🔴 منظور از صیحه آسمانی چیست
⭕️ در احادیث، برای ظهور امام مهدی علیه السلام نشانههایی ذکر شده؛ بر برخی از این نشانهها تاکید بیشتری شده و از آنها با صفت قطعی و حتمی یاد شده است. در میان این نشانههای حتمی، «صیحه آسمانی» جایگاه ویژهای دارد؛ چرا که مقارن با ظهور حضرت میباشد؛ بطوری که امام الهی با این واقعه شناخته میشود.
🌕 صیحه به معنای فریاد و بانگ بلند و وحشتناک میباشد که با نامهای دیگری مثل «ندا از آسمان» و «صوت از آسمان» و «فزعه» نیز نامیده شده است؛
🌕 گوینده این ندا، حضرت جبرئیل علیه السلام است که از آسمان نام امام دوازدهم شیعیان را به گوش اهل جهان میرساند و بشارت آمدن او و پایان عصر غیبت را به مؤمنان میدهد؛ همه مردم زمین و هر موجود روح داری آن ندا را به زبان خود میشنوند. و به این ترتیب همه مخلوقات از زمان ظهور آگاه میشوند.
🌕 با این ندا، نام و نسب و حقانیت امام مهدی علیه السلام و پیروانش برای جهانیان اعلان و اثبات میگردد تا حجت بر همگان تمام شود.
🌕 زمان وقوع این صيحه نیز در روایات، شب بیست و سوم ماه رمضان معین شده است.
📗منبع: کتب معتبر شیعه
---------------------------------------------------
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
16.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ پیش گویی امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) از اوضاع ایران قبل از قیام حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف).... و نابودی کامل قوم بنی اسرائیل در فلسطین اشغالی
📹 برشی از سخنرانی حجت الاسلام مرحوم محمد دشتی (دانشمند برجسته اسلامی، مترجم و شارح نهج البلاغه) سال ۱۳۸۰
---------------------------------------------------
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
جناب اباذر شاید برای شما مایوس کننده باشد ولی از باب تذکر برای مسئولین ان شالله سازنده است در ضمن اقای ازغدی از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس واز شورای فرهنگی کشور جمهوری اسلامی می باشند نه از زمان طاغوت ان شاالله شما با این برنامه هایت مزدت را می گیرید
صفحه 303
ما او را در زمین تمکن و قدرت بخشیدیم و از هر چیزی رشتهای به دست او دادیم. (۸۴) او هم رشتهای را پی گرفت. (۸۵) تا هنگامی که (در سیر خود) به مغرب رسید خورشید را (که در دریای محیط غروب میکرد) چنین یافت که در چشمه آب تیرهای رخ نهان میکند و آنجا قومی را یافت که (چون کافر بودند) به ذوالقرنین دستور دادیم که درباره این قوم یا قهر و عذاب (اگر ایمان نیاوردند) یا لطف و رحمت (اگر ایمان آرند) به جای آور. (۸۶) ذو القرنین به آن قوم گفت: اما هر کس (از شما) ظلم و ستم کرده او را به کیفر خواهیم رسانید و سپس هم که (بعد از مرگ) به سوی خدا بازگردد خدا او را به عذابی بسیار سخت کیفر خواهد کرد. (۸۷) و اما هر کس به خدا ایمان آورد و نیکو کردار باشد نیکوترین اجر خواهد یافت و هم ما امر را بر او سهل و آسان گیریم. (۸۸) و باز وسیله و رشتهای را پی گرفت (و سفر را ادامه داد). (۸۹) تا چون به مشرق زمین رسید آنجا دید که خورشید بر قومی میتابد که ما میان آنها و آفتاب ساتری قرار ندادهایم (یعنی لباس و خیمه و مسکنی که از حرارت خورشید سایبان کنند نداشتند). (۹۰) همچنین بود، و البته ما از احوال او کاملا باخبر بودیم. (۹۱) باز وسیله و رشتهای را پی گرفت (و به سمت شمال سفر را ادامه داد). (۹۲) تا چون رسید میان دو سد (دو کوه بین دو کشور در شمال یا جنوب خاک ترکستان) آنجا قومی را یافت که سخنی فهم نمیکردند (و سخت وحشی و زبان نفهم بودند) (۹۳) آنان گفتند: ای ذوالقرنین، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین (پشت این کوه) فساد (و خونریزی و وحشیگری) بسیار میکنند، آیا چنانچه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آنها میبندی (که ما از شر آنان آسوده شویم). (۹۴) ذوالقرنین گفت: تمکن و ثروتی که خدا به من عطا فرموده (از هزینه شما) بهتر است (نیازی به کمک مادی شما ندارم) اما شما با من به قوت بازو کمک کنید (مرد و کارگر از شما، وسایل و هزینه آن با من) تا سدی محکم برای شما بسازم (که به کلی مانع دستبرد آنها شود). (۹۵) برایم قطعات آهن بیاورید. (آنگاه دستور داد که زمین را تا به آب بکنند و از عمق زمین تا مساوی دو کوه از سنگ و آهن دیواری بسازند) تا چون میان آن دو کوه را برابر ساخت گفت: در آتش بدمید؛ تا چون آهن را بسان آتش بگداخت، گفت: برایم مس گداخته آورید تا بر آن فرو ریزم. (۹۶) از آن پس آن قوم نه هرگز بر بالای آن سد شدن و نه بر شکستن آن سد و رخنه در آن توانایی یافتند. (۹۷)