eitaa logo
کربلایی‌ امیرحسین توکلی
245 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
775 ویدیو
36 فایل
Amt ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Aht_313
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگ مدینه بزرگ همه دعای قنوت شب فاطمه بیا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت درآمدم خودم آمدم تا سلامت کنم به جای همه احترامت کنم بیا احترامت فقط با من است جواب سلامت فقط با من است تو خورشید زهرای این خانه ای عزیزم تو آقای این خانه ای مهیای تو خانه را ساختم علی جان بیا سفره انداختم بیا سیر امشب نگاهت کنم تماشای رخسار ماهت کنم نگاه تو را از خدا خواستم من از دار دنیا تو را خواستم تمنای دستان سرد منی تو دل گرمی من تو مرد منی بیا چاره ی حال پروانه کن بیا گیسوان مرا شانه کن اگر گیسوانم به هم ریخته کمی کار خانه سرم ریخته سرم را اگر پیش تو بستم ام اگر گریه کردم کمی خسته ام خیال تو راحت رویم زرد نیست اگر گریه هم کردم از درد نیست که این گونه دلگیر کرده تو را چه کس این چنین پیر کرده تو را به امر پیمبر عمل می کنی بمیرم که زانو بغل می کنی ببینم تو را رو به راهی علی بمیرم برایت الهی علی غمت را روی شانه ام برده ام نگو از غریبی مگر مُرده ام مدینه اگر نیست گریان تو من و بچه هایم به قربان تو به دنیا پرستی عمل می کنند شنیدم تو را کم محلی کنند اگر بی قراری به مسجد نرو اگر غصه داری به مسجد نرو کنار من و بچه هایت بمان همین جا نماز جماعت بخوان تو مولای والا مقام منی بدان تا قیامت امام منی اگرچه در خانه ات هم شکست علی خانه ی تو بهشت من است یل خیبر انقدر گریه نکن جلوی در این قدر گریه نکن من از اشک مردانه دق می کنم همین گوشه ی خانه دق می کنم مگر مُرده باشم تو گریه کنی زمین خورده باشم تو گریه کنی تو به حدِّ کافی پریشان شدی همان کوچه بس بود گریان شدی زمین خوردن من فدای سرت کتک خوردم اصلاً فدای سرت بر آن خون دیوار خیره نشو به تیزی مسمار خیره مشو به جان علی پهلویم بهتر است عزیزدلم بازویم بهتر است تو حرف از مدینه شنیدی علی سر من خجالت کشیدی علی حلالم کن از غم شکستی علی تو آیا زمن راضی هستی علی ببین رفتنیم به زحمت نیفت جواب کسی را نده هر چه گفت نمی مانم انقدرها همسرم به زودی از این کوچه ها می پرم همین صبح تابوتم آماده شد لباس حسینت هم آماده شد حالا علی داره میگه ببین می توانی بمانی بمان اگر راه دارد بمانی بمان ببین می شود می توانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان بمان ......
