eitaa logo
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
225 دنبال‌کننده
58 عکس
5 ویدیو
0 فایل
‼️این کانال رسمی نبوده (مدیر کانال با آقای زیدآبادی ارتباطی ندارد) و تنها مطالبی که در کانال تلگرامی آقای زیدآبادی (به نشانی t.me/ahmadzeidabad ) منتشر میشود، اینجا بازنشر میشود. ادمین: @Kenzo_Tenma
مشاهده در ایتا
دانلود
کلیشه‌ای! مسئولان جمهوری اسلامی از هر گروه و جناح و دسته که باشند، وقتی در مقابل رسانه‌های خارجی قرار می‌گیرند، به یک زبان کلیشه‌ای واحد حرف می‌زنند! عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد در گفتگو با شبکۀ بلومبرگ همان سخنانی را گفته که در داخل کشور نیروهای جناح مقابل او می‌گویند و خودش منتقد آنهاست! آیا پروتکل و بخش‌نامه‌ای در این باره وجود دارد یا اینکه مسئولان گمان می‌کنند که اگر در رویارویی با خارجی‌ها قدری متفاوت از کلیشه‌های رایج سخن بگویند مورد بازخواست قرار می‌گیرند؟ در همین کشورهای توسعه نیافته رهبرانی بافت می‌شوند که وقتی در برابر پرسش خبرنگاران خارجی قرار می‌گیرند، بدون کتمان مشکلات واقعی کشورشان به نحوی به آنها پاسخ می‌دهند که اگر هم قانع کننده نباشد، لااقل صادقانه جلوه می‌کند. در کشور اما مسئولانش با هر گرایش جناحی و سیاسی، در مواجهه با رسانه‌های خارجی طوری حرف می‌زنند که انگار نه مردم داخل کشور از وضع اقتصادی خود باخبرند و نه در خارج از مرزها کسی از اوضاع بو برده است! چرا اینقدر کلیشه‌ای و کسالت‌بار؟ @ahmadzeidabad
۲۹ بهمن
به این حرف گوش دهید! سید محمدعلی ابطحی گفته است: "من خیلی قائل به این نیستم که الان جامعه متوقف به رفع حصر است. نسل جدید که خیلی نمی‌شناسند و خیلی‌ها هم از این مسائل در جامعه عبور کرده‌اند اما به صورت سمبلیک رفع حصر یک اتفاقی است که می‌تواند نشانه‌ای از وفاق در جامعه باشد." از یک زاویه، سخنان آقای ابطحی شاید اشتباه نباشد، اما از زوایۀ دیگر، رفع حصر نیاز فوری و فوتی امروز جامعۀ ایران برای جلوگیری از فجایعی است که در کمین کشور نشسته است. رفع حصر حداقل می‌تواند بخشی از جامعۀ سیاسی را که سخت دلبستۀ محصوران است، مقداری آرام کند و از شدت التهاب در جامعه بکاهد. التهاب‌زدایی از جامعه و سیاست، مهمترین و فوری‌ترین وظیفۀ حکومت است و رفع حصر نشانۀ اراده برای تحقق آن به شمار می‌رود. ای کاش من تخصصی در زمینۀ خاورمیانه نداشتم و مسائل این منطقه را دنبال نمی‌کردم! به راستی که جز غم و غصه و اتهام و بهتان برایم نداشته است. آنطور که من خبرها را رصد می‌کنم، نتانیاهو اسب خود را زین کرده است تا با حمایت دولت ترامپ، در ماه‌های آینده به خاک ایران حمله کند. همۀ حرف‌های رسمی و اشارات مستقیم و غیرمستقیم مسئولان اسرائیلی و آمریکایی حکایت از همین برنامه دارد. حمله شاید محدود باشد، اما عواقبش غیرقابل کنترل و با فرجامی بی‌نهایت ویرانگر است. برای پیشگیری و یا به حداقل رساندن خطرات، لازم است همۀ ایران‌دوستان، آنها که دل‌شان برای این کشور می‌سوزد، آنها که مخاطرات بی‌ثباتی‌های