😭شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده اند:
➖ حضرت آدم
برای قبولی توبه اش #آنقدرگریه کرد که رد اشک بر گونه #اش افتاد.😢
➖ حضرت یعقوب
به اندازه ای برای #یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد.😔
➖ حضرت یوسف
در فراق پدر آنقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یاشب #گریه کن یا روز.🌙 🌝
➖فاطمه زهرا
در فراق پدر و تنهایی امام و وصی زمانهاش..
آنقدر گریه کرد که #اهل مدینه گفتند ما را به تنگ #آوردی با گریه هایت…
یا شب گریه کن یا روز…😭😭
➖ امام سجاد
چهل سال در مصیبت و عزای #پدرش گریه کرد.
هر گاه آب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند ⤵️
هرگاه قتلگاه #فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را #میفشارد.
➖ اما یه نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند…💔
اللهم عجل لولیک الفرج
#امامزمانم
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#کانالمنتظرانظهور در
ایتا و هورسا و آپارات ↙
@montazerane_zohour
هدایت شده از مَحـــرَمــــانه (secret_ir)
🔴 بیماری #اوتیسم
♻️ این بیماری معمولا ناشی از حرارتی است که بعد از #واکسن ایجاد میشود. واکسن یکدفعه #حرارت را، که برگرفته از #عنصر_آتشی است، افزایش میدهد، #رطوبت مغز کاهش مییابد، در نتیجه #خشکی و #عنصر_خاکی غالب میشود. به همین دلیل فرد اوتیسمی رفتارهای #وسواسی دارد و به صدا و شلوغی حساس است. عدم کنترل و #پرخاشگری او نیز به علت غلبه عنصر آتشی و خاکی در سر است.
✅درمان:
🔹پرهیز از تزریق مجدد واکسن
🔹 #روغن_مالی ملاج سر با #روغن_بادام_شیرین
🔹 #چکاندن روغن بادام شیرین در بینی یا گوش
🔹 پرهیز از #غذاهای_دیرهضم مانند #سرخ_کردنیها، انواع #فست_فود، #پنیر و ...
🔹 استفاده از #غذاهای_رطوبت_بخش مانند #آش و #سوپ که در آن از #دنبه استفاده شده باشد
🔹 #استشمام عطرهای مناسب و آرامبخش
🔹 ضربه زدن به کف پا (#فلک) چرا که موجب فراخوان حرارت از مغز به سمت پا شده و از پرخاشگری فرد میکاهد.
🔹#داستان_ضرب_المثلها
🔸#آش_نخورده_و_دهن_سوخته
✍در زمانهاي دور، مردي در بازارچه شهر حجره اي داشت و پارچه مي فروخت .
شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليكن كمي خجالتي بود.
مرد تاجر همسري كدبانو داشت كه دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر كسي را آب مي انداخت.
🔸روزي مرد بيمار شد و نتوانست به دكانش برود.
شاگرد در دكان را باز كرده بود و جلوي آنرا آب و جاروب كرده بود ولي هر چه منتظر ماند از تاجر خبري نشد.
قبل از ظهر به او خبر رسيد كه حال تاجر خوب نيست و بايد دنبال دكتر برود.
🔸پسرك در دكان را بست و دنبال دكتر رفت . دكتر به منزل تاجر رفت و او را معاينه كرد و برايش دارو نوشت
پسر بيرون رفت و دارو را خريد وقتي به خانه برگشت ، ديگر ظهر شده بود.
پسرك خواست دارو را بدهد و برود ،
ولي همسر تاجر خيلي اصرار كرد و او را براي ناهار به خانه آورد
🔸همسر تاجر براي ناهار آش پخته بود سفره را انداختند و كاسه هاي آش را گذاشتند .
تاجر براي شستن دستهايش به حياط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشق ها را بياورد
پسرك خيلي خجالت مي كشيد و فكر كرد تا بهانه اي بياورد و ناهار را آنجا نخورد.
🔸فكر كرد بهتر است بگويد دندانش درد مي كند. دستش را روي دهانش گذاشتش.
تاجر به اتاق برگشت و ديد پسرك دستش را جلوي دهانش گذاشته به او گفت :
دهانت سوخت؟
حالا چرا اينقدر عجله كردي ،
صبر مي كردي تا آش سرد شود آن وقت مي خوردي ؟
🔸زن تاجر كه با قاشق ها از راه رسيده بود به تاجر گفت :
اين چه حرفي است كه مي زني ؟
آش نخورده و دهان سوخته ؟
من كه تازه قاشق ها را آوردم.
تاجر تازه متوجه شد كه چه اشتباهي كرده است
🔻از آن پس، وقتي كسي را متهم به گناهي كنند ولي آن فرد گناهي نكرده باشد ، گفته ميشود : آش نخورده و دهان سوخته
#آش #سوخته #متهم #بیگناه
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
@Dastanhaeamozande