وچه های مدینه می شنیدند،احتمال داره زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعال فرجه الشریف، که علم بیست و حرفه،دو حرف ظاهر شده،بیست و پنچ حرف زمان حضرته،این صدا رو زمان حضرت از جو بگیرند،تلویزیون زمان امام زمان پخش کنه، شما صدای ناله رو زنده باشین بشنوید،اون وقت گریه می کنید،ضبطه الان تو آسمون هست، زمان ظهور حضرت،این صدارو می گیرند،به تلویزیون زمان حضرت وصل می کنند همه شما این صدارو میشنوید،همه تون غش می کنید،بعضی هاتون هم می میرید،سیدا که میمیرند،بچه سیدا وقتی صدای مادرشونو بشنوند می میرند،بچه سیدا می میرند،قبرش کجاست سیدا،اونایی که مدینه رفتید قبرشو پیدا کردید؟
قبل ازاینکه کسی دست یتیمی به سر اینها بکشه،خودم می خوام بکشم،فضه می گه هر چی خانم گفت:گوش کردم،آب گرم کردم،حسنین و زینبین و آروم می شست،دست می لرزه،جوان هیجده ساله دستش داره می لرزه،بچه ها رو که شست، غذا تهیه کرد،غذاشون چی بود،چند قرص نان ؛دو پسرهارو فرستاد مسجد، دخترم فرستاد خانه فامیل کنار خونه خودش،بعد فرمود فضه آب داریم،آره بی بی جان؛فرمود:می خوام خودمو شستشو بدم،این خونها رو پاک کنم،فضه می گه دیدم آب هی می ریخت،کمک می کرد این پیراهن از بدن جدا بشه،پیراهن چسبیده بود به زخم،فضه میگه من جرأت نمی کردم،دست بزنم،هی آب می ریخت از زیر پیراهن،بدن و شستشو می داد،می فرمود،امشب اگر علی خواست بشوره،باید همینطوری که خودم شستم،بشوره،لباس نو براش آوردم،فرمود: من خوب بدنمو شستم،به هر قدرتی است مواظبت کن تو و اسماء،علی این پیراهن رو در نیاره،از زیر پیراهن منو شست و شو بده،فضه می گه بدن مبارکشو شست،پیراهن شو به هر طریقی عوض کرد، فضه می گه:زهرای مرضیه سلام الله علیها،فرمود:من نماز مغرب و می خونم،بعد از نماز رو به قبله دراز می کشم،روپوشی رو صورتم می اندازم،لحظاتی که گذشت،بیا منو صدا کن،اگه جوابتو ندادم،زود برو مسجد علی رو بگو بیا،فضه می گه دیدم آروم دراز کشید،رو به قبله بعد از نماز،لحظاتی گذشت دلم پریشون بود،اومدم صداش زدم،یا بنت خیرخلق الله، یا بنت رسول الله،یا فاطمه،یا اُم الحسن و الحسین،دیدم جواب نمی ده،روپوشو از صورتش برداشتم،وای،وای شعر….. فضه می گه دویدم در مسجد،صدا می زدم،علی پاشو بیا فاطمه ات از دنیا رفت سلمان می گه من نشسته بودم کنار آقا،آقا وقتی صدای فضه رو شنید،بلند شد که بیاد به سمت در یه وقت دیدم از پشت رو زمین اُفتاد،آی…لحظاتی گذشت،حالش به جا اومد،هی می گفت:بمن العذا،کیه دیگه به من تسلی بده. تب غم ناله اش در جوش می رفت همان خیبر شکن از هوش می رفت به هوش آمد سوی خانه روان شد به سوی نعش مظلومه دوان شد رسید و دید یارش بر زمین است همه دار و ندارش بر زمین است نشست و خیمه زد بر جسم بانو سر بانو نهاده روی زانو فرمود:من علیم،کلمینی یا فاطمه ،تا ابر ولایت شد،زهرایی که جان داده بود،دوباره رجعت کرد،صدای علی دوباره زنده اش کرد، تلطف کرد با آن باغ چیده تکلم کرد با یار شهیده که ای خورشید بی همتا علیم لب از لب باز کن زهرا سخن های علی اعجاز می کرد که زهرا چشم بر او باز می کرد به آنچه بین عشاق است مرسوم نگاهی کرد مظلومه به مظلوم فرمود: از پدرم شنیدم،همه جوره کمک مظلوم کنید،دستمو بلند کن می خوام اشکاتو پاک کنم. ** روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط آیت الله مجتهدی تهرانی