eitaa logo
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
230 دنبال‌کننده
58 عکس
5 ویدیو
0 فایل
‼️این کانال رسمی نبوده و تنها مطالبی که در کانال تلگرامی آقای زیدآبادی (به نشانی t.me/ahmadzeidabad ) منتشر میشود، اینجا بازنشر میشوند. ادمین: @Kenzo_Tenma (به خدا من احمد زید آبادی نیستم! یه دانشجوی سادم که پیام ها رو از تلگرام میفرسته تو ایتا)
مشاهده در ایتا
دانلود
جا دارد از خود بپرسند! پس از وقوع عملیات 7 اکتبر من داوری خود را از نقطه‌نظر اخلاقی و پیامدهای استراتژیک آن حمله، در همین کانال نوشتم و هزینۀ آن را هم بدون آنکه رسانه‌ای کنم، متحمل شدم. اما جا دارد اسرائیلی‌ها از خود بپرسند که اگر آنان طبق قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، اسکان یهودیان تندرو در کرانۀ باختری رود اردن را متوقف و با شکل‌گیری یک موجودیت مستقل فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی موافقت می‌کردند، حملۀ 7 اکتبر و پیامدهای فاجعه‌آمیز آن برای کل منطقه، اصلاً امکان وقوع داشت؟ تا زمانی که جامعۀ اسرائیل برای این پرسش ساده، پاسخ قانع کننده‌ای نداشته باشد، از چشم مردم خاورمیانه، مسئولیت اصلی تمام بی‌ثباتی‌ها به گردن دولت خود آنها خواهد بود. @ahmadzeidabad
خلأ قدرت در لبنان چگونه پر خواهد شد؟ نقاط مختلف لبنان به‌خصوص ضاحیۀ بیروت زیر بمباران سنگین و بی‌سابقۀ نیروی هوایی اسرائیل قرار دارند. بخشی از نیروهای حزب‌الله در جنوب لبنان برای عقب راندن ارتش اسرائیل از خاک کشورشان مشغول نبردند. حملات موشکی و راکتی حزب‌الله به شهرهای شمالی و میانی اسرائیل ادامه دارد. صدها هزار لبنانی بر اثر بمباران بی‌امان جنگنده‌های اسرائیلی آواره شده‌اند. مهمترین بزرگراه ارتباط زمینی بین سوریه و لبنان در بمباران ارتش اسرائیل تخریب شده و پروازها در فرودگاه رفیق حریری بیروت به ندرت صورت می‌گیرد. با آنکه لبنان در طول تاریخ حیات خود معمولاً از ثباتِ معمول برخوردار نبوده و در دوره‌هایی درگیر جنگ‌های خونین داخلی و یا نبردهای کوتاه‌مدت با اسرائیل بوده است، ولی کمتر دوره‌ای را می‌توان به یاد آورد که این کشور تا این اندازه بی‌سامان به حال خود رها شده باشد. لبنان به مدت دو سال است که دچار خلأ قدرت است و فرقه‌ها و گروه‌های سیاسی این کشور نتوانسته‌اند بعد از اتمام دورۀ ریاست‌جمهوری میشل عون، جانشینی برای او انتخاب کنند. در نبود رئیس‌جمهور، کابینه هم قدرت تصمیم‌گیری ندارد و نجیب میقاتی و وزرای کابینه‌اش به عنوان «سرپرست»، دفتر نخست‌وزیری و وزرات‌خانه‌ها را اداره می‌کنند. ارتش لبنان هم فاقد اقتدار لازم برای سر و سامان دادن به این کشور است و عملاً خود را از مقابل هجوم ارتش اسرائیل کنار کشیده و به تماشا ایستاده است. هزاران کلاه‌آبی سازمان ملل هم که به عنوان نیروی حافظ صلح در مرز جنوبی لبنان با اسرائیل مستقر شده‌اند به ناتوانی خود معترفند و جز گله و شکایت از به خطر افتادن جان خود در جنگ بین حزب‌الله و اسرائیل در آن منطقه، کار مؤثر دیگری نمی‌کنند. در واقع، حکمران نظامی و سیاسی لبنان در سه دهۀ اخیر در عمل حزب‌الله بوده است. این حکمرانی البته نه به صورت رسمی بلکه به شکل غیررسمی و