eitaa logo
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
24.2هزار دنبال‌کننده
647 عکس
260 ویدیو
28 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
خنده بر پاره گریبانی مان می کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم خوب آماده ی مهمانی مان می کردند از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی مان می کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب خوانی مان می کردند بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی مان می کردند هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند   👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای سایه ی روی سرم آقای نیزه بر دامنم ای کاش بودی جای نیزه افتاده ام از پا برادر پای نیزه قرآن بخوان برحال من بالای نیزه ما خارجی هستیم این بُهتان شام است قرآن بخوان که راه رفع اتهام است بی تو هزاران داد از دست زمانه دادند مارا ناسزا خانه به خانه خوردیم شلاق و کتک با هر بهانه میسوزد از بس جای ضرب تازیانه انگار آتش بر روی بال و پر ماست زنجیر گردن بند دختر های زهراست وقتی مسیر ما سر بازار افتاد ار روی "ناقه" "صالحی"بیمار افتاد با جسم زخمی و تنی تبدار افتاد پایم ز فرط خستگی ازکار افتاد ازبس دویدم پشت این سرها برادر یک شهر دشمن بود و من تنها برادر بر خارها رفتیم چون ناچار بودیم در چشم این مردم برادر خار بودیم شب در خرابه روز در بازار بودیم هر لحظه زیر هجمه ی آزار بودیم ما را ببین دنیا به چه روزی کشانده سیلی نخورده فاطمه زاده نمانده دیدیم در این شام یک دنیا مُکافات از کربلا هم بیشتر دارد مُصیبات تو روی نی ناموس تو همراه اَلوات دیدم برادر زاده را گرم مناجات دیدار ما را راهی بازار برده "یا لیتَ اُمی لَم تَلُدنی"شرح کرده سخت است داغ و درد و غم یکجا ببینی خود را به چندین وجه چون زهرا ببینی هر شب میان خواب بابا را ببینی فردا ولی اورا روی نی ها ببینی دور از تعجب نیست از خود سیر باشی حتی سه ساله هم که هستی پیر باشی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر زگیسویِ دختر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر و تشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر میریخت میِ باقیِ جام وای از شام سرخ موئی اشاره کرد و یزید گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حساب و کتاب عجیب امام حسین علیه السلام 🎙عارف بالله آیت الله قائنی رحمت الله علیه: حتی اگر با ریا برای امام حسین کاری کنید، آن عمل نوشته می شود. 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ما سائل توایم و ڪرَم از تو خواستیم عشق تو را قدم بہ قدم از تو خواستیم اے شاه آبرو بخر و مزد ما بده ما پیاده حرم از تو خواستیم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
یڪ روز رسیدن بہ تو،رؤیاے من این اسٺ هربار فقط از تو تمناے من این اسٺ اےڪاش بہ دستٺ برسد عرض سلامم یڪ عمر از این حنجره آواے من این اسٺ 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دوچشمم غرق خون بودو نظربرطشت زرکردم توقرآن خواندی و من برلبان تو نظر کردم گهی با دیدن لب های تو یاد حسن بودم گهی دیدم سرت راغرق خون یاد پدر کردم به امیدی که چشم بسته ات راوا کنی یکدم دمادم دیده را لبریز از خون جگرکردم درآن لحظه که دشمن چوب برلعل لبت می زد گریبان چاک دادم ازغم تودیده ترکردم اگربی طاقتی ازخود نشان دادم مکن منعم که من ازبهر طفلان تواحساس خطر کردم درآن جا شاهدم بودی چگونه خطبه ای خواندم دل بیدادگر رابا کلامم شعله ور کردم اگرجویای حال زینبت هستی خداداند پس از تو لحظه هایم رابه آه و گریه سر کردم قسم برآن «وفایی» کز تو دیدم در ره توحید جهان را از وفا و ازقیامت با خبرکردم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آتش کشید بر جگرم خنده یزید سیراب بود و روی لبت چوب می کشید بازی نمود بالب تو پیش چشم من تیزیِّ چوب ها لب خشک تورا بُرید تَه مانده شراب خودش بین طشت ریخت از آن به بعد شد همه گیسوی من سپید تا سرخ مو بلند شد و یک اشاره کرد رنگِ سکینه دختر تو ناگهان پرید جانم رباب، تاکه سر افتاد بر زمین از بهر ِ بوسه از لب و دندانِ تو دوید 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
اینجا که بال چلچله را سنگ می‌زنند ماهِ اسیر سلسله را سنگ می‌زنند ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل یاران پاک و یک‌دله را سنگ می‌زنند یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» می‌کشند یا «آیۀ مباهله» را سنگ می‌زنند وقتی که دست‌های علمدار قطع شد پاهای غرق آبله را سنگ می‌زنند با آن‌که هست آینۀ عصمت و عفاف پرچم به دوش قافله را سنگ می‌زنند محراب اگر که خم شود از غم، عجیب نیست روح نماز نافله را سنگ می‌زنند تفسیر عشق بود و پریشانی حسین وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بخوان حسين غريبم كه سخت دلگيرم نگـاه كن كه زداغت چه خسته و پيرم به رحل نيـزه توقـرآن بخوان عزيز دلم كه بـاز ازنفس اطهـرتو جـان گيـرم چه غافلنـد چنيـن مـردمي كه پنـدارند به سنگ كينـة خود مي كننـد تحقيرم بخوان مفسـر قـرآن،« ليـذهب عَنكم» بخوان و شـرح بـده آيه اي زتطهيرم بخوان «ولّيكـم الله» راكـه تـا ازجهـل كسي دگــر نگشايد زبان به تكفيرم كمان ابرويت ازسنگ شاميان بشكست دگرمخوان كه غمت ميزند به دل تيرم مخوان كه خون زگلويت به نيزه ميريزد قسم به قطرة خونت زعمرخود سيرم فرشتگان همه پشت سرتوصف بستنـد نمازعشـق بخـوان با صـداي تكبيرم چگـونه باتو بگـويم كـه غيـرت اللهي كشيـده ديـدة نامحرمان به تصويرم نوشتـه است«وفایی»به اشك خونينش كه من رضـا به رضـاي خـدا وتقديرم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هَمیشه دَغدَغه ام بوده یارِ تو باشم حَبیب وار فقط پای کارِ تو باشم قرارِ این دِلِ پُر درد کیست غیر از تو؟ خدا کند که فقط بیقرارِ تو باشم همیشه غِبطه به حالِ زُهیر خواهم خورد چه می شود وَرَقی رازدارِ تو باشم! از این عَلاقه به دُنیا خَلاص کُن دل را دِلی بِده که به آن دِل دُچارِ تو باشم اگر که اَشک نَریزَم برایت، از سَنگم چه سَنگ؟! کاش که سَنگِ مَزارِ تو باشم شِکسته بَسته دِلم را بَرایت آوَردَم رِسیده ام که هَمیشه کنارِ تو باشم تو گِریه کَرده ای و گِریه کَرده ایم تو را به لُطفِ توست که اَبرِ بَهارِ تو باشم به رَحلِ نِیزه سَرَت کَهف را قِرائَت کَرد به یادِ این غَمِ تو، سوگوارِ تو باشم به یادِ خواهَرِ مَحمِل نِشینِ بی کَسِ تو... ...کِنارِ مادَرِ تو، داغدارِ تو باشم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من برای اولین بار است بی تو میروم جایی اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛ شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب ولیکن حرمله لاجرعه می نوشد! خدایِ من... دلم خون است امّا خنجرش را شمر آورده تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش... رقیه آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛ سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم دعایم کن که این "شام" است؛ اصلِ کربلایِ من! 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e