eitaa logo
کربلایی‌ امیرحسین توکلی
246 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
775 ویدیو
36 فایل
Amt ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Aht_313
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد میلانی (شاکر) به کارم گیر افتاده خودت مشگل گشایی کن در این دریای طوفانی دوباره ناخدایی کن اجابت با دعای توست، عنایت در عطای توست کرامت با خدای توست،خدایی کن خدایی کن به جای تو به مردم رو زدم نومید برگشتم اگرچه بی وفا بودم تو اما با وفایی کن ببین خالی تر از هیچم، نه یاری نه کمک حالی دخیل افتاده ام بر غربت تو آشنایی کن سلام من به سقاخانه هایت، کفش کن هایت به شوق گنبدت رنگ نگاهم را طلایی کن کبوتر بچه قلبم پر پرواز میخواهد کمی گندم بیاور باز هم ما را هوایی کن تویی مشهور شرق و غرب در آقایی و احسان به جان مادرت زهرا، علی موسی الرضایی کن تو هشت و چهار هستی در عبایت پنج تن پیدا دلم شش گوشه میخواهد مرا هم کربلایی کن ************** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محمد قاجار ( زائر) خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست صفای صحن و حیاط و رواق را عشق است کنار پنجره فولاد، کربلای رضاست کجا به غیر سرایش ادب کنم وقتی که پادشاه جهان سائل و گدای رضاست قسم به نغمهٔ نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست در این معامله سودِ زیاد بردم من حرم برای دل من، دلم برای رضاست بگو به خادمِ آقا، مرا صدا نکند که خواب راحت من روی فرشهای رضاست *********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  روح الله دانش درد  دلهای  منو  پنجره های  حرمت کودکیهای  منو  خاطره های  حرمت صحن و ایوان طلایت به دلم میچسبد دل  من  شیفته ی  منظره های  حرمت  هر بار که من یاد رضا می افتم انگار  در  آغوش  خدا  می افتم از  داغ  فراق  گنبد  و  گلدسته از خواب و خوراک و از غذا می افتم در  حین  زیارت  رضا شاه کرم من یاد حسین و کربلا می افتم  در صحن رضا ، رضا رضا میگویم از درد دل و عشق و شفا میگویم گفتم که به آقا برسان حاجت دل از یک سفر معنوی کرببلا میگویم ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  روح الله دانش کاش میشد پر بگیرم تا حرم پیش سلطان،پیش آقای کرم کاش دعوت میشدم با زاءران در حرم  پر میزدم با عاشقان کاش من را هم صدایم میزدی یک زیارت را به نامم میزدی کاش گردد این گدا پا بوس تو بندهء عاشق تر و مخصوص تو تا تو را میبینم آقا هر جهت زد دلم راهی به سوی مزجعت طفل بودم مادر دستم گرفت پیش تو آورد و عشقم را سرشت زنده شد در صحن نوارنی دلم خاطرات  کودکی  هم  با  دلم صد گره در کار دارم یا رضا من دلی  بیمار  دارم یا رضا درد مند هستم دوایم با شما دستگیری کن شفایم با شما من به شوقت اشک دارم مهربان من  ز هجران بی قرارم مهربان یک دل پر درد شد همپای من در زمستان یاد تو گرمای من عکس زیبایت به دلها قاب شد با نگاهت برف این دل آب شد حال  دستم را  به دستت میدهم روی خود بر سنگ فرشت مینهم پا برهنه صحن  تو طی می کنم من جدایت از خودم کی می کنم در شب قبرم کنی من را خطاب میکنی  آقا  قدم ها  را  حساب با تو عاشق تر شدن عشق من است عشق  زیبای  شما  رزق  من  است من گدایی بیکس و درمانده ام اربعین  از  کربلا  جا  مانده ام سال دیگر یا رضا رخصت بده اربعین ، کرببلا  فرصت  بده میکنم احساس چون بد بوده ام از زیارت کرده ها جا مونده ام خاک پایت میشوم کاری بکن نوکر  بیچاره  را  یاری  بکن روزی نوکر فقط در دست توست کربلای  عاشقت در دست توست ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محمد قاجار ای دلیل بقای ما آقا علتی بر رضای ما آقا ما گدائیم و دستمان خالیست رازق سفره های ما آقا مادرت هر شبی حرم آمد کن سلامی به جای ما آقا ما یتیمانِ اهل ایرانیم پدری کن برای ما آقا در حریم تو پنجره فولاد گشته دارالشفای ما آقا طبل و شیپور و صوت نقاره نغمه جانفزای ما آقا روی فرشهای صحن جمهوری گوشه ای هست جای ما آقا یا امام الرئوف نذر تو همسر و بچه های ما آقا ما گدا زاده و تو شهزاده خوب داری هوای ما آقا اولین پادشاه ایرانی هشتمین آشنای ما آقا نخود و کشمشی که سوغاتی ست هست مشگل گشای ما آقا یک کوپن، غذای حضرتت ولله نسخه بر دردهای ما آقا یاین باب الحوائج ای سلطان ضامن کربلای ما آقا ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  مظاهر کثیری نژاد دوست دارم فقط «رضا» را من دائماً گفتم از تو هر جا من شب و روزم فقط به یاد توام بس که هر روز و هر شبی با من روح موسی دمیده در جسمت که شدم از دمت مسیحا من اینقدر لطف می کنی ، ماندم تو به من دل سپرده ای یا من… من به تو پشت کردم اما تو… تو به من لطف کردی اما من… مشهدت قبله گاه عشاق است قبله پس کعبه نیست الزامن یا رضا دست من به دامن تو چشم دارم به لطف این دامن تو سه جا قول آمدن دادی انتظار از تو دارم آقا من ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام – محمد مبشری کبوترای حرمت ، پر می زنن سوی بهشت از حرم تو می رسه ، به عاشقا بوی به