یا اصطلاحاً «دوفاکتو» اعمال می‌شده است. اینک با آسیبی که به ساختار فرماندهی و ارتباطات و منابع تسلیحاتی حزب‌الله وارد شده است، به‌رغم نبرد نیروهای آن در جنوب، خلأ قدرت در لبنان مضاعف شده است. پس از ترور سیدحسن نصرالله رهبر حزب‌الله، گفته شد که سیدهاشم صفی‌الدین جانشین او خواهد شد. منابع عربی و اسرائیلی گزارش داده‌اند که هاشم صفی‌الدین هم هدف عملیات ترور ارتش اسرائیل قرار گرفته و از جمعه تاکنون ارتباط با او قطع شده است. به همین دلیل شایعۀ انتخاب سیدابراهیم امین‌السید به عنوان دبیرکل جدید حزب‌الله در رسانه‌ها فراگیر شد، اما برخی اعضای حزب‌الله این شایعه را تکذیب کرده و گفته‌اند که تا اطلاع ثانوی حزب‌الله از انتخاب رهبر واحد برای خود پرهیز خواهد کرد و تصمیمات این سازمان به صورت جمعی گرفته خواهد شد...[ادامۀ یادداشت در لینک زیر] https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22713 @ahmadzeidabad
حمله به تأسیسات اتمی؟ نفتالی بنت از رهبران تندروی اسرائیل که در دوران کوتاه نخست‌وزیری‌اش دستور تمرین جدی برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را صادر کرده بود، اکنون بر انجام این حمله اصرار دارد و بر این باور است که دیگر چنین فرصتی برای "نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران" پیش نخواهد آمد. بنت از دو سال پیش از سیاست کناره گرفته اما به دلیل افزایش محبوبیتش در افکار عمومی اسرائیلی‌ها مترصد بازگشت به عرصۀ سیاست است. در حال حاضر او تنها سیاستمدار اسرائیلی است که طبق نظرسنجی‌ها، محبوبیتی بیشتر از نتانیاهو برای تصدی پست نخست‌وزیری دارد. چیزی که خیلی عجیب به نظر می‌رسد سکوت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در برابر تهدید اسرائیل به حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران است. صرف‌نظر از اینکه اسرائیل توانایی و یا تصمیم چنین حمله‌ای را داشته باشد یا نداشته باشد، تهدید به حمله علیه مراکز هسته‌ای در هر گوشه از جهان به دلیل احتمال نشت تشعشعات اتمی همیشه همراه با حساسیت بسیار بوده است. نشت تشعشعات اتمی یک فاجعۀ تمام‌عیار انسانی و زیست‌محیطی با آثار ماندگار است و نمونه‌ای از آن را بشر معاصر در انتشار تشعشعات اتمی نیروگاه چرنوبیل در دوران حیات اتحاد جماهیر شوروی تجربه کرده است. آیا از نظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران خطر نشت تشعشعات را به همراه ندارد؟ اگر ندارد چگونه؟ و اگر دارد چطور در برابر احتمال وقوع چنین فاجعۀ مهیب و دهشت‌آوری علیه مردم و سرزمین ایران سکوت کرده است؟ @ahmadzeidabad
چگونه؟ برخی چهره‌های سیاسی مرتب هشدار می‌دهند که "دمکراسی" از طریق حملۀ خارجی و همراهی با نتانیاهو به دست نمی‌آید. آنها ظاهراً به یک نکتۀ مهم التفات ندارند! نکته این است که آن دسته از کسانی که به تلویح یا تصریح از حملۀ نظامی به کشور حمایت می‌کنند و از درِ اتحاد و دوستی با نتانیاهو در آمده‌اند، اصلاً دنبال استقرار دمکراسی در ایران نیستند که لازم باشد از این جهت به آنان انذار و هشدار داد! آنها با چه زبانی باید بگویند که در پی اعادۀ نظامی مانند دوران رضاه‌شاه هستند؛ یعنی اجرای یک برنامۀ توسعۀ زیرساختی و اقتصادی آمرانه و از بالا در کنار پاره‌ای آزادی‌های فرهنگی و اجتماعی بدون کمترین تحملی در حوزۀ تکثر سیاسی و آزادی انتخابات و احزاب تا اطلاع ثانوی، جز آنچه در ابتدای کار در آن وضعیت فرضی، از دست‌شان در رود و بعد هم سرکوب شود! موضوع اصلی اما این است که نتانیاهو قدرت و توانِ انجام و مدیریت انتقال به آن وضع را از کجا آورده است؟ او شاید بتواند تخریب وسیعی در کشور به وجود آورد اما کاری که ابرقدرتی در اندازۀ آمریکا از انجامش در افغانستان نهایتاً باز ماند و در عراق هم با هزینه‌های انسانی و اقتصادی هنگفتی همراه شد، دولتی به اندازۀ دولت اسرائیل چگونه می‌تواند در سرزمینی به وسعت و جمعیت ایران به انجام برساند؟ هرج و مرج آفرینی کار ساده‌ای است اما ایجاد ثبات کمر پیل را می‌شکند! @ahmadzeidabad
دولت واقعی، دولت سایه! پس از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل، رهبران سیاسی و نظامی دولت عبری وعدۀ پاسخی محکم به آن حمله دادند. اینک بیش از یک هفته از آن تاریخ گذشته اما حمله ای صورت نگرفته است. در این مدت از اعتراض یا خشم هیچکدام از اقشار اسرائیلی از جمله قشر افراطی و تندرو علیه هیچکدام از مقام‌های اسرائیلی به دلیل این "تعلل" گزارشی منتشر نشده است. در ایران اما اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، نیروهای افراطی مدافع حکومت با تبلیغات زهرآگین خود، هر بی‌اختیار یا صاحب‌اختیاری را با طرح اتهام‌هایی چون خیانتکار و خودفروش و "دیاثت سیاسی"، بی‌حیثیت می‌کردند و آنها را برای پاسخ فوری و بلادرنگ تحت شدیدترین فشارهای روانی قرار می‌دادند. آنطور که من می‌بینم، همین قشر، در جایگاه تصمیم‌گیران کشور قرار گرفته‌اند و با ایجاد فضای رعب و تهمت، کار خود را به هر ترتیبی که شده است، پیش می‌برند. آنها "دولت سایه" نیستند دولت واقعی هستند. "دولت سایه" ظاهراً همان است که در پاستور تشکیل جلسه می‌دهد! @ahmadzeidabad
دعوت برای حمله به کشور؟ این نغمه‌ای که برخی محافل در مورد لزوم "تغییر دکترین اتمی ایران" راه انداخته‌اند، از سر ناآشنایی کامل با مناسبات قدرت در خاورمیانه و در سطح بین‌الملل است. حرف از تغییر دکترین اتمی نه فقط کمترین بازدارندگی به وجود نمی‌آورد بلکه حتی طرح بحث آن در این وضعیت نوعی دعوت برای حملۀ نظامی به کشور از سوی یک ائتلاف نظامی مجهز و قدرتمند است. همین را می‌خواهند؟ @ahmadzeidabad
کجایند؟ چندین و چند سال گفته شد که روسیه و چین "ارکان اصلی نظم در حالِ ظهور جهانی‌اند" و به همین جهت باید "غرب در حال فروپاشی و اضمحلال" را به کلی رها سازیم و رو به این دو قدرت شرقی کنیم. اینک در این وانفسا اگر بپرسیم که این ارکان اصلی نظام جهانی کجایند که حتی برای پادرمیانی دیپلماتیک هم پا جلو نمی‌گذارند، مرتکب گناه می‌شویم؟ @ahmadzeidabad
