حسین یکتا:
زنگ زدم به سردار باقرزاده
گفتم احمد الان خورد
هواپیمایش زمین شهید شد
هنوز تلویزیون اعلام نکرده بود
ظهر شد و آقای باقرزاده گفت
بعد ناهار خوابیدم
احمد رو دیدم
گفتم احمد چه خبر؟
گفت اینجا اول یک تشت بزرگ
برای امام حسین از ما گریه گرفتن
بعد ما رو بردن بالا
جواب این خون ها رو سیدشهدا میدهد
آقای اکرمی میگفت که چه خبر
گفت این بالا یه ساعتی از شب های جمعه
مخصوص دیدار ماشهدا با سید الشهدا است
گفتم بهش تو این دیدار چی میگذره
گفت اول اقا سید روح الله(خمینی) صحبت میکنه
بعد آقا اباعبدالله رو میکنه به بچهها میگه
میشه خاطره رزم تون رو برای من بگید
این خاطره گویایی ها از بالا کارش گرفته
کار پایین نیست آقا
بعد بچه ها رو می کنند به آقا عبدالله
میگویند آقا میشه
خاطره روز عاشورا برای ما بگوید
بعد آقا یک شب پرده رو میزنه کنار
بچه ها شهادت حضرت علی اکبر میبینن
یک شب شهادت حضرت علی اصغر میبینن
بساط شهدا بساط امام حسینه اون بالا
بساط این پایین هم ، بساط امام حسینه
https://www.roshangari.ir/video/67496
https://www.aparat.com/v/vhTU0
ای وای/ این در خونه ی امامه/ پس چرا پشتش ازدحامه/ اینجا چرا پر از غلامه/ ای وای
ای وای/ برای چی هیزم میارن/ به پشت این خونه میذارن/ به هیچ کسی رحمی ندارن/ ای وای
کفتارای مدینه به فکر یک شکارن
مشعلاشون تو دست تا پای در بذارن
واویلا وامصیبت 4
ای وای/ تا شعله ی آتیش به پا شد/ ضرب لگد مشکل گشا شد/ آخر در این خونه واشد/ ای وای
ای وای/ ریختن تو خونه دادِ بیداد/ هجوم آوردن غرق فریاد/ در روی جسم مادر افتاد/ ای وای
فقط این و بگم که اوج غم و بلا بود
یادگار پیمبر به زیر دست و پا بود
واویلا وامصیبت 4
رضا تاجیک
دریافت فایل

==========================================
مادر/ ز روز جنگ نابرابر/ دیگه شدی اسیر بستر/ دستمالی بستی به روی سر/ ای وای
مادر/ کفن به زیر سر گرفتی/ دستتو بر کمر گرفتی/ از محسنت خبر گرفتی/ ای وای
اسیر و بیقرارم سر رو پاهات میذارم
بگو چطوری خون زخماتو بند بیارم
مادر مهربونم مادر قد کمونم 2
مادر/ سلام بابا بی جوابه/ نیگا بکن غرق عذابه/ برای تو در التهابه/ ای وای
مادر/ تموم جونت غرق درده/ سیلی با صورتت چه کرده/ میری همش به پشت پرده/ ای وای
اومده اند عیادت با بغض و کینه ی تو
خوشحالشون می کنه خس خس سینه ی تو
مادر مهربونم مادر قد کمونم 2
رضا تاجیک
دریافت فایل

=========================================
کوچه/ کوچه ی دلگیر مدینه/ از دیواراش می باره کینه/ بغض علی میون سینه/ ای وای
مادر/ تو پیچ کوچه شد مردد/ آخه صدای پایی اومد/ چقد دلم تو سینه میزد/ ای وای
به سوی ما میومد/ یهودی بی غیرت
دستشو مشت کرده بود/ چشاش پر از خشونت
واویلا وامصیبت 4
ای وای/ سایش به روی سرم افتاد/ یه لحظه بعد مادرم افتاد/ عشق علی در برم افتاد/ ای وای
ای وای/ یه سیلی خورد از اون ستمکار/ یه سیلی خورد مادر ز دیوار/ میگفت که گوشوارمو بردار/ ای وای
تو اون شرایط سخت با دیده های دریا
به من میگفت حسن جان چیزی نفهمه بابا
واویلا وامصیبت 4
رضا تاجیک
دریافت فایل

===================================
مادر/ حسرت زده، دل بیقرارت/ هرشب میام سر مزارت/ قرآن میخونم من کنارت/ مادر
مادر/ بی تو صفا نداره خونه/ غم انگیزه این آشیونه/ داداش حسن روضه می خونه/ مادر
ز کوچه و ز وقت غروب آرزو گفت
برای ما تموم روضه رو مو به مو گفت
مادر مهربونم مادر قد کمونم 2
مادر/ باید خودت بیای تماشا/ تا بند بیاد این گریه ی ما/ میخ در و کج کرده بابا/ ای وای
مادر/ تو سر من فکر و خیاله/ پیرهن همرنگ لاله/ هنوز برای من سواله/ ای وای
به یاد تو سرم رو، روی زمین میذارم
به یاد درد پهلوت تا خود صبح بیدارم
مادر مهربونم مادر قد کمونم 2
رضا تاجیک
دریافت فایل