شت مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلدسته ی تو همیشه تُو حریمته ، زائر دل خسته ی تو دل حرم یاد توِه، طالب امداده توِه هر کی اسیر تو بشه ، کفتر آزاد توِه توی رواق عشق تو ، کفتر دل پر می کشه تا آسمون ضریحت ، بال می زنه سَر می کِشه تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره میاد تُو ایوون طلات ، ذکر رضا رو می گیره میاد می افته دم در ، رو خاک پای زائرات اینقده پرپر می زنه ، تا این که جون بده برات هر کی برا تو جون بده ، به عشق تو زنده میشه کسی که عاشقت باشه ، نمی میره تا همیشه محبّتِ زندگیه ، معرفتت آب حیات چه خوبه که هستی ما ، همه ش بشه نذر چشات تا گوشه چشمی کنی و ، به سوی ما نگاه کنی نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت قسم به نام مادرت ، نمیرم از در خونَه ت پیچیده تُو هفت آسمون ، صحبت جود و کرمِت بهشت میاد زیارتِ صحن و سرا و حرمِت جبرئیل و جمع ملک ، زائر بارگاهتن ای ضامن آهو همه ، نشسته در پناهتن تویی غریب الغربا ، ماهم غریبیم به خدا به بی کَسا مدد کن ای ، رضا معین الضعفا پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه فدای غربتت بِشم ، رضا عزیز فاطمه ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام – مهدی رحیمی (زمستان) هر خانه ای حالش به مادر بستگی دارد در این حرم اما به خواهر بستگی دارد وصل است آب ناب سقاخانه بر جنت یعنی شفا اینجا به کوثر بستگی دارد از مرکز ایران به پایین،دادن حاجت حتما به تایید برادر بستگی دارد از بین هرباری که می آیی حرم با اشک گاهی فقط به دیده ی تر بستگی دارد از سر به زیری سربلندت می کند، تنها آقایی عالم به یک سر بستگی دارد هرکس که تو، هرجا که تو، هرجور می خواهی هر گونه تغییری به این هر بستگی دارد دقت بکن گاهی قبول حاجتت حتی به نوع داخل گشتن از در بستگی دارد وقتی شدی مانند آهو بی کس و تنها تازه به توضیح کبوتر بستگی دارد ************** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محراب ماکوئیان «کربلا» می خواهم آقا التماست می کنم گریه دارم می کنم، داری تماشا می کنی؟؟ آخرش هم ضامنم«سلطان مشهد» میشود بعد از آن برگ براتم را تو امضا می کنی ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محمد قاجار دوباره برای اون حرم  دلم پر میزنه درِ خونه ی غریب الغربا در میزنه منم اون که پای سقا خونه ی اسمال طلا میگه یا امام رضا به سینه و سر میزنه اونی که منو گدای ضامن آهو نوشت چقدَر زیبا برام رقم زده این سرنوشت صحن گوهرشاد و انقلابُ خیلی دوس دارم از درِ باب الجوادش پا میزارم تو بهشت آخرین بار که نصیبم شده بود برم حرم به دلم آتیش کشید گریه ی شوق مادرم بابام از درِ خونه تا دم ماشین اومدُ میون گریه میگفت خدا بهمرات پسرم مادرم وقت وداع میگفت برام نشون بیار از غذا خونه ی حضرتی برام یه نون بیار وسط بازار رضا بابام بهم زنگ زد و گفت پسرم یادت نره یه چند تا زعفرون بیار یا امام رضا نگام کن در خونت اومدم با دل شکسته و دستای خالی در زدم آبرومُ میخری؟ مریضمُ شفا میدی؟ به منم بها بده با اینکه میدونم بدم پر طاووسِ تو دست خادماتو دوس دارم صدای پر زدن کبوتراتو دوس دارم حرمت خونه ی مادریمه آقا بخدا بیشتر از هر جا دیگه گنبد طلاتو دوس دارم دست خالی تو اگر ردم کنی کجا برم؟ به همین اندازه که راهم میدی من شاکرم دیگه من دارم میرم امام رضا یادت نره تو خودت گفتی سه جا میام سراغ زائرم…. ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  مهدی رحیمی پرواز خواهم کرد سویت، پر که باشد پر چونکه باشد می پرم باور که باشد شاه و گدا فرقی نخواهد داشت این است درک کریم از اینکه پشت در، که باشد آری رضا گفتن مؤثر بوده برلب تاثیر دارد خطبه بر منبر که باشد مثل شراب از سرکه بودنها گذشتیم پای طلب معنی ندارد سر که باشد دیگر نمی آیم من از باب الجوادت روی لبم سوگند بر مادر که باشد قم می شود دروازه ی مشهد یقینا حرف برادر می شود خواهر که باشد وقت وداع اینجا ضریحت را همیشه شش گوشه می بینم دو چشمم تر که باشد ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  قاسم نعمتی من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غم دیده آمدم که تو غم خوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دل خسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکستهٔ گنهم، می شود شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدای من دست شماست روزیِ کرب و بلای من ********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  رضا باقریان خاک پای زایر شاه خراسان میشوم یا
