فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
❣پدر ومادرتان را چشم انتظار
نگذارید
قبل ازآنکه باجای خالیشان
روبرو شوید
هیچ چیز با ارزشتراز
داشتن پدرومادر نیست
🤛دستان پدر و مادرتان را ببوسید
قبل ازآنکه مجبور باشید
سنگ سردی را ببوسید
بسم الله
#کرامات_امام_حسین_ع #ملائکه_نقاله
داستان #تازه_عروس_روس
🔸
🔻ملا محمد هزار جريبي (صاحب تصانيف مختلف) اين قضيه را نقل نموده است:
🔻من در مجلس درس استاد اکمل «مرحوم آيت الله وحيد بهبهاني قدس سره» که در مسجد پايين پاي صحن مقدس امام حسين (عليه السلام) تشکيل ميشد، شرکت ميکردم. روزي مرد زائر غريبي با لباس آذربايجاني وارد شد و به مرحوم استاد سلام کرد و دست ايشان را بوسيد و بسته ای که زر و زيور زنانه در آن بود، نزد استاد گذاشت و گفت: «اين طلاها را در هر جا که مصلحت ميدانيد صرف کنيد!»
حضرت استاد فرمود: «قضيه ي اين زيورها چيست؟»
آن مرد پاسخ داد: اين زيورها داستان عجيبي دارد! من از حوالي شيروان و دربند هستم و به جهت تجارت به يکي از شهرهاي روسيه سفر کردم و در آنجا به داد و ستد مشغول شدم و صاحب ثروت و مکنتي بودم.
روزي چشمم به دختري زيبا افتاد و تمام قلب مرا به خود مشغول ساخت. به ناچار نزد خانواده ي او که از اشراف نصاري بودند، رفتم و آن دختر را براي خود خواستگاري کردم. خانواده ي او گفتند: در تو هيچ عيبي نيست، مگر اينکه تو در مذهب ما نيستي! اگر به مذهب نصاري داخل شوي، اين دختر را به تو تزويج ميکنيم.
من ناراحت و مغموم شدم و از نزد آنها مراجعت کردم. چند روز صبر نمودم، زيرا آنها مرا سر دو راهي و معلق قرار داده بودند و روز به روز، عشق و محبت آن دختر در دل من زيادتر ميشد، تا به جايي رسيد که دست از تجارت و شغل خود برداشتم!
آخرالامر، ديدم نزديک است که حواسم مختل گردد و مشرف به هلاکت شوم. با خود گفتم: باکي نيست که در ظاهر از اسلام اظهار تنفر بنمايم. بنابراين رفتم ونزديکان او را ديدم و گفتم: حاضرم از اسلام برائت بجويم و داخل دين مسيح گردم! آنها از من قبول نمودند و دختر را به من تزويج کردند.
چون مدتي گذشت، پشيمان شدم و بر اين فعل قبيح، خود را سرزنش کردم. ديگر نه قدرت داشتم که به وطن خود برگردم و نه ممکن بود که از تظاهر به دين نصرانيت عدول کنم. از شرايع اسلام چيزي در من يافت نميشد جز گريه بر مصائب حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) و در آن اوقات به آن حضرت خيلي علاقه مند گرديدم و تفکر در مصائب آن حضرت مينمودم و گريه و زاري ميکردم.
عيال من از ديدن اين حالت، تعجب ميکرد! چون علت آشکاري براي گريه ي من نميديد. بنابراين حيرتش زياد شد و از سبب گريه ي من سئوال کرد. من با توکل بر خدا به او گفتم که من هنوز به مذهب اسلام باقي هستم و گريه ي من بر مصائب حضرت اباعبدالله الحسین (عليه السلام) است.
همين که همسرم اسم آن بزرگوار را شنيد، نور اسلام در قلبش ظاهر شد و در همان لحظه به شريعت اسلام داخل شد و با من در مصائب آن بزرگوار همنوا و هم ناله شد.