اینهایی که از دنیا می خوان برن،معمولاً اون روز آخر حالشون جا می آد،تجربه شده،یه دو سه ساعتی،حالشون خوبه،با بستگانشون صحبت می کنن،حرف می زنن،یهو دوباره حالشون بهم می خوره از دنیا می رن،معموله ،نمی دونم دیدید یا نه،حضرت زهرا سلام الله علیها،پاشدند،بنا کردند به کار کردن،لباس بچه هاشونو شستند، امیر المومنین یه موقعی وارد منزل شد،این و حاج واعظ قزوینی،نود سالش بود خونه ی حاج سید جواد صدیقی چهل سال،پنجاه سال پیش رو منبر گفته یادمه، گفت:وقتی امیرالمومنین وقتی سر زده وارد شد،دید که حضرت زهرا جارو دستشه،اما وقتی داره حیاط و جارو می کنه،یه دستشم به کمرشه،از درد پهلو خیلی رنج برد،این منظره،با دل مولا چه کرد،این همه غزوات،این همه جنگ ها، هیچی امیرالمؤمنین رو به زانو در نیاورد،ولی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمؤمنین رو به زانو آورد،دو رکعت نماز خوند،دستشو بلند کرد،گفت:خدایا صبرم بده،از خدا صبر خواست،لباس بچه هاشو شست و حیاط و جارو کرد و آماده شد،ظاهراً اوایل ظهر حضرت از دنیا رفتند،که رفتند امیرالمؤمنین رو خبر کردند،امیرالمونین بیا که دیگه فاطمه رو زنده نمی بینی، امیرالمؤمنین علیه السلام به عجله آمدند،وقتی آمدند،دیدند حضرت از دنیا رفتند،پارچه ای روشون کشیدند،ولی وصیت نامه شون رو سینه شونه،کاغذ رو باز کردند،این وصیت نامه فاطمه سلام الله علیهاست،شهادت به وحدانیت خدا میدهم،شهادت به رسالت پدرم،امامت شوهرم،شهادت می دهم بهشت حقه،آتش جهنم حقه،سوال نکیر و منکر حقه،همه رو شهادت داد،ب عد نوشت :یا علی تو سزاوارتری به من،تا تو هستی،من کی رو وصی کنم،تقاضام اینه که،غسلنی و کفنی و دفنی باللیل،منو شب غسلم بده،همه دلشون می خواد روز تشییع بشن،شما خودتون میگید مارو روز تشییع کنید که رفقامون بیان،در دنیا فقط یه زنه،می گه من و شب تشییع کنید،شب غسلم بدن،شب منو کفن کنند،شب منو به خاک بسپار،حضرت به وصیت نامه عمل کرد،گفت:منو شب غسل بده،شب کفن کن،شب منو دفن کن اسماء می گه من آب می ریختم،آقا بدنو غسل می داد،اما یه وقت دیدم،آقا دست از غسل برداشت رفت،سر به دیوار خانه گذاشت،های های گریه کرد،قصه ها داره، خدا رحمت کنه،آیت الله امینی رو،فرمودند:مدینه،صدای ناله ی زهرا سلام الله علیها رو ک
  تو را به جان حسینت نگو حلالم کن از این غریب بخر آبرو حلالم کن   کمی مراقب خود باش فکر جانت باش به فکر من نه کمی به فکر کودکانت باش   تو باش با تن زخم و قد کمانت بمان و قدرت زانوی پهلوانت باش   همان که بست در این خانه دست حیدر را مخواه باز ببیند شکست حیدر را   خدا نکرده به تابوت مرگ تن دادی که دست بی کسی ام را به دست من دادی   اگر به دخترکت چند تا کفن دادی بگو برای حسین از چه پیرُهن دادی   چرا که بر بدنش پیرُهن نمی ماند نه پیرُهن که برایش بدن نمی ماند
تو بار رفتن بستی علی حلال کند تو بین بستر هستی علی حلال کند   تو بین شعله نشستی علی حلال کند تو بین کوچه شکستی علی حلال کند   تو را به جان حسینت نگو حلالم کن از این غریب بخر آبرو حلالم کن   کمی مراقب خود باش فکر جانت باش به فکر من نه کمی به فکر کودکانت باش   تو باش با تن زخم و قد کمانت بمان و قدرت زانوی پهلوانت باش   همان که بست در این خانه دست حیدر را مخواه باز ببیند شکست حیدر را   خدا نکرده به تابوت مرگ تن دادی که دست بی کسی ام را به دست من دادی   اگر به دخترکت چند تا کفن دادی بگو برای حسین از چه پیرُهن دادی   چرا که بر بدنش پیرُهن نمی ماند نه پیرُهن که برایش بدن نمی ماند