رضا میگویم و آیینه بندان میشوم هر کجا باشم گدای کوی این آقا منم همچو موسی سایل دستان سلطان میشوم باز هم از لطف این آقا که صاحب سفره است بر سر این سفره جزء ریزه خواران میشوم پنجره فولاد او را در بغل حس میکنم هر زمان دلتنگ عطر و بوی باران میشوم بعد عمری گر نصیب من هم شود کرببلا تا ابد ممنون آقای خراسان میشوم   ********* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  داوود خلیلی کاره بعضی وقتا بدجوری دلم هواتو میکنه هوای دیدن اون گنبد طلا تو میکنه حرم بهشت تو ازعالمی دل  میبره خوشبحال اون کبوتری که اونجا میپره کنار ضریح تو خیلی شلوغه آقاجون میبینم مریضی که میاد پیشت کشون کشون سبد دلا پر از حاجتای جور باجوره سر این سفره ی تو هر کسی روزی میخوره از خدا میخوام که من حاجت روای تو بشم تا نفس تو سینمه فقط گدای تو بشم این دل شکستمو عشق تو آروم میکنه دعا کن مارو خدا از هم جدامون نکنه تو حرم وقتی میام لحظه های بهشتمه دو سه روز برا  زیارتت  آقا خیلی کمه صدای نقاره هات همیشه  زنگ  دلمه عشق تو روز قیامت سند. محکممه حرمت دیدنیه وقتی. که بارون میباره آسمون حاجتشو با  دیده ی تر میاره زایراتو آقاجون سه جا تو یاریشون میدی تازه وقت جون دادن محبت و نشون میدی بخدا راسته میگن هر چی بخوای آقا میده حاجت نگفته رو از کرمش یه جا میده یادمه مادرمو تو خونمون دعا میکرد وقتی اون حاجتی داشت همش تو رو صدا میکرد منو مشهد میاورد همیشه اون با احترام رو به سمت حرمت میگفت امام رضا سلام گره بادلش میبست به پنجره فولاد تو با دعای زیر لب گریه میکرد به یاد تو لبمو با آب سقاخونه ی تو تر میکرد گاهی به کبوترای حرمت نظر میکرد بوسه میزد به در ورودیای حرمت هی میگفت امام رضا ع قربون لطف و کرمت با چشای بارونی میگفت که این آقامونه اون میگفت امام رضا ع صاحب این. دلامونه ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  مجتبی خرسندی به دست لطف تو روزی کم فراوان است که درحریم تو ((دارالکرم)) فراوان است زبان گریه ی بی اختیار می گوید : ((و یسمعون کلامی)) که غم فراوان است به کیمیای تو هر چیز می رسد به کمال کنار آبخوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه اند سلیمان و حاتم طائی گدا برای تو از این رقم فراوان است قسم به جان جواد تو می دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده ی من هم صله عنایت شد اگر چه دور و برت محتشم فراوان است  به لطف حضرت موسی بن جعفر است اگر که در سراسر ایران حرم فراوان است *********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام – وحید قاسمی بی کلاف آمدم سرِ بازار قیمت عشق رایگان شده است بد قیافه ترین کلاغِ جهان عاشقِ چشم هایتان شده است دو دلم بینِ رفتن و ماندن! کوله بارِ گناه را چه کنم؟ با چه رویی در این حرم بپرم! پروبالِ سیاه را چه کنم؟ به خودم غُر زدم: نرو مشهد! دوزخی صحبت از بهشت نکن آسمانی به این سپیدی را با حضورت سیاه و زشت نکن از بزرگیِ کفترانت بود بین شان آمدم، نرنجیدند خادمانت چه قدر آقایند! از صدایِ بدم نرنجیدند خوش صدا نیستم، چه کار کنم؟ دلخراش و عجول می خوانم « قار قار » مرا نگاه نکن! دارم اذن دخول می خوانم غبطه خوردم به حالِ زوارت کاش سرمستِ ساغرت بودم به حسابِ حسادتم نگذار! کاش من هم کبوترت بودم ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محمد حسین بیات لو با شوق زیارت تو راهی شده ام درحوض عطوفت توماهی شده ام نا واردم اما روی این گنبد زرد شادم که منم کفترچاهی شده ام  چشم تو مرا روز ازل عاشق کرد بر نوکری  خانه ی  تو  لایق کرد دیدم که کسی کنج حرم با گریه آنقدر "رضا" گفت که آخر دق کرد  خواهم که دل مرا پر از نور کنی نه اینکه مرا ز خانه ات دور کنی من آمده ام کرب و بلا میخواهم آیا چه شود  کار  مرا جور کنی؟  از تو چه بعید است مرا رد بکنی با این همه خوبی به دلم بد بکنی ای هشت مقدس میشود از لطفت تک نمره ی مردود مرا صد بکنی  غیر از تو ز دل مهر همه را کندم آهوی توأم که بسته ای در بندم رد می شوم از شلوغی و می آیم بر پنجره ات دخیل دل می بندم  ما عاشقت از  روز  الستیم رضا دل داده ی مشهد تو هستیم رضا با  آرزوی  زیارت  شش گوشه بر پنجره ات  دخیل  بستیم رضا *********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  مهدی فخار شاکری همیشه حاجتم اینجا رواست اى آقا نسیم صحن تو مشکل گشاست اى آقا حریم طوف ملائک، کمى کنار ضریح مسیر آمدن انبیاست اى آقا بگو کجا ببرم اشک و عرض حاجت را؟ به جز تو قبله ى حاجت کجاست ای آقا؟ به پیشگاه شما گفته می شود اسرار امام، محرم ناگفته هاست اى آقا نیاز و راز مرا خود شنیده اى هر بار تو آگهى که در این دل چه هاست اى آقا "قسم به حرمت زهرا، قسم به جان جواد" در این حرم قسمى آشناست اى آقا رسید اوج غزل، (نام میوه ى دلتان) جوادتان چه شبیه شماست اى آقا گرفته هر که شفا د
این دلم اهو نشد،نشد اما تو قول داده ای اقا که ضامن مایی خلاصه اینکه در این واژه ها نمی گنجی چرا خودت به غزل های من نمی ایی ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  قاسم نعمتی آرام کن به جامی شور و نوای ما را سلطانی و دمَت گرم (کریمی) داری هوای ما را از سفرهء کریمان عمری است فیض بردیم پر کرده ای همیشه تو کسیه های ما را دادیم تا سلامی تحویلمان گرفتی از خاطرت نبردی حتی صدای ما را سهمیه گدایان محفوظ باشد اینجا بگذاشتی کناری سهم عطای ما را باز آمدیم ای دوست بار گناه بر دوش راضی نما دوباره از ما خدای ما را روزی اگر بنا شد ما را ز در برانی گو مادران بپوشند رخت عزای ما را زیباییِ ضریح و ایوان و صحن هایت در گوشه حریمت بسته است پای ما را جان جوادت آقا جان عزیز لیلا امضا نما دوباره کرببلای ما را باب الجواد یعنی صحن علی اکبر تنگ غروب دیدی تو گریه های ما را در پیش چشم بابا اکبر شد اربا" اربا فرمود شاه: عباس، آور عبای ما را ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  