8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 چرا #حجاب_اجباری یک مفهوم غلط و فریب کارانه است!؟
🎙 توضیحات دقیق و قابل فهم #دکتر_غلامی
(رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق(ع))
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
🖤 #امام_حسین علیه السلام فرمودند:
🍃 شایسته شان مومن نیست که ببیند کسی خدا را معصیت می کند ، ولی به او اعتراض نکند
📚کنزالعمال ، ج3 ، ص 85
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
🍃حضرت قاسم(ع) فرزند امام حسن(ع)،
یکی از شهدای کربلاست که به هنگام شهادت ۱۳ سال سن داشت
✨ در شب عاشورا وقتی حضرت قاسم از #امام_حسین (ع) سوال نمود که او نیز از شهدا خواهد بود یا خیر؟
✨امام نظر او را در مورد مرگ پرسیدو قاسم جمله معروف "احلی من العسل" (شیرینتر از عسل) را برای توصیف مرگ در نظر خود بر زبان آورد.
✨جناب قاسم(ع)در سال ۴۷ ه. ق در مدينه ديده به جهان گشود مادرش ام ولدى به نام «نفيله» يا «رمله» ي «نجمه» بود.
✨در دو سالگى پدر بزرگوارش را از دست داد؛ و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموى گرامى خود، #امام_حسین (ع) پرورش يافت و در واقعه كربلا به اتفاق مادر و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشت.
✨در محافل عزاداری و روضه خوانی سیدالشهداء، مشهور است که وی با یکی از دختران #امام_حسین(ع) ازدواج کرده بود محققان در صحت این گزارش تردید دارند و برخی آن را نادرست دانستهاند .
✨سید بن طاووس در لهوف حضور قاسم بن حسن در میدان جنگ و شهادت وی را چنین نقل کرده است:
💎راوی میگوید در این هنگام جوانی خارج شد که صورتش چونان قرص ماه بود و به جنگ پرداخت ابن فضیل ازدی ضربهای بر سر او زد که سرش را شکافت و جوان بر صورت افتاد فریاد زد یا عمّاه!
💎 حسین(ع) مانند باز شکاری خود را بدو رساند و مانند شیری خشمگین حمله برده ابن فضیل را با شمشیر زد او دستش را سپر کرد، دستش از آرنج قطع شد فریادی زد که همه لشکریان صدای او را شنیدند و لشکر کوفه برای نجات او حمله آورد،
اما زیر دست و پای آنان به هلاکت رسید.
💎راوی میگوید گرد و غبار که فرو نشست، حسین(ع) را دیدم که بالای سر آن جوان ایستاده است و او در حال جان کندن بود.
💎حسین(ع) گفت لعنت خدا بر گروهی که تو را کشتند .
💎سپس فرمود به خدا قسم بر عمویت سخت است که او را صدا بزنی اما او اجابت نکند یا اگر اجابت کند، سودی نداشته باشد؛
💎 به خدا قسم امروز روزی است که دشمنان عمویت فراوان و یارانش اندکند!
💎سپس آن جوان را بر سینه گرفت و او را نزد دیگر کشته شدگان بنی هاشم قرار داد .
📚منابع :
دانشنامه اسلامی
دانشنامه ویکی شیعه
شیخ مفید،الارشاد
ابوالفرج اصفهانی،مقاتل الطالبیین
#روایت_ششم_قاسم_بن_الحسن
#ما_ملت_امام_حسینیم
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
IMG_20200826_110026_149.mp3
2.59M
🏴
▪شب هفتم #محرم
▪#روضه حضرت علی اصغر(ع)
🎤 حاج شيخ احمد كافی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لاے_لاے_گل_رباب
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
در قدیم یک فردی بود در همدان به نام " اصغر آواره "
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرم کنی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را میشناختند...
و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش می گفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخوند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید.
تا اینجا داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدین و مومن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بوده اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند.
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیبع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت....
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج ملاحسین همدانی فاتحه ای بخوانم و برگردم.
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند!
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت...
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟
یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است!
تا اسم او را شنید فریادی از سر تاسف زد وگریست....