ببین می توانی بمانی،بمان عزیزم تو خیلی جوانی،بمان   تو هم مثل من نیمه جانی،بمان زمین گیر من آسمانی،بمان   اگر می شود می توانی،بمان چه شد با علی همسفر ماندنت   چه شد پای حرف پدر ماندنت چه شد ماجرای سپر ماندنت   پس از قصه ی پشت در ماندنت ندارد علی هم زبانی،بمان   ممنونم اگر نروی،می میرم اگر بروی من ماندم و زینب تو،خون می چکد از لب تو   بدون تو غم بی عدد می شود برای علی بی تو بد می شود   نرو که غرورت لگد می شود و این سنگ،سنگ لحد می شود   چه کم دارد این زندگانی،بمان چرا اشک را آبرو می کنی   چرا چادرت را رفو می کنی چرا استخوان در گلو می کنی   چرا مرگ را آرزو می کنی تو باید غمم را بدانی بمان
چرا مرگ را آرزو می کنی تو باید غمم را بدانی بمان   ببین می توانی بمانی،بمان عزیزم تو خیلی جوانی،بمان   به التماس نگاه یتیم های خودت به دست های کریمانه ی دعای خودت   بیا دوباره دعا کن ولی برای خودت برای پهلو و بازو و دست و پای خودت   فقط برای نرفتن دعا کنی،باشد برای بی کسی من دعا کنی ،باشد   همین که دیدمت از صبح،بهتری امروز به سفره،نان خودت را می آوری امروز   دوباره دست به پهلو نمی بری امروز نگو به فکر جدایی ز حیدری امروز   که گفته پیر شدی یا جوانی ات رفته خدای من نکند مهربانی ات رفته  
🔴 مهم و فوری رأی گیری برای انتخاب موثرترین رهبر عربی در سال ۲۰۲۲ سيد حسن نصرالله، آخرین اسم https://sputnikarabic.ae/20221228/صوّت-للزعيم-العربي-الأكثر-تأثيرا-في-عام-2022--1071700262.html اسم جناب سید حسن نصرالله آخرین اسم آمده، حتما رای بدید بعد از رای گزینه تصویت رو بزنید. http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
آی شهدا دلهای ما تنگه براتون زندگی بی حضورتون ننگه برامون شلمچه و هویزه و فکه و مجنون از دوری شما شدیم دل خون دل خون هستی ما ولایته، آرزومون شهادته ما سینه زن های اهالی الستیم ما غصه دار روی سیلی خورده هستیم ای آن‌که خون کردی دل سید علی را برگرد تا سربند یا زهرا نبستیم.
آی شهدا دلایِ ما تنگِ براتون زندگی بی حضورتون ، ننگِ برامون  شلمچه و هویزه و فکه و مجنون از دوریِ شما شدیم دل خونِ دل خون « هستیِ ما ولایتِ  آرزومون شهادت ِ ...... » ما سینه زن هایِ اهالیِ اًلستیم ما قصه دارِ رویِ سینه خورده هستیم ای آنکه خون کردی دلِ سید علی را برگرد تا سربند یا زهرا نبستیم « هستیِ ما ولایتِ  آرزومون شهادت ِ ...... »
عمو قاسم به فرمان تو، می‌شه دل ما عازم علمداری مثه ماه بنی‌‌هاشم ابوفاضل، عموی حرم عشق و تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم قاسم سلیمانی، عمو قاسم آبروی ایرانی، عمو قاسم عطر و بوی ایرانی، عمو قاسم تو عموی ایرانی، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ عمو، سلام ما به روی ماه تو سلام ما به خاک قتلگاه تو اونا که کشته‌مردۀ اباالفضلن با خونشون، میدن ادامه راهتو ای فدای نام تو، عمو قاسم قربان مرام تو، عمو قاسم عالیه مقام تو، عمو قاسم عبّاسه امام تو، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ ما عاشقیم و آیینۀ هم هستیم به نام نامی تو، هم‌قسم هستیم به عشق تو، به یاد تو، با دست تو تا