مهدی روحانی کاشمری رو بر حرم زجانب ما هم سلام کن بر گو به شاه ملتسم پس دعام کن سلطان عالمینی و من هم گدای تو با یک نگاه مرحمتی بر غلام کن مارا نمی خرند به چیزی ولی رضا این دلشکسته را به اتش دوزخ حرام کن دانم چه گویمت که نرانی تو عبدخویش اقا قسم به مادرتان یک نگام کن ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  استاد علی انسانی «من دست خالی آمدم، دست من و دامان تو سر تا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو تو هر چه خوبی من بدم، بیهوده بر هر در زدم آخر به این در آمدم، باشم کنار خوان تو من از هر در رانده‌ام، من رانده وامانده‌ام یا خوانده یا ناخوانده‌ام، اکنون منم مهمان تو پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو گفتم منم در می‌زنم، گفتی به تو سر می‌زنم من هم مکرر می‌زنم، کو عهد و کو پیمان تو؟ سوی تو رو آورده‌ام، ای خم سبو آورده‌ام من آبرو آورده‌ام، کو لطف بی‌پایان تو؟ حال من گوشه‌نشین، با گوشه چشمی ببین جز سایه پرمهرتان، جایی ندارم جان تو من خدمتی ننموده‌ام، دانم بسی آلوده‌ام اما به عمری بوده‌ام، چون خار در بستان تو   ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  مجتبی قاسمی هر کس رسید پای ضریحت شفا گرفت راه عروج تا ملکوت سما گرفت بیگانه کن مرا زخودم غرق خود نما تا آن که جار زنند مریضی شفا گرفت صحن عتیق تو شده دارالشفای خلق هر کس شفا گرفت ز دست شما گرفت حاجت گرفته سائلت اما نمی رود از بس که از کنار تو ماندن بها گرفت از درگه شما به خداوند می رسیم بی تو نمی شود که سراغ از خدا گرفت حج و منا و سعی و صفایم فقط تویی قلبم مقابل حرم تو صفا گرفت هر کس رسید کرب و بلا، سامرا، نجف برگ براتش از علی موسی الرضا گرفت هر مستمند در حرمت جزو اغنیاست هر بی نوا کنار ضریحت نوا گرفت: "عبد ذلیل را تو مران ایها الرئوف از غم بیا مرا برهان ایها الرئوف" *********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محسن ناصحی گاه هرجا می گذاری پای درها بسته است پافشاری می کنی پشت در اما بسته است خانه ای را می شناسم من که خیلی حرفها دیگران درباره اش گفتند الا بسته است هرکه را او می شناسد در به رویش بسته نیست هرکه را من می شناسم هم به او وابسته است کار را فرزند موسی کرد و جز این نیز نیست معجزاتی را که این دریا به موسی بسته است یا نمی دانم کجا دارالشفای دردهاست یا نمی بینم دخیلی را که عیسی بسته است مطمینم هرکسی یکبار مشهد می رود بار و بندیل سفر تا کربلا را بسته است مثل شاعرها به روی شیشه ها ، ها می کنم شیشه هم مانند من دل را به این ها بسته است ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  نرگس غریبی جمعه شب تا در میان گریه میریزم بهم چشم دریا میشود ، یاد هیاهوی حرم کفتری گم گشته در غوغای زائرها ی تو نان من از سفره های توست آقای کرم دانه چیدن از حریم با صفایت ، عالمیست حسرت پرواز مانده بر دل بال و پرم خیل زائرهای خوبت ، راه من رابسته است جز گناه و رو سیاهی نیست در دور و برم اشک آغوش دو چشمم را هوایی میکند باز امشب گریه ها جا مانده در چشم ترم مهربانی های تو من را خرید و زنده کرد خاک پاک این حریم با صفا تاج سرم دست اشکم چنگ زد بر پنجره فولادیت کاش میشد با کبوترهای صحنت ، بپرم حال چشمانم مساعد نیست ، بارانی شده امشب از حال و هوای ابر ، بارانی ترم نبض مرگ من میان آسمانت زنده شد رحم کن آقا به درد چشمهای بر درم جمعه شب ، من آهوانه التماست میکنم در حرم جا مانده آقا ،مشتی ازخاکسترم لحظه ی مرگم ، قدم بگذار بر تنهاییم ضامن این روسیه شو ، لحظه های آخرم مادری هستی و امشب مادرانه خیس شد از نوازش های تو ،غم نامه های دفترم جان زهرا ، جان زینب ، یک نظر آقا بس است من سفارش کرده ی ، دست کبود مادرم دست رد ، رسم شماها نی
ر حریمتان، یک عمر پس از شفا به شما مبتلاست اى آقا *********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  رسول ملکی (حسرت) قطره قطره ،اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خودمحبت میکنی آن قدر من آمدم پابوسی باب الجواد گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم رضا بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که بااعمال خود خارو ذلیل عالمم این تویی باجود خودازمن حمایت میکنی باگدایت باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کوروکر ، بهرشفاآید سراغت باامید بازهم مثل همیشه ،توعنایت میکنی من یقین دارم که قبل از اربعین آقای من از نجف تا کربلا  ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهایی من بوده ای بین قبر من می آیی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش رضا مطمئنم نوکر خود راشفاعت میکنی ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  حسن کردی من همسایه هر چه را دارم همه از حضرت رضا دارم تا قدم میزنم به صحن عتیق اسمان را به زیر پا دارم در قنوت نماز صحن شما یک قدم مانده تا خدا دارم چقدر راحتم کنار شما خاطرم جمع تا رضا دارم مهرتان ارث خانوادگیم هر چه دارم من از شما دارم خادمت بوده اند اجدادم من هم این افتخار را دارم روی ما را زمین نزن اقا چه کنم عشق کربلا دارم حضرت ثامن الحجج اقا یا امام الرؤف یا مولا نامتان بردم و دلم وا شد چشمهایم دوباره دریا شد باز باران گرفت در جانم تا که گلدسته ات هویدا شد کودکی در حرم کنار شما یا رضا گفت و از زمین پا شد بعد از انکه شفا گرفته ببین هر مریضی خودش مسیحا شد وه چه ارامشی ست پیش شما زندگی با شما چه زیبا شد خودمانی حسابمان کردی وقت افطاری شما تا شد امدم مهربان ترین اقا باز هم خورده ام زمین اقا ************** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  یاسر رحمانی وآز مُویُم در مِزِنُم صابخانه مهمون نِمِخِی؟ یَک گدای خِستِه ی بی سر و سامون نِمِخِی؟ شنیدُم خوب مِخِری مُویَم دِرُم قصد فروش تا دلت بِخِه دِرُم دَردِ بی درمون، نِمِخی؟ تو که ایهمِه شولوغه از خوبا دور وٓرِت معلومه که مثل مُو آدم داغون نِمِخِی؟ عاشقا خیلی دَرِ خانَت برو بیا دِرَن یَک غلام سیا بِرِی خدمت مهمون نِمِخِی؟ رسمه هر کی مِرِه مهمونی یَک چیزی میِرِه مُو که چیزی نِدِرُم…وَلی چرا…جون نِمِخی؟ جُلوی باب الجوادت دِرِه چشمام مُبارِه مهمونی که پشت در مُندِه تو بارون نِمِخِی؟ مُویَم از دست تِموم آدما فِراریُم با شُمایُم آقاجان آهوی حیرون نِمِخِی؟ مُو هَمو پارسالیُم فقط یَک خورده پیر شُدُم آقا یَک کِلام بوگو عبد پِشیمون نِمِخی؟ ********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محمود ژولیده ذیقعده نَه یک دهه کرامت دارد یک عمر کرامت و زعامت دارد در سیصد و شصت و پنج روز از هر سال هر روز رضا بما امامت دارد  ای شیعه کرامتَت فرا می خواند این مَه به ولایتت فرا می خواند دستان رضا اگر بگیرد دستت معصومه به عصمتت فرا می خواند  از ماهِ رضا لطف و کرامت ریزد در مشهد و قم رحل اقامت ریزد هر خسته که از رضا شفا میخواهد معصومه به کامِ او سلامت ریزد  ایران دو حرم در قم و مشهد دارد در این دو، جواد رفت و آمد دارد فرمود که شاچراغ، سوّم حرم است رهبر نفَسِ آل محمد دارد *********** اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  محسن صرامی رزاقی و دادی همیشه نان گدا را بر سفرات این بار هم بنشان گدا را هرگز گدا را رد نکردی دست خالی با دست خود دادی سرو سامان گدا را نگذاشتی سائل شود شرمنده ی تو خواندی میان خانه ات مهمان گدا را شد حاصل نفرین تو حر ریاحی حتما دعایت میکند سلمان گدا را انس تو اصلا با گداها از قدیم است بیش از نیازش دادی از احسان گدا را با بینوایان پای یک سفره نشستی کردی صدا با لفظ آقاجان گدا را وقتی گدا بر تو زند رو می نمائی از هر دوعالم بی نیازش آن گدا را ************ اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  اصغر مومنی زیر ایوان طلایت ذکر یا هو میزنم پیش این گلدسته هاهرلحظه زانو میزنم میکندحیران و مستم صوت این نقاره ها زین سبب باشدکه هردم من دم ازاو میزنم گر خدا خواهد میان خادمانت جا شوم صحن قدست رابه دست خویش جارو میزنم من برای خوردن یک لقمه از نذر شما هر زمان باشد به خدام حرم رو میزنم تاکه گیرد دستهایم پنجره فولادتان زائرانت رابه این سوی و به آن سو میزنم پیرمردی گفت مشهدحج مابیچاره هاست بعد آن سعی وصفا قدری از این مو میزنم فاطمه یا فاطمه ذکر مدامم در حرم از برای گوشه چشمت ، دم ز بانو میزنم ************* اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  حسن کردی تو ارتباط من و اسمان بالایی تمام سهم من از دلخوشی دنیایی حضور سبز تو در لحظه هام پر رنگ است تو نور روشن این روزمرگی هایی تو تکیه گاه تمام نداری ام هستی که جور درد مرا میکشی به تنهایی نمیتوانم از اّن دست مردمی باشم که غیر چشم تو دارند امید فردایی اگر چه
المراقبات آقا میرزا ملکی تبریزی رساله لقا الله میرزا جواد آقا ملکی ...
ای قلم سوزلرینده اثر یوخ؛ آشنادن منه بیر خبر یوخ گلدی بو جمعه ده گده الله؛ فاطمه یوسفینن خبر یوخ! یاندی پروانه لر شمع سوندی؛ آیریلیقدان اوره قانه دوندی… شانیده رتبه ده بی بدلسن؛ هر گوزلده اقا سن گوزلسن کیم دییر آیریلیق درده سالماز؟ عاشقین صبرینی الدن آلماز…؟ ای گوزوم یوللارا باخ داریخما؛ گون همیشه بولوت آتدا گالماز غنچه گوللر نه اندازه سولسون؟! قلبیلر گویما قانیله دولسون…! گلدی بو جمعه ده گلمه دین سن؛ گون ساییم جمعه ی دیگر اولسون… ای صفایی هله دوز فراقه؛ یول سالاغ بیزده بیرده عراقه… قلبیلر غصه دن داغلی؛ گالدی یا امام زمان گَل اماندی!  ای قلم در حرفهایت اثری نیست؛ از آشنا برایم خبری نیست… ای خدا این جمعه هم آمد و بگذشت… از یوسفِ فاطمه باز خبری نیست! پروانه ها سوخت و شمع خاموش شد؛ از جدایی دل ها همه پرخون شد… در شان و رتبه بی همتایی؛ آقا جان زیباتر از هر زیبایی… که میگوید که جدایی مبتلا نمیکند؟ صبر را از عاشق جدا نمیکند…؟ ای چشم براه نظاره کن و دلتنگ مشو؛ چون که آفتاب همیشه پشت ابر نمیماند غنچه ها تا چه اندازه پرپر شود؟ مگذار قلب های منتظران پرخون شود! این جمعه هم آمد اما تو نیامدی؛ روزها را میشمارم تا جمعه ی دیگر شود… ای «صفایی» صبر کن هنوز بر فراق؛ تا بلکه مسیرمان افتد به عراق! از غصه ات قلبمان داغدار است ؛ بیا و رحم کن یا امام زمان! ───┤ ♩♬♫♪♭
کتاب التعجب عالم بزرگوار قاضی کراجکی در اثبات حقانیت ولایت علی (ع) تعجب در قالب طرح سوال؟؟ دعوا نداریم یکی به ما پاسخ بدهد...
