🔴 *پشت پرده حملات گسترده رسانه‌ای علیه دکتر احمدی‌نژاد* موضع‌گیری‌های مختلف اصولگرایان در خصوص احتمال حضور دکتر احمدی‌نژاد در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری نشان می‌دهد تمام دغدغه آنها در مورد جریان مردمی ردصلاحیت کاندیدای آنهاست. اصولگراها وقتی به تحلیل وضعیت شرایط کاندیداهای اصلاح طلب می رسند معمولا در مورد وضعیت اقبال مردم به کاندیدای آنها سخن می گویند، وقتی در مورد اصولگرا ها صحبت می کنند از میزان مشروعیت آنها میگویند، اما به محض آنکه به کاندیدای مردمی با اقبال بالا می رسند تنها موضوعی که ذهن آنها را درگیر می کند صلاحیت کاندید مورد نظر است. آیا ارگانی برای تعیین صلاحیت در قانون اساسی پیش بینی نشده؟ آیا وظیفه رسانه تعیین صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری است؟ آیا این رسانه ها جاده صاف کن اراده برخی اعضای شورای نگهبان در حذف گزینه مردم هستند یا اینکه می خواهند اراده خود را بر اراده نهادی که وظیفه آن تعیین صلاحیت است تحمیل نمایند؟ رسانه ها در کشور ما همواره در مواجهه با کاندیدای مردمی پا را از گلیم خود فراتر می‌گذارند و در پی حذف کاندیدای مردم در عرصه رسانه قبل از حذف آنها در شورای نگهبان هستند. آیا این یک عملیات هماهنگ برای حذف گزینه مردم است؟ آنها می‌خواهند افکار عمومی را برای اهداف پلید سیاسی خود هموار کنند؟ آیا هدف آنها از ایجاد چنین جوی آمادگی افکار عمومی برای رد صلاحیت گزینه‌های مردمی است؟ همانطور که می‌دانید گزینه های مردمی در صورت نامزدی در انتخابات رای می‌آورند و در صورت رای آوردن منافع مردم را به منافع الیگارشی ترجیح می‌دهند و تنها راهی باقی مانده، حذف از انتخابات

کامران غضنفری (نویسنده کتاب ممنوع الانتشار راز قطعنامه): #شمخانی گفت #متوسلیان دندان کرم خورده‌ای بود که دور انداختیم‼️

‍ 🔴 مردم فراموش نمی کنند! روح الله زم مدیر کانال "آمد نیوز" ، مدتها پیش از بازداشتش اعلام کرده بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ مسئول بخش جنگ روانی ستاد هاشمی رفسنجانی بوده است. وی همچنین تاکید کرده بود که در آن انتخابات بدترین کارها را علیه دکتر احمدی نژاد انجام داده است. درکیفرخواست صادره علیه روح الله زم هیچ اشاره ای به این اعترافات صریح و علنی نشده است و این در حالی است که برای ثبت در تاریخ هم که شده باید مشخص شود او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ چه اقداماتی را و با مجوز چه کسی علیه دکتر احمدی نژاد انجام داده است! امروز هاشمی رفسنجانی در دیار باقی سرو کارش با کرام الکاتبین است و نمی توان از او در باره اقداماتش سئوال کرد اما مهدی هاشمی فرزند وی باید روشن سازد که با چه هدف و انگیزه ای در ستاد انتخابات پدرش بخش جنگ روانی را دایر کرده بود. روشن کردن این حقایق کم اهمیت تر از سایر اتهامات مهدی هاشمی و روح الله زم نیست. آشکار نشدن این مسائل بسیار مهم و اساسی، در واقع به معنای سرپوش گذاشتن بر بخشی از حقایق تلخ تاریخ معاصر علیه اراده ملت ایران است که به گفته صادق خرازی همه کنشگران و عقلای سیاسی در مقابل آن صف آرایی کرده بودند. @dolatebahar

به دام شیطان نیفتید؛ ببینید چه کسانی با احمدی نژاد مخالفت و دشمنی کردند؛ انگلیس، لاریجانی ها، رفسنجانی، کروبی، موسوی، آخوندی و روحانی. این برای شما عجیب نیست. متاسفانه برخی ها به اسم ولایت فقیه بشدت در حال تخریب رئیس دولت نهم و دهم هستند. این در حالی است که رهبری هیچگاه احمدی نژاد را تخریب نکرده است. بلکه بارها از دستاوردهای دولت های نهم و دهم که حاصل تلاش ۲۵ میلیون نفر نیروی فعال کشور در زمان آن دولت بوده تمجید کرده است. یادمان باشد در خط رهبری باشیم و خط رهبری تهمت و توهین به رئیس جمهور سابق نیست.

