eitaa logo
احرار
106 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
13.6هزار ویدیو
77 فایل
سیاسی مذهبی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 فتنه آنچه بود تا آنچه باید انجام دهیم ✍ این تحلیل را از آخر به اول بخوانید! 🔻 امروز میخواهم فتنه را از چند ماه قبل برایتان تشریح کنم خیلی دور نمی روم البته ماجرا از دورترها شروع می شود ولی امسال را مبدأ قرار می دهیم از روزی که زنان در ورزشگاه مشهد اسپره اشک آور خوردند، از روزی که بحث صیغه در مشهد مجدد مطرح شد وقایع کشور را رصد کنید قطعاً تعجب خواهید کرد اتفاقات مختلف با محوریت زنان در جامعه رخ داد و پر رنگ شد، جشنواره کن و آن صحبت های کذایی امثال ترانه علیدوستی را به یاد دارید یا جایزه به فیلم ضد دینی و ایرانی عنکبوت مقدس با محوریت زهرا ابراهیمی، یا کمپین می تو بازیگران ایرانی مخصوصاً با محوریت همین خانمی که سر پیری کشف حجاب کرده، یا اون ماجرای کذایی اتوبوس بی آر تی و سپیده رشنو که معلوم نیست راست بود یا کاملاً صحنه سازی، یا اون ماجرای دخترم مریضه گشت ارشاد و کلی اتفاق دیگر که ذکر تک تک شان در حوصله این نوشتار نیست همه نشانه وقوع یک فتنه با محوریت زن بودند، به دوستان در محافل خصوصی تذکر دادیم ولی گوش شنوایی نبود راه حل گفتیم حتی التماس کردیم ولی اتفاقی نیافتاد بگذریم این ماجرا رسماً از آن نقاشی کذایی ققنوس فتنه گران مبحوس و آن صورتی پوشیدن ها شروع شد، پروژه ای به نام ققنوس ایران یا همان انقلاب زنان در ایران این بار با مهسا امینی فرصت را مناسب دید تا اقدامات خیابانی را رقم زند البته چاره ای هم نداشت موعد حزب الله تمام شده بود، مذاکرات به ضررش پیش می رفت، اوضاع خوبی هم در اوکراین نداشت هوا داشت سرد می شد و ایران هم با معاهده های مختلف و عضویت در سازمان های منطقه ای و فرامنطقه‌ای در حال مصون سازی اقتصادش از تحریم ها بود مرگ جریان لیبرال و فروپاشی هژومونی امپرالیسم جهانی محتمل بود پس باید کاری می کردند ولی پروژه ققنوس با سوخت و از خاکسترش هم جز گرد و غباری زودگذر چیز دیگری برجا نخواهد ماند ✅ به قول شهید سلیمانی عزیز میزان فرصتی که در تهدیدها وجود داره تو خود فرصت ها نیست پس این فتنه اتفاق مبارکیست اگر بتوانیم ۱- اصلاح ساختار گشت ارشاد، تمرکز روی واردات، طراحی، تولید و توزیع لباس و لوازم آرایشی، نظارت بیشتر بر افراد فعال در سینما و تلویزیون و صنعت مد و...، مطالبه گری از ۲۵ سازمانی که مسئول بحث فرهنگی در مورد حجاب و... هستند ۲- نمی شود بچه های ما در کف خیابان توسط اراذل اجیر شده و فریب خوردگان کتک بخورند ولی منافقین، صهیونیست ها، وهابی ها و... که هدایت مالی، فکری و رسانه‌ای و... فتنه گران را برعهده دارند در آسایش بسر ببرند کمپ منافقین را باید جهنم کنیم و نقطه امنی برای عناصر صهیونیست در جهان باقی نذاریم، وهابی ها هم باید حسابی گوش مالی شوند ۳- نمی شود کشور ما در آشوب باشد ولی پایگاه های هدایت کننده فتنه در برخی از کشورهای همسایه در آرامش شب را صبح کنند و مزه موشک ها و حملات سایبری سنگین ما را نچشند ۴- رژیم صهیونیستی به عنوان سر مار باید به شکل جدی مجازات شود و سرزمین های اشغالی تبدیل به جهنمی