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد اینطور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟
همه گفتند: نه! مگه کیه این؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است.
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا میشناسیدش؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی....
گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم.... وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد...
ترسیدم و گفتم: یا امام حسین (ع) اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود، اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بد شان بیاد که چرا من نمیذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید...
چه کنم؟!
خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم...
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟
گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) موسیقی ننواختم...
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت...
اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین (ع) برات جبران کنه، حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه ای بشود برای این امر؛
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند...
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد
هر چقدر می شکنیم باز نمک میریزد
"یا حسین ميخوام١ميليون نفر
به امام حسين سلام بدن
اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولادالـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
به اندازه ارادتت ارسال کن
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
عموامی:
🌹لطفا پس از خواندن نشر دهید!!
📝ماجرای تاریخی از أمیرالمؤمنین علی علیه السلام
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند.
پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
چه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند.
راهب خطاب به آن سه نفر(ابوبکر و عمر و عثمان)گفت این ها شیخ ها و مردان بزرگی هستند اما متأسفانه به خود مغرور شدند و قصد بازگشت به روم کرد.
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده
و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
امام علی (ع) پاسخ دادند:
آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.
آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است.
(فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک)
پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، پس ماجرای تو با این قوم چیست؟
سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، "گناهان غیرحق الناس " اوبخشیده می شود.)
🌹🌹🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
🏴
🍀 نماز حاجت روز پنجشنبه 👇
💎2 نماز دورکعتی
1⃣ رکعت اول نماز اول : حمد و 11 بار سوره توحید
2⃣ رکعت دوم نماز اول : حمد و 21 بار سوره توحید
3⃣ رکعت اول نماز دوم : حمد و 31 بار سوره توحید
4⃣ رکعت دوم نماز دوم : حمد و 41 بار سوره توحید
👈 پس از سلامِ نماز دوم:
▫️51 بار سوره اخلاص
▪️51 بار صلوات
✅ سپس نمازگزار به سجده میرود و در این حال، صد بار میگوید: «یا الله» و هر چه می خواهد از خدا درخواست میکند.
❗️پاداش این نماز طبق روایت:👇
🔸کسی که این نماز را بخواند، اگر از خداوند جابجایی (از بین رفتن) کوهها را بخواهد، محقق خواهد شد، اگر نزول باران را بخواهد، باران خواهد بارید. همانا بین او و خداوند واسطهای نخواهد بود. خداوند بر کسی که این نماز را بخواند و از او حاجت خود را درخواست نکند، غضب میکند.
📚 جمال الاسبوع - سید بن طاووس / ص 110 و 111
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
💠 انـس باقـرآن کـریم
🔹هـر روزیـک صفحـه قـرآن برای:
#سلامتی_و_تعجیل_حضـرت_صـاحب_الـزمان{عج}
#شهــدا
#رفتـگان_گـذشتگان
#سـلامتی_تمـام_مـریضان
قـرائت امـروز 👇
سوره #احزاب_۴۲۴
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
✅کربلایی شوید
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
38.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_عباس_ع
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے
تا تو بودی دست زینب باز بود
بودنت بهر حرم اعجاز بود
تا که مشکت پاره و بی آب
دشمن بر کینه ات شاداب شد
#امام_حسین_ع #امام_حسین #حسین #حضرت_زینب #حضرت_ابولفضل #عباس #حرم #بین_الحرمین #یا_حسین #روضه #مداحی #حضرت_عباس #عزاداری #تاسوعا #عاشورا #علمدار #اباعبدلله #شهادت #کربلا #شهید_کافی #کافی #مرحوم_کافی #مهدیه_تهران #قمر_بنی_هاشم #حضرت_ابوالفضل_عباس #صدای_شهید_کافی #سقا #علمدار_کربلا #بی_دست_کربلا #برادر
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
1_439840375.pdf
891.1K
منبر مکتوب 👆👆
#تعظیم شعائر الله
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
1_440313230.pdf
544.8K
منبر مکتوب 👆👆
#ریشه ها و زمینه های انقلاب حسینی علیه السلام
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520