مهم بیش از 32سال حضورافرادی بود که جایگاه خدمات رسانی به مردم رو غصب کردن دست برقضا لباس ویامبر روبتن داشتن وآبروی اسلام روبردن آدمایی مثل هاشمی،خاتمی،روحانی یاهمین عاملی لاریجانی، وخودبهتر می دانی اگرهم فریاد بیدادی سر میدادی انگ ضد ولایت فقیه هم میخوردی مقصر اونها بتنهایی نبودن درتصویر مورد نظر هم همان ها مقصرند وباید موآخذه شوندومسلم است اگر نبودن این آدمایی که اسلامیت که پیشکششان آدمیتشان راهم کنار کذاشته اند واگراینها نبودن مسلمن فقیری هم نبود که با منضور یا بی منضور کنار صندوق.کمیته ازش عکسی با برداشت آزاد تهیه شود پس آنهاییکه غصب جایگاه کردن وبجای مسلحان و شایستگان نشستن مسبب این اوضاعی هست که این روزها درحال تجربه کردنش هستیم

🖕اتاق فکر جنگ روانی هاشمی علیه احمدینژاد

آنچه که من امروز باید به دوستان عرض کنم، در درجه‌ی اول خداقوّتی است؛ ان‌شاءالله که خسته نباشید. هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزی را شماها نشان دادید؛ یعنی دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ی دوره‌های دیگر بود و هست؛ این نقطه‌ی برجسته‌ای است که نباید این را نادیده گرفت. همه‌ی کسانی که میخواهند درباره‌ی دولتها، درباره‌ی کابینه‌ها، درباره‌ی رؤسای جمهور قضاوت کنند - چه پیش خودشان، چه در منظر عموم - و نظری بدهند، خوب است به این نکته هم توجه کنند: حجم کار بالا و تلاش خستگی‌ناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگی‌ها و امتیازاتی که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ استراحت میکنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نکردن، امتیاز بزرگی است که این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود. یک نکته‌ی دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهای انقلاب ر

دفاع احمدی نژاد ازرهبری

سئوال 1👇 در خصوص ثبت نام کردن احمدی نژاد در انتخابات ۹۶ با وجود توصیه رهبری به شرکت نکردن اولاً رهبری با حذف احمدی نژاد که رقیب اصلی روحانی بود کاری کرد که با ادامه دولت لیبرال گند و عواقب برجام و لبخند به کدخدا گریبان ، بانیان آن را بگیرد و بهانه برای متهم کردن یک دولت انقلابی وجود نداشته باشد این تجربه تلخ لبخند به کدخدا عوارض سختی برای مردم داشت که می‌بایست مردم یاد می‌گرفتند که آمریکا قابل اعتماد نیست و این تجربه نیاز به ادامه یافتن دولت روحانی در دور دوم بود دوما مگر وقتی رهبری در درس خارج فقه فرمودند که احمدی‌نژاد در انتخابات شرکت نکند نگفتند امر و نهی نیست ؟ توصیه به برادر مومن است تفاوت توصیه و دستور کاملاً روشن است سوما مگر رهبری دلیل همین توصیه را نفرمودند که جهت جلوگیری از ایجاد دو قطبی در کشور است یعنی رهبری احمدی‌نژاد را یک قطب و هاشمی رفسنجانی و تمام یارانش را یک قطب دیگر فرض کرده بودند وقتی چند ماه بعد قطب اکبر شاه مرد دیگه عنوان دو قطبی مثل سابق صدق نمی‌کرد اما مورد چهارم اینکه چرا در مورد هیچ فردی در تاریخ انقلاب سابقه نداشته که رهبری خلاف قانون حقوق شخصی فرد را ندیده بگیرید و به اون فرد بگوید در انتخابات شرکت نکن ؟ چرا چنین چیزی بی سابقه است ؟ مثل بقیه این فرد حق داره ثبت نام کنه و شورای نگهبان هم رد صلاحیت کنه طبق قانون چه نیازی بود که رهبری برای این امر چنین کاری کنه ؟ ساده است چون رهبری از احمدی‌نژاد نه تنها احساس خطر نمی‌کنه بلکه اورا به خودش نزدیکتر از سایرین میداند اگر همین توصیه برای یک نفر از طیف هاشمی یا خاتمی اتفاق افتاده بود قطعا رهبری را به دیکتاتوری متهم می‌کردند

ادامه. 2 *خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما که شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به نفع برادر مؤمن‌اش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، بخصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.(۱)*

ادامه. 3 *دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید، حواستان جمع باشد. خب به رادیوی «فردا» یا رادیو‌ی «بی‌بی‌سی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ می‌پردازند، بحث می‌کنند، تحلیل می‌کنند، علت چیست، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن می‌خواهد استفاده کند. ما چه‌کار باید بکنیم؟ ما باید نقطه‌ی مقابل دشمن حرکت بکنیم. یعنی مطلب خیلی عادی است، همین‌طور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیزی را به مصلحت شما می‌دانم، می‌گویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحةُ لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمّة المؤمنین» در همه‌ی صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند. نصیحت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است من باب مثال علاقه‌مندم. می‌دانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما می‌گویم وارد نشو. نمی‌گویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمی‌دانیم. من صلاح نمی‌دانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست*

ادامه. 4 *اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و ... است؛ نه، این حرف‌ها چیست؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بین‌الله، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال می‌کنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال می‌کنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال می‌کنند. بنابراین نه، ما این فقره‌ای که دیروز معنا کردیم ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا می‌کردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا می‌کنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.*