برای دشمنان گردد ۵- ضربه اصلی را ما از فضای مجازی ول و رها خوردیم باید این فضا سازماندهی شده و پلت فرم هایی که آتش بیار معرکه بودن چه ایرانی و خارجی چه با یک توییت چه با کمک به انتشار محتوا باید ساماندهی و تأدیب شوند ۶- فتنه فرصت مناسبی برای شناسایی لیدرها و شبکه های دشمن در وطن است باید از این فرصت طلایی نهایت استفاده را کرده و ضربات مهلکی به مزدوران و سازمان های امنیتی دولت های متخاصم بزنیم 🚨 در آخر کلامم یک هشدار هم بدهم اگر اقدامات بالا صورت نگیرد بازم باید منتظر تکرار حوادث مشابه و به مراتب سخت تر باید باشیم و همچنین اثرات سوء فتنه را در انتخابات ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴ حس خواهیم کرد
علی کریمی بیماری هاری گرفته مفت خر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ پدر و‌مادرتان را چشم انتظار نگذارید قبل ازآنکه باجای خالیشان روبرو شوید هیچ چیز با ارزشتراز داشتن پدرومادر نیست 🤛دستان پدر و مادرتان را ببوسید قبل ازآنکه مجبور باشید سنگ سردی را ببوسید
بسم الله داستان 🔸 🔻ملا محمد هزار جريبي (صاحب تصانيف مختلف) اين قضيه را نقل نموده است: 🔻من در مجلس درس استاد اکمل «مرحوم آيت الله وحيد بهبهاني قدس سره» که در مسجد پايين پاي صحن مقدس امام حسين (عليه‏ السلام) تشکيل مي‏شد، شرکت مي‏کردم. روزي مرد زائر غريبي با لباس آذربايجاني وارد شد و به مرحوم استاد سلام کرد و دست ايشان را بوسيد و بسته ‏ای که زر و زيور زنانه در آن بود، نزد استاد گذاشت و گفت: «اين طلاها را در هر جا که مصلحت مي‏دانيد صرف کنيد!» حضرت استاد فرمود: «قضيه‏ ي اين زيورها چيست؟» آن مرد پاسخ داد: اين زيورها داستان عجيبي دارد! من از حوالي شيروان و دربند هستم و به جهت تجارت به يکي از شهرهاي روسيه سفر کردم و در آنجا به داد و ستد مشغول شدم و صاحب ثروت و مکنتي بودم. روزي چشمم به دختري زيبا افتاد و تمام قلب مرا به خود مشغول ساخت. به ناچار نزد خانواده‏ ي او که از اشراف نصاري بودند، رفتم و آن دختر را براي خود خواستگاري کردم. خانواده‏ ي او گفتند: در تو هيچ عيبي نيست، مگر اينکه تو در مذهب ما نيستي! اگر به مذهب نصاري داخل شوي، اين دختر را به تو تزويج مي‏کنيم. من ناراحت و مغموم شدم و از نزد آنها مراجعت کردم. چند روز صبر نمودم، زيرا آنها مرا سر دو راهي و معلق قرار داده بودند و روز به روز، عشق و محبت آن دختر در دل من زيادتر مي‏شد، تا به جايي رسيد که دست از تجارت و شغل خود برداشتم! آخرالامر، ديدم نزديک است که حواسم مختل گردد و مشرف به هلاکت شوم. با خود گفتم: باکي نيست که در ظاهر از اسلام اظهار تنفر بنمايم. بنابراين رفتم ونزديکان او را ديدم و گفتم: حاضرم از اسلام برائت بجويم و داخل دين مسيح گردم! آنها از من قبول نمودند و دختر را به من تزويج کردند. چون مدتي گذشت، پشيمان شدم و بر اين فعل قبيح، خود را سرزنش کردم. ديگر نه قدرت داشتم که به وطن خود برگردم و نه ممکن بود که از تظاهر به دين نصرانيت عدول کنم. از شرايع اسلام چيزي در من يافت نمي‏شد جز گريه بر مصائب حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) و در آن اوقات به آن حضرت خيلي علاقه‏ مند گرديدم و تفکر در مصائب آن