آخرین خبر/ تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد نیست دیگر به خرابات،خرابی چون من باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند زخم و بر زخم،نمک پاشد و مرهم ببرد آن که بر دامن احسان تو اش دسترسی ست به دهان،خاکش اگر نام ز حاتم ببرد زنگ چل ساله آیینه ما گر چه بسی ست آتشی همدم ما کن که به یک دم ببرد رنج عمری،همه هیچ است اگر وقت سفر رخ نماید که مرا با دل خرّم ببرد من ندانم چه نیازی ست تو را با همه قدر که غمت دل ز پریزاده و آدم ببرد جان فدای دل دیوانه که هر شب بر ِِتوست کاش جاوید،بدان کوی،مرا هم ببرد ذکر من نام دلارای حبیب است عماد! نیست غم،دوست اگر نام مرا کم ببرد عماد خراسانی
🔸بر مهدی و آن هاله نورش صلوات 🔸بر خال لب و جام ظهورش صلوات 🔸بی پرده همه انس و ملک می گویند 🔸بر سال و مه و وقت ظهورش صل
ای منتظران گنج نهان می آید 🔸آرامش جان عاشقان می آید 🔸بر بام سحر طلایه داران ظهور 🔸گفتند که صاحب الزمان می آید
ای بهشت سامره! امشب جهان آرا شدی 🔸بـا گلِ لبخندِ ماهِ نـرگس از هم وا‌شدی 🔸آسمانی لاله ی نـرگس شکفتی در زمیـن 🔸ماه بزم عرشیان، خورشید سامرا شدی 🔸بـا طلوع صبح از مشرق برآیـد آفتاب 🔸آفتـاب فاطمه وقت سحر پیـدا شدی 🔸گاه در دامان نرگس گاه در دست حسن 🔸نور خود را بذل کردی ماه محفل‌ها شدی 🔸آسمانی‌ها زمین بوس تـو بـودند از ازل 🔸از چه ‌ای جان جهان‌ها همنشین با ما شدی 🔸در محافل حاضری، در دیـده پیدا نیستی 🔸از نظرها غـایبی و انـجمن آرا شدی 🔸ای وجود از مقدمت آباد! یا مهدی بیا 🔸عید میلادت مبارک باد! یـا مهدی بیا
🔸امشب خبر ز عالم بالا رسیده است 🔸زیباترین ستاره ی دنیا رسیده است 🔸امشب حکیمه باش و ببین پور عسکری 🔸با هیبت و شمایل طاها رسیده است 🔸در او خلاصه گشته خِصال پیمبران 🔸موسی رسیده است، مسیحا رسیده است 🔸جبریل با هزار فرشته از آسمان 🔸کرده نزول، بهر تماشا رسیده است 🔸سر را بُرید یوسف کنعان به جای دست 🔸وقتی شنید یوسف زهرا رسیده است
امشب دلم به مأذنه این گونه داد اَذان 🔸عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان
قال المَهدی(عج): «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌» «بحارالأنوار، ج53، ص180» خود حضرت فرمودند: شیعیان برای فرجم زیاد دعا کنید. خدا میدونه فرج آن حضرت گره گشای همه مشکلات است.
قال رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: 《اَفْضَلُ الْعِبادَةِ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ》 (بحارالأنوار، ج52، ص 125) پیغمبر اکرم فرمودند: بالاترین عبادت انتظار فرج است.
