنگامِ غروب است در طشتِ طلا نوبتِ افطارِ رقیه است... 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حسرت زیارت تو رفت عمر من روزم به گریه طے شد و شبهام التماس ما را نمیبرے به حرم؟؟ قهر ڪرده ای؟ بگذر از این گداے بدِ قدرناشناس 😭💔 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
من شدم عاشق تو یا تو شدی عاشق من؟! لطف ارباب به نوکر چه زیاد است زیاد! یک نفر گفت ” حسین” اشک همه درآمد نمک نام تو دلبر چه زیاد است زیاد.. 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در این سه ساله مرا یک مسافرت بردی من از خرابه، تو از تشت سر درآوردی چقدر شکل توام بس که کعب نی خوردم چقدر مثل منی بس که خیزران خوردی تو در تنور و منم در خرابه خوابیدم چقدر ما دو نفر شکل هم بلا دیدیم سفر به ما نمی آید، سفر بلا دارد سفر به ما نمی افتد، که ماجرا دارد ببین که هر دویمان را اسیر کرده سفر ببین که هر دویمان را چه پیر کرده سفر دلم گرفته چرا اینقدر کتک خوردیم من و تو مثل هم از یک نفر کتک خوردیم همین که قبل غروبی عموی من گم شد میان همهمه سنجاق موی من گم شد مسافرت همه شادند و ما گرفتاریم شبانه روز گرفتار کوچه بازاریم قرار بود همیشه کنار هم باشیم عزیز کرده هم بی قرار هم باشیم تو رفتی من بیچاره بی نوا ماندم تو رفتی و چقدر زیر دست و پا ماندم یکی ز پیش و دو سه تا لگد ز پس خوردم کتک ز زجر ولی سیلی از شبس خوردم قرار بود که خوش بگذر ولی نگذشت چقدر پای پیاده دویده ام در دشت بیا مراببر با خودت که خسته شدم سه ساله ام قد صد ساله ها شکسته شدم عیادتم که نرسیدی به کفن و دفنم باش برای فاتحه دادن پای ختمم باش کفن نداشتم و غسل هم نکردنم ولی خوشم که شبیه تو خاک کردنم اگر پیر شدم من هنوز شیرینم بگو عمو برسد لحظه های تدفینم ؟ 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دلم می خواست معراجت ببینم چه معراجی عجب رنگین کمانی نرو دیگر ! تو رفتی سنگ خوردم بیا قولی بده دیگر بمانی تو را با زخم صورت می شناسم مرا بشناس با قد کمانی نمی دانم چرا این زجر نامرد بدش می آید از شیرین زبانی عبایت روی دوش نیزه داری عقیق تو به دست ساربانی چه مویی داشتی بابا زمانی چه مویی داشتم بابا زمانی اگر مال منی پس پیش من باش چرا دائم به دست این و آنی ؟! نشد غارت پدر جان !چادرم را خودم دادم به آن دختر امانی ! نفهمد هیچ کس بازار رفتم بماند بین ما راز نهانی رخت را سیر دیدم سیر گشتم تو بودی آن غذای آسمانی سرت خاکی شده در این خرابه شدم شرمنده از این میزبانی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ویرانه ام پُر می شود از عطر گیسویت بابا کجا بودی؟ چرا خاکی شده مویت؟ پیدا نکردم جای سالم در سرت بابا تا بوسه ای برچینم از مابِین ابرویت پرواز کردم سوی تو؛ اما زمین خوردم این روزها زخمی شده بال پرستویت سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه من هم شبیه عمه ام هستم دعاگویت این است روز و شب دعایم: کاش من را باز یک بار دیگر می نشاندی روی زانویت 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
من اَختر پنج آفتابم در بحر کمال درّ نابم کودک نه که مرد اِنقلابم کرده است حسین، اِنتخابم در شام، اُمید کربلایم قرآن شَهید کربلایم از خون خدا پیام دارم یک کرب‌ و بلا قیام دارم بین همه اِحترام دارم حکم از طرف اِمام دارم ویرانه حراست، من رَسولش شام است مَدینه، من بَتولش ویرانه بِهشت و من فرشته با طینت فاطمه سِرشته هر چند که دختر حُسینم یک زینب دیگر حُسینم عالم شده یادوارۀ من هر روز بود هزارۀ من هر لحظه غم دوبارۀ من تابد همه‌ جا ستارۀ من از خَصم اگر جَسارتم شد قبرم سَند اِسارتم شد من باب مراد عالمستم در قدر و جلال، مریمستم یک فاطمۀ مُجسمَستم در ماه صفر مُحرمَستم خیزَد به دیار غُربت من بوی شُهدا زِ تربت من یک بلبل دور از آشیانه خون دل و اَشک و آب و دانه چون فاطمه بر تَنش نِشانه از بوسهء گرم تازیانه بر شانه نشسته ضَربت مُشت بر چهره نشان پنج اَنگشت شَب بود که آفتابم آمد آن شَب که پِدر به خوابم آمد از دیده گُلاب نابم آمد لبخند زَدم که بابَم آمد سر بر روی سینه‌ اش نهادم دوران فراق رفت یادم من بودم و لالۀ اُمیدم گل گفتم و باز گل شنیدم ناگاه زِ خواب خوش پَریدم دیدم همه را به خواب دیدم نالیدم و سر به جیب بردم اِنگار هزار بار مُردم من بودم و چشم اَشکبارم من بودم و قلب داغدارم من بودم و هِجر روی یارم نه صَبر، نه تاب نه قَرارم من ماندم و نالۀ جدایی صَد پرده نوای نینوایی بُغضم ز گلو دوباره وا شد اِنگار که شام، نینوا شد یک لحظه خرابه کربلا شد مرگ آمد و حاجتم روا شد نومید شدم، زِ پا نِشستم دادند سَر پِدر به دَستم من بودم و اَشک در دو دیده من بودم و قامت خَمیده من بودم و حَنجَر بُریده روح از قفس تَنم پَریده از خون جگر وضو گرفتم گل‌ بوسه از آن گلو گرفتم گفتم پدر، ای اُمید جانم با سَر زده سَر به آشیانم؛ تقدیم تو اشک دیدگانم دنبال تو پر زَند رَوانم بگذار که اصغر تو گردم قربانی دیگر تو گردم بر رأس پدر سلام دادم غم داد چو بَرگ گل به بادَم تا بوسه بر آن گلو نهادم یک ناله زدم، زِ پا فتادم باشد که به ناله‌های (میثم) آهم برسد به گوش عالم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خدایا چنان کن سرانجام کار.. که دیگر رهایم کند نیزه دار شبیه اسیران جنگی شدم رخم سوخته صورتم پرغبار به یک سمت زجر و به یک سمت شمر برایم نمانده ست راه فرار روی صورتم‌ چنگ محکم زدند همین پیرزنهای گوشه کنار دویدند روی تنت ده سوار دویدند دنبال من صد سوار گذر کردن از کوچه های شلوغ.. چه سخت است بر دختر با وقار! سرم روی گردن نمی ایستد تنم روی ناقه نشد استوار اگرچه نخورده لب من به آب.. ولی خورده ام سیلی آبدار فقط چوب خوردی به صبح و غروب فقط فحش خوردیم لیل و نهار عزیزم خداوند صبرت دهد! که دیدی مرا با دوصد می گسار! ملک بود خدمتگزارم ولی به من گفت آن مست خدمتگزار 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e