جهنمی را درک می‌کنند، آنان که از رنج مردمان این سرزمین رنجور می‌شوند. همه و همه، کینه‌های موجه یا ناموجه خود را کنار بگذارند و از حقوق شخصی و فردی خود بگذرند و سطحی از همبستگی ملی را به نمایش بگذارند تا بلکه خداوند به کمک آید و کشور ما را از این گردنۀ خطرناک به سلامت عبور دهد. هر فرد و نهادی که شرایط را درک نکند و به این مسئولیت تاریخی پشت کند، در تاریخ بدنام و در پیشگاه پروردگار مؤاخده خواهد شد. به این حرف گوش دهید! از سر هوی و هوس نیست! @ahmadzeidabad
۲۹ بهمن
باتلاق پاستور! دولتی که حتی یک تریبون حامی و یا در اختیار خود به طور فراگیر ندارد، چطور ممکن است رنگ موفقیت به خود ببیند؟ دکتر پزشکیان و کابینه‌اش عملاً در ساختمان پاستور محصور شده‌اند و شب و روز هم بی‌وقفه توسط شبکه‌های تلویزیونی داخلی و فرامرزی بمباران می‌شوند! هر دولتی نیاز به یک تیم کارشناس مسلط به مشکلات دارد که پیوسته مردم را نسبت به عملکرد و برنامۀ خود و به چالش کشیدن حرفه‌ای منتقدان، از طریق یک تریبون عمومی مثل یک شبکۀ چابک تلویزیونی آگاه و متقاعد کند. دولت پزشکیان نه فقط از داشتن چنین تریبونی محروم است، بلکه زیر بار تبلیغات پرحجم شبکه‌های داخلی و خارجی، در گوشۀ رینگ گیر افتاده است! از این جهت و از جهات متفاوت دیگر، دولت در حال غرق شدن در باتلاق پاستور است و خودش هم ظاهراً خبر ندارد!
۳۰ بهمن
درباره دیدار هیئت‏‌های آمریکا و روسیه در ریاض؛ نگاه ترامپ به جنگ اوکراین و پایان آن یک مقام روسی مذاکرات هیئت‌های بلندپایۀ آمریکا و روسیه در ریاض را «بسیار مثبت» ارزیابی کرده است. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین خود را کاملاً مصمم نشان می‌دهد و از همین رو، در پی یک گفت‌وگوی تلفنی طولانی با ولادیمیر پوتین همتای روس خود، روند کار را با فرستادن هیئتی سه‌نفره به عربستان به منظور دیدار با مقام‌های روسی به سرعت آغاز کرده است. مرحلۀ بعد از این مذاکرات، دیدار رودرروی ترامپ با پوتین در خاک عربستان است که برای روزهای آینده برنامه‌ریزی شده است. ترامپ در طول چهارسالی که از کاخ سفید دور مانده بود، بی‌وقفه تکرار می‌کرد که اگر به جای جو بایدن او زمام قدرت در آمریکا را به دست می‌داشت، جنگ اوکراین هرگز اتفاق نمی‌افتاد. به همین جهت او پایان دادن به این جنگ را آسان می‌دانست و تأکید می‌کرد که در نخستین روزهای حضور مجدد خود در کاخ سفید، به این جنگ پرهزینه خاتمه خواهد داد. فرمولی که ترامپ و تیم همکارش برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین در سر دارند، تا این لحظه هنوز در هاله‌ای از ابهام، پنهان مانده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین به همراه سران کشورهای اروپایی از آن بیم دارند که ترامپ برای دستیابی به صلح با روسیه، تسلیم خواسته‌‌های پوتین شود و خاک اوکراین و امنیت اروپا را قربانی بلندپروازی خود در این زمینه کند. سران اروپا و اوکراین به‌خصوص از این موضوع که ترامپ بخواهد از جانب آنان تصمیم بگیرد و خودشان را از میز