تحلیلی در بارۀ دیدار عراقچی از عربستان جنگ فراگیر یا آتش‌بس فراگیر؟ سیدعباس عراقچی، وزیر خارجۀ ایران به عربستان سفر کرده است تا به قول خودش دربارۀ «مسائل منطقه بخصوص غزه و لبنان» با مقام‌های سعودی مذاکره کند. پیش از سفر آقای عراقچی به ریاض، رسانه‌های اسرائیلی از مذاکرات آمریکا و کشورهای عربی با جمهوری اسلامی برای دستیابی به آتش‌بس در تمام جبهه‌های نبرد در خاورمیانه از غزه و لبنان گرفته تا عراق و یمن خبر داده‌اند. به گزارش این رسانه‌ها، اسرائیل در این مذاکرات حضور ندارد، اما آمریکا دولت نتانیاهو را در جریان تماس‌ها قرار داده است. تا لحظۀ نوشتن این یادداشت هیچ منبع رسمی این گزارش را تأیید نکرده و جز سفر آقای عراقچی به ریاض، نشانۀ دیگری از احتمال درستی این ادعا به چشم نمی‌خورد. با این حال، سفر وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی به عربستان در این شرایط خطیر، نمی‌تواند بدون دستورکاری دربارۀ پایان دادن به بحران منطقه و اطلاع آمریکا از آن باشد. آمریکا می‌کوشد تا دامنۀ جنگ جاری در خاورمیانه را محدود نگه دارد، اما اینکه در فضای آکنده از خبرهای مربوط به حملۀ اسرائیل به ایران، قادر به ارائۀ ابتکار عملی همه‌جانبه و مورد رضایت همگان باشد، بیشتر به معجزه شباهت پیدا می‌کند. طبق گزارش رسانه‌ها، کابینۀ نتانیاهو پس از مشورت‌های طولانی با مقام‌های نظامی و امنیتی، طرح حملۀ خود را به مراکزی در داخل خاک ایران آماده کرده است و قرار است آن را به اطلاع جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا برساند. سوای خبرهایی که از اختلاف اسرائیل و آمریکا بر سر اهداف و شدت حملۀ اسرائیل به ایران حکایت دارد، اما دو طرف بر اصل انجام حمله به گونه‌ای که «به بروز یک درگیری گسترده در منطقه ختم نشود» اتفاق نظر دارند. مقام‌های جمهوری اسلامی در سطوح مختلف اعلام کرده‌اند که هرگونه پاسخ اسرائیل به حملۀ موشکی دهم مهر را با شدتی بیشتر پاسخ خواهند داد. این تهدید، به معنای احتمال گسترش جنگ، صرف‌نظر از دامنۀ حملۀ احتمالی اسرائیل به خاک ایران است و می‌تواند برای مدتی طولانی هر نوع ابتکار دیپلماتیک را بی‌اثر سازد. بدین ترتیب، آیا آنچه رسانه‌های اسرائیلی دربارۀ مذاکرات آمریکا و کشورهای عرب با ایران به منظور آتش‌بس در تمام جبهه‌ها، گزارش کرده‌اند، به فرض صحت آن، قصد کنترل بحران پس از حملۀ احتمالی اسرائیل به ایران را دارد؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر) https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22872 @ahmadzeidabad
در چه فضایی‌اند؟ وقتی اظهارنظرهای برخی از مسئولان بخصوص جمعی از نمایندگان مجلس را می‌خوانم یا می‌شنوم، یقین پیدا می‌کنم که اینها خبرهای ایران و جهان را از منابع اصلی و حتی فرعی آن دنبال نمی‌کنند و به احتمال زیاد، اطلاعات خود را از طریق بولتن‌های تحریف‌شده و گمراه‌کننده به دست می‌آورند. با این وضع کاملاً طبیعی است که نه فهم درستی از وضعیت داشته باشند و نه تصمیم درست و به موقعی بگیرند. نماینده‌ای که در این شرایط مهمترین دغدغه‌اش همچنان موی زنان باشد، معلوم است که در چه فضایی سیر می‌کند. خداوند آخر و عاقبت این مملکت را ختم به خیر گرداند! @ahmadzeidabad
از خواب افتاده‌ام! این چند هفته به قدری ذهنم مشغول تحلیل و جمع‌بندی حجم متراکمی از خبرها و گزارش‌های مطبوعاتی بوده است که از خواب افتاده‌ام! وضع بیش از حد پیچیده و برای آدمی با دغدغه‌ها و درک من هراس‌آور است. فقط از طریق پیگیری خبرهای رسمی و مطبوعاتی نمی‌توان تصویر شفافی از وضعیت داشت. پنداری پشت صحنهٔ حوادث اخیر، توطئه‌های رنگارنگ و انواع نفوذ نهفته است و هر نوع گمانه‌زنی در بارهٔ آن بی‌هوده به نظر می‌رسد. ربنا ولاتحملنا مالاطاقت لنا به. @ahmadzeidabad