زنده‌ایم، مدافع‌حرم هستیم اسم رمز عشّاقی، عمو قاسم تو ضامن میثاقی، عمو قاسم جلوۀ هوالباقی، عمو قاسم نور حضرت ساقی؛ عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ به زندگی عاشقا، هدف دادی به پرچم آزادگی، شرف دادی توو راه دیدن حرم وفا کردی به قولی که توو ایوون نجف دادی سالاری و سرداری، عمو قاسم تو کابوس کفّاری، عمو قاسم تو محرم اسراری، عمو قاسم پیرو علمداری، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ ایران، حریم ملّت ابالفضله توو رگ ایران، غیرت ابالفضله کشور ما با مکتب عمو قاسم در امتداد نهضت اباالفضله موج غیرت مایی، عمو قاسم اوج عزّت مایی، عمو قاسم روح نهضت مایی، عمو قاسم عشق ملّت مایی، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 #آموزش_مداحی ✅ به سبک های سنتی و جدید 👌مدرس: #کربلایی_امیرحسین_توکلی 👈#جهت_ثبت_نام : نام و نام خانوادگی و سن خود را به شماره ۰۹۱۳۷۲۳۱۸۹۱ #پیامک کنید. 👌امام صادق (ع) : 🤲 #حمد_و_ستایش_خداوند_را که در #میان_مردم #کسانی_را قرار داد که #به_سوی_ما_می_آیند و ما را #مدح_و_مرثیه_می_گویند. 📖 #وسائل_الشیعه/#حر_عاملی 📜 جلد ۱۰ _ ص ۴۶۹ ═❁•◉⊰♡⊱◉•❁═ 🌍 https://eitaa.com/joinchat/1141899268C243c1ab086
مدافع حریم اهل بیتیم، حریم پاک زینب و رقیه به اذن فاطمه به اذن حیدر برای اقتدار دین و مکتب به سینه میزنم شعارم اینه که کلنا فداک بی بی زینب ز جان گذشتن است،نشان شیعیان پیام راه عشق،نبرد بی امان ذکر یا علی رو یک نفس میخونیم دشمن و سر جای خودش میشونیم یاعلی علی علی علی برای یاری حسین زهرا برای جنگ با بنی امیه مدافع حریم اهل بیتیم حریم پاک زینب و رقیه روم به جنگ با گروه کور و کر چه داعش سیاه چه سبز فتنه گر راهی جهادیم شوق ما شهادت شور ما حسینی عشق ما ولایت علی علی علی تا وقتی مکتب ما از عاشوراست تو هر زمان حماسه ها میسازیم تو جبهه مقاومت میجنگیم برای لشکر ولی سربازیم به ظلمت زمین،چراغ رهنماست به کوری عدو علی ولی ماست در کنار حق تا پای جون می ایستیم پشت رهبریم و اهل کوفه نیستیم یاعلی علی علی علی قسم به عزت و شکوه مردان بسیجیان سرفراز ایران به یک اشاره ی ولی آزاد است دمشق و موصل و جنوب لبنان همیشه لطف حق بود پناهمان بدست اهل بیت بود نگاهمان روی پرچمای داعش و سعودی یا علی مدد رو حک کنیم بزودی
تا گریه بر حسین تمنای خلقت است بین من و تمام ملائك رقابت است نزدیك می كند دل ما را به هم حسین این اشك روضه نیست، كه عقد اخوت است مقبول اگر شداست نمازی كه خوانده ایم مهر قبولیش به خدا مهر تربت است ما از غدیر سینه زن كربلا شدیم این دست های رو به خدا دست بیعت است پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم یعنی فقط حسین چراغ هدایت است از دخل آبروی حسین است خرج ما نوكر برای صاحبش اسباب زحمت است قران و منبر و دوسه خط روضه ی عطش ساعات خوب هفته همین چند ساعت است حالا كه بغض بسته به من راه حرف را مقتل بخوان كه موقع ذكر مصیبت است افتاده بود روی زمین زبر دست و پا شعرم تمام می شود اینجا. روایت است كه چون تنگ شد بر او میدان" فتاد از حركت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد اگر غلط نكنم عرش بر زمین افتاد" سعید پاشازاده