مذاکره حذف و به حاشیه براند، به شدت خشمگینند اما از آنجا که از نقطه نظر امنیتی به حمایت آمریکا محتاجند، فعلاً از آنها کاری در مقابل ترامپ برنمی‌آید. این وضعیت در دورۀ 70 سالۀ پس از پایان جنگ جهانی دوم بی‌سابقه است و روابط دو سوی آتلانتیک را با مشکل روبه‌رو کرده است. ترامپ و طیف حامیانش در حزب جمهوری‌خواه آمریکا، نوعی از «ناسیونالیسم» را در دستور کار خود قرار داده‌اند که مخالف پذیرش مهاجران خارجی و همینطور هر نوع کمک بدون فایدۀ آشکار آمریکا به نهادهای بین‌المللی و کشورهای خارجی است. همین مسئله ظاهراً آنها را از لیبرالیسم سیاسی و حامیان آن در آمریکا و اروپا متنفر کرده است و ابایی هم از بیان آنچه در مواجهه با حزب دموکرات آمریکا و چه رهبران اروپا ندارند. بر همین اساس، جی.دی.ونس معاون ترامپ در اجلاس امنیتی مونیخ، به صورتی بی‌سابقه رهبران کشورهای اصلی اروپا را به دلیل پذیرش «بی‌رویۀ» مهاجران در جوامع خود، هدف انتقاد خود قرار داد و آنها را به تضعیف «دموکراسی و آزادی بیان» در سطح قاره متهم کرد. منظور او از تضعیف دموکراسی و آزادی بیان، به طور مشخص، محدودیت‌های قانونی کشورهای اروپایی در برابر احزاب راست افراطی و هواداران آنها در جوامع خود بود. در واقع، ترامپ و همکارانش، لیبرالیسم سیاسی را به مثابه آفتی در جوامع غربی می‌دانند، آفتی که به‌زعم آنها اقتصاد و انسجام فرهنگی و سنت‌های پایدار و قدرت نظامی این جوامع را از طریق گسترش نظام تأمین اجتماعی، پذیرش مهاجران آفریقایی و آسیایی، نسبی‌گرایی فرهنگی و بی‌علاقگی به افزایش بودجۀ نظامی، آسیب رسانده است. از این رو، دولت جدید آمریکا در پی تقویت احزابی در اروپاست که در این نگرانی‌ها با کاخ سفید سهیم باشند و معمولاً احزاب راست افراطی در این نوع نگرانی‌ها با تیم ترامپ همدلی کامل دارند. به همین علت است که ایلان ماسک، مسئول وزارت «کارآمدی دولت» در کابینۀ ترامپ از تبلیغ علنی برای پیروزی حزب «آلترناتیو برای آلمان» به عنوان یک حزب راست افراطی در انتخابات پارلمانی آن کشور ابایی ندارد و جی.دی‌.ونس از ملاقات با آلیس وایدال رهبر این حزب هراسی به خود راه نمی‌دهد. در واقع، ترامپ همانطور که در داخل آمریکا، لیبرالیسم سیاسی حزب دموکرات را زیر ضرب قرار داده در قارۀ اروپا و بریتانیا نیز به نبرد مشابهی دست زده است. او خواهان تضعیف احزاب لیبرال در اروپا و به قدرت رسیدن گروه‌های راست افراطی همسو با طیف متمایل به خود در حزب جمهوری‌خواه آمریکاست. در نگاه ترامپ و همکارانش، جنگ اوکراین حاصل عملکرد حکومت احزاب لیبرال در اروپا و آمریکاست و تداوم این جنگ نیز جز به هدر دادن منابع مالی و تسلیحاتی جهان غرب و تقویت برنامه‌های احزاب لیبرال در سوی آتلانتیک کمک دیگری نمی‌کند.......(ادامۀ یادداشت در لینک زیر) @ahmadzeidabad https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-32687
۱ اسفند