حافظ کدام صلح؟ حملۀ ارتش اسرائیل به پایگاه نیروهای سازمان ملل -یونیفیل- در جنوب لبنان اعتراض بسیاری از کشورهای جهان را به دنبال داشته است. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل چندین دهه است که در مرز لبنان و سوریه با اسرائیل مستقر شده‌اند. این نیروها بخصوص پس از جنگ 33 روزۀ حزب‌الله و اسرائیل در سال 2006 تعدادشان افزایش یافت و به ده تا پانزده هزار نفر رسید. هزینۀ سالانۀ این نیروها صدمیلیون دلار آمریکا تخمین زده می‌شود. اینک که بحث بر سر حمله به این یونیفیل بالا گرفته است جا دارد بپرسیم که این نیروهای "حافظ صلح" کدام صلح را در مرز لبنان و اسرائیل حفظ کرده و مانع کدام درگیری شده‌اند؟ در عصر "جهانی شدن" گمان می‌رفت که سازمان‌های بین‌المللی بخصوص سازمان ملل برای حل بحران‌های مختلف بشر اقتدار و نقش بیشتری پیدا کنند، اما عملاً اقتدار آنها رو به اضمحلال گذاشته است. هر دولت و یا سازمان غیردولتی بی‌توجه به قطعنامه‌های شورای امنیت تا توان داشته باشد کار خود را پیش می‌برد و چون توانش فرسایش یابد دست به دامان سازمان‌ ملل می‌شود، بی‌آنکه دیگر کاری از این سازمان برآید. کار به جایی رسیده است که وزیر خارجهٔ اسرائیل، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل را "عنصر نامطلوب" دانسته و ورود او را به اسرائیل ممنوع کرده است! در واقع هر بازیگر دولتی و غیردولتی تا هنگامی که خود را در موضع قدرت می‌بیند، برای سازمان ملل و قطعنامه‌های آن تره هم خرد نمی‌کند، اما همینکه در موضع ضعف قرار می‌گیرد، فریاد برمی‌‌آورد که: "پس این سازمان ملل چه غلطی می‌کند؟" اینگونه است که جهان روی ثبات به خود نمی‌بیند. @ahmadzeidabad
وزیر کشور باید دانسته باشد! بارها گفته‌ام و نوشته‌ام که state در جمهوری اسلامی اقتدارش پخش و پلا شده و هر فرد یا نهادی بخشی از آن را تصاحب کرده است. قریب به تمام مشکلات کشور ناشی از همین معضل بی‌نهایت خطرناک است! در حوزۀ اقتدار سیاسی، نوعی ملوک‌الطوایفی بر کشور حاکم شده و ضرب‌المثل "یک شهر و صد کلانتر" مصداق عینی پیدا کرده است. نمونۀ آشکارش شهر مشهد است که امام جمعه‌اش به تنهایی، برای سیاست رسمی تره هم خرد نمی‌کند و علایق شخصی خود را پیش می‌برد. نمونۀ دیگرش درماندگی دولت برای انتخاب مدیران بخصوص استانداران است. قاعدتاً وزیر کشور در همین مدت کوتاه بیش از دیگران این معضل را دریافته است. کانون‌های متعدد قدرت هر کدام فشار می آورند تا فرد مورد نظر خودشان استاندار شود. همگی هم صاحب قدرت و نفوذ و دارای امکانات لازم برای جلوگیری از معرفی استاندار و یا کارشکنی در کار اویند! این وضعیت غیرطبیعی‌ترین وضعیتِ ممکن برای یک دولت است! هر کشوری با چنین وضعیتی نه فقط دچار بحران‌های متناوب داخلی می‌شود، بلکه در مواجهه با یک بحران بزرگ خارجی هم بر اثر فشارهای مختلف‌الجهت کانون‌های متکثر قدرت، امکان تصمیم‌گیری درست را پیدا نمی‌کند و شکننده می‌شود. @ahmadzeidabad