آمدم با همه پشیمانی با دو چشم ذلیل و بارانی معصیت کرده ام به آسانی میتوانی که رو بگردانی ولی عبدت خیال کن من را جان زهرا حلال کن من را یاالهی و ربی احسان کن دل من بتکده است ویران کن باز رحمی به غرق عصیان کن روزی‌ام یک سفر، خراسان کن حق همسایه‌ام به گردنم است بی پناهم! پناهِ من حرم است *یا امام رضا .. اول با شما شروع کردیم آقاجان ..* وسط گریه ام تبلور کن خودت این سنگ تیره را دُر کن نان به نرخ تو نیست، آجر کن سفرۀ خالی مرا پُر کن درد خود را نگفته‌ام به کسی آمدم تا به داد من برسی توبه کردم نخست آمده‌ام همه‌اش کار توست آمده‌ام با همین پای سست آمده‌ام اتفاقاً درست آمده‌ام اتفاقاً حسین گفته بیا سجده کن روی خاک کرببلا پای صحبت بده خدای کلیم وقت درمان بده به حال وخیم با علی آمدم به پیشِ کریم بغلم کن تو با تمام بدیم شب قدر است آه و ناله بده نجفم دیر شد حواله بده *از غروب که اومد خونۀ دخترش هی گریه میکرد، هی میومد تو صحنِ حیاط آسمان رو نگاه میکرد ..* حیدر از بس‌که بیقرار همه است فکر خود نیست، فکر کار همه است آن شهیدی که رفت و یار همه است با مناجات خود کنار همه است در دعاها که گریه لازم هست ذکر آمین حاج قاسم هست زینب امشب به فکر تنهایی است زینبی که عجیب بابایی است سفره‌اش پهن شد چه غوغایی است گفت بابا عجب تماشایی است فکر مرحم به زخم یاس کنید تا نرفته است التماس کنید چشم حیدر به دلبر افتاده به روی زخم کوثر افتاده فاطمه دید حیدر افتاده شب قرآن به سر، سر افتاده کاش این غم به آخرش نرسد خبر او به دخترش نرسد کاش محزون و خون جگر نشود اینهمه گریه بی اثر نشود کوچه بازار کوفه شر نشود سر زینب شکسته تر نشود کاش راه عقیله سد نشود معجرش زیر پا لگد نشود شاعر: رضا دین پرور
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا قصه ی عشق من و زلف تو دیدن دارد نرگس مست کجا همدمی خار کجا سرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا منّتی بود نهادی که خریدی ما را رو سیه برده کجا میل خریدار کجا هر کسی را که پسندی بشود خادم تو خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا مِهر من گر که فتد در دل تو می فهمم شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا به خدا چون دل زهرا نگران است دلم یک شه تشنه لب و لشگر بسیار کجا کاش زینب نرسد کوفه بدون تو حسین زینب خسته کجا کوچه و بازار کجا یاد گیسوی رقیه جگرم می سوزد دست عباس کجا پنجه ی اغیار کجا قاسم نعمتی
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدرِ نیم نگاهی ببینمت تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت... ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران سر راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه ای در حالِ کارِ نصبِ سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیالِ کهنه یِ واهی: ببینمت! دارم یقین که روزِ وصالِ تو میرسد ذکرِ لبم شده که الهی ببینمت محمد رسولی
🌨🌨🌨🌨 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🆔 @ahtavakoli211 🔅نشر پیام صدقه جاریه است🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😉 میدان امام‌علی علیه‌السلام_یزد دارالعباده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🆔 @ahtavakoli211 🔅نشر پیام صدقه جاریه است🔅
😘😍 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🆔 @ahtavakoli211 🔅نشر پیام صدقه جاریه است🔅