تو عشق منی آقام آقام دین منی آقام آقام جون منی آقام آقام یا اباصالح حیفه که نگم آقام آقام توی رگم آقام آقام خون منی آقام آقام یا اباصالح گویم چه به مدحت که آقا فوق جنانی ماه مه شعبان صاحب عصر و زمانی  پای تو میمونم ای نگار جمکرانی ✔️مدد یا اباصالح (6بار) --------------------------- ای که سند دل منی  عصاره گل منی معنی عجل منی یا اباصالح سیمای بهشت لبخند تو هر چی دل به بند تو یافاطمه سربند تو یا اباصالح شرمنده ميشه گل پیش گلزار جمالت در شان طواف حجر الاسود خالت یک جلوه کن و بکش منو خونم حلالت ✔️مدد یا اباصالح (6بار) -------------------------- ای که نسبت علویه گنبد تو نبویه امشب جهان مهدویه یا اباصالح خال لب تو عاشقیه عصمت تو فاطمیه عشق به تو عالمیه یا اباصالح لیلی شده مجنون تو و نشسته بر راه  یوسف شده محو چشات افتاده در چاه  ذکر دم عیسی مددی بقیه الله ✔️مدد یا اباصالح(6بار) --------------------------- نذر فرجت اشک چشام  تا تو شهی منم گدام دوست دارم ختم کلام یا اباصالح ختم قرانم مرور تو حس میکنم حضور تو کی پامیده ظهور تو  یا اباصالح بسم لله نوری یا که نور علی نوری قرآنی و انجیلی و تورات و زبوری معراج دعا تا کربلا پل عبوری ✔️مدد یا اباصالح (6بار)
غیر از غلامی تـو به دردی نمی خورم بیـرون کنی بـه فاطمـه بیکـار میشوم
مداحی حاج محمود کریمی تنها شدی تنها ترین یا حسین یا حسین یا حسین تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا عشق کی این همه را بردی و غارت کردی تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین دارم از داغ تو میمیرم یا عباس دیگر از زندگانی سیرم یا اخا زینبم مادر دو شیرم یا اخا اذن میدانشان میگیرم یا اخا دست رد بر سینه ام مگذار ای هستی خواهر قبول کن ما را به جان مادر دست رد بر سینه ام مگذار ای هستی خواهر قبول کن ما را به جان مادر تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین میرسد آه من تا میدان از حرم پر شده کربلا از عطر مادرم من به هر بلایی باشد میخرم من همان زینبم شمشیر حیدرم یا علی گفتم به تو دست از تو برنمیدارم من دختر مولام من ذوالفقارم یا علی گفتم به تو دست از تو برنمیدارم من دختر مولام من ذوالفقارم من آتش سوزنده ام تو بی کس و من زنده ام من آتش سوزنده ام تو بی کس و من زنده ام چون زنده ام شرمنده ام شرمنده ام ای وای حسین تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین تو مگر عشق من از خواهر دلخوری یا به فکر منو فکر این چادری باید این لحظه را در خاطر بسپری چون خودت میروی از من دل میبری این دوتا زنده نمیمانند بعد از تو تا امشب خودم فدای تو سالار زینب تو بی کس و من بی پناه از خیمه آوردم سپاه تنها نرو در قتل گاه تنها شدی تنها ترین روی مرا مگذار زمین جانم فدات ای نازنین ای نازنین ای وای حسین لیلای من ای نازنین آقای من ای نازنین مولای من ای نازنین ارباب من ای نازنین ای وای حسین ای وای حسین
عید است ولی عید قیام بشریت در پرتـو میلاد امـام بشریت   بـا دست کــرم ذات خداونـد تعـالی زد سکــه ی اقبــال بــه نـام بشریت   از خم طهورا که خدا ساقی آن است بـا دست خـدا پـر شده جام بشریت   امشب ببر ای باد صبا  پیش تر از صبح بـر سامـره پیـوسته سـلام بشـریت   عالم همه جـا وادی طور است ، ببینید در دست حسن مصحف نور است ، ببینید   *   خیزیـد همـه سـوره ی  "والشمس..."  بخـوانید گل در قـدم مهـدی موعــود فشـانید   از جـام شرابی که خدا ساقی آن است پیوسته بنوشیـد و بـه یـاران بچشانید   تنها نه فقط شب ،  شبِ مهدی ست ، بگویید میــلاد ائمـه اسـت بدانیــد بدانیـــد   خیزیـد و ببندید همـه بار سفر را محمل به سوی کعبۀ مقصود برانید   امشب خبری خوش به بنی فاطمه آمد بـوی گـل نرگس بـه مشام همه آمد   *   عیـد ملک و جـن و بشر باد مبارک بـر شـانۀ خورشیـد قمر باد مبارک   طوبای امیـد همه خوبان جهان را در نیمـۀ ایــن مـاه ثمـر باد مبارک   آوای خدا می شنوم از لب مهدی این زمزمه بر مرغ سحر باد مبارک   پیغام خدا را برسانید بـه نرگس کای مادر فرخنده! پسر بـاد مبارک   ای خیل ملک پیش روی مادر مهدی آییـد و بگردیـد بـه دور سر مهدی   *   دیدید همه کعبۀ روح شهدا را دیدید همه آینۀ غیب نمـا را   دیدید همه بر سر دست حسن امشب هنگام سحر صورت مصباح‌ هـدی را   امشب همه بـار سفـر سامـره بستیم داریم بـه دل شوق تماشـای خـدا را   از مرغ سحـر بـا گل لبخنـد بپرسید کی دیده در آغوش سحر شمس ضحی را   یاران! شب عیـد آمده بیدار بمانید باید همه از فاطمه عیدی بستانید   *   این جان جهان ، جان جهان ، جان جهان است این روح روان ، روح روان ، روح روان است   این چارده آیینه جمال است به یک حسن آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است   ایـن ختـم ائمــه اسـت بدانیـد بدانیــد چونان کــه نبی خاتم پیغامبران است   گــر کفــر نباشد بگذارید بگـویم چشمان خـدا بـر مـه رویش نگران است   هر لحظه پدر شیفتۀ تاب و تب اوست ناخورده لبن آیـۀ قرآن به لب اوست   این است که دادنـد امامـان خبرش را داده است خدا مژده ی فتـح و ظفرش را   تا آیـۀ قـرآن بـه لـبش بود ، مـلائک دیدند به لـب خنـدۀ شـوق پدرش را   ای کاش نبی بود که بوسد چو حسینش تنها نه دهان بلکه ز پا تا به سرش را   جاءالحـق بـازوش کـه دیدیـد ببینید نقش زهـق الباطل دست دگـرش را   این نور دل فاطمه فرزند حسین است بر لعل لبانش گل لبخند حسین است   ای خلـق جهـان منتظر روز ظهورت ! پیوستـه زمان منتظـر روز ظهـورت   هم در غم هجران تو پیران همه مردند هم نسـل جـوان منتظر روز ظهورت   بلبل سر هر شاخـه غزلخوان فراقت گل های خـزان منتظـر روز ظهورت   تو یوسف گم گشتۀ اسلام چو یعقوب بـا قـد کمان منتظـر روز ظهـورت   یعقوب به ما مژده دهد آمدنت را از مصر شنیدیم بوی پیرهنت را   *   ای دست خدا !  