eitaa logo
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
25.4هزار دنبال‌کننده
643 عکس
260 ویدیو
24 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
(خداحافظ) الا ای ماه مِهر و رحمت و غفران ، خداحافظ که در قدرِ تو نازل شد ز حق، قرآن خداحافظ ضیافت بود و ما مهمانِ این خوان کرم بودیم الا ای ماه جود و رحمت و احسان خداحافظ همه لبریز ، بودیم از معاصی و خطا ، اما... گذشتی از خطا و لغزش و عِصیان خداحافظ چه شب‌ها را سحر کردیم با آه و فغان زیرا سرشک دیده می‌بارید بر دامان ، خداحافظ "شب قدر" تو را ما قدر دانستیم و از لطفت مناجات و دعا خواندیم و "یا سبحان" خداحافظ دل خود را رها کردیم در بحر فضیلت‌ ها تو بودی کشتی و حق بود کشتیبان خداحافظ "اَجِرنا یا مُجیر" و ذکر "یا قدّوس" ما را بُرد از این خاک سیه تا عرشِ الرّحمٰن خداحافظ دل ما غرق اندوه است و بیمار توایم ای ماه! تو بودی بر تن بیمار ما ، درمان خداحافظ به تن کردیم "جوشن" در شب "قَدر"ت به این امّید مبادا نزد اهریمن شویم عریان خداحافظ امید ماست ای ماه خدا ، سال فرج باشد همین امسال آید شهریارِ جان خدا حافظ بنای ظلم اگرچه سرکشیده باز ، تا افلاک کند با تیشه‌ی عدلش ز هم ویران خداحافظ تو هم ای ماه! زخمی را به دل داری از آن تیغی که چشم عالم از جورش شده گریان خدا حافظ دو تا شد فرق مولا در شب قدر تو با شمشیر به دست اِبن مُلجَم بنده‌ی شیطان خداحافظ الا ای ماه فیض حق! به حق (ساقی) کوثر بگیر از لطف، دست ما تو در میزان خدا حافظ سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
عید فطر و عید رحمت آمده‌ عید فرصت، عید نعمت آمده‌ عید پاکی و طهارت آمده عید شادی و مسرت آمده عید دوری از گناهان آمده عید عترت، عید قرآن آمده عید فطر و عید جود بی حساب عید فطر و عید خوب انتخاب عید فطر و عید دوری از عقاب عید فطر، عید دعای مستجاب عید عشق و عید دوری از گناه بردن دل سوی درگاه الاه عید فطر، روز رهایی آمده روز حق، روز خدایی آمده روز عشق و آشنایی آمده از سوی داور صدایی آمده پاکی طینت مبارک بر شما این همه عزت مبارک بر شما روزه دارانی که گشته بی شکیب بار دیگر آمده‌ عید حبیب آن که باشد بر همه دل ها طبیب جود و احسان خدا باشد عجیب آمدی و باز افلاکی شدی با نگاهش بنده ی پاکی شدی حق به تو بنموده جود و التفات بر تو نوشانده خدا آب حیات بنده اش را داده از دوزخ نجات نام او حلال جمع مشکلات بوده ای مهمان حی لم یزل بنده اش را دوست دارد از ازل بر همه یزدان عنایت می‌کند لطف و جود بی نهایت می‌کند بندگانش را حمایت می‌کند هر دلی را او هدایت می‌کند تو کنون برگشته محبوبش شدی شکرلله بنده ی خوبش شدی بوده ای از لطف و احسان خدا در کنار سفره، مهمان خدا بوده ای در تحت فرمان خدا مانده ای بر عهد و پیمان خدا نور خود را بر دلت تابیده است او تو را از لطف خود بخشیده است مهر حیدر در دلت اعجاز کرد باب رحمت را به رویت باز کرد این دلت سوی خدا پرواز کرد عشق را با نام او آغاز کرد مهر حیدر داده بر قلب تو شور آتش دوزخ نموده بر تو نور همچو پیغمبر بود خیر کثیر در کرامت باشد حیدر بی‌نظیر در دو عالم بر همه باشد امیر دستگیر هر کبیر و هر فقیر هر دلی را او خدایی می کند از همه مشکل گشایی می کند او بود ختم رسل را یادگار مردی و مردانگی را افتخار شیعه را داده ولایش اعتبار دستگیر شیعه در روز شمار حب او غم از دل عالم برد او بد و خوب جهان را می خرد عالمی شرمنده ی ایثار او تا ابد شد جاودان آثار او تکیه گاه اهل دل دیوار او ما گدایان سرِ بازار او مرتضی را تا ابد داریم دوست روز محشر دستگیر شیعه اوست من (رضا) هستم گدای مرتضی مهر او بنهاده در قلبم خدا گشته ام بر درگه حیدر گدا بر وجودم داده مهرِ او ضیا تا نفس آید مرید حیدرم ریزه خوار سفره ی پیغمبرم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
عید فطر است و اول شوال نور عشق است و شور و جذبه و حال بهر توفیق درک ماه خداست قلب‌ها از نشاط، مالامال جشن قرآن و جشن غفران است عید اسلام و روز فخر و جلال رمضان، ای مه نماز و دعا ای ره اکتساب فضل و کمال رمضان، ای گناه‌شوی بشر زآن‌ همه چشمه‌های اشک زلال رمضان، ای فضای رحمت حق که زند مرغ دل، به اوج تو بال رمضان، ای که روز نیمه‌ی توست مطلع آفتاب عشق و جمال عید مسعود زاد روز حسن مجتبای محمدی تمثال رمضان، ای که در شب قدرت لطف یزدان، برون ز حد مقال ماه غفران و ماه توحیدی ماه قرآن و ماه احمد و آل ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