يک روز من به او گفتم: بيا مخفيانه از اينجا برويم و سر قبر مطهر حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) اقامت کنيم تا بتوانی علناً اظهار مسلماني بنمايي! همسرم قبول نمود و شروع به تهيه ي لوازم سفر کرديم.
مدتي نگذشت که زوجه ي من مريض شد و از دنيا رحلت کرد! پس اقارب و نزديکانش جمع شدند و او را به طريق نصارا تجهيز نمودند و او را با جيمع زر و زيورهايي که داشت دفن کردند، به همان صورتي که مقتضاي مذهبشان بود!
من حزن و اندوهم بعد از مفارقت او زيادتر شد و با خود گفتم: شب که بشود، ميروم و جسد او را از قبر بيرون ميآورم و در بهترين شهرها [کربلا] دفن ميکنم!
#دعا_درمانے
دعایی فوق العاده مجرب از #شیخ_بهایی
از شیخ بهایی علیه الرحمه نقل شده است که برای قضای حاجات این دعا را هفتاد مرتبه با توكل بر باري تعالي و اعتقاد صادق و نيت پاك و توجه به معني اين ذكر گرانبها به اعتقاد بخوانید.شیخ بهایی فرموده اند اگر حاجت روا نشد در قیامت بامن مخاصمه کند و فرموده اند اگر به نیت شفای مریض هفتاد بار در حال سجده بخواند ازجمله مجربات است که شفا یابد مگر آنکه اجل مریض حتمی باشد و دعا این است:
(( لاالهَ الاّ اللّهَ بِعِزَّتِک و قُدرتک،
لا الهَ الاّ اللّهَ بِحَقِّ حقِّک و حُرمَتِک،
لاالهَ الاّ اللّهَ فَرِّج بِرَحمَتِک))
📚گوهر شب چراغ نوشته نيستانکي نائيني
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#ذڪر_درمانے #دائم_الذکر
🌻 سبک زندگی به شیوه آیت الله بهجت:
🌸 زمان را با ذکر شکار میکرد،با ذکر نفس میکشید.در خانه بیشتر ذکر «یا هادی» و «یا الله» را میگفت.گاهی با چشمان بسته، ذکر «یا ستّار» بر لب داشت.
🌸 میخواست به جایی برود،هنگامی که از منزل خارج می شد،زمانی که برای دیدن کسی به اتاق بیرونی میرفت، ذکر «یا ستّار» را میگفت.همیشه ذکر میگفت.
🌸 میرفت کتاب بردارد، در همین زمان کوتاه ذکر میگفت.بعد از ذکرِ رکوع و سجود نمازش، «یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمٖینَ» را زمزمه میکرد.
📚 این بهشت، آن بهشت، ص٢۶؛
ما اَگه بتونیم
توی شهر خودِمون
خدامون داشتهباشیم هُنر کَردیم...
#شهید_والامقام محسنحججے...
🌓شبتون شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با خداوند یکتا ❤️
پروردگارا❣
اینڪ #دستــــــــم را بر آستانت
بلند میڪنم ڪه دستگیرم باشی
تـــو همانی ڪه من میخواهــــم؛
پس مــرا #هـــــمان ڪن ڪه تو
میخـــــواهی..
آمین یا رَبَّ
خدا با من است❣
و این انتهای آرامش است😇
شبتون سرشار از آرامش الهی ✨
🏴 #السلامعلیکیارسولالله
#السلامعلیکیاحسنابنعلی
#السلامعلیکیاامامالرئوف
و درهاى اجابت
به رویشان باز است ؛
و دعاى آنکس که با تو
راز گوید ؛ مستجاب است ...
#ایامشهادتحضرترسولصو
#امامحسنمجتبیعلیهالسلام
#وامامرضاعلیهالسلامبرتمامی
#شیعیانجهانتسلیتوتعزیتباد .
#به_کانال_سیاسی_مذهبی_اجتماعی_احرار_بپیوندید
🆔 @ahrarsarbaz