لنگش کن! به دلیل بالارفتن قیمت ارزهای خارجی، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی از هر سو تحت فشار قرار گرفته‌اند. نمی‌خواهم بگویم که لزوماً هر دو بخصوص آقای فرزین مناسب پست‌شان هستند، اما این را می‌دانم که گر هر دو را عوض کنند و به جای آنها قوی‌ترین اقتصاددانان جهان را به کار گیرند، باز هم نمی‌توان جلو روند صعودی بهای ارز و سقوط ارزش پول ملی را گرفت؛ چون کنترل این دو با مکانیسم‌های صرفاً اقتصادی ممکن نیست. مشکلات جاری در اقتصاد ایران دلایل روشنِ سیاسی در هر دو عرصۀ داخلی و خارجی دارد. این نکته بارها گفته شده است، اما ظاهراً قرار است به کلی نادیده گرفته شود. قاعدتاً از مسیری که برخی اقتصاددانان دولت‌گرا مانند دکتر حسین راغفر و دوستانش بر آن اصرار دارند، می‌توان برای مدت کوتاهی قیمت ارز را کنترل کرد، اما چنین سیاستی به بهای تخریب و ویرانی دیگر حوزه‌های اقتصاد، ته کشیدن منابع ارزی، رواج بیشتر رانت و فساد و فشرده شدن زورکی فنر تورم و بعد جهش ناگهانی و سیل‌آسای آن تمام می‌شود. قبلاً پیشنهاد داده‌ام و حالا هم آن را تکر ار می‌کنم که برای یک دورۀ آزمایشی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در اختیار آقای راغفر و دوستانش قرار گیرد تا ببینیم چطور در این وانفسای سیاست داخلی و خارجی، می‌توانند قیمت ارز را کنترل کنند. اگر در یک بازۀ یک ساله کنترل کردند که مرحبا به آنها و باید مدیریت کل اقتصاد را در اختیار آنان قرار داد و اگر نتوانستند که در آن صورت امیدواریم شیوۀ مألوف ما ایرانیان در برابر مشکلات یعنی همان "لنگش کن" را از "بیرون گود" کنار بگذارند! @ahmadzeidabad
۱ اسفند
عدالت هم اما و اگر بردار است؟ رییس دیوان عالی کشور : "اجرای عدالت وظیفه اصلی قاضی است، اما این به معنای بی‌تفاوتی او نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی نیست. قاضی باید در مقابله با مکر دشمنان، نقش خود را ایفا کند." منظور رئیس محترم دیوان از قید "امّا" در عبارت بالا چیست؟ "اما" معمولاً به منظور ایجاد تضاد و تعارض بین دو جمله به کار می‌رود. در واقع سخن آقای منتظری این است که اجرای عدالت وظیفۀ قاضی است مگر اینکه شرایط سیاسی و اجتماعی خلاف آن یعنی بی‌عدالتی را اقتضاء کند! ظاهراً از نگاه او "مقابله با مکر دشمنان" مستلزم این است که قاضی خود را چندان هم مقید به رعایت"عدالت" نبیند و با عینک سیاسی رأی دهد! اگر قرار باشد قاضی بنا به اقتضائات سیاسی رأی دهد که در آن صورت، فاتحۀ قانون و عدالت برای همیشه خوانده شده است. همه می‌دانیم که برخی قضات در برخی پرونده‌ها به جای حکم حقوقی، حکم سیاسی می‌دهند، با این حال اگر متهم یا وکیل او به سیاسی بودن حکم اشاره کنند، به دلیل اتهام زدن به قاضی و دستگاه قضا، مورد تعقیب قرار می‌گیرند! حالا رئیس دیوان عالی کشور به طور علنی قضات را به انشای حکم و رأی سیاسی دعوت کرده است! همین یک جمله‌اش محکم‌ترین سند برای آن دسته از نهادها و محافل بین‌المللی است که دستگاه دادگستری را به برخورد سیاسی و غیرحقوقی و جانبدارانه با متهمان متهم می‌کنند. متأسفانه در رده‌های مختلف دستگاه قضا بعضاً افرادی مشغول به کار هستند که گویی با بدیهی‌ترین اصول و مبانی حقوقی و قضایی ناآشنایند و برخی از آنها به جانبداری و عدم بی‌طرفی سیاسی خود افتخار می‌کنند! @ahmadzeidabad