===========================================
✅ #شما_هم_دعوتید
🌺 روضه مادر سادات
به همراه وداع با پیکر شهیدگمنام
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 @ahtavakoli211
🔅نشر پیام صدقه جاریه است🔅
چادری که رو سر خواهرامونه هدیه فاطمه به مادرامونه
خانومی همه دخترامونه هدیه فاطمه به مادرامونه
چادر بهشته رو سر فرشته های دنیا
بهترین وسیلست برای شادی دل زهرا
چادر مشکی نوره مثل پرچم مشکی هیئت
مثل نور چشمای شهیده توی لحظه سرخ شهادت
فاطمه جان قسم به پاکی تو
بیرق ما چادر خاکی تو
کاشکی به فاطمه دلا رو بسپاریم
زندگیامونو بهش بدهکاریم
حرمت این امانت تو نگه داریم
کار چادر فاطمه جز عقیله پروری نیست
تو کلام زینب چیزی جز رجز حیدری نیست
دختر زهرا باید نا امید کنه دشمن دینو
روی قله دنیا بکوبه پرچم امیرالمومنینو
فاطمه جان قسم به پاکی تو
بیرق ما چادر خاکی تو
چادری که رو سر خواهرامون
خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است
زین همه آیتی از لطـف کم فاطمه است
بخــداوند قســــم قبلــــۀ اربـــــــاب ولا
خاک درگــاه ملائک خَــدَم فاطمه است
اشک از دیــده ببارید که در باغ خیــال
مُـژه جاروکش خاک قـــدم فاطمه است
ما ولای علـــی از فاطمــه آموخته ایــم
شُکرلِله ، که ایـن از نِعَــــم فاطمه است
ایمــن از تابـش خورشیــد قیامــت باشد
هرکسـی سایه نشیــن عَلَــم فاطمه است
گــربه ظاهر حرمی نیست برای زهرا
دل هــر شیعــۀ مولا حــرم فاطمه است
اَلسَّــــــلامُ عَلَیـــکِ اَیَّتُـهَاالصِّــدیقَةّ الشَّهیــــدَة
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كآنچه خواهی، عطا كند زهرا
بضعۀ مصطفی بُوَد زآنرو
جلوه چون مصطفی كند زهرا
خانۀ وحی را، ز رخسارش،
رشكِ غار حَرا كند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند،
خاك را كیمیا كند زهرا
این مقام كنیز او باشد
تا دگر خود، چهها كند زهرا!
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد، حیا كند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا كند زهرا
روز محشر -كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا-
همچو مرغی كه دانه بر چیند،
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا؟
چه شود گر که بر «مؤید» هم
نظری از وفا کند زهرا
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون و شیدای حسین است
بُوَد پروندهام چون برگ گل، پاک
در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانی خوبانِ عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
دراین عالم تمنایی ندارم
تمنایم تمنای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسین است
از آن با گریه دائم خو گرفتم
که اشکم دُرِّ دریای حسین است
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت، قد و بالای حسین است
دلی جای خدا باشد که آن دل
پر از نور تجلای حسین است
به بازار عمل، فردای محشر
همه هستم تولای حسین است.
بزرگ مدینه بزرگ همه
دعای قنوت شب فاطمه
بیا خانه را آب و جارو زدم
به عشقت خودم پشت درآمدم
خودم آمدم تا سلامت کنم
به جای همه احترامت کنم
بیا احترامت فقط با من است
جواب سلامت فقط با من است
تو خورشید زهرای این خانه ای
عزیزم تو آقای این خانه ای
مهیای تو خانه را ساختم
علی جان بیا سفره انداختم
بیا سیر امشب نگاهت کنم
تماشای رخسار ماهت کنم
نگاه تو را از خدا خواستم
من از دار دنیا تو را خواستم
تمنای دستان سرد منی
تو دل گرمی من تو مرد منی
بیا چاره ی حال پروانه کن
بیا گیسوان مرا شانه کن
اگر گیسوانم به هم ریخته
کمی کار خانه سرم ریخته
سرم را اگر پیش تو بستم ام
اگر گریه کردم کمی خسته ام
خیال تو راحت رویم زرد نیست
اگر گریه هم کردم از درد نیست
که این گونه دلگیر کرده تو را
چه کس این چنین پیر کرده تو را
به امر پیمبر عمل می کنی
بمیرم که زانو بغل می کنی
ببینم تو را رو به راهی علی
بمیرم برایت الهی علی
غمت را روی شانه ام برده ام
نگو از غریبی مگر مُرده ام
مدینه اگر نیست گریان تو
من و بچه هایم به قربان تو
به دنیا پرستی عمل می کنند
شنیدم تو را کم محلی کنند
اگر بی قراری به مسجد نرو
اگر غصه داری به مسجد نرو
کنار من و بچه هایت بمان
همین جا نماز جماعت بخوان
تو مولای والا مقام منی
بدان تا قیامت امام منی
اگرچه در خانه ات هم شکست
علی خانه ی تو بهشت من است
یل خیبر انقدر گریه نکن
جلوی در این قدر گریه نکن
من از اشک مردانه دق می کنم
همین گوشه ی خانه دق می کنم
مگر مُرده باشم تو گریه کنی
زمین خورده باشم تو گریه کنی
تو به حدِّ کافی پریشان شدی
همان کوچه بس بود گریان شدی
زمین خوردن من فدای سرت
کتک خوردم اصلاً فدای سرت
بر آن خون دیوار خیره نشو
به تیزی مسمار خیره مشو
به جان علی پهلویم بهتر است
عزیزدلم بازویم بهتر است
تو حرف از مدینه شنیدی علی
سر من خجالت کشیدی علی
حلالم کن از غم شکستی علی
تو آیا زمن راضی هستی علی
ببین رفتنیم به زحمت نیفت
جواب کسی را نده هر چه گفت
نمی مانم انقدرها همسرم
به زودی از این کوچه ها می پرم
همین صبح تابوتم آماده شد
لباس حسینت هم آماده شد
حالا علی داره میگه
ببین می توانی بمانی بمان
اگر راه دارد بمانی بمان
ببین می شود می توانی بمان
چه کم دارد این زندگانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
بمان ......