حضرت مي‏نمودم و گريه و زاري مي‏کردم. عيال من از ديدن اين حالت، تعجب مي‏کرد! چون علت آشکاري براي گريه‏ ي من نمي‏ديد. بنابراين حيرتش زياد شد و از سبب گريه‏ ي من سئوال کرد. من با توکل بر خدا به او گفتم که من هنوز به مذهب اسلام باقي هستم و گريه‏ ي من بر مصائب حضرت اباعبدالله الحسین (عليه‏ السلام) است. همين که همسرم اسم آن بزرگوار را شنيد، نور اسلام در قلبش ظاهر شد و در همان لحظه به شريعت اسلام داخل شد و با من در مصائب آن بزرگوار همنوا و هم ناله شد. يک روز من به او گفتم: بيا مخفيانه از اينجا برويم و سر قبر مطهر حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) اقامت کنيم تا بتوانی علناً اظهار مسلماني بنمايي! همسرم قبول نمود و شروع به تهيه‏ ي لوازم سفر کرديم. مدتي نگذشت که زوجه‏ ي من مريض شد و از دنيا رحلت کرد! پس اقارب و نزديکانش جمع شدند و او را به طريق نصارا تجهيز نمودند و او را با جيمع زر و زيورهايي که داشت دفن کردند، به همان صورتي که مقتضاي مذهبشان بود! من حزن و اندوهم بعد از مفارقت او زيادتر شد و با خود گفتم: شب که بشود، مي‏روم و جسد او را از قبر بيرون مي‏آورم و در بهترين شهرها [کربلا] دفن مي‏کنم!
‍ ‍ ‍ دعایی فوق العاده مجرب از از شیخ بهایی علیه الرحمه نقل شده است  که برای قضای حاجات این دعا را هفتاد مرتبه با توكل بر باري تعالي  و اعتقاد صادق  و نيت پاك و توجه به معني اين  ذكر گرانبها به اعتقاد بخوانید.شیخ بهایی فرموده اند اگر حاجت روا نشد در قیامت بامن مخاصمه کند و فرموده اند اگر به نیت شفای مریض هفتاد بار در حال سجده بخواند ازجمله مجربات است که شفا یابد مگر آنکه اجل مریض حتمی باشد و دعا این است: (( لاالهَ الاّ اللّهَ بِعِزَّتِک و قُدرتک، لا الهَ الاّ اللّهَ بِحَقِّ حقِّک و حُرمَتِک، لاالهَ الاّ اللّهَ فَرِّج بِرَحمَتِک)) 📚گوهر شب چراغ نوشته نيستانکي نائيني 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌻 سبک زندگی به شیوه آیت الله بهجت: 🌸 زمان را با ذکر شکار می‌کرد،با ذکر نفس می‌کشید.در خانه بیشتر ذکر «یا هادی» و «یا الله» را می‌گفت.گاهی با چشمان بسته، ذکر «یا ستّار» بر لب داشت. 🌸 می‌خواست به جایی برود،هنگامی که از منزل خارج می شد،زمانی که برای دیدن کسی به اتاق بیرونی می‌رفت، ذکر «یا ستّار» را می‌گفت.همیشه ذکر می‌گفت. 🌸 می‌رفت کتاب بردارد، در همین زمان کوتاه ذکر می‌گفت.بعد از ذکرِ رکوع و سجود نمازش، «یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمٖینَ» را زمزمه می‌کرد. 📚 این بهشت، آن بهشت، ص٢۶؛
ما اَگه بتونیم توی شهر خودِمون خدامون داشته‌باشیم هُنر کَردیم... محسن‌حججے... 🌓شبتون شهدایی
🌹عـــــلامه تهرانی(ره): ســــالک که آخـــــر شب و بین الطلوعین نباشد به جایے نمـــےرسد. هزار سال هم زحمت بکشد فایده ندارد این اساسی است. . شب را به جز کمی از آن بپا دار مزمل۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با خداوند یکتا ❤️ پروردگارا❣ اینڪ را بر آستانت بلند میڪنم ڪه دستگیرم باشی تـــو همانی ڪه من میخواهــــم؛ پس مــرا ڪن ڪه تو میخـــــواهی.. آمین یا رَبَّ خدا با من است❣ و این انتهای آرامش است😇 شبتون سرشار از آرامش الهی ✨