۲ اسفند
این کار فقط از ترامپ برمی‌آید! رفتار دونالد ترامپ در برابر جنگ اوکراین گرچه شبیه جابجا کردن باری از تخم‌مرغ با بیل مکانیکی یعنی خالی از هر نوع ظرافت و احتیاط است، اما حق با مخالفان غربی‌اش هم نیست. جنگ روسیه و اوکراین عملاً فرسایشی شده و دولت بایدن و رهبران اروپا و زلنسکی جز لفاظی، چشم‌انداز روشنی برای سرانجام آن مطرح نکرده و نمی‌کنند! زلنسکی برای شکست دادن روسیه، خواهان دریافت پیشرفته‌ترین سلاح‌های دفاعی و تهاجمی از اعضای ناتو و عضویت اوکراین در این سازمان است، اما ناتو اراده‌ای برای این کار از خود نشان نمی‌دهد، چون رویارویی تمام‌عیار با کرملین را به صلاح اروپا و جهان نمی‌داند. با این حساب، فقط دو راه وجود دارد. اول، ادامۀ فرسایشی جنگ تا اطلاع ثانوی بدون هرگونه چشم‌انداز روشن. این سناریو منابع مالی و تسلیحاتی اروپا را می‌بلعد و جان و مال اوکراینی‌ها و روس‌ها را هم تلف می‌کند. دوم، خاتمۀ جنگ با همۀ عواقب دردناک آن برای زلنسکی در کنار ملزم کردن پوتین به امنیت اروپا به طوری که از خطوط تعیین شده، گامی به جلو برندارد. به نظرم ترامپ مشغول همین کار جسورانه به شیوۀ بی‌ملاحظه و متفرعنانۀ خود است. فقط هم از او برمی‌آید! @ahmadzeidabad
۲ اسفند
جنگ بی‌رحم و سنگدل است! بالا، کودکان غزه در زیر بمباران ارتش اسرائیل. پایین، افرادی که جنازه‌‌شان را حماس امروز تحویل اسرائیل داد. @ahmadzeidabad
۲ اسفند
کودتای غیرسیاه! زنده‌یاد دکتر جواد شیخ‌الاسلامی استاد فقید دانشگاه تهران برای نخستین بار پس از انقلاب در سال 1369 در مجلهٔ اطلاعات سیاسی-اقتصادی نوشت که کودتای سوم اسفند سال 1299 را سیاه نمی‌داند. همین یک جمله در آن زمان، کلی تفسیر و تحلیل‌های بی‌اساس را در محافل سیاسی دامن زد و موجب دردسرهای فراوان برای استاد فقید شد. رویدادهای تاریخی، از جهات مختلف، تأثیرات مختلف به دنبال دارند و از همین رو لازم است به طور دائم مورد تبیین و تحلیل‌های جدید قرار گیرند. نگاه ایدئولوژیک ذهن افراد را نسبت به هر موضوعی از جمله حوادث تاریخی بسیار محدود و فریز و منجمد می‌کند به گونه‌ای که از هر پدیده‌ای فقط یک تفسیر کهنه و کلیشه‌ای ارائه می‌شود. بدون تردید بریتانیا در سازماندهی و انجام کودتا نقش اصلی را داشت، اما در آن مقطع خاص، ترس از ظهور بلشویسم در روسیه، کمک به بازسازی یکپارچگی و شکل‌گیری دولتی مقتدر در ایران را همسو با منافع بریتانیا کرده بود. این هم یکی دیگر از جلوه‌های سرشت تراژیک سیاست در تاریخ معاصر ماست که داوری منصفانه در بارهٔ آنها نیاز به ریزبینی‌های همه جانبه دارد. شادروان دکتر شیخ‌الاسلامی این ریزبینی همه‌جانبه را داشت و در شرایط بستهٔ زمان خود خطر بیان آن را به جان می‌خرید و به زحمت هم می‌افتاد. روحش شاد.
۳ اسفند
حزن! کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد @ahmadzeidabad
۴ اسفند