شب همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا! عیدی ما مانده هنوز دهه‌ی آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه سر این سفره‌ی تو، حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره‌ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه‌ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب، جدا مانده هنوز وای بر من! که ببینم همه فرصت‌ها رفت باز در نامه‌ی من، جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بارِ زمین مانده‌ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز تا که در خوف و رجائیم، توسل باقی‌ست رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هرچه را خواسته بودیم، به احسانِ علی همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به مناسبت همه گفتند عید می‌آید پس چرا نا امید می‌آید نکند باز ماه اول ماه بی تو دارد پدید می‌آید گفتم آنکه برایم این یک ماه سفرهٔ روضه چید می‌آید... ...بی تو اما تمام شد رمضان بی تو ماهی جدید می‌آید آنچه می‌خواستی شدم یا نه؟! به نظر که بعید می‌آید عبد بی عارت، عاقبت روزی به نگاهت مفید می‌آید نا امیدانه از تو می‌پرسم کی به نامم شهید می‌آید؟ شب روضه‌ست و باز در ذهنم روضه‌هایی شدید می‌آید :: باز تیری سه شعبه دنبال یک گلوی سپید می‌آید باز با قصد غارت خیمه دست‌هایی پلید می‌آید باز هم شمر جانب گودال پی قطع ورید می‌آید ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به‌مناسبت و 🌸ابیاتی از یک مثنوی عیدانه🌸 چشم بر هم زدم و ماه مبارک طی شد حسرتِ این دل افروخته پی در پی شد یاد باد آن همه اشک بصر و سوز دعا یاد باد آن همه شور سحر و شوق خدا چه سفرها دل ما در دل شب داشته است چه سحرها که "ابوحمزه" به لب داشته است همدم و مونس هر روزه‌ی ما قرآن بود برکات و نفحاتش همه بی پایان بود ای خوشا آنکه در این ماه، خدا را دیده‌ست دامن خویشتن از رنگ و ریا برچیده‌ست چقدَر یاد "لب تشنه" هواییمان کرد وقت افطار، عطش کرب و بلاییمان کرد کاش این معنویت یکسره با ما باشد عیدی ما فرج یوسف زهرا باشد... ✍ و https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای دریغا ماه مهمانی گذشت روز های خوب عرفانی گذشت سفره ی ماه خدا هم جمع شد ماه رحمت هم به آسانی گذشت حال خوب گریه در شب های قدر آمد و از دیده ام آنی گذشت بَه چه شب های قشنگی داشتیم سیل اشک از چشم بارانی گذشت لطف و بخشش رنگ و بویی تازه داشت دستگیری های پنهانی گذشت در کنار هم صفایی داشتیم شب نشینی های قرآنی گذشت حیف شد قدرش ندانستیم و بعد آن همه لطف و فراوانی گذشت وای من ، تا ماه رحمت پر کشید لحظه هایم غرق حیرانی گذشت اولین روزی که شیطان شد رها از سرم افکار شیطانی گذشت https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
از خودم می‌پرسم آیا می‌شود او را ببینم؟ آن غریب آشنا را می‌شود آیا ببینم؟ اشک می‌ریزم اگر حرفی از او در بین باشد اشک می‌ریزم‌ اگر نامی از او حتی ببینم رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی» دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه! در میان سینه‌زن‌ها ظهر عاشورا ببینم یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم کاش می‌شد در طواف کعبه دستش را ببوسم یا میان زائران اربعین او را ببینم سحرهای ساحران را دیده‌ام یک عمر یارب می‌رسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟! ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آن‌جا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خبر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز و نیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستان پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی برو برگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آن‌چه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تو ای تجلّی عصمت! ظهور خواهی کرد به جام لاله، شراب طهور خواهی کرد تو صبح روشن عشقی که با تبسم خود جهان شب‌زده را غرق نور خواهی کرد به یک نگاه تو دل‌ها به هم شود نزدیک به یک اشاره که از راه دور خواهی کرد دلم شکیب ندارد، ولی یقین دارم که سنگ را به نگاهی، صبور خواهی کرد برای آن‌که پُر از عطر انتظار شوند سحر به خاطرِ گل‌ها، خطور خواهی کرد صفای خیمۀ سبزت کجا، بهشت کجا؟ بهشت را تو سرای سرور خواهی کرد نشسته، منتظر رجعتت، ستارۀ صبح قسم به کعبه! که روزی ظهور خواهی کرد خدا گواست که سیمای کعبه را آن روز به یک دو بوسه پُر از شوق و شور خواهی کرد تو باغ را به طوافِ بهار خواهی بُرد و داغ را ز دل لاله، دور خواهی کرد به دشت کرببلا، دعوت از شقایق‌ها به میهمانی بزمِ حضور خواهی کرد برای آن که بپیچد عبیر یاسین، باز ز کوچه‌های مدینه، عبور خواهی کرد کنار آیۀ عصمت، در آستان بقیع تمام سورۀ غم را، مرور خواهی کرد قسم به پرچم سرخ شفق، خدا داند شمیمِ یادِ تو، از ما بلا بگرداند ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
الا قرار دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت ✍مرحوم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e