دست خدا یار تـو باشد بازآ که حـرم عـاشق دیـدار تـو باشد   بازآ که حسین بن علی چشم به راه است بازآی کــه عبـاس علمـدار تـو باشد   تو یوسف زهرایی و صد یوسف مصری سر در گم و جان بر کف بازار تو باشد   بازآی که هفتاد و دو سربـاز حسینی دلباختۀ مکتب ایثار تـو باشد   تو پاسخ فریاد امام شهدایی تو منتقم خون امام شهدایی   *   بازآی که آییـن پیمبر بـه تـو نازد بازآ که علـی ، فاتح خیبر به تو نازد   روزی که بگیری به کفت تیغ علی را آن روز ببیننـد که حیـدر به تو نازد   روزی که ز قبر ، آن دو نفر را تو درآری حق است که صدیقۀ اطهر به تو نازد   آن روز ببیننـد همــه بـا گـل لبخند بر شانـۀ بابا علـی اصغـر بـه تـو نازد   ای وسعت ملک ازلی محفل نورت ما عیـد نداریـم مگـر روز ظهورت   *   از لالۀ زخـم شهـدا خنده برآید کای منتظران ! منتظران ! منتَظَر آید   از چار طرف چشم گشاییـد به کعبه تـا سوی حرم حجت ثانی عشر آید   این یکه سواری که نهد روی به کعبه مهدی ست که از بهر نجات بشر آید   چشم همه روشن که به فرمان الهی از پیـرهن یـوسف زهـرا خبر آید   «میثم» چه نکو گفت تو را دوست که شاید ایـن یار سفـر کـرده همیـن جمله بیاید     غلامرضا سازگار  
ای چراغ حرم یار کجای حرمی ؟ ای شفای دل بیمار کجای حرمی ؟ همه جای حرم از پرتو حسن تو پر است ای به هر صحنه پدیدار کجای حرمی ؟ تا که بی پرده ببینند رخت را حجاج پرده بردار ز رخسار کجای حرمی ؟ پای تا سر شده ام چشم تماشا که مگر چشمم افتد به تو یک بار کجای حرمی ؟ حَجر و حِجر ز هجران تو خون می گریند زمزمت تشنه ی دیدار کجای حرمی ؟ همه اینجا به محبان علی می نازند پسر حیدر کرار کجای حرمی ؟ حرمت عترت و قرآن شود اینجا پامال وارث احمد مختار کجای حرمی ؟ دور تا دور حرم قاتل زهرا نامش نقش گردیده به دیوار حرم کجای حرمی ؟ شیعه مظلوم ؛تومظلوم؛حرم هم مظلوم ای حرم را تو نگهدار کجای حرمی ؟ روز میثم شده در این حرم امن خدا بی تو مانند شب تار کجای حرمی ؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿۱﴾ آنگاه كه زمين به لرزش [شديد] خود لرزانيده شود (۱) وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾ و زمين بارهاى سنگين خود را برون افكند (۲) وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿۳﴾ و انسان گويد [زمين] را چه شده است (۳) يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾ آن روز است كه [زمين] خبرهاى خود را باز گويد (۴) بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا ﴿۵﴾ [همان گونه] كه پروردگارت بدان وحى كرده است (۵) يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿۶﴾ آن روز مردم [به حال] پراكنده برآيند تا [نتيجه] كارهايشان به آنان نشان داده شود (۶) فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ﴿۷﴾ پس هر كه هموزن ذره‏ اى نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد (۷) وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ﴿۸﴾ و هر كه هموزن ذره‏ اى بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد (۸)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿۱﴾ سوگند به ماديانهائى كه با همهمه تازانند و با سم[هاى] خود از سنگ آتش مى ‏جهانند (۱) فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿۲﴾ و برق [از سنگ] همى جهانند (۲) فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿۳﴾ و صبحگاهان هجوم آرند (۳) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿۴﴾ و با آن [يورش] گردى برانگيزند (۴) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿۵﴾ و بدان [هجوم] در دل گروهى درآيند (۵) إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ ﴿۶﴾ كه انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است (۶) وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ ﴿۷﴾ و او خود بر اين [امر] نيك گواه است (۷) وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ ﴿۸﴾ و راستى او سخت‏ شيفته مال است (۸) أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ ﴿۹﴾ مگر نمى‏ داند كه چون آنچه در گورهاست بيرون ريخته گردد (۹) وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ ﴿۱۰﴾ و آنچه در سينه‏ هاست فاش شود (۱۰) إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ ﴿۱۱﴾ در چنان روزى پروردگارشان به [حال] ايشان نيك آگاه است (۱۱)
هدیه آستان امامزاده موسی کاظم 🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌺🌼 حیا و ایمان همسنگ و همدوش یکدیگرند؛هنگامی که یکی از آن برود؛دیگری در پی آن می رود. 🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مظلوم ترین مادر شهید ایران_ببینیم الان کدام مسئول داره راه شهدا رو ادامه میده به همون رای بدیم نه به اوناییکه زمان جنگ ؛خارج کشور درس می خوندند و نه جنگ و دیدند و نه خون دل مادران شهدا رو .....🌷
https://www.instagram.com/p/CNTs4w1nHjS/?igshid=we3riovr060b صفحه رسمی اینستاگرام کربلایی امیرحسین توکلی ما را دنبال کنید.... از نظرات ارزشمند جنابعالی صمیمانه سپاسگزاریم....
🌷🌷🌷🌷🌷‌﷽🌷🌷🌷🌷🌷 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ┅┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ✅ کانال های ما در 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅ در پیامرسان های و ┅┅═❁•◉⊰♡⊱◉•❁═┅┅ 🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸 ⬛️ 🌍 @ba_velayat313 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ به سبک های سنتی و جدید 🌏 @kelase_madahi313 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ محفل نوجوانان مداح دارالعباده یزد 🌏 @mmadehin313 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ محفل جوانان مداح دارالعباده یزد 🌏 @huddath_al_hossein313 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ محفل جوانان انقلابی دارالعباده یزد 🌏 @moheban313ir 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ 🌏 @amirhossein_tavakoli8 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ نوجوانان خوش صدای دارالعباده یزد 🌏 @taranom_baran313 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷 ⬛️ 🌏 @dabestaneramezani 🔷🔸💠🔸🔷🔷🔸💠🔸🔷